kayhan.ir

کد خبر: ۷۱۴۲۹
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۸
نگاهی به تلاش مددکاران اجتماعی و نیاز مددجویان (بخش پایانی)

مددکار درمانگر آسیب‌های اجتماعی



گروه گزارش
 رشته مددكاري اگرچه تا به امروز توانسته نقش ارزنده‌اي در حمايت و ياري رساندن به مددجويان و آسيب‌ديدگان زيادي داشته باشد اما هنوز براي رسيدن به نقطه مطلوبي كه بتوان گفت يك مددكار درست به اندازه يك پزشك براي ترميم جسم و روح بيمار نقش غير قابل انكاري دارد، فاصله زيادي باقي است.
هنوز اين رشته نوپا با مشكلات حمايتي زيادي مواجه است و چه‌بسا قوانين هنوز هم حمايت آنچناني از اين رشته ندارند.
از طرفی هم نمی‌توان منکر نقش غیرقابل انکار و مهم مددکاران در یاری رساندن به بیماران شد و ضرورت وجود این قشر در جامعه امروز بیش از پیش نمایان است.
در قسمت قبلي پاي صحبت چند مددكار نشستيم. حرف‌هايي شنيدني!
وقف ایثار با انتخاب یک زندگی
وقتی برای شنیدن حرف‌ها، تجربه‌ها، سختی‌ها، مشکلات، خوش‌بینی‌ها، بدبینی‌ها و همه دنیای یک رشته یا بهتر است بگوییم یک زندگی به سراغشان رفتیم، یک چیز مشترك حرف تمام‌شان بود.
آرزویی که این روزها بیشتر از هر وقت دیگری واقعی شده. آرزوی رسیدن پای مددکار اجتماعی  به همه سازمان‌های کشور و نه فقط سازمان بهزیستی.
مددکاری فقط انتخاب یک رشته نیست. یک رشته از میان صدها رشته دفترچه کنکور.
مددکاری بیشتر از آنکه انتخاب یک رشته باشد، انتخاب یک زندگی است. زندگی‌ای که قرار است تمامش وقف شود. فرقی نمی‌کند جغرافیای این ایثار کجا باشد. روستای دورافتاده یک نقطه محروم یا بیمارستانی نیمه ویران در آخرین زلزله و یا بند انفرادی یک زندان.
اینکه آن طرف میز این مدد هم چه کسی نشسته است باز هم فرقی نمی‌کند. زنی آسیب‌دیده و بدون پناه، کودک کار و خیابان، بازپرور کمپ اعتیاد، يك معلول و ناتوان جسمي و يا .... .
يك نفرشان حرف جالبي زد. مي‌گفت قبل از آنكه مددكار باشي بايد نگاه كردن را خوب ياد گرفته باشي. نه نگاه معمولي و عمودي. از آن نگاه‌هاي برابر و افقي. از آن نگاه‌هايي كه آن طرف ميز و اين طرف ميز ندارد، از آن نگاه‌هاي معروف مددكاري.
رشته‌ای بدون یک نفر بیکار
حالا همه به اين آرزوي محقق شده ايمان آورده‌اند. آرزويي كه شايد 50 سال پيش فقط رويایی بیش نبود و اين روزها تبديل شده به تشكيلاتي كه حالا معاونت و دفتر و انجمن و دانشگاه و چه و چه دارد.
رشته مددكاري اجتماعي اگرچه تا سال‌ها پيش فقط نهال كوچكي بود كه اميد زيادي هم براي تنومند شدنش در كار نبود اما اين روزها درخت قطوري شده است كه هزاران مددجو طعم نشستن در سايه‌اش را چشيده‌اند. رشته‌اي كه به نحوی چشم‌انداز سازمان بهزيستي بود و حالا با افتخار مي‌شود گفت بزرگ ترين هدفش خدمت به آسیب‌دیدگان اجتماعی است.
سید حسن موسوی چلک که سمت مشاور رئیس سازمان بهزیستی کشور و مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی را  عهده‌دار است درباره مددکاری اجتماعی، این نهال نوپایی که ظرف چند سال به درختی تنومند در ایران تبدیل شده، در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «مددکاری اجتماعی در ایران برای اولین بار به شکل علمی تاسیس شد. این رشته ابتدا فقط تا سطح کاردانی، سپس کارشناسی و کارشناسی ارشد و خوشبختانه امروزه تا مدرک دکتری نیز توسعه پیدا کرده است. ما از قبل از انقلاب هم در مراکز مختلف مثل  بانک، صنعت، سازمان‌های تجاری و اداری، وزارت بهداشت و آموزش و پرورش و تامین اجتماعی، سازمان زندان‌ها و.... شاهد حضور مددكاران در ادارات بوديم  و بعد از انقلاب هم، مددکاران اجتماعی به این سازمان آمدند و در کنار دکتر فیاض‌بخش بیشترین نقش حمایتی را برای مددجویان ایفا کردند. تا جایی که ما امروز شاهد این شکوفایی هستیم که در همه وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌ها و ادارات واحد مددکاری وجود دارد که مددجویان را حمایت می‌کنند. حتی در قانون آیین کیفری جدید هم به صراحت به نقش مددکاران اشاره شده است و آنها در کنار قاضی می‌توانند مشاوره و نظر خود را اعلام کنند.»
مشاور رئیس سازمان بهزیستی کشور در ادامه تصریح می‌کند: «به نظر من مددکار اجتماعی دو هدف عمده را همیشه دنبال می‌کند، اول کمک به ارتقاء زندگی مردم و دوم کمک به توسعه شاخص‌های سلامت اجتماعی. اما نباید از این موضوع غافل شویم که در حال حاضر بیشترین نقش مددکاران ما مداخله‌گرایانه است و خیلی در زمینه پیشگیری نقش فعالی ندارند یعنی بیشتر مرکزمحور است در حالی که ما باید جامعه‌محور فعالیت کنیم.»
موسوی چلک کمی هم از سنتی بودن فعالیت‌های مددکاری در کشور گله می‌کند و می‌افزاید: «متاسفانه همچنان در کشور ما مددکاری سنتی غلبه دارد، در حالی که مددکاری یک حرفه تخصصی است و باید با همین متد در کشور رایج شود اما چون آموزش ما هنوز سنتی است این حرفه هم به شکل سنتی باقی مانده است. در نتیجه ما نیاز جدی به بازنگری در این حوزه داریم. همین طور فقر شدیدی در حوزه تولید دانش و دستاوردهای جدید در این حرفه نیز احساس می‌شود که باید مورد ارزیابی جدی قرار گیرد چرا که علی رغم تعدد گروه‌های هدف و حوزه‌های مختلف فعالیت مددکاران، ما هنوز به سمت تولید دانش نرفته‌ایم و سهمی در تولید دانش مددکاری در دنیا نداریم. نکته بعدی حضور کم‌رنگ و ناچیز مددکاران در عرصه سیاست‌گذاری‌های اجتماعی است. در حالی که در تمام دنیا مددکاران در این زمینه نقش مهمی بر عهده دارند.»
وی می‌گوید: «ما حدود ده هزار مددکار اجتماعی داریم که در میان این تعداد واقعا درصد بیکاری بسیار پایین است بر خلاف بسیاری از رشته‌های اجتماعی دیگر. اما با این وجود فعالیت مددکاران در هر سه حوزه اجتماعی، پیش‌گیری و توانبخشی نیاز به بازنگری جدی دارد چرا که هنوز هم نگاه غالب در حوزه مددکاری، حمایت مالی است در صورتی که حمایت مالی فقط بخشی از حوزه فعالیت مددکاران است نه تمام آن.»
جلب اعتماد، اولين گام مددكار
ليلا سماوات اين مددكار قديمي و باتجربه درباره مهم‌ترين تاثيراتي كه يك مددكار مي‌تواند بر وقوع يا شدت يك آسيب اجتماعي داشته باشد، تاكيد بر اعتمادسازي دارد، به طوري كه به گفته او بدون ايجاد يك رابطه اعتمادآور دوطرفه كمك به مددجو ممكن نيست.
او در همين راستا يكي از خاطرات شنيدني دوران كاري مددكاري‌اش را بازگو مي‌كند و مي‌گويد: «یکی از تجربه‌های جالب کاری من مددکاری کودکان کار و خیابان بود آن هم در سال‌هایی که هنوز خیلی‌ها با این معضل آشنا نبودند. ما متوجه شدیم معضل کودکانی که برای کار به سطح شهر می‌آیند روز به روز بیشتر می‌شود. در قدم اول به این بچه‌ها نزدیک شدیم و با اقداماتی مثل خریدن همه فال‌هایشان با آنها ارتباط گرفتیم و کم‌کم متوجه شدیم اکثر این بچه‌ها از محله دروازه‌غار می‌آیند. بچه‌هایی که بر خلاف پیمان‌نامه حقوق کودکان از تحصیل بازمانده‌اند. بعد از آن برای جبران این عقب‌ماندگی تحصیلی فکر می‌کردیم مهم‌ترین قدم این است که به این بچه‌ها خواندن و نوشتن یاد بدهیم و این درست همان اشتباهی است که زمانی که از بیرون به ماجرا نگاه کنیم قطعا دچار خطا خواهیم شد. یعنی وقتی برای آموزش و سوادآموزی این بچه‌ها به محله دروازه غار رفتیم تازه متوجه شدیم اغلب این بچه‌ها شناسنامه ندارند، یا سوءتغذیه دارند یا بیماری و انگل و شپش دارند.  حتی خیلی از آنها پدر و مادر دارند و کودکان خیابانی نیستند بلکه کودکان کار و نان‌آور خانواده هستند و تازه آنجا بود که متوجه شدیم مشکل خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.»
او در ادامه مي‌افزايد: «بعد که بیشتر با مشکلات این منطقه آشنا شدیم در دهه 80 این پیشنهاد را به سازمان بهزیستی دادیم که برای حمایت از زنان و کودکان کار این منطقه، جایی را تاسیس کنیم .جایی درست در دل خود محله دروازه غار که کیس‌های مورد نظر بتوانند بدون هیچ مشکلی بروند و بیایند. حدود ده سال در این مرکز که به نام خانه خورشید راه‌اندازی شد به زنان آسیب‌دیده و عمدتا مصرف‌کننده خدمات ارائه دادیم. کم‌کم جلب اعتماد شد و خیلی از آن زنان به همراه خانواده‌ها یا نزدیکانشان به این مرکز می‌آمدند و برای بازسازی زندگی‌شان حمایت‌های زیادی می‌شدند. برای ما فرقی نمی‌کرد مراجع چه کسی و با چه شرایطی بود بلکه در آن روزها مهم این بود که وضعیت فرد از آنچه که هست بدتر نشود یا مثلا بيماري‌هاي واگير‌دار فرد به دیگر اعضای خانواده منتقل نشود که واقعا به عنوان اولین گروهی که برای چنین مددجویانی کار می‌کردیم در آن زمان خیلی بیش از آن چیزی که فکرش را می‌کردیم موفق بودیم.»
یاری مددکار تا زیر تیغ
دکتر مهران ادهمي دارای دکتری تخصصی رشته مددکاری و مدرس دانشگاه در همین رشته است. وی به رشد غیرقابل انکار نهال نوپای مددکاری در ایران اشاره می‌کند و می‌افزاید: «واقعا اين رشته و تنوع حوزه‌هاي فعاليت در رشته مددكاري و از همه مهم‌تر مشكلات زيادي كه در پيشبرد اهداف اين رشته وجود دارد آن قدر زياد است كه شايد در يك سطر و چند سطر نگنجد. خب همان‌طور که مشخص است سازمان بهزیستی کشور در این سال‌ها در حوزه پیشگیری از آسیب‌ها گام‌های جدی برداشته است. از رویکرد پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه در فعالیت‌ها استفاده کرده‌اند. به نظر من شاید یکی از مهم‌ترین نمود خدمات مددکاری سازمان بهزیستی، حمایت از کودکان خردسال بی‌سرپرست یا بدسرپرست یا کودکان کار و خیابانی باشد. چون این موضوع از جنس حقوق بشری است و بیشتر مورد توجه سازمان‌ها و نهاد‌های مختلف است، به نظر می‌رسد حوزه فعالیت و حمایت چشمگیرتری داشته یا مثلا راه‌اندازی روستامهدها در نقاط محروم کشور و مناطق کمتر برخوردار و.... گذشته از آن اقدامات مددکاران سازمان حتی الگوی بسیاری از کشورهای دیگر واقع شد مثل پروژه راه پیوند خانواده که تجربه فعالیت مددکاران از زلزله بم بود که همین پروژه در زلزله‌ اندونزی توسط یونیسف انجام شد و شاید دومین الگویی که در حوزه خدمات اجتماعی مورد نظر قرار گرفت، بحث زنان سرپرست خانوار در گروه‌های همیار و خودیار بود که الگوی موفقی شد و در بسیاری از کشورهای دیگر هم مورد توجه واقع شد.»
این مدرس دانشگاه در ادامه تصریح می‌کند: «نقش مددکار اجتماعی در همه حوزه‌ها و حتی سازمان‌ها غیرقابل انکار است. مثلا نقشی که مددکار در سازمان زندان‌ها دارد حتی برای کسی که زیر حکم است و تا مدتی بعد مثلا قرار است حکمش اجرا شود، واقعا حمایتی و امیدبخش است. در همین شرایط هم مددکار با ارائه خدمات تخصصی می‌تواند سطح کیفیت زندگی و امید به زندگی مددجو را افزایش دهد. به نوعی همان افزایش سازگاری فرد با محیطی که به اجبار در آن قرار دارد یکی از وظایف مهم مددکاران است. یا مثلا بحث نگاه علمی به مقوله اعتیاد که واقعا باید گفت جامعه مدیون این نگاه علمی هستند که توسط مددکاران پایه‌گذاری شد. اینکه با رویکرد خانواده‌محور بحث کاهش آسیب‌ها مطرح شد، واقعا یک نگاه خاص و آرمانی بود که مددکاران آن را محقق کردند. اما همه این موفقیت‌ها به معنای کافی بودن حوزه فعالیت مددکاران و سازمان بهزیستی نیست. هنوز نیاز به کار بیشتری در حوزه بازتوانی گروه‌های کم‌توان و آسیب‌دیده است. حتی در بحث قانون مجازات اسلامی که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است 7 بار به نقش مددکار اشاره شده است.مددکار اجتماعی در دادگاه اطفال در کنار قاضی قرار می‌گیرد و حکم نهایی را قاضی با توجه به نظر تخصصی مددکار اجتماعی در نهایت صادر می‌کند که خب بسیار کار حساسی است. یعنی قاضی رای نهایی را با نظر مددکار کودک صادر می‌کند که این قانون تا به الان حدود چند ماهي است که در دادگاه اطفال اجرایی شده است.در مجموع بايد گفت اميدواريم اين توجه ويژه به نقش حياتي مددكاران اجتماعي روز به روز بيشتر شود تا شاهد شكوفايي اين رشته و در نتيجه بازتواني هر چه بيشتر مددجويان باشيم.»