kayhan.ir

کد خبر: ۸۲۳۶۲
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۱

اخبار ویژه



حرف‌های عارف بوی عبور از روحانی می‌دهد؟!
حرف‌های قابل تأمل عارف ضمن ایجاد دودستگی در میان اصلاح‌طلبان، بحث‌هایی را نیز درباره نامزد مورد حمایت این طیف در سال 96 برانگیخته است.
عارف اخیراً گفته بود فراکسیون امید از نامزد اصلاح‌طلبان در انتخابات حمایت خواهد کرد. عارف نامزد انتخابات سال 92 بود که با اکراه و اصرار طیفی از اصلاح‌طلبان و دلخوری طیفی دیگر انصراف داد. اخیراً منتجب‌نیا گفته بود حمایت بدون شرط از روحانی منتفی است و او  باید با ما مذاکره کند و امتیازات وسیعی در سطح وزرا به ما بدهد.
روزنامه آرمان در واکنش به سخنان عارف نوشت: سخن اخیر عارف مبنی بر اینکه فراکسیون امید در انتخابات 96 از کاندیدای اصلاح‌طلبان حمایت می‌کند منجر به تشکیک و دو دستگی در جبهه اصلاح‌طلبان خواهد شد.
آرمان می‌افزاید: اگر فراکسیون امید و در رأس آن آقای عارف بخواهد، آقای روحانی را تنها بگذارد این مسئله تنها عبور از روحانی نیست، بلکه از دست دادن فرصتی بسیار بزرگ برای اصلاح‌طلبان است که پس از سال‌ها برای فعالیت آنها فراهم شده است.
این روزنامه می‌نویسد: از سویی برای اینکه هرگونه تغییری در انتخاب گزینه رخ دهد بدون نظر بزرگان اصلاحات بعید به نظر می‌رسد که این پروژه کلید بخورد، مگر اینکه عارف بخواهد از جریان اصیل اصلاح‌طلبی انشعاب کند. البته امید می‌رود آقای عارف دلایل خود را در رابطه  با انتخاب گزینه دیگر و عبور از اصلاح‌طلبی برای جریان اصلاحات اعلام کند یا توضیح بیشتری به افکار عمومی بدهد و بگوید منظورش از این مسئله که فراکسیون امید در انتخابات سال 96 از کاندیدای اصلاح‌طلبان حمایت می‌کند، چیست!

ذوق‌زدگی حقارت‌آمیز از پیوند تروریست‌ها و محمود عباس
عضو متواری شورای سردبیری نشریات زنجیره‌ای، پیوند مدعیان اصلاح‌طلبی با سازمان تروریستی منافقین را علنی‌تر کرد.
«فرزانه-ر» ضمن فعالیت در مدیریت نشریات زنجیره‌ای مختلف، دبیر سرویس سیاسی روزنامه «شرق» بود. او همسر «رضا-ر-ط» از اعضای روند جدایی منافقین است که مدتی در کنار برخی دیگر از اعضای گروهک ملی مذهبی نظیر رضا علیجانی و تقی رحمانی به خارج کشور گریخته است.
وی اخیراً از ملاقات بیوه رئیس گروهک تروریستی منافقین با محمود عباس رئیس بهایی فتح و تشکیلات خودگردان به شدت هیجان‌زده شده و نوشته است: هیچ تصویری مانند عکس اخیر محمود عباس رهبر جنبش فلسطینی فتح با رهبر مجاهدین خلق ]مریم رجوی رئیس گروهک از هم پاشیده منافقین[ تاکنون نتوانسته بود چنین عریان بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به ریشخند بگیرد. 38 سال است که سرمایه و سیاست خارجی و اعصاب و جان ایرانی‌ها خرج فلسطینی‌ها و ضدیت با اسرائیل می‌شود. اما رهبران فتح امروز نه در خفا، که علنی علیه ایران موضع می‌گیرند و دیگر حتی خود را سانسور هم نمی‌کنند.
وی می‌افزاید: انتشار عکس مریم رجوی و رهبر جنبش فتح حاکی از کامل شدن حلقه محاصره ایران از سوی همه اعراب خاورمیانه است.
صرف‌نظر از اینکه این نوشته ماهیت واقعی برخی گردانندگان نشریات زنجیره‌ای را نشان می‌دهد، شایان ذکر است که دولت فرانسه هم از یک‌سو گروهک ورشکسته منافقین و از سوی دیگر «شورای هماهنگی سبز» و اعضای گروهک ملی مذهبی نظیر خود همین خانم را زیر پر و بال گرفته است. آیا از این همراهی و هم دوستی با یک سازمان تروریستی که 17 هزار شهروند ایرانی را کشت یا آن تشکیلات فلسطینی که دژخیمانه‌تر از موساد و شین‌بث با فلسطینیان رفتار می‌کند و بازوی اشغال فلسطین است، مایه افتخار است یا سرشکستگی؟! از سوی دیگر اگر امثال محمود عباس و سعودی‌ها و رجوی‌ها مشغول مزدوری برای اسرائیل و آمریکا هستند، در عین حال بخش مهم و عزتمندی از جهان عرب به عنوان متحد قدرتمند ایران در منطقه عمل می‌کند که نمونه‌های آن را در لبنان و عراق و یمن و سوریه شاهدیم.
جانبداری اخیر عضو هیئت گرداننده نشریات زنجیره‌ای از مهره سوخته و بدنامی چون محمود عباس، پیوند عمیق گروهک ملی مذهبی با جریان بهائیت و صهیونیسم را آشکار می‌کند. در طول سال‌های گذشته برخی مدعیان اصلاح‌طلبی از همین طیف سفرهایی به فلسطین اشغالی داشته‌اند. و سرانجام باید گفت هنگامی که لیبرال‌ها و سازمان منافقین و سلطنت‌طلب‌ها و بنی‌صدر و نهضتی‌ها مستقیم یا غیر مستقیم کنار ارتش صدام و دهها رژیم استکباری حامی وی در حمله به ایران ایستادند، هیچ غلطی نتوانستند بکنند؛ حالا که جمهوری اسلامی قدرت تعیین‌کننده منطقه است و مقامات ارشد آمریکایی اذعان می‌کنند که نمی‌توانند هزینه‌های گزاف درگیری با ایران را برآورد کنند در این میان جنازه سیاسی متعفنی چون محمود عباس و بیوه رجوی و سبزهای ورشکسته مقیم اروپا چه غلطی می‌توانند بکنند؟!

مسائل مهمی که روحانی درباره فروش و درآمد نفت نگفت
رئیس جمهور در حالی در گفت‌وگوی تلویزیونی خود با مردم افزایش میزان فروش نفت را به عنوان تنها دستاورد خود از برجام عنوان کرد، که این تنها دستاوردش هم سودی برای کشور و مردم نداشته و درآمد نفتی کشور نه تنها به یک سوم کاهش یافته، بلکه همین یک سوم درآمد قبلی نیز به کشور وارد نمی‌شود و دولت به‌علت ضعف‌های جدی در برجام توان استفاده از پول‌های نفتی را نداشته و این پول‌ها در بانک‌های خارجی بلوکه شده است.
به گزارش رجانیوز؛ روحانی در گفت‌وگو با مردم افزایش فروش نفت را دستاورد برجام دانست و گفت: این نیروها ]صنعت نفت[ کاری کردند که در طول چند ماه بعد از برجام حتی دیگران متعجب شدند که چگونه در زمانی کوتاه تولید نفت را بالا بردیم و در صادرات میعانات و نفت، به شرایط قبل از تحریم بازگشتیم.
روحانی در آمار خود در خصوص فروش نفت خام و میعانات به میزان فروش اشاره کرد و آن را دستاورد دانست ولی به میزان درآمد نفتی اشاره‌ای نداشت و نگفت همین پول میزان فروشی هم که از نفت داریم به کشور وارد نمی‌شود. روحانی نگفت که همه چیز به درآمد وابسته است، نه فروش نفت.
در حال حاضر بالغ بر 30 درصد درآمد مستقیم دولت از محل فروش نفت است، گرچه سایر درآمدها هم غیرمستقیم متأثر از فروش نفت است. درآمد نفت نیز به دو متغیر بستگی دارد. دو متغیر میزان فروش و قیمت تعیین کننده در میزان درآمد نفتی است. شاید میزان فروش نفت افزایش یافته باشد لیکن درآمد فعلی کشور از فروش نفت همچنان یک سوم دولت قبلی است. دولت قبلی نفت را با قیمت 30 دلار تحویل گرفت و با قیمت 120 دلار به دولت یازدهم تحویل داد و سیاست‌های این دولت قیمت آن را تا 27 دلار پایین آورد و در زمان نگارش این گزارش قیمت نفت خام ایران زیر 40 دلار می‌باشد.
کاهش قیمت نفت، معمای دوره تنش‌زدایی است. شعار تنش‌زدایی و اعتمادسازی در سایت خارجی، از همان قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بارها و بارها از سوی آقای روحانی بیان شد. اما امروز، یک سال و نیم بعد از آغاز به کار دولت تدبیر و امید و پس از چندین دوره مذاکره محمد جواد ظریف و جان‌کری و امضای برجام و در پیش گرفته شدن انواع و اقسام اقدامات اعتمادساز و تنش‌زدا با آمریکا، اتفاقات دیگری در عرصه عمل افتاده است و نه تنها هیچ تحریمی از سوی 5+1 پس از اجرای برجام لغو نشده است بلکه علاوه بر تعطیلی و جمع‌آوری بسیاری از تأسیسات هسته‌ای کشور، قیمت نفت با کاهش قابل توجهی روبرو بوده و حتی تا 27 دلار هم سقوط کرد.
تلاش برای بالا بردن قیمت فروش نفت و گاز هیچگاه در دستور کار دولت یازدهم نبوده و نیست. سؤال منطقی و زیربنایی این است که چرا هر وقت دولتی اصلاح‌طلب بر سر کارآمده است، قیمت فروش نفت آن قدر پایین می‌آید که گاه کفاف هزینه تولید را نمی‌دهد؟! یادمان هست که در دوران سازندگی قیمت نفت به کم‌تر از 10 دلار رسید و در دوره اصلاحات هم زیر 30 دلار بود. ولی در دوران دولت نهم و دهم قیمت فروش نفت به بالای 100 دلار رسید و دولت یازدهم فروش نفت را با قیمت حدود 120 دلار تحویل گرفت با عدم تحرک و عدم تلاش و خنثی بودن کامل الآن به زیر چهل دلار است. این نشان می‌دهد که دیپلماسی کشور در درآمد نفتی کشور نقش مستقیم دارد. یعنی دولت یازدهم نه تنها در حوزه مذاکرات هسته‌ای دستاورد قابل توجهی نداشت- علی‌رغم آن همه امتیاز که داد- بلکه باعث کاهش درآمد نفتی به میزان بیش از 70 درصد شد. یعنی در بحث هسته‌ای، کشور- با بی‌تدبیری دولت- دو خسارت بزرگ دید، هم از مذاکرات بهره‌ای نصیب کشور نشد و هم درآمدهای نفتی کشور به نصف تقلیل یافت.
در همین حال باید گفت دولت نمی‌تواند پول نفتی را که می‌فروشد به کشو وارد کند و مطابق بخش 504 (sec 504) قانون تحریم TRA که بخاطر ضعف دیپلماسی تیم آقای ظریف در برجام لغو نگردید محدودیت دسترسی به درآمدهای نفتی خود را دارد.
آمریکا برای تشدید تحریم‌های هسته‌ای، خرید نفت خام از ایران را مشروط به بلوکه شدن درآمد حاصل از آن در کشور خریدار نفت کرد. به عبارت دیگر شرط دیگری در کنار شرط کاهش مستمر خرید نفت خام از ایران قرار داد. بر اساس بخش 504 (sec 504) قانون TRA این پول‌ها در حسابی به نام ایران در آن کشور واریز می‌شد و تنها ایران می‌توانست در تجارت دوجانبه استفاده کند و این تحریم برخلاف صحبت‌های روحانی، ظریف و عراقچی برداشته نشد.
در نتیجه درآمدهای نفتی ایران چه آنهایی که در گذشته حاصل شده و هم اکنون در کشورهای هند، چین، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه است و چه آن‌هایی که در آینده قرار است فروخته شود، از دسترس ایران خارج شده و به صورت محصور (Locking Up) درآمده است.

ایزوستیا: سرلشکر سلیمانی قهرمان آزادسازی موصل است
روزنامه ایزوستیا نوشت: ژنرال قاسم سلیمانی، شوالیه پنهان ایران فرماندهی عملیات آزادسازی شهر موصل پایتخت داعش در عراق را برعهده می‌گیرد.
این روزنامه روسی در گزارشی می‌نویسد: عملیات آزادی موصل از داعش تا پایان سال جاری اجرا می‌شود و بر اساس برخی گزارش‌ها نیز چند هفته بیشتر به آغاز آن نمانده است.
ایزوستیا به نقل از منابع سیاسی خارجی حاضر در عراق می‌افزاید: سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران فرماندهی عملیات آزاد کردن موصل از اشغال داعش را برعهده خواهد گرفت. با دعوت رسمی بغداد، ایران در عملیات آزادسازی موصل شرکت می‌کند که موضوعی پوشیده نیست و از سوی دیگر سردار سلیمانی به علت تجربه نظامی عالی به ویژه در عرصه سوریه در تمامی جهان اعتبار یافته است.
روزنامه روسی افزود: سردار سلیمانی در ایران قهرمان ملی شناخته می‌شود و رسانه‌های غربی، فرمانده سپاه قدس را شوالیه پنهانی می‌نامند.

طمع رئیس سیا به مدعیان اعتدال نتیجه درد دل انتخاباتی با آمریکایی‌ها بود
اظهارات مداخله‌جویانه رئیس سازمان سیا، نتیجه بی‌مبالاتی برخی از متولیان دیپلماسی در برخی اظهارنظرهاست.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب در تحلیلی نوشت:  اظهارات اخیر و مداخله‌جویانه «جان برنان» رئیس سازمان CIA  درخصوص آثار توافق هسته‌ای، ایشان را قبل از ریاست CIA  در کسوت مسئول روابط عمومی نهاد ریاست‌جمهوری در دولت روحانی نشاند!
به گفته برنان «توافق هسته‌ای با ایران کار درستی بود چرا که جلوی پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای  آنها را گرفت و این کار رئیس‌جمهور روحانی را نیز که از دید ما بین عناصر فعال در ایران فردی بسیار میانه‌روتر به شمار می‌آید، تقویت کرد. روحانی باید دستاوردهای بیشتری داشته باشد تا حمایت بیشتری جلب کند، به این دلیل که در حکومت ایران بین تندروها و میانه‌روها رقابت وجود دارد. در حالی که ایرانی‌ها سال آینده انتخابات برگزار می‌کنند، ما به دقت اوضاع را تحت نظر خواهیم داشت تا ببینیم موازنه رقابتی که درون حکومت وجود دارد، چطور پیش می‌رود. به نظر من روحانی نشان داده که علاقه‌مند است که ایران را به جامعه ملل بازگرداند. نگرانی من این است که بسیاری از ایرانی‌ها انتظار داشتند تا با آزاد شدن دارایی‌های این کشور، پول به زندگی آنها سرازیر شود، اما خوب این مسئله زمان می‌برد.»
هرچند واکنش سخنگوی وزارت خارجه در تخطئه این سخنان متین و مبرهن و مسموع است اما گریزی از این واقعیت تلخ نیز نمی‌توان داشت که گستاخی امروز آمریکایی‌ها محصول بی‌مبالاتی دیروز مهتران دیپلماسی ایر‌ان است که گشاده‌دستانه زمینه برای ژاژخایی و مداخله‌جویی امثال ریاست سازمان CIA را اینک فراهم آورده!
روزی که جناب آقای دکتر ظریف در یک بی‌مبالاتی محرز  و برخلاف توقع از فردی استخوان خرد کرده در دنیای دیپلماسی سفره دل خود را نزد اجنبی باز کرد و در شورای روابط خارجی آمریکا نامدبرانه  متقاضی  خاصه خرجی آمریکا به نفع‌ جناح خود و علیه جناح داخلی‌شان شدند و ضمن تشریح و آموزش قطب‌بندی‌های سیاسی داخل کشور برای طرف آمریکایی ایشان را بدین شکل ‌انذار دادند که:  «اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا در انتخابات پیش رو به این عملکرد ما پاسخ دهند. در حالی که قبلا نیز  (2004) وقتی در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی توافق‌هایی کردیم اما تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد آن موقع مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد... حالا من بار دیگر زنده شده‌ام!  به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بین‌المللی و به ویژه غرب می‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند.»
طبیعتا چنین اظهارات و نقشه راه دادن‌های غیرقابل انتظار بود که امروز بسترساز گستاخی و دخالت دولتمردان آمریکا در امور داخلی ایران شده و در واقع اظهارات ژاژخواهانه کنونی ریاست سازمان سیا را باید به حساب درس پس دادن ایشان از آموزش و تدریس و راهنمایی‌های پیشین سکانداران دیپلماسی دولت تدبیر و امید گذاشت! لذا و بدین منوال اگر شماتتی لازم باشد چنین شماتت و نکوهیدنی قبل از «ریاست سازمان سیا» متوجه جبهه خودی و مهتران جبهه  خودی است که علی‌رغم پیشینه بلند دیپلماتیک ظاهرا با الفبای محاجه دیپلماتیک غریبه‌اند!