هرچی رهبرمون بگه
عراقیها آورده بودنش جلوی دوربین برای مصاحبه.
قد و قوارهاش، صورت بدون مویش، صدای بچهگانهاش، همه چیز جور بود؛ همانطور که عراقیها میخواستند.
ازش پرسیدند: قبل از اینکه بیایی جنگ چیکار میکردی؟
گفت: درس میخوندم.
گفتند: کی تو رو به زور فرستاده جبهه؟
گفت: چی دارید میگید؟! قبول نمیکردند بیام جبهه؛ خودم به زور اومدم؛ با گریه و التماس.
گفتند: اگر صدام آزادت کنه، چیکار میکنی؟
گفت: ما رهبر داریم؛ هر چی رهبرمون بگه.
فقط همین دو تا سؤال را پرسیده بودند که یک نفر گفت: کات!
با جوابهایش نقشه عراقیها را به آب داد.
منبع:کتاب دانشآموز، مجموعه آسمان مال آنهاست، ص49