اخبار ویژه
مسئول یکی از کمیتههای تیم مذاکرهکننده به جرم جاسوسی دستگیر شد
متهم دو تابعیتی در حالی که تحت عنوان مشاوره و هیئتمدیره برخی بانکها جزو نجومیبگیران دولت بوده، در ازای ارائه اطلاعات مختلف داخلی به موسسات تاثیرگذار بر تحریمها مبلغی در حدود ماهانه 7500 پوند (حدود 30 میلیون تومان) دریافت میکرده است.
روز سهشنبه 26 مردادماه سال جاری بود که رسانهها خبری را از قول دادستان تهران درخصوص دستگیری و بازداشت یک متهم ایرانی دو تابعیتی در هفته گذشته در تهران و مرتبط با سرویس جاسوسی انگلیس منتشر کرده بودند، جعفری دولتآبادی همچنین افزوده بود: متهم در حوزه اقتصادی و مرتبط با ایران فعالیت میکرده است.
به گزارش نسیم آنلاین، پیگیریها و شنیدهها حاکی است فرد دو تابعیتی بازداشت شده علاوه بر فعالیتهای اقتصادی دولتی و خصوصی، «مسئول یکی از کمیتههای مهم هیئت مذاکرهکننده» و «نماینده یکی از نهادهای مالی» در این تیم است. وی در هفته گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
یکی از عناوین اتهامی وی دریافت حقوق از موسسات آمریکایی و انگلیسی در ازای ارائه اطلاعات مهم مالی و اقتصادی جمهوری اسلامی است.
پیگیریها مشخص کرده وی در حالی که تحت عنوان مشاوره و هیئتمدیره برخی بانکها جزو یکی از نجومیبگیران دولت بوده، در ازای ارائه اطلاعات مختلف داخلی ( که به جهت حضور در سطوح عالی مدیریتی اطلاعات مهمی را در اختیار داشته) به موسسات تاثیرگذار بر تحریمها مبلغی در حدود ماهانه 7500 پوند (حدود 30 میلیون تومان) دریافت مینموده است.
بنا بر برخی گزارشها، فرد دستگیر شده، مسئول بانکی تیم مذاکرهکننده بوده و ضمن تابعیت ایرانی، تابعیت انگلیسی همه داشته است!
آشوب علیه نظام و ادعای آشتی مگر خالهبازی است؟!
آشوبافکنی و سپس ادعای آشتی ملی مگر خاله بازی است که هر وقت خواستند مملکت را به هم بریزند و هر وقت خواستند ادعای آشتی کنند؟
داریوش سجادی همکار پیشین نشریات اصلاحطلب نوشت: علی یونسی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته «روحانی به دنبال طرح آشتی ملی میان جناحهای سیاسی بود که اگر این اتفاق رخ میداد بیشک مهمترین اهرم قدرت او محسوب میشد... اگر آشتی ملی در کشور رخ میداد این مسائل حل میشد و به نفع نظام بود و تنها کسانی ناراحت بودند که نانشان در این دعواهای سیاسی است. آشتی ملی چیزی بودکه دولت به دنبالش بود تا فضای پسابرجام را برای توسعه کشور کامل کند که متاسفانه تا این زمان نشده است».
سجادی مینویسد: آشتیجویان ظاهرا به این «واقعیت تلخ» کم التفاتاند که «ماجرای 88» یک منازعه سیاسی در حد فاصل دو جناح سیاسی کشور نبود تا اینک طرفین با مشمول مرور زمان کردن ماجرا و بوسیدن صورت یکدیگر اختلافات را فراموش کرده و به خوشی و میمنت به خانه نخست خود بازگردند!
تراژدی 88 محصول یک جوگرفتگی و هیجانزدگی ناشی از «توهم تقلب» در انتخابات بود که از جوار بیمبالاتی و نابلدی و بیتدبیری رهبران معترضین به یک لشکرکشی خیابانی و رویاروئی تمام قد در مقابل تمامیت نظام مبدل شد.
چیزی که رهبری نیز در نشست اخیر خود با ائمه جماعات مساجد تهران بدین شکل بر آن اذعان داشتند: «در اوایل فتنه به یکی از سران فتنه گفتم شما در ظاهر با نظام هستید، و به گفته خودتان در حال اعتراض انتخاباتی هستید اما بدانید که مدیریت این جریان به دست بیگانگان میافتد و آنها با استفاده از کار شما، اصل نظام را هدف میگیرند البته اگر با نگاه خوشبینانه به ماجرا بنگریم آنها حرف اینجانب را نفهمیدند و وارد شدند و همه دیدند که چگونه انتخابات، بهانهای برای حمله و نفی اصل نظام شد. حال برخی میگویند یک حرفی آن موقع زده شده، بگذریم؛ اما باید توجه داشت که اگر در طرفداری از کسی حرفی زده میشود که مخالف سخنان و مواضع اوست، آن شخص باید اعلام مخالفت کند اگر نه به حساب او گذاشته میشود.»
سجادی تصریح کرد: کار مدعیان آشتی، ساده کردن صورت مسئله است تا برای آنان که از جوار خطاها و اشتباه محاسبه و پیمانشکنی خود به صورت تبعی، مغضوب شدهاند؛ اینک طلبآشتی و بخشش و احسان کرد.
جدالی که بنا بر خاماندیشی و جو زدگی شهر آشوبان از یک «ادعای انتخاباتی» منجر به انحلالطلبی و رویارویی با نظام شد و نمیتوان به دیدهبوسی و مصافحه و معانقه یک طرف با «طرف دیگر» رویا درمانی کرد!
صورت مسئله روشن است، آشوبیان «پیمان شکستهاند» و اگر در این میان برای نقارزدایی و بسط مودت، حسن نیتی موجود باشد راهکار آن «بیعت مجدد» است و خیراندیشان به جای مطالبه «آشتی ملی» خوب است تا اهتمام خود را وقف تمهید و ترغیب «ناکثین» به خودشکنی کنند.
سخنان تاجزاده سند پیوند اصلاحطلبان با سازمان منافقین است
امثال تاجزاده به واسطه حمایتشان از منافقین و منتظری ثابت کردند آنچه شهید لاجوردی درباره برخی مدعیان اصلاحطلبی و پیوندشان با منافقین میگوید، درست بوده است.
محمدکاظم انبارلویی ضمن یادداشتی در نشریه «شما» با اشاره به خیانتهای منافقین در تفسیر انحرافی از اسلام، اخلال در نظام و حمایت از غائلهافکنی بنیصدر، اعلام مبارزه مسلحانه و ترور 17 هزار شهروند ایرانی، حمله نظامی به کشور در کنار صدام پس از قبول قطعنامه، لو دادن اسرار نظام و ... نوشت: این جماعت روسیاه در روزهای پایانی جنگ به اعضای خود در زندانها پیام دادند ما به زودی به ایران حمله میکنیم، همزمان با حمله ما، شما هم در زندانها دست به شورش بزنید. در همان زندان چوبههای دار برای اعدام مسئولین نظام و طرفداران آن برپا میکنیم و... منتظر توزیع سلاح پس از فتح زندان باشید.
همزمان با عملیات مرصاد و موضوع حمله منافقین پس از پذیرش قطعنامه، این بحث مطرح بود که آیا منافقین در زندانها که بر سر موضع هستند و دست به شورش زدهاند مصداق محارب میباشند یا نه؟ فتوای آقای منتظری این بود که آنها مصداق اتم محارب میباشند لذا شماری از آنها با حکم و فتوای آقای منتظری به درک واصل شدند.
بعدها معلوم شد آقای منتظری با این مجازات الهی مخالف است. او بیآنکه فتوایش را مورد مصداق محارب عوض کند به این اعدامها اعتراض کرد. مفهوم این اعتراض این بود که او حکم خدا را زیر پا گذاشته است بیآنکه از فتوایش عدول کند. برای سقوط منتظری همین کفایت میکرد. عکسالعمل منتظری درباره جنایات باند مهدی هاشمی هم همین بود و تا روز آخر با آنکه قتلهای او اثبات شده بود، از او دفاع میکرد.
وی میافزاید: موضوع این مقال، رونمایی از جنایات منافقین نیست، رونمایی از چهره کسانی است که در فتنه 88 دست در دست نماینده سوروس، کیان تاجبخش و همراهی با ائتلاف گوگوش تا سروش، فتنهانگیزی کردند و حال با انتشار نوار منتظری به نوعی با منتظری در دفاع از منافقین همدردی میکنند. بیبیسی به دنبال نوار منتظری نوشت «مصطفی تاجزاده از حاکمیت به خاطر اعدامهای سال 67 درخواست عذرخواهی کرده است».
تاجزاده میگوید زندانی حقوق دارد و نباید آن را نادیده گرفت. اما او این حقیقت را پنهان میکند که شورش جزء حقوق زندانی نیست. شورش در زندان وقتی رخ داد که منافقین از اسلامآباد به کرمانشاه سرازیر شده و در آرزوی پیوستن به دوستان منافق خود لحظهشماری میکردند آن هم نه با صبر و حوصله بلکه شورش در زندان! و وقتی که به همین جرم محاکمه شدند همچنان سر موضع بودند و از خواجه حرمسرای اشرف، مسعود رجوی دفاع میکردند.
حاکمیت از چه کسی و برای چه باید عذرخواهی کند؟ از اجرای حکم خدا درباره محاربین عذرخواهی کند؟ آقای منتظری خودش آن دنیا و این دنیا در این حادثه گرفتار است.
آقای تاجزاده از چه فاجعهای سخن میگویند؟ منافقین در جنایات پیشتازتر از داعشیها بودند. آنها همان کسانی بودند که پوست سر بچههای پاسدار عضو کمیته انقلاب را زنده زنده کندند و آنها را سوزاندند. داعشیها در خشونت به پای منافقین نمیرسند. چرا بیپروا از داعشیهای دهه شصت، آن هم در حدی که حاکمیت از آنها عذرخواهی کنند، دفاع میکند. آیا مسئولین جمهوری اسلامی باید از اجرای حکم خدا عذرخواهی کنند؟!
وقتی وصیتنامه لاجوردی منتشر شد، برخی او را در متهم کردن سازمان مجاهدین انقلاب به ارتباط و وابستگی به منافقین مذمت کردند. اما حالا آقای تاجزاده بدون بازجویی و... از این حقیقت رونمایی میکند. باید از این باب از او تشکر کرد.
کار قاچاقکنی برای شرکتهای نفتی انگلیسی
عضو شبکه جذب شده توسط سفارت انگلیس در فتنه 88 میگوید مخالفت با قراردادهای نفتی نه دلسوزانه بلکه سیاسی است.
سعید لیلاز عضو مرکزیت حزب کارگزاران به ایسنا گفت: با توجه به اینکه اکنون ایران محیط مناسبی برای جذب سرمایهگذار خارجی نیست باید از فرصت قراردادهای نفتی برای جذب سرمایهگذاری استفاده کرد و اکنون مخالفتهایی که برای انجام نشدن این قراردادها مطرح میشود نه دلسوزانه بلکه سیاسی است.
وی گفت: به نظر من همین الان هم برای انعقاد این قراردادهای نفتی دیر شده است و باید تعلل نکرد و از فرصت موجود استفاده کرد.
وی در پاسخ به این انتقاد که گفته میشود در قراردادهای نفتی لزوما منافع ملی کشور لحاظ نشده است، تصریح کرد: اینطور نیست که منافع ملی رعایت نشده باشد، بلکه منافع طوری در اختیار خارجیها قرار میگیرد که به نفع هر دو باشد. ضمن اینکه منافع ملی در آن رعایت میشود و سرمایهگذار خارجی نیز به کشور ورود میکند.
این اقتصاددان اظهار کرد: آنهایی که این انتقاد را مطرح میکنند که منافع ملی ما در این قراردادها لحاظ نشده است باید بدانند که کشور صاحب دارد و قراردادها تحت نظر مستقیم مقام معظم رهبری، دستگاههای امنیت ملی، سپاه و وزارت ارتباطات تنظیم شده است و این طور نیست که وزارت نفت فقط براساس اختیارات قانونی که دارد مستقل عمل کرده باشد.
گفتنی است حسین رسام تحلیلگر سیاسی سفارت انگلیس در جریان دادگاه عوامل آشوب سال 88 تصریح کرد که ظرف چند سال 50 نفر از جمله لیلاز و شمس الواعظین و عطریانفر را جذب کرده است. حضور امثال لیلاز و قوچانی در شورای مرکزی حزب کارگزاران، موجب اعتراض و استعفای محمد هاشمی دبیر سیاسی حزب شد که معتقد بود این طیف، کارگزاران را تبدیل به حزب ساختارشکنی مانند حزب مشارکت میکند.
نوع اظهارات لیلاز درباره لزوم تعجیل در قراردادهای نفتی، تداعیکننده همان فضاسازیهایی بود که بزککنندگان آمریکا درباره ضرورت دستیابی هر چه سریع به توافق برجام انجام میدادند و کشور را مضطر و بیچاره - و مجبور به معامله از موضع پایین - نشان میدادند و خروجی آن هم یک قرارداد خسارتبار با امتیازات واگذار شده نقد و با عایدی «تقریبا هیچ» برای ایران بود. بنابراین میشود گفت امثال لیلاز نقش دلالی برای شرکتهای انگلیسی-صهیونیستی نظیر بریتیش پترولیوم و شل را ایفا میکنند.
از سوی دیگر، انتساب متن پرمسئله پیشنویس قراردادهای جدید نفتی (IPC) به نظام و رهبری در حالی است که رهبرمعظم انقلاب طی دو نوبت ایرادهای مهمی را متوجه این قراردادها دانسته و از دولت و وزارت نفت خواستهاند این ایرادات را با حضور منتقدان و سایر مراجع مسئول قانونی برطرف کنند که متأسفانه بعضی از آنها برطرف نشده است. در موضوع برجام نیز با وجود عبور مذاکرهکنندگان از خطوط قرمز 3گانه رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی چنین القا میشود که آنچه تا به امروز به اجرا درآمده، همان اراده و تصمیم نظام است!!
هاشمی: نقدینگی اگر مدیریت شود رکود اقتصادی از بین میرود
هاشمی رفسنجانی برای دومین بار تصریح کرد مدیریت نقدینگی در کشور موجب رفع رکود میشود.
وی که پیش از این گفته بود «با 20 درصد نقدینگی موجود میتوان اقتصاد را از رکود خارج کرد و به رونق رساند» مجدداً گفته است: اگر نقدینگی کشور که رقم قابل توجهی است، مدیریت شود، موجب جبران رکود و کاهش تورم میشود و دولت میتواند از آن برای تقویت و فعالتر کردن تعاونیها استفاده کند.
هاشمی در دیدار وزیر، معاون و مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ایجاد اشتغال، توزیع مناسب ثروت و درآمد و یادگیری کار دستهجمعی را از وظایف مدیران بخش تعاونی دانست و افزود: اگر این نقدینگی که رقم قابل توجهی است، مدیریت شود، موجب جبران رکود و کاهش تورم میشود و دولت میتواند از آن برای تقویت و فعالتر کردن تعاونیها استفاده کند. همچنین دولت باید مقررات را ساده و تسهیل کند، تا انگیزه و سرعت کار بیشتر شود.
یادآور میشود میزان نقدینگی در دولت یازدهم از 430 هزار میلیارد به 1037 هزار میلیارد تومان رسید و کارشناسان هشدار میدهند که اگر درست مدیریت نشود، میتواند به تورم انفجاری دامن بزند. پیش از این احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات تصریح کرده بود با هدایت نقدینگی به سمت مسکن مهر میتوان چرخ 180 شاخه صنعتی را به گردش درآورد و موجب رونق اقتصادی شد.