kayhan.ir

کد خبر: ۸۴۰۸۴
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۰

برابری جنسیتی خوب یا بد؟!



ابتلا به برخی بیماری‌ها در مردان بیشتر از زنان است. در زنان نیز برخی بیماری‌ها بیشتر از مردان بروز می‌کند. هر چند علم پزشکی به تفاوت‌های دو جنس آگاه است، اما در صنعت داروسازی این تفاوت آن طور که باید مد نظر قرار نمی‌گیرد.
زنان و مردان با اینکه از نظر بیولوژیکی با یکدیگر متفاوت هستند، اما داروهای درمانی که مصرف می‌کنند، به یکدیگر شبیه‌اند.
مدت‌هاست که تفاوت بیولوژیکی زنان و مردان با یکدیگر رازی سرپوشیده نیست و از کفش کتانی گرفته تا تیغ اصلاح، تولیدکنندگان اکثر محصولاتشان را در دو نوع متفاوت برای زنان و مردان به بازار عرضه می‌کنند.
اما وقتی پای سلامتی به میان می‌آید، تاکید بر روی این تفاوت‌ها بسیار کمتر شده و اساسا فرض بر این گذاشته می‌شود که هر دو جنس مذکر و مونث به اندازه کافی به یکدیگر شباهت دارند که بتوانند از داروهایی مشابه استفاده کنند.
دبورا کلگ، محقق مرکز پزشکی«Cedars-Sinal» واقع در لس‌آنجلس، به شبکه رادیویی «دیچلند فونک»‌ آلمان می‌گوید: وقتی پزشکان در یک بیمار زن ابتلا به بیماری قلبی عروقی را تشخیص می‌دهند، روند درمان این بیمار همانند روند درمان یک بیمار مرد پیش می‌رود. ما می‌دانیم که زنان در مقایسه با مردان بسیار کمتر مبتلا به بیماری‌های قلبی عروقی می‌شوند. اثر داروها اغلب روی مردان آزمایش می‌شود. اما ما نمی‌دانیم که این دارو واقعا به زنان کمک خواهند کرد؟
ارجحیت با جنس مذکر
برای آزمایش داروها، چه روی موش باشد یا روی انسان یا این که موضوع بر سر کشت یاخته باشد، به طور سنتی ارجحیت با جنس مذکر است.
نوسانات دائم هورمونی نیز که عادت ماهانه موجب آن می‌شود، فاکتور غیرقابل کنترلی به‌شمار می‌‌رود که محققان چندان تمایلی به دست و پنجه نرم کردن با آن ندارند و برای همین ترجیح می‌دهند از این فاکتور در تحقیقات خود دوری کنند. به همین دلیل از سال 2004 در اروپا مقرر شد در کارآزمایی بالینی داروها (یکی از انواع مطالعات پزشکی روی جمعیت‌های انسانی) تفاوت‌های جنسیتی احتمالی به طور دقیق مدنظر قرار بگیرند.
به تازگی در آمریکا نیز در صورتی که به مطالعات دارویی بودجه عمومی تعلق می‌گیرد که در آنها زنان و مردان به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند.
دبورا کلگ این قانون را گامی در مسیر درست می‌داند، هر چند به اعتقاد وی تا رسیدن به هدف راه زیادی در پیش است.
او با این حال به این موضوع اشاره می‌کند که بسیاری از محققان دقیقا نمی‌دانند که این جداسازی جنسیتی را چگونه در آزمایش‌های خود پیاده کنند. به گفته کلگ در بررسی جنسیت به عنوان یک متغیر بیولوژیکی عوامل متعددی دخیل هستند و نمی‌توان تنها مونث بودن یا مذکر بودن را در نظر گرفت.
هورمون‌ها و کروموزوم‌ها
زمانی که زنان در دوران پیش و پس از یائسگی، یا زنانی که قرص ضدبارداری مصرف می‌کنند با زنانی که این قرص را استفاده نمی‌کنند، همگی در یک دسته قرار داده شوند، این احتمال وجود دارد که به تداخل دارویی هورمون‌های جنسی با داروی آزمایش شده توجه نشود.
از همین رو برای دانستن موثر بودن واقعی یک دارو، باید هورمون‌ها نیز در ارزیابی داده‌ها نقش داشته باشند. این امر زمانی اهمیت دو چندان پیدا می‌کند که تحقیق در مورد یافتن علت بروز بیماری‌هایی باشد که در یک جنس بیش از جنس دیگر مشاهده می‌شوند؛ مثل بیماری‌های قلبی عروقی یا دیابت که در مردان بیش از زنان شایع است یا بیماری‌های ضعف سیستم ایمنی یا پوکی استخوان که زنان بیش از مردان به آنها مبتلا می‌شوند.
پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا تنها هورمون‌های جنسی دلیل اصلی بروز این بیماری‌ها هستند یا اینکه عوامل ژنتیکی نیز در این موضوع دخالت دارند؟
دبورا کلگ با آزمایش روی داوطلبان تراجنسی به دنبال پاسخی برای پرسش بوده است. او به شبکه رادیویی «دویچلند فونک» آلمان می‌گوید: هر سلولی در بدن یک مرد تراجنسی مذکر حاوی یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y است. اما به واسطه هورمون درمانی، کروموزوم‌ها با هورمون‌های مونث به جای هورمون‌های مذکر تعامل برقرار می‌کنند. به این ترتیب می‌توان بهتر نتیجه‌گیری کرد که کدام عوامل موجب تقویت بروز بیماری در فرد می‌شوند؛ آیا این عوامل کروموزم‌ها هستند؟ یا هورمون‌های جنسی؟ یا اینکه تعادل میان هورمون‌ها؟
احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی در زنان بسیار کمتر از مردان است.
اگر تنها تمرکز بالای هورمون‌های جنسی مونث عامل این امر باشند، به این ترتیب مردان تراجنسی نیز به واسطه هورمون درمانی از این خطر در امان خواهند ماند.
تاکید بر توجه به تفاوت‌های جنسی
به گزارش «دیچلند فونک» تحقیقات دبورا کلگ و همکارانش روی این موضوع نشان می‌دهد که به این آسانی هم نمی‌توان در این زمینه نتیجه‌گیری کرد. نتایج تحقیقات آنان تا اندازه زیادی نشان می‌دهد که نمی‌توان تاثیر کروموزم‌های جنسی را دست‌کم گرفت.
کلگ با استناد به این تحقیقات عقیده دارد، ادامه این تصور که در درمان‌های پزشکی بدن زنان و مردان به یکدیگر  شبیه دانسته شوند، نادرست است. او فهم بهتر عوامل ناشی از تفاوت‌های جنسی را بهترین راه حل برای درمان هر فرد می‌داند.
این محقق می‌گوید: در آمریکا و اروپا امیدهای زیادی به پزشکی شخصی [ارائه خدمات پزشکی مناسب با ژنتیک فرد] بسته شده است. من فکر می‌کنم این روش تنها زمانی جواب خواهد داد که جنسیت به طور سیستماتیک در نظر گرفته شود. در غیر این صورت «درمان شخصی من» هیچ فرقی با درمان شخصی شوهرم نخواهد داشت.