kayhan.ir

کد خبر: ۸۱۷۶۵
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۰
نگاهی به تفاوت حقوق‌بشر اسلامی با الگوی غربی (بخش پایانی)

گسترش حقوق بشر یا اسلام‌هراسی!


فریده شریفی
«... امروز دولت‌هایی ادعای طرفداری از حقوق بشر را می‌کنند که بزرگ‌ترین اهانت‌ها را به بشر کرده‌اند، رژیم‌هایی داعیه آزادی بیان و فکر را در دنیا دارند که بزرگ‌ترین اختناق‌ها و استبدادهای عالم، از آثار وجود شوم آنهاست!
چه‌قدر وقیح است که آمریکا، انگلیس و دولت‌هایی مانند آنها، ادعای طرفداری از حقوق بشر و احترام به آزادی انسان را می‌کنند!
حرف و تعارف زیاد است، ادعای حقوق بشر زیاد مطرح می‌شود اما صادقانه و واقعی نیست. کسانی که دم از طرفداری از حقوق بشر می‌زنند در یک چشم به‌هم زدن، حقوق ملتی را پایمال می‌کنند.»
اینها بخشی از بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب است که درباره وضعیت حقوق بشر و مدعیان آن بیان کرده‌اند.
امروز با این واقعیت انکارناپذیر روبرو هستیم که حقوق بشر بازیچه دست برخی قدرت‌های استکباری غربی شده است و به نام مبارزه با تروریسم و دفاع از حقوق بشر خود دچار بدترین ظلم و جنایت در حق بشر شده‌اند.
نواقص اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر از همان ابتدا با مخالفت کشورهای اسلامی و اندیشمندان این کشورها مواجه شد چرا که این اعلامیه در موارد متعددی با احکام اسلامی کاملا مغایر بود. به دلیل نواقصی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود داشت برخی از متفکران جهان اسلام درصدد اصلاح اعلامیه جهانی حقوق بشر و تطبیق آن با موازین اسلامی برآمدند و کوشیدند ثابت کنند که این اصول و حقوق به نحو کامل‌تری در اسلام وجود دارد. بعدها با الگوگیری از اعلامیه جهانی حقوق بشر اصول و قواعد حقوق بشر را از متون اسلامی درآورده و آن را به صورت متنی مدون به جامعه جهانی ارائه دادند. از همین رو دولت‌های عضو سازمان کنفرانس اسلامی در تاریخ 15 مرداد 1369 در قاهره اعلامیه‌ای را به تصویب رساندند که به عنوان اعلامیه حقوق بشر اسلامی  مورد استناد نه تنها کشورهای اسلامی بلکه کشورهای مختلف جهان قرار گرفته است زیرا برگرفته از قوانین الهی و اسلامی است.
محتوای اعلامیه حقوق بشر اسلامی
این اعلامیه شامل یک مقدمه و 25 ماده است. محتوای این اعلامیه همانند محتوای اعلامیه جهانی آزادی سیاسی و اجتماعی و بسیاری از آزادی‌های دیگر از حقوق انسان‌ها می‌داند و دولت و اجتماع را در فراهم کردن محیط زندگی برای برخورداری از این حقوق مسئول می‌داند.
«مصطفی سمیعی» کارشناس ارشد روابط بین‌الملل درباره ویژگی‌های اعلامیه حقوق بشر اسلامی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «هرچند که اعلامیه حقوق بشر اسلامی همانند اعلامیه جهانی حقوق بشر یک بیانیه مشترک است نه کنوانسیون یا معاهده الزام‌آور اما از آنجا که از روح قوانین الهی نشأت گرفته و به معنویات تکیه دارد نه مادیات دارای ویژگی‌های منحصر به فردی است که آن را از اعلامیه جهانی حقوق بشر متفاوت می‌سازد.»
وی اضافه می‌کند: «برخی از اصولی که به عنوان حقوق آزادی‌های اساسی در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده در اعلامیه حقوق بشر اسلامی هم آمده اما برخی از حقوقی که در اعلامیه اسلامی مورد توجه قرار گرفته در اعلامیه جهانی نیامده است مانند ممنوعیت استعمارگری، حق مبارزه با آن یا حق مقابله با تجاوز به حیات انسان و نیز حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و داشتن امنیت دینی علاوه بر امنیت‌های مربوط به جان و خانواده و ناموس و نیز اشاره به لزوم حفظ حرمت انسان حتی پس از حیات او.»
این کارشناس مسائل بین‌المللی تاکید می‌کند: «یکی از خصایص ویژه و منحصر به فرد این اعلامیه حمایت از حقوقی است که کشورهای غربی کمتر به آن توجه دارند و آن هم شامل حقوقی است که به انسان کرامت و شرافت می‌بخشد. کرامت و شرافتی که در جهان‌بینی اسلامی به انسان‌ها تعلق می‌گیرد و در جوامع غربی به آنها توجهی نمی‌شود.در دیدگاه اسلام زندگی موهبتی الهی و حقی است که برای هر انسانی تضمین شده است و بر همه افراد و جوامع و حکومت‌ها واجب است که از این حق حمایت و در مقابل هر تجاوزی به آن ایستادگی کنند و کشتن هیچ کس بدون مجوز شرعی جایز نیست اما آیا این حقوق در کشورهای غربی یا کشورهای دست‌نشانده غرب رعایت می‌شود؟!...»
وی تصریح می‌کند: «کشورهای غربی به نام اسلام‌هراسی و مقابله با مسلمانان در بسیاری از کشورهای اسلامی مداخله می‌کنند و مزدوران و تروریست‌هایی را به استخدام درمی‌آورند تا بین مسلمانان تفرقه بیندازند و آنان را به جان یکدیگر بیندازند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و به منافع خود برسند.
در واقع درتلاشند که مسلمانان را به جنگ و درگیری مشغول کنند تا از منابع طبیعی و ثروت‌های کشورهای مسلمان استفاده کنند...!»
«اسلام‌هراسی» در دستور کار غرب
دکتر کاظم غریب‌آبادی معاون امور بین‌الملل ستاد حقوق بشر نیز در این باره می‌گوید: «غرب  می‌خواهد این مسئله را ترویج کند که اسلام با حقوق بشر میانه‌ای ندارد که البته ادعایی بیش نیست، حقوق بشر در اسلام ریشه‌های عمیقی دارد و 14 قرن قبل مورد تاکید قرار گرفته است. نکته کلیدی در این است که ابزار و اسناد بین‌المللی حقوق بشر بعد از جنگ‌های جهانی شکل گرفته و پس از اینکه ده‌ها میلیون نفر کشته شده‌اند درست شده است.»
وی افزود: «متاسفانه کشورهای اسلامی در ابتدای شکل‌گیری اسناد حقوق بشر در ترسیم آن نقش فعالی نداشته‌اند و بسیاری از اسناد حقوق بشر از حقوق بشر غرب نشأت گرفته است. بنابراین باید تلاشی صورت گیرد تا اسناد جدید حقوق بشر نشأت گرفته از روح الهی و قوانین اسلامی تهیه و تنظیم شود تا سوءتفاهمات ناشی از عدم درک واقعیات موجود برطرف شود.»
تفاوت حقوق بشر اسلامی با الگوی غربی
موضوع هر دو حقوق در حقوق بین‌الملل جهانی و حقوق بشر از دیدگاه اسلام، انسان است اما دید و نگرش آنها نسبت به انسان و اهداف این دو حقوق، در کنار وجوه تشابه دارای تفاوت‌های عمیق و اساسی است. با توجه به اختلاف در مبانی و دیدگاه و نگرش نسبت به انسان نباید انتظار داشت که احکام حقوق بشری برخاسته از عقل انسان‌ها و به عبارت دیگر حقوق بشر مطلق، با احکام حقوق بشری منبعث از وحی صد در صد یکسان و فاقد هرگونه تمایز باشد.
به همین دلیل میان این دو اعلامیه تفاوت‌های زیادی وجود دارد به ویژه مواردی که در منشور بین‌المللی حقوق بشر سخن از محدودیت به وسیله قانون می‌شود و مواردی در اعلامیه قاهره درباره حقوق بشر که تنها ملاک جواز یا محدودیت شرع و احکام شریعت است نه قانون. در سال 1981 نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل موضع ایران درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر را این گونه بیان می‌کند: «این اعلامیه یک برداشت سکولار نسبی‌گرایانه از فرهنگ یهودی-مسیحی است که نمی‌تواند توسط مسلمانان بدون تجاوز از قوانین اسلامی اجرا شود.»
حقوق بشر اسلامی و غیراسلامی
خانم دکتر «زهرا عباسی» استاد دانشگاه درباره تفاوت حقوق بشر اسلامی با حقوق بشر مندرج در اعلامیه جهانی آن می‌گوید: «آنچه که در حقوق بشر اسلامی ملاحظه می‌شود چند تفاوت عمده دارد از جمله اینکه حقوق بشر در دیدگاه اسلامی بر مبنای توحید و وحدت الهی است نه اومانیسم. در واقع در متون حقوق بشر غربی از آزادی انسان به عنوان آزادی بدون قید و شرط صحبت به میان آمده اما در حقوق بشر اسلامی این آزادی مطلق و بی‌قید و شرط نیست یا در ماده 4 میثاق حقوق مدنی سیاسی آمده که هرگاه یک جریان حقوقی فوق‌العاده موجودیت یک ملت را تهدید کند طرف‌های دیگر می‌توانند خارج از موارد میثاق در آن کشور دخالت کنند.»
وی اضافه می‌کند:‌«به طور مثال در بحرین ما شاهد هستیم که مردم مطالباتی دارند اما مردم به رغم داشتن حقوق مسلم و قاطع به شدت سرکوب می‌شوند و در این کشور مدعیان حقوق بشر غربی نامی از حقوق بشر نمی‌برند...!
این استاد دانشگاه همچنین تصریح می‌کند:‌ «مثلا در سوریه، یمن یا عراق شاهد جنایات روزمره گروه‌های تروریستی مانند داعش هستیم که آب آشامیدنی، زیرساخت‌ها، برق و تمامی احتیاجات ضروری مردم را هدف قرار می‌دهند و مردم را قتل‌عام می‌کنند اما صدای مدعیان حقوق بشر درنمی‌آید...!»
در حقوق بشر اسلامی افراد بشر در حکم افراد یک خانواده در نظر گرفته می‌شوند که هم بندگی خدا را دارند و هم مسئولیت و تکلیف برعهده آنان است اما در بحث حقوق بشر غربی حقوق ملت‌ها، حقوق کودکان به ویژه کودکان مظلوم فلسطین رعایت نمی‌شود و بیشترین تضییع حقوق را در مورد کودکان فلسطینی داریم که صهیونیست‌ها آنان را شکنجه می‌کنند، به زندان می‌اندازند، پدر و مادر آنان را قتل‌عام می‌کنند، می‌سوزانند و جنایاتی مرتکب می‌شوند که در تاریخ مشابه ندارد اما هیچ اعتراضی از سوی کشورهای غربی صورت نمی‌گیرد!
به گفته این استاد دانشگاه بالاخره روزی فرا خواهد رسید که مدعیان دروغین حقوق بشر به سرانجام کارهای خود خواهند رسید همان‌طور که امروزه شاهدیم داعش در کشورهای فرانسه، بلژیک و کلیه کشورهای اروپایی در حال کشتن بی‌گناهان است و ماری که کشورهای غربی در آستین خود پرورانده‌ بودند به خود آنها ضربه وارد خواهد کرد.وی ابراز امیدواری می‌کند که با ظهور امام زمان(عج) حقوق بشر در تمام ادیان الهی آن‌گونه که باید و شاید رعایت شود و حق هیچ مظلومی پایمال نشود.
یکی از  نواقص مهم اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح نکردن به حق مقاومت در برابر ستم به عنوان یک حق مسلم بشری است. ذکر نشدن این حق طبیعی و فطری بشری و نیز حمایت از ملت‌های زیرستم و همچنین نفی نشدن استعمار ناشی از نقش اساسی دولت‌های بزرگ در تدوین این اعلامیه بوده است.
خداوند منشأ حقوق بشر اسلامی
«قاسم غفوری» کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان در این باره می‌گوید:‌«منشأ قانونگذاری و مشروعیت مقررات حقوقی اسلام خداوند متعال و وحی است اما در اندیشه غرب، انسان و خواسته‌های فردی محور همه قوانین و اصول است که برگرفته از نظام سرمایه‌داری و لیبرالیستی است. دیدگاهی که براساس آن وال‌‌استریت و راکفلرها شکل می‌گیرند و نتیجه آن نابود شدن میلیون‌ها انسان است. تفکری که نتیجه دو جنگ جهانی و ده‌ها جنگی است که قدرت‌های بزرگ در عرصه جهانی ایجاد کردند و جنگ ویتنام، بوسنی، خلیج‌فارس، افغانستان، لیبی، سوریه و... نمودهایی از این تفکر و حقوق بشر ادعایی است که فردمحوری اساس آن راتشکیل می‌دهد.»
وی اضافه می‌کند:‌ «بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر نشان می‌دهد که غربی‌ها محور همه تصمیم‌گیری‌های خود را امیال نفسانی می‌دانند و در واقع امیال نفسانی را در قالب قوانین حقوق بشری جای داده‌اند در حالی که از دیدگاه اسلام ارزش قانون به مصالح مادی و معنوی انسان‌ها است.»
این کارشناس سیاسی در پاسخ به این پرسش که چرا در جوامع اسلامی به رغم برخورداری از ظرفیت بالای اصول و مبانی اسلامی که می‌تواند عادلانه‌ترین و مؤثرترین حقوق بشر را تجلی بخشد این قوانین اجرا نمی‌شود؟ پاسخ می‌دهد: «یکی از مهم‌ترین این مسائل عدم حاکمیت حاکمان اسلامی بر کشورهای اسلامی است. بررسی ریشه‌ای بسیاری از کشورهای اسلامی نشان می‌دهد که حاکمانشان یا دست‌نشانده دشمنان جهان اسلام هستند و یا ارتباطی گسترده با آنها دارند، نمود عینی این مسئله را می‌توان در برخی از ممالک اسلامی مشاهده کرد، خاندان سعودی و یا آل خلیفه در عربستان و بحرین دست نشانده و ایجاد شده توسط استعمار انگلیس و تحت حمایت امپریالیسم آمریکا هستند و اصلا نشانه‌ای از اسلام در وجود این حکومت‌ها وجود ندارد که بخواهند مجری آن باشند، بستن مساجد و حسینیه‌ها، بازداشت علمای دینی و اعدام برخی از روحانیون شیعه از جمله «شیخ نمر» در عربستان، اقدام علیه وحدت جهان اسلام با بحران‌سازی منطقه‌ای نمودی از رفتارهای ضداسلامی آنان است.»
وی اضافه می‌کند: «وهابیت، بهائیت و صدها  فرقه ساخته نظام سلطه از دلایل اصلی عدم اجرایی شدن قوانین اسلامی در ممالک اسلامی هستند. نکته دیگر گرفتار شدن کشورهای اسلامی در درگیری‌های داخلی و منطقه‌ای است. نظام سلطه جهان اسلام را آنچنان گرفتار تفرقه و جدایی در لوای شیعه و سنی کرده که دیگر فرصتی برای ایجاد ساختاری اسلامی و توجه به شرایع و موازین اسلامی باقی نمانده است.»
به گفته این کارشناس متأسفانه جهان اسلام با معطوف شدن به حاشیه‌ها، امور اصلی یعنی برپایی اصول اسلامی و نیز مقابله با دشمن اصلی یعنی صهیونیسم ونظام سلطه با محوریت آمریکا را به کنار نهاده و درگیر مسائل و اختلافات درون خانوادگی شده که حاصل این سایش درونی تحقق اهداف دشمنان جهان اسلام برای جلوگیری از اجرایی شدن اصول اسلامی از جمله در حوزه حقوق بشر اسلامی است.