قابل توجه برادران ایرانی ،چینی و هندی
لطفا کم فروشی نکنید دیگه!(طنز اجتماعی)
مسعود بهرامی زاده
نیازهای جامعه فراوانند و رفع این نیازها و درخواستها به شرط آنکه در محدوده عقل و شرع و عرف و منطق وفلسفه و عرفان و... باشد از اوجب واجبات است و بر کبرا وصغرا و بزرگان و عاقلین و بالغین و کاسبین توصیه شده است که رفع این نیازها را در بالای فهرست امور روزانه خود قرار بدهند و همه سعی و همت خود و اطرافیان- برادر، برادرزاده و خاله و عمو- را بر این امر مهم متمرکز نمایند.
به طور مثال ممکن است یک فردی در جامعه ازروی اختیار و تدبیر و تحصیل و در میان گزینههای فراوان برای اشتغال!!!، شغل مهم و به شدت تاثیر گذار سوپر مارکتی را برای خدمت به عوام الناس برگزیده باشد و از قضا لازم باشد شما هفتهای چند بار برای عرض ادب و تامین مایحتاج به خدمت ایشان برسید و مثلا یک بسته خرما و یا یک خامه صبحانه و تعدادی چیپس و پفک وخلال دندان و... در خواست نمایید و ایشان هم قبول زحمت کرده و تحفهها را عنایت کند و شما آن متاع گران بها را به خانه بیاورید و از یکی پس از دیگر پردهبرداری کنید و آنچه که نباید بشود میشود، طبق آمارها معمولا نصف بسته بندی موجود در سوپر مارکتها مانند بسته بندی خامهها پر از باد هواست و ما براساس همان ضربالمثل معروف فقط مجبوریم نیمه پر را ببینیم، ولی به هر علتی مجبوریم موقع پول دادن هم هزینه نیمه پر را بدهیم و هم نیمه خالی- که این تناقض اساسی با ضرب المثل دارد- اگر هم بروید برای بازکردن بسته خرما متوجه میشوید که نصف خرما معمولا هم دو ردیف بالایی با کیفیت صادراتی برای شما در نظر گرفته شده و نصف پایینی به جهت هم دردی با بعضی مردم گرسنه و قحطی زده آفریقایی با کیفیت غیر اورجینال وکیفیتی که هیچ هزینهای برای تولیدکننده که نداشت هیچ، خود درخت هم هیچ زحمتی برای آن نکشیده خدمت ما ارایه میشود و مانند این فراوانند مثالهایی که برای اولیالالباب نشانههایی باشد. با همین تفاسیر و جزئیات نمونههای دیگر هم هستند در بخشهای دیگر از قبیل برادران ایرانی و چینی خودروساز، بعَضی اساتید دانشگاهها و ...و برنجهای کشورسلمان خان خیز هندوستان وبرخی اصناف و اکناف و اطراف و...که اینها طبق سیدبندی فیفا! همه خدماتی است که باید به جامعه ارایه و هزینه آن دریافت شود ولی مشکل آنجاست که طبق معادلات دو دوتا چهارکه سالهاست در مدارس ابتدایی هم تدریس میشود خیلی راحت و بیدردسر میتوان فهمید و به این مهم رسید که «نسبت ریاضی آن هزینه ای که ما پرداخت میکنیم به خدماتی که دریافت میکنیم در قریب به اکثر موارد هزار به یک است» که خداوند کم فروشان را دوست ندارد که هیچ؛در آن دنیا حسابی از خجالت ما درشان میآورد.