نماینده وزارت خارجه پهلوی:
توزیع روزنامه چاپ اسرائیل در ایران بلامانع است!
در جريان اين ديدارها نشريات موظف ميشدند تا در دوران جنگهاي اعراب و اسرائيل قسمتهايي از نشريه را در قالب اخبار و گزارش جنگ، براي تبليغ به نفع صهيونيستها و تخريب اعراب و تحريف واقعيتها اختصاص دهند. از جمله در يكي از مقالات اين دوره نشريه فردوسي ميخوانيم:
«رهبران عرب بارها اين مطلب را گفتهاند و راديوهايشان نيز اين را دائماً تكرار كردهاند كه هدفشان تنها برانداختن دولت اسراييل نيست، بلكه محو يهود از فلسطين و آزاد كردن آن سرزمين است و {...} اگر اين جنگ به پيروزي اعراب ميانجاميد كشتاري چندين برابر مهيبتر و جناياتي بسيار وحشيانهتر روي ميداد كه حاصل انباشته شدن عقدههاي چندين ساله كين و انتقام است.»
داريوش آشوري نيز در دفاع از صهيونيستها در اين مجله مينويسد:
«مسئله بر ضديهود ايراني و هر جاي ديگر تنها اين نيست كه تجاوزي صورت گرفته و پيروزي به دست آمده، مسئله اين است كه اين تجاوز و پيروزي يك تجاوز و پيروزي «يهودي» است كه با هرنوع تجاوز و پيروزي ديگر فرق دارد. يهودي كه در طول دو هزار سال عادت داشتهايم به خشم حقارت و زبوني بنگريمش، آن يهودي طماع و ترسو حالا ملت دليري شده است كه براي بقاي خود بهترين جنگها را ميكند و اين قابل تحمل نيست.»
همزمان با ارتباط ظاهري شاه با اعراب، ساواك براي همراهي با مجموعه مطبوعات به نفع اهداف اسرائيل وظيفه مشخصي داشت.
اسدالله علم در خاطراتش دراينباره مينويسد:
«بعدازظهر... كاميل شمعون به ديدنم آمد. به او گفتم اقدامات سريعي در مورد مستدعيات شما انجام گرفت. خيلي ممنون شد. عباس مسعودي آمد و گفت: فولبرايت (رئيس كميته خارجي سناي آمريكا) گفته است كه ايران و اسرائيل منافع ما را در خليجفارس و خاورميانه حفظ ميكنند. دليل ندارد ما خودمان را در اين منطقه آلوده بكنيم، فوقالعاده باعث گله اعراب شده است، بايد فكري بشود. گفتم به رفقاي روزنامهنويس عرب خودتان بگوييد تكذيب كنند، شما هم تكذيب كنيد. بعد هم از همه مهمتر كاميل شمعون است كه وقتي برگردد به لبنان، بگويد شاهنشاه در قبال كشورهاي عرب از بذل و پول و مساعدت دريغ نميفرمايند.»
علم در همان زمان رابطه پشت پرده شاه با اسرائيل را اين گونه توصيف ميكند:
«صبح به اختصار شرفياب شدم. فقط عرض كردم، ديروز كه سفير آمريكا پيش غلام بود، مطلبي هم راجع به تقاضاي اسرائيليها كه كردها فوري بر عليه عراق وارد جنگ شوند، ميگفت. ولي خودش عقيده داشت اين كار، كردها را بر باد ميدهد، چون اسلحهاي كه بتوانند خارج از كوه و زادگاه خود جنگ كنند، ندارند.
ايستادگي و مبارزات جمال عبدالناصر رهبر ملي مصر در مقابل اسرائيل باعث ميشد كه گاهي نشريهاي بخواهد عكس يا خبري را حتي به نقل از نشريات خارجي به چاپ برساند، در اين مورد دستور ساواك مشخص بود، «عكس و خبر تعويض شود.» بهعنوان مثال در گزارش ساواك آمده است:
«مجله سپيد و سياه شماره 17 مورخه (جمعه آينده 4 آذرماه 1339) در صفحه 17 تحت عنوان مشهورترين شخصيتهاي جهان عكس عبدالناصر را گراور نموده بود به همين جهت از توزيع آن جلوگيري و دستور تعويض عكس مزبور داده شد.»
رژيم پهلوي علاوه بر اعزام مزدوران داخلي به سرزمينهاي اشغالي، براي حمايت از رژيم نامشروع اسرائيل اجازه نشر و توزيع نشريهاي اسرائيلي در ايران را نيز صادر كرد. در صورت جلسه مورخه 26 آبان 1355 وزارت اطلاعات و جهانگردي آمده است:
«{نماينده نخستوزيري} در كميسيون بررسي مسائل روز مورخ 3/6/36{1356} قرار شد، وزارت امور خارجه بررسي كند كه آيا توزيع نشريه ستاره شرق، اخبار اسرائيلي در ايران به مصلحت هست يا نه؟ نتيجه بررسي هنوز اعلام نگرديده است.»
در جلسه بعد مورخه 14 دي 1355، نماينده وزارت امور خارجه اعلام ميكند:
«توزيع روزنامه (ستاره شرق) چاپ اسرائيل در ايران بلامانع است.»
البته توزيع گسترده اين نشريه در مدتي كوتاه صداي نماينده شهرباني را در ميآورد و در جلسه بعد از اين اجازه در وزارت اطلاعات و جهانگردي مورخه 10/12/1355 ميگويد:
«روزنامه (ستاره شرق) براي افراد غيرعلاقمند فرستاده ميشود، مقرر شد وزارت امور خارجه به نحو مقتضي در اين مورد اقدام كند.»