kayhan.ir

کد خبر: ۸۴۱۶۰
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۷

جای خالی شهید رجایی(نگاه)

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز هفت رجل سیاسی بر کرسی ریاست جمهوری جلوس کرده‌اند.


یکی از آنان قبل از شهید رجایی بود که با رای مجلس اول شورای اسلامی به عدم کفایتش و حکم حضرت امام(ره) عزل گردید و پنج تن از آنان بعد از شهید رجایی بر این مسند نشسته‌اند. از  شهید رجایی که در آتش کینه منافقان وحشی سوخت و به مقام رفیع شهادت نایل آمد وقتی بگذریم، در این میان تنها رجلی که مقام ریاست به او مستولی نشد، رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
 براستی چه معجونی در این جایگاه نهفته است که انسان‌ها را اینگونه زمین‌گیر می‌کند و در وجود این دو شخصیت عزیز چه اکسیری است که آنها را گرفتار این زمین‌گیری نکرد؟
ابن خلدون پدر علم جامعه‌شناسی به این سؤال پاسخ می‌دهد. او می‌گوید: «توانگری و تجمل‌خواهی از امور طبیعی کشورداری است، وقتی یک نفر به قدرت رسید، دوست دارد همه قدرت را در دست داشته باشد.» وی همچنین معتقد است :«تن‌آسایی و آسایش‌طلبی از امور مشترک کشورداری است.»
ابن خلدون معتقد است قدرت؛ انسان‌های معمولی را گرفتار می‌کند، به همین جهت شارع مقدس، ملکه تقوا، علم و عدالت را لازمه امامت دانسته و برآن تاکید دارد.
اگر امروز گرفتار پدیده آقازادگی، فسادهای مادی کلان و حقوق‌های نجومی نامشروع هستیم، به دلیل دوری از این شاخصه‌های مکتبی است.
شهید رجایی به اطرافیان خود گوشزد می‌کرد که اگر می‌خواهید به من خدمتی کنید، به یادم بیاوریدکه در دوران نوجوانی کاسه و بشقاب‌‌فروش بودم و زمانی که می‌خواست کابینه خود را انتخاب کند، اولاً تاکید داشت که از قشر مستضعف جامعه باشند تا درد فقر و محرومیت را چشیده و لمس کرده باشند، ثانیاً با آنان اتمام حجت کردکه نبایستی حداکثر دریافتی وزرایش بیش از معدل دریافتی کارکنان دولت در آن روز، یعنی هفت هزار تومان باشد.
اما وقتی وزرایی وارد کابینه دولت یازدهم می‌شوندکه قریب هزار میلیارد تومان سرمایه انباشته‌اند، طبیعی است که نتوانند با حقوق کارمندی زندگی کنند و تاکید نمایندکه این حقوق‌ها در تمام دنیا متعارف است! و عضو دیگر کابینه که از پرداخت یارانه 45 هزار تومانی به طبقات مستضعف جامعه ناراحت است، می‌گوید؛ مردم نباید نسبت به حقوق چهل میلیون تومانی دولتمردان حساس باشند!
براستی معقول است که ازاین جنس مدیران انتظار داشته باشیم که کمر همت ببندند، مدیریت جهادی کنند تا ظرفیت‌های عظیم مادی ومعنوی کشور را به فعلیت برسانند و گرد و غمبار فقر و محرومیت و بیکاری و تورم را از چهره جامعه اسلامی بزدایند؟
صد البته مدیرانی هرچند کم شمار در همین دولت داریم که از جنس مردمند و در حوزه مدیریتی خود هم به نسبت موفق عمل کرده‌اند.
اما از مدیران تنبل و تن‌آسا و تکاثر‌طلب چه انتظاری می‌توان داشت؟ حداکثر هنری که اینان دارند، آن است که نفت خام به شل و توتال بفروشند و با دلار آن کالا وارد کنند، حتی پخت غذا را هم با ذائقه اتریشی در راه‌آهن جمهوری اسلامی به مردم تحمیل نمایند، تا نتوانیم روی پای خود بایستیم و هر زمان آنان اراده کردند، مجدداً ما را تحت انواع فشارهای اقتصادی قراردهند.
بی‌تردید راه برون‌رفت از این گردونه باطل، روش و منش کهنه ناشدنی رجایی است، یعنی ایمان و توکل به خدا، اخلاص، مردمی بودن و روحیه خدمت به خلق و ساده‌زیستی رجایی از نیازهای مبرم امروز و فردای جامعه ماست.
محمد صفایی