kayhan.ir

کد خبر: ۸۳۵۲۲
تاریخ انتشار : ۰۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۱

تزریق خودباختگی این بار از زبان وزیر ورزش!(نگاه)



امیر شریفی
در حالی که ورزشکاران کاروان ایران در بازی‌های المپیک 2016 ریو با تلاش و کوشش بسیار در صدد کسب پیروزی و مدال و افتخار و سرافرازی برای خود و مردم و میهنشان بودند و هر روز بر مدال‌های کسب شده می‌افزودند، وزیر ورزش چند روز پس از آغاز مسابقات که ورزشکاران ایرانی با برخی ناکامی‌ها مواجه شده و تا آن روز تنها موفق به کسب 4 مدال شده بودند در پاسخ به سؤال خبرنگاران مبنی بر علت ناکامی‌ها، در اظهاراتی تعجب‌برانگیز گفت: «میانگین مدال‌های ما در 15 دوره المپیک 4 مدال بوده و ما باید این را بپذیریم که جایگاه ورزش ما در دنیا همین است»!!
البته در دولت امید، این برای نخستین بار نبود که با چنین اظهارات تحقیرکننده و عاجزانه و ناامیدانه، خودباختگی به فضای کشور تزریق می‌شد. چنان که به جز اظهار عجز مشاور ارشد رئیس جمهور در ادعایی مبنی بر «محدودیت توانایی مردم ما در حد پختن آبگوشت بزباش»، قبل و بعد از آن نیز بارها و بارها از سوی مقامات مختلف دولتی، به اشکال مختلف این اظهار ناتوانی القا شده بود و معلوم نیست قرار است با ادامه این تزریق خودباختگی، چه جوی در کشور ایجاد شود. شاید از همین روست که رتبه علمی ایران در جهان نسبت به سالهای گذشته افت کرده و رشد ایران در زمینه فناوری «هوا فضا» با پشت در ماندن ماهواره‌های ساخته شده، تقریباً متوقف گردیده است.
فراموش نمی‌شود که علیرغم همه کاستی‌ها و ناسازی‌های دولت قبل، اما همواره نوعی گفتمان عزت‌مدارانه و شرافت‌طلبانه در میان مسئولین آن جریان داشت که علیرغم شعاری بودن برخی از آنها، اما به هرحال حکایت «ما می‌توانیم» را به طور جدی مورد توجه قرار می‌داد. شاید به دلیل همین تزریق فرهنگ عزت‌مندانه «ما می‌توانیم» به علاوه تقسیم عادلانه امکانات ورزشی به خصوص در نقاط محروم کشور بود که در آن دوره برای نخستین بار با کسب 12 مدال از رتبه‌هایی مانند 51 و 29 و 44 و 36 در المپیک‌های پیشین به مقام هفدهم جهان در المپیک لندن  رسیدیم و با به دست آوردن 60 مدال برای اولین بار از رتبه‌های ششم و دهم و هفتم در بازی‌های آسیایی قبل به مقام چهارم در بازی‌های آسیایی 2010 گوانژو چین دست یافتیم. به جز وزنه‌برداری و کشتی (که همواره  رشته‌های مدال‌آور ما بوده‌اند) برای اولین بار در ورزش‌هایی مانند پرتاب دیسک و دوومیدانی، قایقرانی و ووشو و شمشیربازی و تنیس روی میز و تیراندازی و ... مدال گرفتیم و برای اولین بار در رشته‌های گروهی (که همواره ایرانیان را در آنها ناتوان به شمار آورده و تبلیغ می‌کردند که روحیه جمعی ندارند!) مانند والیبال و بسکتبال و هندبال و فوتسال و  ... المپیکی و جهانی شدیم و برای اولین بار زنان ما با حجاب اسلامی توانستند در عرصه‌های مختلف قهرمانی کسب کنند و با همان حجاب کامل مدال کسب کرده و بر سکوی قهرمانی قرار گیرند.
اما شاهدیم که تقریبا اغلب رشته‌هایی که در همان دوران شاهد شکوفایی‌اش بودیم (مانند والیبال و کشتی فرنگی و بسکتبال و فوتسال و  ...)، در این سال‌های اخیر دچار افت و نزول چشمگیر شده تا جایی که بسیاری سوال دارند، واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ اینها که همان بازیکنان با همان شرایط هستند چرا دیگر نمی‌توانند در بازی‌های مختلف بدرخشند و پیروز شوند و افتخار بیافرینند؟
شاید برای آنکه در آن دوران برای رسیدن به غنی‌سازی 20 درصد اورانیوم و حضور در میان باشگاه معدود کشورهای هسته‌ای و به فضا فرستادن سفینه ایرانی و ساخت زیردریایی و پرتاب موشک‌های بالستیک و تولید سلول‌های بنیادی و پیشرفت در علم نانو، شادی کرده و احساس عزت می‌شد و حالا برای فرود 20 دقیقه‌ای یک فروند ایرباس پیشرفته فرانسه و خرید هواپیماهای بویینگ آمریکایی و حضور کارشناسان انگلیسی و آلمانی و فرانسوی و ... در صنایع و فناوری‌هایی که تا چندی پیش توسط متخصصان ایرانی اداره و توسعه می‌یافت، به هوا می‌پرند و ذوق می‌کنند!
در آن زمان شاید بسیاری ایرانیان در سراسر جهان از اینکه در مقابل جملات تکراری و کلیشه‌ای غرب مبنی بر حقوق بشر و دمکراسی و هلوکاست و ... این بار سوالاتی جدید و البته جسارت‌آمیز و پاسخ‌هایی تازه آن هم از جانب ایران به گوش می‌رسید، احساس غرور می‌کردند و از اینکه برای یک بار هم شده پس از سال‌ها اینک در یک مباحثه بین‌المللی این حاکمان سلطه هستند که آچمز می‌شوند، دلشان خنک می‌شد. دانشگاه کلمبیا را یادتان هست؟ برنامه لری کینگ را به خاطر می‌آورید که آنقدر این غول رسانه‌ای غرب در آن تحت فشار قرار گرفت که ناگزیر پس از 20 سال، خداحافظی کرد و برنامه‌اش تعطیل شد.
و امروز گفته می‌شود اگر خارجی‌ها نباشند، حتی آب هم نمی‌توانیم بخوریم! خارجی‌ها بیایند تا سینمایمان رونق بگیرد!! خارجی‌ها بیایند تا صنعتمان پیشرفت کند!!!
فراموش نکنیم که استعمارگران برای نفوذ در یک ملت و اشغال یک سرزمین، ابتدا حس عزت و خودباوری و توانستن را در آنها کشته و این صفات را تنها به خود نسبت داده تا آن ملت را شیفته و مفتون و تسلیم خود گردانند و سپس همه موجودیت آنها را در اختیار می‌گیرند. آنچه که در طول دوران قاجار و توسط عوامل فراماسونر و غرب‌زده زمینه‌چینی شد و در دوران پهلوی به اجرا درآمد.