گریه با چوپان ! (یادداشت روز)
حکایت برخورد رسانههای بیگانه و ضدانقلاب با مردم ایران و اقتصاد و سیاست این سرزمین، حکایت کسی است که «با گرگ دنبه میخورد و با چوپان گریه میکرد»!
این رسانهها و دستاندرکارانشان چنان بغض و کینهای از انقلاب و جمهوری اسلامی به دل دارند که بسیاری از آنان پا را از ایده فشار اقتصادی نیز فراتر گذاشته و برای تعبیر خواب نابودی جمهوری اسلامی، از تشویق دشمن به حمله نظامی به ایران نیز ابایی ندارند. موضوع وقتی خندهدار میشود که این روسیاهان در چرخشی 180 درجهای ناگهان ردای دلسوز و غمخوار ایرانیها را بر تن کرده و همانهایی که تا دیروز راضی و مشوق افتادن بمب بر خانه و کاشانه مردم بودند، اینک نگران سفرههای این خانه هستند!
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی شامل 24 بند است که شاید برخی بندها سریعتر و برخی کندتر اجرایی شوند اما به نظر میرسد یکی از لوازم اصلی حرکت و موفقیت در این راه، در بند بیست و یکم نهفته باشد؛ «تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمانسازی آن به ویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.» نوع نگاه و بالتبع، رفتار مردم، نقشی کلیدی در میزان شتاب رسیدن به اهداف بلند «اقتصاد مقاومتی» دارد. دشمن نیز به درستی این موضوع را دریافته و حتی پیش از ابلاغ رسمی این سیاستها، فعالیت رسانهای سنگین و البته هدفمندی را در این زمینه آغاز کرد.
نسبت میان مردم و سیاستهای اقتصاد مقاومتی چنان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسهای که به منظور تببین این سیاستها با جمعی از مسئولان دستگاههای مختلف، فعالان اقتصادی و مدیران مراکز علمی و رسانهای و نظارتی داشتند، این سیاستها را «مردممحور» خوانده و فرمودند؛ «تجربه هم به ما نشان میدهد، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم میآیند دست خدا هم هست.»
مرور و نگاهی گذرا به رسانههای بیگانه و ضدانقلاب طی هفتههای گذشته – به خصوص پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی- نشانگر حجم انبوهی از مطالبی است که با انواع و اقسام ترفندهای عملیات روانی، هدفی جز تاثیرگذاری بر «مردم» به عنوان موتور محرکه این سیاستها ندارند. رهبر معظم انقلاب در جلسه مذکور تاکید کردند؛ «دستگاههای تبلیغاتیِ مخالف با کشور، مخالف با انقلاب، مخالف با پیشرفت ملی ما، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کردهاند - ما دیدیم - بعد از این هم بیشتر [خواهند کرد] درباره اقتصاد مقاومتی، اشکالتراشی، مانعتراشی، گاهی هو کردن، بیاهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است؛ از این کارها میکنند. نقطه مقابل آنها بایستی کار بشود؛ مسئولین، صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کار عملی خواهد شد.»
در ادامه به برخی از تاکتیکها و ترفندهای رسانهای دشمن، اشارهای کوتاه میشود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
1- القای یأس و پراکندن تخم شوم ناامیدی میان مردم نسبت به این سیاستها از اصلیترین تاکتیکهای رسانهای دشمن درباره این موضوع است. این تاکتیک از دو طریق پیگیری میشود. این رسانهها با چشم بستن عامدانه به روی موفقیت و قابلیتهای بالقوه و بالفعل اقتصادی کشور، سعی دارند این حرکت را پیش از آغاز، شکستخورده و بینتیجه معرفی کنند. به این چند نمونه دقت کنید؛ «هیاهوی مربوط به اقتصاد مقاومتی در حالی در رسانههای حکومتی بالا گرفته که هیچ نشانهای از توجه مردم به این تبلیغات دیده نمیشود. یکی از دلایل بیتوجهی مردم به این گونه فرمانها به نوشته ناظران این است که نظیر آن بارها صادر شده و بعد از مدتی آشکار گردیده که هیچ تفاوتی در اداره مملکت ایجاد نکرده است.»، «پس از ابلاغ متنی با عنوان «اقتصاد مقاومتی» از سوی آیتالله خامنهای به قوای سهگانه که طی آن به برخی بدیهیات و کلیات اقتصادی اشاره شده بود، کارشناسان آن را «شعارزده» دانستند.»، «اقتصاد مقاومتی چنان بیپایه بود که هرگز هیچ یک از اقتصاددانان صاحبنام کشور در دفاع آن برنیامدند.»، «این رویکرد (اقتصاد مقاومتی) نیز به زودی یا به بایگانی سپرده خواهد شد یا آن چنان به تخریب ساختارها و نهادهای تضعیف شده منجر خواهد شد که حتی مدیران جمهوری اسلامی آن را مسکوت خواهند گذارد.»
2- انقباضی و ریاضتی بودن این سیاستها و تاثیر منفی آن بر زندگی و معیشت مردم! از دیگر ادعاهای رسانههای بیگانه است. در واقع رسانههای بیگانه سعی دارند اینگونه وانمود کنند که اقتصاد مقاومتی، سیاستی در جهت اهداف دیپلماتیک حاکمیت و نتیجه آن فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی برای مردم است. مانند این القائات؛ «رهبر جمهوری اسلامی قصد ترویج ایده خود یعنی اقتصاد مقاومتی را دارد که در سادهترین معنا یک الگوی ریاضتی و انقباضی است.»، «سیاست اقتصاد مقاومتی که صرفا برای ریاضتکشی بیشتر مردم جهت کاهش فشار بر حکومت تعبیه خواهد شد در فهرست بلند سیاستهای شکستخورده نظام ثبت خواهد شد.»، «آقای خامنهای سال ۱۳۹۲ شمسی را سال «اقتصاد مقاومتی» نامیده بود (!!) که برخی معتقدند منظور وی «اقتصاد ریاضتی» است.».
دامنه این القائات و ادعاها چنان بود که رهبر معظم انقلاب، سه هفته پس از ابلاغ این سیاستها فرمودند؛ «بعد از آنکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد، هنوز مرکب آن خشک نشده، یک عدهای شروع کردند که «اینها دارند مردم را به ریاضت دعوت میکنند»؛ نه، به هیچوجه اینجور نیست، بلکه به عکس است؛ ما معتقدیم که اگر این سیاستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعیف گشایش پیدا خواهند کرد.»
3- ادعای اختلاف میان مسئولین نظام در زمینه اصل و چگونگی اجرای سیاستهای مذکور از دیگر ترفندهای دشمن است. در حالی که مسئولین و کارشناسان داخلی در فضایی باز به تضارب آرا و ارائه نظارت مختلف در این حوزه مشغولند، رسانههای معاند میکوشند این پویایی را به حساب اختلاف شدید و مبنایی میان مسئولین گذاشته و نتیجه بگیرند که در چنین فضایی جایی برای رسیدن به اهداف سیاستهای اقتصاد مقاومتی وجود ندارد. از قبیل اینکه: «تردیدی نیست که در حلقه اصلی تصمیمگیران جمهوری اسلامی درباره چگونگی مواجهه با فشارهای اقتصادی کنونی اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد.»، «مجموعه اظهارنظرهای اصولگرایان پیرامون این مساله، حکایت از آن دارد که آنها نیز هنوز متوجه جزییات دقیق این سیاست جدید اقتصادی نشدهاند.»، «در حالی که فضای رسانهای و دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مملو از عبارت «اقتصاد مقاومتی» است، و جملهسازی با این مفهوم همچنان ادامه دارد، گزارشها از بروز اختلافنظرهای گسترده بین فعالین اقتصادی و نیز تناقضهای متعدد در قوانین و رویههای اقتصادی در کشور حکایت دارد.» و ...
4- یکی از اصلیترین خطوط القایی رسانههای معاند علیه سیاستهای مذکور، ادعای «ضددولتی» بودن آنهاست. آنان میکوشند چنین وانمود کنند که ابلاغ این راهبرد اقتصادی، مخالف دیپلماسی دولت بوده و مانعی بر سر راه سیاست خارجی آن است. اینها برخی از این القائات است: «(آیتالله) خامنهای با صدور دستور اجرای هر چه سريعتر «اقتصاد مقاومتی» نشان داد که فکرهای ديگری در سر دارد. فکرهایی که شايد تمامی رشتههای تيم مذاکرهکننده هستهای دولت روحانی را پنبه نمايد.»، «از يک سو دولت با تمام قوا و با تمام نيرو دارد ميرود به سمت گشايش، به سمت باز کردن مسايل و حل کردن مسايل با غرب، همان جايي که در واقع دشمن تلقي ميشود و اقتصاد مقاومتي به خاطر همانجا دارد تدوين ميشود اين دوتا با هم نميخوانند.»، «با وجود بسته بودن شریانهای اقتصادی ناشی از سیاستهای تهاجمی نسبت به جامعه بینالملل عملا راهی برای تلطیف این فضا وجود ندارد و دستورالعملهایی همانند اقتصاد مقاومتی که از سوی آیتالله خامنهای ابلاغ گردید نتیجهای نخواهد داد.»
بدون شک به میزان قابل توجهی از وقاحت و بلاهت نیاز است تا سیاستهایی که نتیجهاش توانمندسازی اقتصادی است، به عنوان مانعی بر سر راه دیپلماسی و عنصر مزاحم روی میز مذاکره معرفی شود!
آنچه خواندید تنها گوشهای و اندکی از حجم انبوه مطالب و القائات رسانههای دشمن علیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. این هجمه سنگین و مداوم دشمن در این مدت کوتاه، یک نتیجه و یک تکلیف به همراه دارد. نتیجهای که میتوان از این هجمه گرفت آن است که «اقتصاد مقاومتی» مانند تیری است که هدف خود را به درستی نشانه رفته و از کمان جدا شده است. اگر چنین نبود و به زعم دشمنان بیاهمیت و شعارزده و تکراری و بیسرانجام بود، پس این همه هجمه و تخریب برای چیست؟
و اما تکلیفی که این هجمه با خود به همراه دارد، بر دوش رسانههای کشور است. این هجمه عمق بند بیست و یکم این سیاستها را آشکار ساخت. از دو روز دیگر مطبوعات کشور به تعطیلات دوهفتهای خواهند رفت اما ماشین جنگی - تبلیغاتی دشمن به کار خود ادامه میدهد. رویکرد رسانهای بیگانگان و ضدانقلاب درخصوص سیاستهای اقتصاد مقاومتی را میتوان مصداق بارز «گریه با چوپان» آنهایی دانست که هنوز چربی دنبهای که با گرگ خوردهاند را از پوزه خود پاک نکردهاند. افشا و مقابله با این رویکرد، بیشک گامی بزرگ در راستای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی است.
محمد صرفی