kayhan.ir

کد خبر: ۷۸۴۰
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۷
نگاهی به سریال «عصر پاییزی»

بدسلیقگی­‌های رسانه­‌ای


مهدی نوروزخانی

در اواخر فصل زمستان و اسفند که هوایش تداعی­‌گر بهار است، پخش سریالی  که نامش «عصر پاییزی» است؛ نه عیب و اشکال بلکه یک بدسلیقگی چشم­گیر به حساب می‌­آید. البته درست است که این بدسلیقگی محرز از جانب سازندگان و تیم تولید نباید قلمداد شود؛ اما کلیت مجموعه به یک نوع بدسلیقگی کلی و بی­‌ذوقی مبتلاست که شاید تضاد زمان پخش با نام مجموعه هم ناشی از سرایت آن باشد.
این بدسلیقگی و بی­‌ذوقی هنری در اکثر بخش­های تولید از انتخاب بازیگر و انتخاب صحنه گرفته تا داستانک­ها و پیام­های اخلاقی به سادگی برای هر مخاطب عامی قابل تشخیص است و نیاز به سواد و اطلاعات خاص رسانه­‌ای و هنری ندارد. اصلا به همین دلیل است که این مجموعه تلویزیونی علی‌­رغم داشتن بهترین ساعت پخش یکی از معتبرترین شبکه­‌های­ سیما نمی‌­تواند مخاطب زیادی را جذب کند. در واقع یکی از بزرگ‌ترین آسیب­‌ها و نقدهای وارد بر مجموعه­‌های سیما در این ایام، همین است و شاید خود مسئولین و اتاق فکر گروه‌­های تولید سیما بهتر از هر فرد و ارگان و سازمان نظارتی علت آن را بدانند.
باری، «عصر پاییزی» مجموعه­‌ای به کارگردانی اصغر نعیمی است که پخش هر شبی از شبکه یک سیما دارد و تا اتصال به پخش ویژه برنامه‌­های نوروزی پخش آن ادامه دارد.وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی در تولید این مجموعه مشارکت دارد و علت این ذکر همکاری برای توجیه برخی از دیالو­گ­‌های مجموعه است که مدام اصرار دارد شخصیت اصلی را یک کارآفرین معرفی کند، در حالی که هیچ یک از ویژگی­‌ها و فوائد اقتصادی و اجتماعی و حتی اخلاقی را به درستی مطرح نمی‌­کند. در اصل این دیالوگ­‌ها که به زور می خواهد کارآفرینی شخصیت اصلی را به مخاطب بقبولاند تامین کننده بخشی از بودجه تولید مجموعه است.
این سریال دارای دو خط داستانی موازی است، البته این به آن معنی نیست که روایت به مانند برخی فیلم­‌های سینمایی که اصطلاحا هنری خوانده می شوند بسیار گنگ و پیچیده است؛ بلکه احتمالا بنا به مصالحی یک خط فرعی داستانی بنا به دلایل گوناگون مثل همین مشارکت و حمایت مالی وزارت رفاه در آن پررنگ شده است. یعنی خط اصلی داستان که درباره ازدواج مجدد مردی 65 ساله است به عنوان کاری طنز از صدا و سیما کد تولید گرفته است و از آنجا که حامی مالی چون وزارت رفاه پیدا شده که باید نظرش نیز جلب می‌­شده است؛ شخصیت رفیع یکی از فرزندان همان مرد نیز دارای خط داستانی پر رنگی می‌­شود. رفیع از کارش اخراج می­‌شود؛ استخدام می‌­شود؛ کارآفرین می­‌شود و بسیاری دیگر می‌­شود که همه در راستای مسائلی ست که خاستگاهی در وزارت رفاه و کار و امور اجتماعی می­‌شود.
در داستان سریال «عصر پاییزی» مردی ۶۵ساله (با بازی علی عمرانی) که ازدواج مجددی داشته دچار حوادث عجیب و قریب می شود که اسکان نو عروس۶۰ ساله­‌اش با مادر همسر مرحومش ماجراهایی را پدید می آورد.از طرفی دیگر پسر مرد تازه داماد که مهندسی خلاق اما گیج و خنگ است پس از اخراج از کار با ورود به یک ماجرای عاشقانه تغییر بسیاری کرده و به فردی کارآفرین تبدیل می‌شود و... که به انصاف باید گفت ایده مواجهه و همسایگی زنی با مادر هووی مرده‌­اش! بسیار بکر و طنزآمیز است که در صورت بهره‌­برداری درست می‌­توانست کیفیتی دیگر برای سریال را رقم بزند. ایده بکری که می­‌توان احتمال داد برخی بازیگران مجموعه که به سخت‌گیری درانتخاب نقش معروف هستند به‌خاطر آن در سریال حاضر شده‌­اند و به ایفای نقش پرداخته­‌اند.
اسکان تدریجی خانواده مهشید و اختلافاتش با مامان پری و بازگشت برادر او، جمشید با بازی علیرضا خمسه،ماجراهای رفیع در محل کار و... قرار بوده تا یک جمع ناهمگون و گاه متضادی را شکل دهد تا ایجاد کننده طنز موقعیت باشد. همان طنز موقعیت تهوع­‌آوری! که به دلیل داشتن بازدهی در جذب مخاطب بیش از یک دهه است مورد استفاده تولیدکنندگان سریال­ها در سیما قرار گرفته و حالا دیگر کاملا پوسیده و نخ نما شده است؛ البته این طنز موقعیت هم از آن دست مواردی ست که تنها راه علاج سیما و مخاطبان از آن ممنوع کردنش برای تولیدکنندگان است.
در «عصر پاییزی» هم همین طنز موقعیت پوسیده و نخ نما به دو دلیل ساده، طنزی بی محل و بی­‌معنی سرانجام گرفته است. این دو دلیل ریشه در شخصیت پردازی‌­های غلط و انتخاب بازیگرانی اشتباه­‌تر از مورد اول است.شخصیت‌­ها چون غلط طراحی شده‌­اند، کارکردی عکس پیدا کرده اند؛ مثلا شخصیت رفیع ­(با بازی کوروش تهامی) که اکثر ماجراها و موقعیت­‌ها حول وی روی می‌­دهند، دقیقا شخصیتی کاریکاتور‌گونه دارد که این خودش تضاد و موقعیت­‌های غیرمعمول را توجیه می‌­کند و دیگر خنده‌­دار نمی­‌شود.
انتخاب غلط بازیگران، به­‌ویژه در زنان از این بابت برهم زننده موقعیت‌­های طنز هستند که هیچ تجربه­‌ای دراین گونه­ شوخ و شنگ نداشتند و برای بهتر شدن نقش، چیز خاصی ارائه ندادند. حال این بماند که به‌غیر از چهره‌­های خاص‌­شان که به شخصیت های کاملا جدی قرابت دارد ، تیپ­‌هایی قدیمی که با آن مطرح و شناخته می­‌شوند را ارائه داده اند.