منزل شهید صدوقی، پناهگاه فدائیان اسلام
در سالهای پایانی دهه 1320 ش، با حضور آیتالله کاشانی(ره) و فداییان اسلام در صحنه سیاسی کشور آیتالله صدوقی(ره) که در این ایام در حوزه علمیه قم بود، از جمله عالمانی شمرده میشد که از فداییان اسلام حمایت میکردند و این امر تا آنجا پیش رفته بود که در هنگام خطر، منزل خویش را پناهگاه امن آنان قرار داده بود:
«زمان فداییان اسلام، ایشان با آنان تماس نزدیک داشتند. حتی نواب صفوی در آن زمان خفقان، تنها جایی که به عنوان پناهگاه اختیار میکرد، منزل پدرم بود. شبانگاه در میزند، وارد میشود و میگوید: من تحت تعقیب هستم و به شما پناه آوردهام و ایشان با روی گشاده در را به روی ایشان باز میکند و او چند روز در منزل ما مخفی بود.»
آیتالله صدوقی(ره) که پس از ورود به قم، با امامخمینی(ره) آشنایی و دلبستگی پیدا کرده بود، در پی اصرار مردم و علمای یزد به ویژه مرحوم سیدعلیمحمد وزیری، به یزد مراجعت نمود و مورد استقبال بینظیر مردم آن دیار قرار گرفت:
«تقریبا هشت کیلومتر مردم ایشان را روی دست آوردند و به هر شهر و دهی که میرسیدند، مردم گاو و گوسفند قربانی میکردند.»
در آذرماه 1330 ش، فعالیتهای انتخاباتی مجلس شورای ملی هفدهم آغاز شد. در این موقع، آیتالله کاشانی(ره) آقای شیخ مهدی حائری؛ فرزند آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره)، را به عنوان نامزد مورد حمایت خود به یزد اعزام کرد. امامخمینی(ره) نیز با ارسال نامهای به حجتالاسلام وزیری، از نامزدی آقای شیخ مهدی حائری حمایت نمودند. بخشی از این نامه، به این شرح است:
«... لابد وضعیت مملکت و مفاسد جاریه را میدانید. از طرفی نفوذ مخالفین دیانت و از طرفی سرایت مفاسد اخلاقی و اجتماعی در تمام طبقات به طور وحشتآور که تمام شئون دین و دنیای مسلمین را تهدید میکند و با این سهلانگاری مسلمین، خصوصا علمای اعلام، خدای نخواسته اسلام با خطر بزرگی مواجه خواهد شد... در این حال که حضرت آقای آقامهدی آیتاللهزاده حائری دامت افاضاته، زیر این بار رفتهاند و هیاهوی کاندیدای ایشان برای روحانیت عموما و برای حضرات آقایان یزدی خصوصا گران تمام میشود، ایشان زمینههای مساعدی دارند لیکن تایید و تبلیغ آقایان خیلی موثر است. اگر چند نفر از قبیل ایشان در مجلس بودند، ممکن است بتوانند قدمهای بزرگی بردارند و یا لااقل از فسادها بکاهند. انتظار میرود که امثال جنابعالی کمک موثری بفرمایید. والسلام علیکم و رحمهًْالله و برکاته. روحالله خمینی.»
در این موقع، با توجه به اقداماتی که توسط قوای کشوری و لشکری در مخالفت با شیخ مهدی حائری صورت گرفت و انتصابات جایگزین انتخابات شد، آیتالله صدوقی(ره) و دیگر علمای یزد، بیانیه اعتراضآمیزی خطاب به مردم صادر نمودند که مضمون آن، در مجلس شورای ملی قرائت گردید:
«بیانیه علمای یزد: به عموم ملت اسلام و معتقدین به شریعت حضرت خیرالانام اعلام میداریم اینجانبان پس از سالها کنارهگیری برحسب اوامر مطاعه آقایان آیاتالله و حججاسلام قم و تهران و خراسان، موید به تایید آقای دکتر مصدق در امر انتخابات دوره 17 مداخله نموده و اکنون معلوم میشود که هیچگونه آزادی عمل نداریم؛ لذا لازم است تا کسب تکلیف از مراجع تقلید و دستور ثانوی، هیچگونه مداخله در موضوع انتخابات ننمایید. الحاج شیخ محمود فرساد. محمد صدوقی. جلالالدین ترابی. شیخ حسن واعظ. سیدابوتراب واعظ. مهدی لسانصدق. الحاج میرزا احمد هروی. الحاج شیخ محمد شریعتمداری.»
انتخابات دوره هفدهم در یزد، سرآغازی بر اختلافات بین مردم متدین یزد و دولت ملی دکتر مصدق و بیاعتمادی نسبت به او بود. در این شرایط، دامنه اختلاف بین نیروهای مذهبی به رهبری آیتالله کاشانی(ره) و نخستوزیر دکتر محمد مصدق گستردهتر شد و در فضای آن، کودتای 28 مرداد سال 1332 ش با طراحی و صحنهگردانی انگلیس و آمریکا به وقوع پیوست که نتیجه آن، بازگشت دیکتاتوری به کشور و پایان دوره فعالیت دکتر مصدق در عرصههای سیاسی کشور بود.