کد خبر: ۳۱۹۱۴۶
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۶

اخبار ویژه

وقتی آمریکای جنایتکار را شریک جا می‌زدی
 فکر نفوذ نبودی؟!
یک بازداشتی فتنه ادعا کرد: «جریان نفوذ در ایده خروج از NPT و بستن تنگه هرمز مشهود است»!
فیاض زاهد به خبرآنلاین گفت: «جریان نفوذ اسرائیل در این دیدگاه که تنگه هرمز را ببندیم و از ان‌پی‌تی خارج شویم، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم کار می‌کند. معمولاً هم نیروهای افراطی در طول تاریخ یا به خاطر جهالت، یا به ‌خاطر خیانت، ضربات سنگینی به منافع حیاتی هر جریان یا هر کشوری زده‌اند. تصور کنیم ما تنگه هرمز را ببندیم. ما می‌توانیم با مین‌گذاری و با اختلال از طریق، قایق‌های تندرویمان و مزاحمت برای کشتی‌ها، به مدت ۴۸ تا ۷۲ ساعت تنگه هرمز را با اختلال روبه‌رو کنیم. کشورهای عربی صادرکننده نفت به دشمنان فعال ایران بدل می‌شوند؛ کشور چین و هندوستان، به عنوان کشورهایی که معمولاً یا بی‌طرف بودند یا نگرش خصمانه علیه ایران نداشتند، تبدیل به دشمنان بالقوه و بالفعل می‌شوند. آمریکایی‌ها بعد از چندروز آمادگی، به‌شدت به سواحل جنوبی ما حمله‌ هوائی خواهند کرد. ما به سمت یک نوع بی‌ثباتی گسترده‌ سیاسی می‌رویم؛ بستن تنگه هرمز به معنی شلیک به خودمان است».
این اظهارات عوامانه در حالی است که ایران در واکنش به اقدامات خصمانه طرف مقابل، در مقابل تردد کشتی‌های وابسته به آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی متخاصم، در داخل آب‌های سرزمینی خود در تنگه هرمز اعمال محدودیت می‌کند نه اینکه تنگه را به روی همه کشتی‌ها ببندد. طبیعی است که این رویکرد اعمال حاکمیت، می‌تواند فشار اقتصادی طاقت‌فرسایی را بر آنها وارد کند. در عین حال اقدام متقابل برای طرف مقابل نیز آسان نیست چه اینکه به خطر افتادن صادرات نفت منطقه می‌تواند برای طرف غربی کاملاً کمرشکن باشد.
اما از بحث‌های فنی که بگذریم، باید توجه داشت که فیاض زاهد (مدعی بحث نفوذ!) بازداشتی فتنه است که به شکل غیرقانونی، از سوی الیاس حضرتی، به عضویت شورای اطلاع‌رسانی دولت درآمده است. او در کنار حضرتی و حسین مرعشی، از عناصر نقش‌آفرین در عملیات فریب دشمن در پوشش مذاکره بود؛ شبکه آلوده‌ای که دروغ برجامی «۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی» را به «۲۰۰۰ میلیارد دلار» رساندند و عوام‌فریبی کردند!
فیاض زاهد، مدتی قبل از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، مدعی «موافقت رهبری با سرمایه‌گذاری ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آمریکا در ایران» شد و گفت: «برای تقویت دیپلماسی سیاسی از طریق ‎دیپلماسی اقتصادی، پیشنهاد جامعی (۱۰۰۰ میلیارد دلار) پیشنهاد شد. ‎پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح ‌و مجوز گرفت. به آمریکا ارائه و توپ به چرخش درآمد»!
این ادعا، از اساس دروغ بود و بنابراین روزنامه اعتماد (وابسته به الیاس حضرتی) به خاطر انتشار ادعای کذب، مجبور به عذرخواهی شد. 
خالی‌فروشی و رویافروشی شبکه نفوذ، در حالی بود که درست در همین مقطع، آمریکا و رژیم صهیونیستی، نقشه حمله به ایران را نهائی می‌کردند.
اکنون که نقاب از چهره دشمن و پایوران آن افتاده، یکی از همین عناصر بدنام با زرنگی گل‌درشت، ادعا می‌کند پاسخ ایران به تهدید‌های غرب، در قالب خروج از ان‌پی‌تی و اعمال محدودیت بر آب‌های سرزمینی در تنگه هرمز، محصول جریان نفوذ است!
اما ما‌ به‌ازای «جریان نفوذ» چه می‌تواند باشد؟ غیر از همین شبکه‌ای که کارفرمای آمریکایی را نه دشمن، بلکه دولتی اهل تجارت و تعامل و شراکت با ایران وانمود می‌کرد؟!
انتقاد کارشناس حامی پزشکیان
 از برخی بی‌تدبیری‌های دولت
یک اقتصاددان حامی آقای پزشکیان در انتخابات 1403 می‌گوید دولت برخلاف شعارهای پزشکیان سیاستگذاری می‌کند و پافشاری بر مالی‌سازی اقتصاد، شوک‌ درمانی، و رونق ‌بخشیدن سوداگری، خلاف مصالح توسعه ملی است.
دکتر فرشاد مؤمنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: آقای رئیس‌جمهور گرامی! چطور شده است که این‌قدر نسبت به سیاست‌هایی که در دولت ایشان اتخاذ می‌شود که دقیقاً ضد وعده‌ها و تعهدات ایشان است، بی‌تفاوت هستند؟ از موضع امر به معروف و نهی از منکر به ایشان و مشاوران صادق و امینشان یادآوری می‌کنم آیا خاطرتان هست در بحبوحه انتخابات ریاست ‌جمهوری وعده دادید که فقر شدید غذایی را در دوره چهار ساله خود از بین می‌برید؟ 
مؤمنی افزود: وقتی آقای رئیس‌جمهور تعهد دادند که علاوه‌بر به صفر رساندن جمعیت فقیران شدید، هرگز سراغ شوک ‌درمانی نخواهند رفت، آیا نباید از مدیران و مشاوران خود بپرسند که طی همین یک سال و چند ماه که از مسئولیت ایشان گذشته، چند بار و به چه میزان با شوک‌های بزرگ در قیمت‌های کلیدی رو‌به‌رو شدیم؟ 
وی خاطرنشان کرد: آقای رئیس‌جمهور و مقامات دیگر یادشان رفته که چقدر به ما تعهد دادند که از این به بعد، به قول خودشان، خط قرمزشان کرامت مردم و معیشت عزتمند و شرافتمندانه آنها باشد. این را باید جلوی خودشان بگذارند و بپرسند از روزی که این تعهدات را دادید، چند بار قیمت نان را بالا بردید؟ چند بار فشارهای جورواجور بر تولیدکنندگان کشور را افزایش دادید؟
وی گفت: محافلی، ان‌شاءالله با حسن‌نیت، دائماً به مقامات کشور گوشزد می‌کنند که شما باید با دنیا رابطه داشته باشید و باید با این و آن مذاکره کنید. شهید بهشتی که تسلط کم‌نظیری به تاریخ ایران داشتند، می‌گفتند: محتوای مذاکره اصل ماجراست. چرا هیچ‌کس نمی‌آید بگوید چه عبرت‌هایی از مذاکره‌های پنهان‌کارانه گذشته درمی‌آید و مردم ما را در آن زمینه آموزش دهند و مطالبه‌گر کنند؟ بحث اصلی این است که این مراوده از موضع ذلت و حقارت باشد یا از موضع عزت و عالمانه رو‌به‌رو شدن با مسائل.  
مؤمنی اظهار کرد: هیئت وزیران در 12 شهریور 1404، برنامه‌ای را تصویب کردند تحت عنوان «برنامه تأمین مالی رشد اقتصادی هدف‌گذاری‌شده در سال 1404». آنچه به‌وضوح دیده می‌شود این است که در این برنامه تصویب ده‌ها کانال جدید برای تشدید مناسبات ربوی، ده‌ها مجوز جدید برای تشدید مالی‌سازی اقتصاد مشاهده می‌شود و ده‌ها نکته هست که حکایت از این دارد که به نام رشد هشت‌ درصدی، افق‌های جدید و بی‌سابقه‌ای از بازتر گذاشتن رفتارهای رانت‌جویانه را باز می‌کنند و به بدیهی‌ترین مسائل کشور توجه نمی‌کنند. اسمش این است که می‌خواهیم رشد ۸ درصدی به‌دست ‌آوریم و آسمان و ریسمان را به‌هم بافته‌اند تا مثلاً نرخ بهره ربوی که مبنای تأمین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان می‌شود، جهش‌های بزرگ پیدا کند و به این توجه نشده است. این دیگر امری مسلم در ذخیره دانایی توسعه است که می‌گویند اگر بازدهی فعالیت‌های غیرمولد از بازدهی فعالیت‌های مولد بیشتر باشد، امکان ندارد کسی سراغ سرمایه‌گذاریِ تولیدی 
برود.
او با انتقاد از افزایش چندباره قیمت نان در ماه‌های اخیر تصریح کرد: خودشان در گزارش‌های رسمی مکررشان می‌گویند قوت غالب ۶۰ درصد جمعیت نان است. اما می‌بینید چندباره قیمت نان را بالا بردند. بعد از آن طرف، ۶۰ هزار میلیارد تومان، در همین شرایط و با این آمارهایی که درباره کسری مالی دولت می‌گویند، به بورس تزریق کردند! اگر واقعاً قصد خدمت به جامعه است، چرا قبل از تزریق این ۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار بورس فکر نکردید؟ اگر پول ندارید، پس این ۶۰ هزار میلیارد تومان را از کجا آوردید؟ این چه بساطی است که شما این‌طور برای گران شدن نان و برنج و اولیه‌های معیشت مردم راه باز می‌کنید، از آن طرف تمام هزینه‌ها صرف یک گروه خاص می‌شود. نهادهای نظارتی نباید بپرسند چه کسی مسئولیت این ۶۰ هزار میلیارد تومان را به‌عهده می‌گیرد؟ آقای رئیس‌جمهور هم شرافتش را گرو گذاشت و گفت: «من آمدم که این ریل را تغییر بدهم.» این همه پافشاری مشکوک بر مالی‌سازی اقتصاد، شوک‌درمانی، رونق ‌بخشیدن به بازار رباخواری و سوداگری، و وارداتچی‌ها را چاق‌تر کردن، چه نسبتی دارد با مصالح توسعه ملی؟
خیانت بزرگ‌تر بانیان 
و انکارکنندگان مکانیسم ماشه
رفتار بانیان و حامیان خسارت‌های برجام مقارن با فعال شدن اسنپ بک (مکانیسم ماشه) از سوی طرف اروپایی برجام، نمونه کاملی از بی‌صداقتی و وقاحت و تداوم بازی در نقشه دشمن است.
تعطیلی، تعلیق و یا اوراق کردن 95 درصد فناوری هسته‌ای، خارج کردن حدود ده هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده از کشور، از کار افتادن همزمان هشت هزار کارخانه، شرطی‌سازی و فلج کردن اقتصاد، سقوط معدل رشد اقتصادی هشت سال به حدود صفر درصد، و نهایتاً فعال‌سازی مکانیسم ماشه پس از ده سال، گوشه‌ای از نتایج شاهکار! برجام است و این در حالی است که بانیان و حامیان برجام ادعا می‌کردند تحریم‌ها لغو شده و برگشت‌ناپذیر است و چیزی به نام مکانیسم ماشه هم وجود ندارد!
حسن روحانی، سال 94 ضمن طعنه و کنایه به منتقدان ادعا کرده بود: هیچ بندزنی نمی‌تواند کاسه شکسته تحریم را به حالت قبل برگرداند. والله بالله تالله سالهای بین 84 تا 92 گذشت و دیگر تکرار نمی‌شود.
او همچنین ٢۴ دی ٩۶ گفته بود: برخی آثار برجام دائمی است و تا آخر قیامت با ما می‌ماند؛ برخی‌ها هنوز ابعاد مسئله برجام را لمس نکرده‌اند!
روحانی حتی سال گذشته مدعی بود: اسم عراقچی ۲ هزار تومن دلار رو میاره پایین. حالا اگه ظریف رفته بود ۵ تومن میومد پایین!
همچنین محمد جواد ظریف ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ ادعا کرد: مکانیزم ماشه در برجام و قطعنامه 2231 وجود ندارد! اسنپ بک را آمریکا درست کرده! برجام محکم نوشته شده است!
اما اکنون که هم میز مذاکره و تأسیسات هسته‌ای بمباران شده و صدراعظم آلمان در ناپرهیزی آشکار اذعان کرده «این کار کثیفی بود که اسرائیل از طرف همه ما انجام داد» و ضمناً اروپای عهدشکن، مکانیسم ماشه را به اجرا گذاشته، عناصر غربگرای حامی آن روند خسارتبار دست پیش گرفته‌اند.
گاهی - از جمله روحانی- ادعا می‌کنند: منتقدان چرا ناراحتند. طوری نشده که، نهایتاً برمی‌گردیم به قبل از برجام و سال 1394 که برجام نبود. ما ده سال تحریم‌ها را عقب انداختیم(!)
گاهی هم به جای عذرخواهی از دروغ‌هایی که گفته‌اند و حالا رسوایی‌اش بیرون زده، به منتقدان حمله می‌کنند و به دروغ ادعا می‌کنند که آنها از بازگشت تحریم‌ها خوشحالند، از جمله: 
- منصوری رئیس جبهه اصلاحات: از چه خوشحالید؟! از تحریم، انزوا و فشار بیشتر بر مردم؟
- فلاحت‌پیشه رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس هنگام تصویب برجام: جشن افراطیون برای بازگشت تحریم‌ها باورکردنی نیست. فضای فکری آنها با بدبختی‌های مردم متفاوت است. 
یک فعال اصلاح‌طلب: برجام به تاریخ پیوست، شاد باش جناب جلیلی(!)
محمدرضا جوادی یگانه مشاور اجتماعی رئیس‌جمهور و عضو سابق شورای شهر: ‏این حجم از شادی بر عدم موفقیت رقیب سیاسی در غلبه بر تحریم‌ها، و بی‌توجهی مطلق به شدت نگرانی اقتصادی‌ مردم، در میانه یک فرسایش تمدنی را ‏تنها می‌توان با از دست رفتن حسگرهای کلان شناسایی خطر تحلیل کرد. 
‏این قبیل فرار کردنها به جلو البته وقاحت کم‌نظیری است که از بانیان خسارت‌های برجام و ناشنوا در مقابل هشدارهای صاحب نظران بر می‌آید و گرنه همان ده سال قبل باید می‌شنیدند که اهل فن می‌گویند نهایت این توافق معیوب، چیزی جز خسارت محض نیست.
آنها ادعا می‌کنند نهایتش به سال 94 و قبل از برجام بر‌می‌گردیم و حال آن که قبل از برجام، تا سیاست هسته‌ای را تعلیق و تعطیل یا اوراق و بتن‌ریزی نکرده بودند، تحریم‌ها 700 مورد بود و نه 2300 مورد، نرخ دلار 3400 تومان بود و نه بالای صد هزار تومان، تأسیسات هسته‌ای و دانشمندان در جریان یک جنایت بزرگ مورد سوء‌قصد و ترور و ویرانی قرار نگرفته بودند و تورم (مانند دولت روحانی) به 45 درصد نرسیده و رشد اقتصادی سقوط نکرده بود.
وجه بدتر ماجرا این است که برخی بانیان و حامیان خسارت مکانیسم ماشه، از موقعیت انکار آن در برجام و قطعنامه 2231، به بزرگ‌نمایی و هراس‌افکنی درباره این تهدید میل کرده‌اند و اصرار دارند بر التهاب روانی و تورم مصنوعی در بازار بدمند، به نحوی که ناظران احتمال می‌دهند آنها همدست دشمن برای تیز کردن حربه کُند تحریم‌ها و تورم انتظاری هستند و کارشان از خطای قبلی به خیانت و وطن فروشی میل کرده است. وگرنه ناظران مطلع می‌دانند که طی هفت سال گذشته، سه برابر تحریم‌های شورای امنیت، از سوی آمریکا برقرار و به اجرا گذاشته شده و تقریباً تحریمی نمانده که در طول هفت سال گذشته به اجرا گذاشته نشده باشد.
خیانت بی‌سابقه‌ای در حال وقوع است که ورود دستگاه‌های اطلاعاتی و قضائی به ماجرا را ضروری می‌کند و آن اینکه بانیان و حامیان و انکار‌کنندگان مکانیسم خسارتبار ماشه، حالا که تحریم‌ها از اوج سقوط کرده، می‌کوشند به معتبرسازی و بزرگ‌نمایی آثار همان سازوکار بپردازند و اقتصاد را ملتهب کنند تا سپس ضرورت تسلیم در برابر باج‌خواهی‌های پایان ناپذیر دشمن را نتیجه بگیرند. این شبکه علیه امنیت و منافع کلان ملی اقدام می‌کنند و برخورد قاطع و قانونی با سرشبکه‌های نفوذ و اخلال قطعاً می‌تواند هم موجب آرامش در بازار شود و هم امید دشمن سرخورده و مستأصل را ناامید 
کند.