شعر و شاعری حضرت فاطمه زهرا (س)
پدرجان، بعد از تو در زندگی خیری نیست ...
علی خوشه چرخ آرانی
حضرت فاطمهزهرا(س) شخصیتی بیهمتا و عدیمالنظیر و غریبالدهر در تاریخ بشر و حیات انسانی است که همچون خورشیدی فروزان فراسوی رهپویان طریق هدایت و سعادت در آسمان انسانیت پرتوافشانی میکند و کالبد ارزشهای والای اخلاقی و کمالات و سجایا و ارزشهای گرانقدر انسانی را روح تازه میبخشد.
قطعا نمیتوان تمام ابعاد وجودی این عنایت هستی و کوثر وجود و ملیکه آفرینش را در همه زمینههای گوناگون عاطفی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و... و نقش مؤثر او را در همراهی با پیامبر(ص) در تبلیغ رسالت، شرکت درمباهله، دعوت به یاری دین خدا، دفاع جانانه از امام و ولی بر حق رسول خدا(ع) و جان بازیهایش در راه تحقق اهداف و آرمانهای اسلام و... را فراموش کرده و نادیده انگاشت؛ اما افسوس و صدافسوس و هزاران افسوس که بشریت آن روز قدر او را نشناختند آنگونه که قدر همسر او علی(ع) و پدر او «محمد»(ص) را نشناختند وگرنه درمییافتند که زندگی بیوجود آنها هیچ ارزشی ندارد و فلسفه وجود حیات، پیامبر و فاطمه و علی(ع) و اهل او هستند.
زهرا(س) با این فضایل برجسته در مدت عمر کوتاه ولی بسیار پربرکت خویش، سختیها و رنجهای فراوانی متحمل شد. در سال پنجم بعثت هنگامی که دیده به جهان گشود که پدر بزرگوارش از سوی کفار و از سوی خویشان مورد آزار و اذیت قرار میگرفت و مقاومت و جبههگیری کفار قریش در مقابل رسول برگزیده خدا روز به روز افزون میگشت تا جایی که آن حضرت ناچار شد به همراه یاران و بستگان خود در شعب ابیطالب پناه گیرد و در آن وضعیت اسفناک، حضرت زهرا(س) شاهد و پذیرای این همه رنج و سختی و گرسنگی بود. چرخ روزگار به چرخش خود ادامه داد در حالی که زندگی دخت رسول خدا، همچنان با رویدادهای تکاندهنده و حزنانگیز آمیخته میگشت؛رحلت مادر گرامیاش- خدیجه- هجرت رسول خدا به مدینه، خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر پیامبر در لیلتالمبیت، حضور علی(ع) همراه با پیامبر(ص) در جنگها و غزوهها در سالهای گوناگون و... نشاندهنده آن است که نهتنها حضرت زهرا(س) زندگی آرامی نداشت بلکه این دوران از زندگی او توأم با سختیها و مشکلات فراوان بود مثلا در جنگ احد با بدن غرقه به خون و مثله شده حمزه و دندانهای شکسته شده پیامبر(ص) و چهره خونین همسر رو به رو گردید؛اما غمگنانهترین ایام زندگی زهرا(س) در مدینه و از لحظهای شروع شد که روح خدا(ص) به ملکوت اعلی پیوست و از دست رفتن پدر با توجه به رابطه عمیق و بینظیری که بین این پدر و دختر وجود داشت بزرگترین ضربه را به روح لطیف و پاک او وارد کرد. پس از رحلت پیامبر، انحراف در زعامت جامعه اسلامی نیز قلب نازنین دخت رسول خدا را بسیار آزرد به گونهای که آن بانوی آیینهها در راه تحقق اهداف مدون شده رسول خدا آنقدر استقامت و پافشاری ورزید که به ضرب و جرح و نهایت شهادت او انجامید. علاوه بر موارد مذکور محروم نمودن او و فرزندانش از فدک، سکوت مهاجر و انصار در مقابل حق پایمالشده او و همسرش و بیتوجهی به گفتههای گهربار و آتشین آن حضرت، قلب او را افزونتر جریحهار نمود و باعث گردید تا پس از مرگ پیامبر(ص) غم بارترین ایام زندگانی ایشان سپری شود و داغهای او روز به روز افزونتر و تازهتر گردد.
با عنایت به موارد یادشده میتوان زندگانی حضرتزهرا(س) را به سه بخش تقسیم نمود.
1- دوران زندگی آن حضرت در مکه و قبل از هجرت
2- دوران زندگی آن حضرت در مدینه تا رحلت پیامبر. 3-دوران زندگی آن حضرت بعد از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت
دوران اول زندگانی حضرت زهرا(س) اگرچه همراه با مشکلات فراوانی بود، اما آن حضرت در کنار وجود پدر عالیقدر خویش و قدرتمندانی همچون ابوطالب و حمزه مایه آرامش فاطمه(س) بود. دوران دوم از بهترین ایام زندگانی حضرت زهرا(س) محسوب میگردد به ویژه پس از ازدواج با همسر برومندش علی(ع) و حضور در کنار پدر و برترین شوهر و محبوبترین فرزندان جهان در نهایت عزت و احترام سپری گردید. اما دوران سوم زندگانی حضرت زهرا(س) دورانی سرشار از حزن و ماتم است. فاطمه زهرا(س) در دوران مختلف زندگانی خویش اشعاری آورده است ولی بیشتر این ابیات مربوطه به دوره سوم است و هر چند ایام زندگانی ایشان در این دوره به حدود 100 روز میرسد؛ اما اشعار فراوانی در این دوره 100 روزه به زبان نازنین ایشان جاری شده است که به نوعی نمایانگر غمهای جانسوز و دردهای بیپایان فاطمه(س) و حوادث اسفبار پس از رحلت رسول خداست.
در لابلای ثبت و منابع معتبر اسلامی اشعار زیبایی را درمییابیم که آنها را به فاطمه زهرا(س) نسبت دادهاند. بسیاری از اشعار از سرودههای خود حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام است و در مواردی هم آن حضرت در مناسبتهای مختلف به اشعار دیگران تمثل جسته است؛ البته در موارد اندکی هم درباره این موضوع که شعر از وجود اقدس خود اوست یا بدان تمثل جسته است، اختلافنظر وجود دارد. اشعار منسوب به فاطمه زهرا(س) به صورت پراکنده در کتابهایی همچون بحارالانوار علامه مجلسی، الغدیر علامه امینی، احتجاج طبرسی، تذکرهالنسا ابن ابیطیفور، امالی شیخ مفید، امالی شیخ صدوق و... و دهها منبع دیگر ذکر شده است. در برخی از تازهترین پژوهشها تعدادی از محققان این اشعار را از لابلای کتب متعدد استخراج و آنها را در یک مجموعه جمعآوری نمودهاند که از جمله آنها میتوان به «سلمان الجبوری» و «محمد دشتی» اشاره نمود.
ضمن این که ذکر این نکته هم ضروری است که حضرت فاطمه زهرا(س) در طول تاریخ ادبیات عرب هیچگاه به عنوان یک شاعر مطرح نیست زیرا او درصدد سرودن شعر نبوده و رسالت آن بزرگ بانوی دو جهان چیز دیگری بوده است ولی از آن جایی که در دوران سوم زندگانی آن، حضرت پس از رحلت پیامبر(ص) مصیبتهای متعدد و طاقتفرسایی، یکی پس از دیگری روح بلند فاطمه زهرا(س) را به شدت آزار میداد، سبب شد که فاطمه زهرا(س) احساسات خود را جریحهدار دیده و درد دلها و غمهای خود را در قالب اشعار بیان کند و به همین جهت، بیشترین اشعار منسوب به وی در سوگ پدر و شکوه و شکایت از ستمهایی است که به وی شده است. البته ایشان قبل از رحلت جانگداز پدر بزرگوارش هم ابیاتی سروده که بسیار اندک است مثلا در شب ازدواج خویش و در لحظههای آغازین زندگی شوهر خود را این گونه میستاید:
اضحی الفخار لنا و عز شامخ
و لقد سمونا فی بنی عدنان
نلت العلا و علوت فی کل الوری
و تقاصرت عن مجدک الثقلان
اعنی علیا خیر من وطا الثری
ذاالمجد و الافضال و الاحسان
فله المکارم و المعالی و الحیا
ما ناحت الاطباء فی الاغصان
(فرهنگ سخنان حضرت زهرا، محمد دشتی)
- افتخار نصیب ما شد و عزتی بلند مرتبه به ما دست داد و بنی عدنان به بلند مرتبتی رسید.
- تو به بزرگی رسیدی و از همه آفریدهها والاتر شدی و جن و انس از عظمت تو عقب افتادند.
-منظورم- علی- است، یعنی بهترین کسی که گام بر خاک نهاده است آن کس که دارای مجد و عظمت و احسان و نیکی است.
والایی اخلاقی و بزرگیها و بخشش از آن اوست تا آنگاه که مرغان بر شاخهها به ترنم مشغولند.
اما پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) اشعاری سوزناک و گویا از وی به یادگار مانده است که حاکی و راوی از شدت حزن و اندوه و مصیبتهایی است که بر یگانه دختر رسول خدا وارد شده و این اشعار به خوبی بیانکننده آن است که این حوادث دلخراش در طول مدتی کوتاه بوده است که در چهار بخش بررسی میگردد.
(1) غم جانسوز پیامبر:
از آن جایی که حضرت فاطمه(س) داناترین و متفکرترین بانوی جهان اسلام بود از هر کس دیگر عظمت پیامبر(ص) را بیشتر و بهتر درک مینمود و به این دلیل است که در سوگ جانگدازش، آرامش و شکیبایی را از دختر پرمهر و اندیشمندش سلب نمود چرا که او از عظمت فاجعه، بیشتر از دیگران آگاه بود و سرنوشت تاریخ و نسلهای آینده را از همگان بیشتر میدانست.
والصبر محسن فی المواطن کلها
الا علیک فانه معدوم
لاغبث فی حزنی علیک لوانه
کان البکاء المقبتی یدوم
(دیوان فاطمه زهرا- سلمان الجبوری)
-شکیبایی در همه جا و همه کس نیکوست جز در فراق تو که شکیبایی نیست.
- بنابراین درباره اندوه من بر تو سرزنشی نیست، هر چند که گریه چشمان من ادامه یابد.
(2) ماتم جهانیان در غم فقدان پیامبر:
حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اکرم، جهان را تیره و تار و عزادار میبیند و همه موجودات جهان اعم از جاندار و بیجان را شایسته گریستن میداند. او پس از دفن پیکر پاک پیامبر(ص) جهان را پس از غروب آفتاب نبوت این گونه توصیف میکنند.
یا رسول الله یا خیره الله
و کهف الایتام والضعفاء
قد بکتک الجبال والوحش جمعا
و الطیر و الارض بعد بکی السماء
والبکاک الحجون والوطن
والمشعر یا سیدی مع البطحاء
(همان)
- ای رسول خدا و بهترین بنده خدا- ای پناه یتیمان و درماندگان
- کوه ها و حیوانات وحشی و پرندگان زمین بعد از گریستن آسمان بر تو گریه کردند.
- ای سرور من- حجون و رکن و مشعر و سرزمین بطحا بر تو گریستند
3-پس از رحلت پیامبر(ص):
پس از رحلت پیامبر(ص)، حوادث دردناک و تکاندهندهای جهان اسلام را در برگرفت که قلب داغدار دختر محبوب رسول خدا را داغدارتر کرد.
اذا فقدناک فقد الارض و ابلها
و اختل قومک فاشهدهم فقد نکبوا
ابدت الرجال لنا نجوی صدورهم
لما مضیت و حالت دونک الترب
تهجمتنا رجال و استخف بنالما
فقدت و کل الارض، مغتصب
(همان)
- ای رسول خدا، ما تو را از دست دادیم به سان سرزمین تشنهای که از نعمت باران محروم گردد از نعمت وجود تو محروم شدیم و امت تو آشفته و نابه سامان در مسیر حق منحرف شدند.
- مردانی چند از امت تو همین که رفتی و پرده خاک میان ما وتو فاصله انداختند، اسرار سینهها را آشکار کردند.
-همین که تو رفتی مردانی به ما بداخلاقی کردند و ما را کوچک شمردند و همه زمینهای ما را غصب کردند.
حضرت زهرا(س) در ابیات فوق به چند حادثه مهم و مصیبتبار پس از رحلت رسول خدا به گونهای خلاصه اشاره مینماید مثلا در بیت اول حضرت زهرا از آشفتگی جامعه اسلامی و انحراف امت مسلمان از راه حق و عدالت اشاره و از هم پاشیدگی و تزلزل جامعهای که پیامبر بنای وحدت آن را نهاده بود به شدت و سربسته انتقاد میکند و در ابیات بعدی از بدرفتاری افرادی از امت با خاندان پیامبر سخن میگوید و به گونهای ضمنی یادآور میشود که به محض این که روح رسول خدا(ص) به ملکوت اعلی پیوست گروهی کینههای دیرینه را آشکار ساختند و در مقابل یگانه دخت رسول خدا چهره در هم کشیدند و خاندان پیامبر(ص) را تضعیف و تحقیر نمودند و برای کاستن قدرت اقتصادی و سیاسی فدک را غصب کردند.
4- اندوه فراوان و آرزوهای مرگ:
از آخرین روزهای زندگانی حضرت زهرا(س) اشعاری به جامانده است که نشان میدهد آن حضرت پس از رحلت پیامبر از مصیبتهای جانکاهی که به طور متعدد به او وارد میشد نام برده است و خدا میداند که حضرت زهرا در طول این دو سه ماه بعد از رحلت پیامبر چه رنجهایی را کشیده است به گونهای که این بانوی بردبار با وجود داشتن فرزندان خردسال شوهرش علی(ع) در عنفوان جوانی آرزوهای مرگ میکرد.
لاخیر بعدک فی الحیاه وانها لبکی مخافته ان تطول حیاتی
-پدر جان بعد از تو در زندگی خیری نیست. گریه میکنم از بیم آن که مبادا بعد از تو زنده بمانم و حیاتم طولانی شود.
در پایان به عنوان نتیجه میتوان گفت که: تامل و اندیشه ژرف در اشعار حضرت زهرا(س) ما را به این موضوع هدایت میکند که هر چند حضرت فاطمه زهرا به دنبال سرودن شعر نبوده، اما با توجه به وقایع و مصیبتها و حوادث دردناک که با وحدت پیامبر گرامی اسلام در مرکز ثقل جهان اسلام رخ داد دخت مکرم رسول اکرم(ص) برای بیان حقایق و روشن نمودن اذهان مسلمانان از ابزار شعر که موثرتر و گویاتر است بهره برده و پارهای از حوادث ناگوار و جانسوز را در قالب اشعاری سرود و صرف نظر از مصایب و رنجها و اندوههای شخصی، ایشان دغدغهای فراتر و مهمتر جامعه اسلامی را هم چون نگرانی از محو آثار بعثت و وحی و تفرقه امت و... را داشت که گذر زمان نشان داد که چگونه این نگرانیها درست بود.
حضرت فاطمهزهرا(س) شخصیتی بیهمتا و عدیمالنظیر و غریبالدهر در تاریخ بشر و حیات انسانی است که همچون خورشیدی فروزان فراسوی رهپویان طریق هدایت و سعادت در آسمان انسانیت پرتوافشانی میکند و کالبد ارزشهای والای اخلاقی و کمالات و سجایا و ارزشهای گرانقدر انسانی را روح تازه میبخشد.
قطعا نمیتوان تمام ابعاد وجودی این عنایت هستی و کوثر وجود و ملیکه آفرینش را در همه زمینههای گوناگون عاطفی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و... و نقش مؤثر او را در همراهی با پیامبر(ص) در تبلیغ رسالت، شرکت درمباهله، دعوت به یاری دین خدا، دفاع جانانه از امام و ولی بر حق رسول خدا(ع) و جان بازیهایش در راه تحقق اهداف و آرمانهای اسلام و... را فراموش کرده و نادیده انگاشت؛ اما افسوس و صدافسوس و هزاران افسوس که بشریت آن روز قدر او را نشناختند آنگونه که قدر همسر او علی(ع) و پدر او «محمد»(ص) را نشناختند وگرنه درمییافتند که زندگی بیوجود آنها هیچ ارزشی ندارد و فلسفه وجود حیات، پیامبر و فاطمه و علی(ع) و اهل او هستند.
زهرا(س) با این فضایل برجسته در مدت عمر کوتاه ولی بسیار پربرکت خویش، سختیها و رنجهای فراوانی متحمل شد. در سال پنجم بعثت هنگامی که دیده به جهان گشود که پدر بزرگوارش از سوی کفار و از سوی خویشان مورد آزار و اذیت قرار میگرفت و مقاومت و جبههگیری کفار قریش در مقابل رسول برگزیده خدا روز به روز افزون میگشت تا جایی که آن حضرت ناچار شد به همراه یاران و بستگان خود در شعب ابیطالب پناه گیرد و در آن وضعیت اسفناک، حضرت زهرا(س) شاهد و پذیرای این همه رنج و سختی و گرسنگی بود. چرخ روزگار به چرخش خود ادامه داد در حالی که زندگی دخت رسول خدا، همچنان با رویدادهای تکاندهنده و حزنانگیز آمیخته میگشت؛رحلت مادر گرامیاش- خدیجه- هجرت رسول خدا به مدینه، خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر پیامبر در لیلتالمبیت، حضور علی(ع) همراه با پیامبر(ص) در جنگها و غزوهها در سالهای گوناگون و... نشاندهنده آن است که نهتنها حضرت زهرا(س) زندگی آرامی نداشت بلکه این دوران از زندگی او توأم با سختیها و مشکلات فراوان بود مثلا در جنگ احد با بدن غرقه به خون و مثله شده حمزه و دندانهای شکسته شده پیامبر(ص) و چهره خونین همسر رو به رو گردید؛اما غمگنانهترین ایام زندگی زهرا(س) در مدینه و از لحظهای شروع شد که روح خدا(ص) به ملکوت اعلی پیوست و از دست رفتن پدر با توجه به رابطه عمیق و بینظیری که بین این پدر و دختر وجود داشت بزرگترین ضربه را به روح لطیف و پاک او وارد کرد. پس از رحلت پیامبر، انحراف در زعامت جامعه اسلامی نیز قلب نازنین دخت رسول خدا را بسیار آزرد به گونهای که آن بانوی آیینهها در راه تحقق اهداف مدون شده رسول خدا آنقدر استقامت و پافشاری ورزید که به ضرب و جرح و نهایت شهادت او انجامید. علاوه بر موارد مذکور محروم نمودن او و فرزندانش از فدک، سکوت مهاجر و انصار در مقابل حق پایمالشده او و همسرش و بیتوجهی به گفتههای گهربار و آتشین آن حضرت، قلب او را افزونتر جریحهار نمود و باعث گردید تا پس از مرگ پیامبر(ص) غم بارترین ایام زندگانی ایشان سپری شود و داغهای او روز به روز افزونتر و تازهتر گردد.
با عنایت به موارد یادشده میتوان زندگانی حضرتزهرا(س) را به سه بخش تقسیم نمود.
1- دوران زندگی آن حضرت در مکه و قبل از هجرت
2- دوران زندگی آن حضرت در مدینه تا رحلت پیامبر. 3-دوران زندگی آن حضرت بعد از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت
دوران اول زندگانی حضرت زهرا(س) اگرچه همراه با مشکلات فراوانی بود، اما آن حضرت در کنار وجود پدر عالیقدر خویش و قدرتمندانی همچون ابوطالب و حمزه مایه آرامش فاطمه(س) بود. دوران دوم از بهترین ایام زندگانی حضرت زهرا(س) محسوب میگردد به ویژه پس از ازدواج با همسر برومندش علی(ع) و حضور در کنار پدر و برترین شوهر و محبوبترین فرزندان جهان در نهایت عزت و احترام سپری گردید. اما دوران سوم زندگانی حضرت زهرا(س) دورانی سرشار از حزن و ماتم است. فاطمه زهرا(س) در دوران مختلف زندگانی خویش اشعاری آورده است ولی بیشتر این ابیات مربوطه به دوره سوم است و هر چند ایام زندگانی ایشان در این دوره به حدود 100 روز میرسد؛ اما اشعار فراوانی در این دوره 100 روزه به زبان نازنین ایشان جاری شده است که به نوعی نمایانگر غمهای جانسوز و دردهای بیپایان فاطمه(س) و حوادث اسفبار پس از رحلت رسول خداست.
در لابلای ثبت و منابع معتبر اسلامی اشعار زیبایی را درمییابیم که آنها را به فاطمه زهرا(س) نسبت دادهاند. بسیاری از اشعار از سرودههای خود حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام است و در مواردی هم آن حضرت در مناسبتهای مختلف به اشعار دیگران تمثل جسته است؛ البته در موارد اندکی هم درباره این موضوع که شعر از وجود اقدس خود اوست یا بدان تمثل جسته است، اختلافنظر وجود دارد. اشعار منسوب به فاطمه زهرا(س) به صورت پراکنده در کتابهایی همچون بحارالانوار علامه مجلسی، الغدیر علامه امینی، احتجاج طبرسی، تذکرهالنسا ابن ابیطیفور، امالی شیخ مفید، امالی شیخ صدوق و... و دهها منبع دیگر ذکر شده است. در برخی از تازهترین پژوهشها تعدادی از محققان این اشعار را از لابلای کتب متعدد استخراج و آنها را در یک مجموعه جمعآوری نمودهاند که از جمله آنها میتوان به «سلمان الجبوری» و «محمد دشتی» اشاره نمود.
ضمن این که ذکر این نکته هم ضروری است که حضرت فاطمه زهرا(س) در طول تاریخ ادبیات عرب هیچگاه به عنوان یک شاعر مطرح نیست زیرا او درصدد سرودن شعر نبوده و رسالت آن بزرگ بانوی دو جهان چیز دیگری بوده است ولی از آن جایی که در دوران سوم زندگانی آن، حضرت پس از رحلت پیامبر(ص) مصیبتهای متعدد و طاقتفرسایی، یکی پس از دیگری روح بلند فاطمه زهرا(س) را به شدت آزار میداد، سبب شد که فاطمه زهرا(س) احساسات خود را جریحهدار دیده و درد دلها و غمهای خود را در قالب اشعار بیان کند و به همین جهت، بیشترین اشعار منسوب به وی در سوگ پدر و شکوه و شکایت از ستمهایی است که به وی شده است. البته ایشان قبل از رحلت جانگداز پدر بزرگوارش هم ابیاتی سروده که بسیار اندک است مثلا در شب ازدواج خویش و در لحظههای آغازین زندگی شوهر خود را این گونه میستاید:
اضحی الفخار لنا و عز شامخ
و لقد سمونا فی بنی عدنان
نلت العلا و علوت فی کل الوری
و تقاصرت عن مجدک الثقلان
اعنی علیا خیر من وطا الثری
ذاالمجد و الافضال و الاحسان
فله المکارم و المعالی و الحیا
ما ناحت الاطباء فی الاغصان
(فرهنگ سخنان حضرت زهرا، محمد دشتی)
- افتخار نصیب ما شد و عزتی بلند مرتبه به ما دست داد و بنی عدنان به بلند مرتبتی رسید.
- تو به بزرگی رسیدی و از همه آفریدهها والاتر شدی و جن و انس از عظمت تو عقب افتادند.
-منظورم- علی- است، یعنی بهترین کسی که گام بر خاک نهاده است آن کس که دارای مجد و عظمت و احسان و نیکی است.
والایی اخلاقی و بزرگیها و بخشش از آن اوست تا آنگاه که مرغان بر شاخهها به ترنم مشغولند.
اما پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) اشعاری سوزناک و گویا از وی به یادگار مانده است که حاکی و راوی از شدت حزن و اندوه و مصیبتهایی است که بر یگانه دختر رسول خدا وارد شده و این اشعار به خوبی بیانکننده آن است که این حوادث دلخراش در طول مدتی کوتاه بوده است که در چهار بخش بررسی میگردد.
(1) غم جانسوز پیامبر:
از آن جایی که حضرت فاطمه(س) داناترین و متفکرترین بانوی جهان اسلام بود از هر کس دیگر عظمت پیامبر(ص) را بیشتر و بهتر درک مینمود و به این دلیل است که در سوگ جانگدازش، آرامش و شکیبایی را از دختر پرمهر و اندیشمندش سلب نمود چرا که او از عظمت فاجعه، بیشتر از دیگران آگاه بود و سرنوشت تاریخ و نسلهای آینده را از همگان بیشتر میدانست.
والصبر محسن فی المواطن کلها
الا علیک فانه معدوم
لاغبث فی حزنی علیک لوانه
کان البکاء المقبتی یدوم
(دیوان فاطمه زهرا- سلمان الجبوری)
-شکیبایی در همه جا و همه کس نیکوست جز در فراق تو که شکیبایی نیست.
- بنابراین درباره اندوه من بر تو سرزنشی نیست، هر چند که گریه چشمان من ادامه یابد.
(2) ماتم جهانیان در غم فقدان پیامبر:
حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اکرم، جهان را تیره و تار و عزادار میبیند و همه موجودات جهان اعم از جاندار و بیجان را شایسته گریستن میداند. او پس از دفن پیکر پاک پیامبر(ص) جهان را پس از غروب آفتاب نبوت این گونه توصیف میکنند.
یا رسول الله یا خیره الله
و کهف الایتام والضعفاء
قد بکتک الجبال والوحش جمعا
و الطیر و الارض بعد بکی السماء
والبکاک الحجون والوطن
والمشعر یا سیدی مع البطحاء
(همان)
- ای رسول خدا و بهترین بنده خدا- ای پناه یتیمان و درماندگان
- کوه ها و حیوانات وحشی و پرندگان زمین بعد از گریستن آسمان بر تو گریه کردند.
- ای سرور من- حجون و رکن و مشعر و سرزمین بطحا بر تو گریستند
3-پس از رحلت پیامبر(ص):
پس از رحلت پیامبر(ص)، حوادث دردناک و تکاندهندهای جهان اسلام را در برگرفت که قلب داغدار دختر محبوب رسول خدا را داغدارتر کرد.
اذا فقدناک فقد الارض و ابلها
و اختل قومک فاشهدهم فقد نکبوا
ابدت الرجال لنا نجوی صدورهم
لما مضیت و حالت دونک الترب
تهجمتنا رجال و استخف بنالما
فقدت و کل الارض، مغتصب
(همان)
- ای رسول خدا، ما تو را از دست دادیم به سان سرزمین تشنهای که از نعمت باران محروم گردد از نعمت وجود تو محروم شدیم و امت تو آشفته و نابه سامان در مسیر حق منحرف شدند.
- مردانی چند از امت تو همین که رفتی و پرده خاک میان ما وتو فاصله انداختند، اسرار سینهها را آشکار کردند.
-همین که تو رفتی مردانی به ما بداخلاقی کردند و ما را کوچک شمردند و همه زمینهای ما را غصب کردند.
حضرت زهرا(س) در ابیات فوق به چند حادثه مهم و مصیبتبار پس از رحلت رسول خدا به گونهای خلاصه اشاره مینماید مثلا در بیت اول حضرت زهرا از آشفتگی جامعه اسلامی و انحراف امت مسلمان از راه حق و عدالت اشاره و از هم پاشیدگی و تزلزل جامعهای که پیامبر بنای وحدت آن را نهاده بود به شدت و سربسته انتقاد میکند و در ابیات بعدی از بدرفتاری افرادی از امت با خاندان پیامبر سخن میگوید و به گونهای ضمنی یادآور میشود که به محض این که روح رسول خدا(ص) به ملکوت اعلی پیوست گروهی کینههای دیرینه را آشکار ساختند و در مقابل یگانه دخت رسول خدا چهره در هم کشیدند و خاندان پیامبر(ص) را تضعیف و تحقیر نمودند و برای کاستن قدرت اقتصادی و سیاسی فدک را غصب کردند.
4- اندوه فراوان و آرزوهای مرگ:
از آخرین روزهای زندگانی حضرت زهرا(س) اشعاری به جامانده است که نشان میدهد آن حضرت پس از رحلت پیامبر از مصیبتهای جانکاهی که به طور متعدد به او وارد میشد نام برده است و خدا میداند که حضرت زهرا در طول این دو سه ماه بعد از رحلت پیامبر چه رنجهایی را کشیده است به گونهای که این بانوی بردبار با وجود داشتن فرزندان خردسال شوهرش علی(ع) در عنفوان جوانی آرزوهای مرگ میکرد.
لاخیر بعدک فی الحیاه وانها لبکی مخافته ان تطول حیاتی
-پدر جان بعد از تو در زندگی خیری نیست. گریه میکنم از بیم آن که مبادا بعد از تو زنده بمانم و حیاتم طولانی شود.
در پایان به عنوان نتیجه میتوان گفت که: تامل و اندیشه ژرف در اشعار حضرت زهرا(س) ما را به این موضوع هدایت میکند که هر چند حضرت فاطمه زهرا به دنبال سرودن شعر نبوده، اما با توجه به وقایع و مصیبتها و حوادث دردناک که با وحدت پیامبر گرامی اسلام در مرکز ثقل جهان اسلام رخ داد دخت مکرم رسول اکرم(ص) برای بیان حقایق و روشن نمودن اذهان مسلمانان از ابزار شعر که موثرتر و گویاتر است بهره برده و پارهای از حوادث ناگوار و جانسوز را در قالب اشعاری سرود و صرف نظر از مصایب و رنجها و اندوههای شخصی، ایشان دغدغهای فراتر و مهمتر جامعه اسلامی را هم چون نگرانی از محو آثار بعثت و وحی و تفرقه امت و... را داشت که گذر زمان نشان داد که چگونه این نگرانیها درست بود.