گفتنی ها در باره شهیدان قاجاریان و رضایی
میدانداران آزادی نبل و الزهرا
مجتبی برزگر
مقابله جوانان، پیشکسوتان و بزرگان دفاعی ما با جریان تکفیری داعش و حامیان مستکبر آنها، تصویر جدیدی از مفهوم «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» است. این مفهوم برای هجمهپراکنان و معاندانی که میکوشند از ارزش این گامها و حرکتهای جبهه مقاومت بکاهند یک یادآوری است که بدانند امروز ما در کدام جبههایم! نکند این یاوهگوییها ما را از مسیر درست منحرف و در مقابل مولایمان شرمنده کند. وقتی احمد رضایی و فرماندهاش محسن قاجاریان در نبل و الزهرا میکوشیدند و میگفتند:«این منطقه را آزاد میکنیم و نمازمان را در اینجا میخوانیم» در همین زمان برخی این سؤال را مطرح میکردند که چرا این بزرگان و سرداران ما در نبردهای برونمرزی جان خود را فدا میکنند؟! چون امثال سردار قاجاریان به شایستگی در مدرسه عاشورا درس وفاداری را آموختند؛ فرمانده دلاور تیپ 21 امام رضا(ع) وقتی به سوریه رفت که شهرهای شیعهنشین سوریه توسط تکفیریها محاصره شده بودند و نمیگذاشتند از هر حیث مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرند. آری! او از نسل بزرگمردانی بود که 8 سال جانانه دفاع کردند تا خدشهای به تمامیت ارضی کشور وارد نشود. هر وقت صحبت دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جنگ با داعشیها میشد و خبر شهادت مدافعان حرم را میآوردند، محسن ابراز ناراحتی میکرد و میگفت نگرانم از قافله جا بمانم.
یک عمر جهاد
سردار سرتیپپاسدار محسن قاجاریان دوازدهم فروردین سال 41 در نیشابور به دنیا آمد؛ در سن 20 سالگی(سال 61) به جمع دلاورمردان سپاه پاسداران پیوست. وی 33 سال از بهترین دوران جوانی و زندگی خود را در خدمت به اسلام، انقلاب و اعتلای میهن اسلامی و در سختترین شرایط سپری کرد اما هیچگاه از انتخاب خود پشیمان نشد و تا آخرین قطره خون خود به آرمانهای انقلاب اسلامی وفادار ماند و با افتخار 80 ماه حضور مستمر در دفاع مقدس با کولهباری از تجربه و 25 درصد جانبازی در سال 89 مسئولیت خطیر فرماندهی تیپ پرافتخار زرهی 21 امام رضا(ع) نیشابور را پذیرفت. سردار قاجاریان در سالهای پس از پایان جنگ در مأموریتهای مختلفی شرکت کرد.
آرزویش دفاع از حرم بود
فاطمه وثوقینیا همسر سردار شهید مدافع حرم محسن قاجاریان در ابتدا چنین اظهار کرد: محسن آرزویش بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برود، اما مشکلات جسمی و مخالفت فرماندهانش مانع رفتنش میشد. هر وقت هم که نیروهایش عازم سوریه میشدند افسوس میخورد. او اصرار داشت که برای دفاع از حرم به سوریه برود و عاقبت در دفاع از حرم عقیله بنیهاشم و در عملیات آزادسازی نبلالزهرا و حلب سوریه و شکستن محاصره شیعیان مظلوم این منطقه شربت گوارای شهادت را سرکشید و سر به دامان حضرت رسولالله(ص) و حضرت سیدالشهداء(ع) نهاد.
وی افزود: قبلاً یک بار برای انجام مأموریتی به سوریه رفته بود، اما برای دفاع از حرم و جنگ با داعشیها نخستین بار بود که به سوریه میرفت. در طول دوران دفاع مقدس از همان روزی که به جبهه رفت تنها چند بار و برای مدت محدودی به شهر برگشته بود.
همسر شهید قاجاریان خاطرنشان کرد: در سال 67 با ایشان ازدواج کردم که حاصل آن دو پسر و یک دختر است که راه پدرشان را ادامه خواهند داد. یکی از پسرانم تازه داماد است؛ وقتی همسرم خواست که به سوریه برود، فرزندم نیز اصرار داشت تا همراه با او به آنجا برود، اما حاج محسن مانع شد و گفت انشاءالله وقت دیگری! وی تصریح کرد: یکبار به ایشان گفتم که شما به اندازه کافی در دفاع مقدس جنگیدهای و دیگر به سوریه نرو! اما ایشان گفتند حرم حضرت زینب(س) در خطر است و وظیفه ماست که از حرم دفاع کنیم. محسن ارادت بسیاری به حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) داشت.
وثوقینیا تأکید کرد: من مانع اعزامش به سوریه نشدم چون آرزویش بود که برای دفاع از حرم به آنجا برود. از وقتی که با ایشان ازدواج کردم خودم را برای هر اتفاقی آماده کرده بودم. این بار نیز منتظر خبر شهادتش بودم. قبل از رفتنش به من گفت: اگر شهید شدم آن دنیا با هم خواهیم بود و تو را شفاعت میکنم. او میگفت اگر من شهید شدم روحیهتان را حفظ کنید و اصلاً ناراحت نشوید.وی گفت: همسرم در دوران دفاعمقدس دو بار مجروح شد. در پایش یک یادگاریهایی از آن دوران داشت که طی دو عمل جراحی، ترکش بزرگتر را از پایش خارج کرده بودند.
همسر شهید قاجاریان درباره شنیدن خبر شهادت همسرش، افزود: اول گفتند که مجروح شده است و بعد خبر شهادتش را به من دادند. از اینکه همسرم در آزادسازی دو شهرک شیعهنشین نبل و الزهرا نقش داشته است خوشحالم و به او افتخار میکنم. اگر پسرانمان نیز بخواهند به سوریه بروند تشویقشان میکنم تا راه پدرشان را ادامه دهند.
بانی وحدت در شرق
سرهنگپاسدار اسماعیل باغشنی از دوستان و همرزمان این شهید در رابطه با یکی از این مأموریتها و نقش شهید قاجاریان میگوید: سال 70 ما در منطقه سردشت و بانه مستقر بودیم. بیشتر مردم این منطقه سنی بودند. سردارشهید مهدیانپور و سردارشهید قاجاریان در این منطقه با برخورد خوبی که با مردم داشتند و سرکشیهایی که از خانوارهای این منطقه میکردند، توانستند وحدت را در منطقه حاکم کنند.
وی افزود:حاج محسن قاجاریان وقتی در دهه 80 به عنوان معاون عملیات و سپس فرماندهی تیپ 21 امام رضا(ع) انتخاب شد در این سالها شهرها در امنیت بودند، اما او شبانهروز در پادگان و در کنار نیروهایش حضور داشت و رزمایشهای بسیاری را برای آمادگی نیروها و یگانش برگزار میکرد. سردار با وجود یادگاریهایی که از دوران دفاع مقدس بر بدن داشت و در آستانه بازنشستگی بود اما با حمله تکفیریها به سوریه و در خطرقرارگرفتن حرم حضرت زینب(س) از فرماندهان نیروی زمینی سپاه خواست تا اجازه دهند تا او به سوریه برود. اما فرماندهان همواره مخالف حضور وی در سوریه بودند تا اینکه دی سال 94 توانست رضایت فرماندهان را جلب کند و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برود.
سرهنگپاسدار ابوالفضل سبیانی فرمانده یکی از گردانهای تیپ 21 بوده که مسئولیت یکی از محورهای فتح نبل را برعهده داشته درباره نقش و خصوصیات ویژه حاج محسن قاجاریان این چنین میگوید: سال 66 وقتی فرماندهی گردان فجر لشکر 21 را برعهده گرفت با او آشنا شدم. فردی ولایتمدار، تکلیفگرا، شجاع، مدیر و مدبر بود. به اصول نظامی اشراف مناسبی داشت. میدانستم حاج محسن از فرماندهانی است که در دوران 8 سال جنگ تحمیلی فقط 4 ماه به عقب آمده بود و او را یک رزمنده خط مقدمی میشناختند و از طرفی برایم جالب بود که بارها از او میخواستند عنوان فرماندهی را بپذیرد و او به دلیل تواضع از قبول عنوان فرار میکرد. با شهید برونسی هم آشنایی دیرینه داشت؛ خدا را شاکرم که با او آشنا شدم و در مأموریت سوریه هم همراه او بودم.
وی از 15 دی گفت که با سردار قاجاریان رهسپار مقابله با جریان تکفیری داعش برای توسل و عرض ارادت به زیارت حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) شدند؛ او میگوید: سردار به ما گفت از این ذوات مقدسه بخواهید جبهه مقاومت را به پیروزی برساند. حاج محسن به عنوان فرمانده یگان زرهی امام رضا(ع)، پس از جلسات توجیه عملیاتی و شناسایی مناطق کار را به جدیت برای آزادسازی نبل و الزهرا آغاز کرد. حتی میگفت نمازمان را به زودی در این منطقه میخوانیم! روز 13 بهمن که عملیات شد با تدابیر و هدایت هوشمندانه ایشان، یگان بسیار موفق وارد عمل شد و آن منطقهای که در پاسگاه فرماندهی و قرارگاه توجیه شده بودیم بدون دادن تلفات، کاملاً تصرف شد. اما شب شهادت، کار یک مقداری گره خورد؛ چون دشمن میدانست این فتح، شاه کلیدی برای آزادی نبل و الزهراست.
سبیانی با بیان اینکه روزهای قبل از شهادت، سردار به ما از رفتن و شهادت میگفت، اشاره کرد: چند شب قبل از شهادت به ما میگفت خواب شهدا را میبیند. میگفت؛ شهدا با من حرف میزنند. من هم گفتم توکل به خدا! هیچ اتفاقی نمیافتد. اما سردار با یک حالت خاصی گفتند دعا کنید من عاقبت بخیر بشوم. البته علاوه بر این نکات توصیههایی هم داشتند؛ مثلاً میگفتند فقط برای نتیجه، کاری را انجام ندهید همیشه برایتان تکلیف مهم باشد. چون خودشان تکلیفگرا بودند. می گفت؛ همواره مطیع محض ولی امر مسلمین باشید.
همرزم شهید قاجاریان در پایان خاطرنشان کرد: شب آخر هم به من توصیه کردند که اگر اتفاقی افتاد با تدبیر و با حوصله نیروها را هدایت کنیم. مبادا طوری وارد عمل شوید که بچهها مجروح شوند؛ فرماندهای بود که سلامت نیروها برایش اهمیت خاصی داشت. بحمدالله یگان به مناسبترین شکل ممکن وارد عمل شد و کار به موفقیت رسید. به گونه ای که سرلشگر قاسم سلیمانی و دیگر فرماندهان و مسئولین از رزمندگان یگان امام رضا(ع) به لحاظ عملکرد مناسب زرهی تشکر کردند.
سردار فرهنگی
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه هم درباره حاج محسن قاجاریان از این عبارت استفاده میکند: در لحظات پرماجرایی که جهانیان شاهد پیروزیهای راهبردی و افتخارآمیز رزمندگان اسلام تحت بیرق مقاومت زینبی در سرزمین شام هستند، سرداری سرافراز و فرماندهی مجاهد و دلاور از تربیتیافتگان ولایتفقیه و انقلاب اسلامی به قافله شهیدان همیشه جاوید اسلام عزیز پیوست.
سردار عبدالله عراقی جانشین نیروی زمینی سپاه هم از پیروزیهای شهید قاجاریان در جبهه مقاومت میگوید؛ او با تجربیات گرانسنگ دوران دفاع مقدس در صحنه مبارزه با تکفیریها تلفات سنگینی را به دشمن وارد کرد. شهید قاجاریان سوابق مدیریتی و فرماندهی درخشانی همچون جایگاه فرماندهی گردان در دوران دفاع مقدس و در سالهای پس از جنگ تحمیلی مسئولیت معاونت عملیات تیپ 21 امام رضا(ع) و سپس فرماندهی تیپ 21 امام رضا(ع) را در کارنامه خدمتی خود ثبت کرد؛ او در مسئولیت فرماندهی تیپ، بارها با اجرای موفق مأموریتهای محوله، به ویژه رزمایش بزرگ شهدای وحدت در منطقه خواف که با حضور فرماندهان ارشد ستادکل نیروهای مسلح، ارتش و سپاه برگزار شد تیپ 21 را به عنوان یکی از تیپهای نمونه در سطح نیروی زمینی سپاه و نیروهای مسلح مطرح ساخت. قاجاریان با حضور در کلیه عرصههای اجتماعی و فرهنگی سطح شهرستان نیشابور به مقابله با جنگ نرم دشمن پرداخت و افتخار یکی از سرداران فرهنگی سپاه را از آن خود کرد.
سرهنگپاسدار حسینی معاون هماهنگکننده تیپ 21 امام رضا(ع) نیز گفت که شهید قاجاریان یک ماه قبل از رفتن برای آخرین بار با همه خداحافظی کرد و خواست که مکانی در نزدیکی یادمان شهید شوشتری، واقع در بهشت فضل نیشابور را برای دفن او درنظر بگیرند. به واقع میدانستند به چه فیض بزرگی نائل خواهند آمد. ایشان علاقه زیادی به شهید شوشتری داشتند و بر برجستهشدن یاد و منش این شهید همیشه تأکید داشتند.
یکی از بنیانگذاران نبرد نامتقارن
سردار ولی معدنی از فرماندهان نیروهای مسلح که در زمان فرماندهی تیپ 21 امام رضا(ع) و سپس در معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، با شهید قاجاریان همراه بود، این طور میگوید: همیشه تأکید داشت که نسل اول و دوم سپاه باید در اطاعت از مقام معظم رهبری الگوی بلامنازع همگان باشند و فرهنگسازی یاد شهداء را در دستور کار خود قرار دهند.
وی تأکید کرد: یادم نمیرود که برای موفقیت در اولین رزمایش نبرد نامتقارن که در منطقه خواف(سال 91) برگزار شد، شبانهروز تلاش میکرد و با صلابت، حائز بهترین تشویقها و تکریمها از سوی فرماندهان نیروهای مسلح شد. از آن به بعد فرماندهان و مسئولین نیروهای مسلح، سردار قاجاریان را بنیانگذار نبرد نامتقارن در بحث زرهی نامیدند.
تلفیق تجربه، شجاعت و سواد
سردار سیدمرتضی میریان هم که این روزها مسئولیت عملیات زمینی سپاه را برعهده دارد و در دوران جانشینی عملیات نیروی زمینی سپاه مراودات زیادی با سردار محسن قاجاریان داشت، گفت: حاج محسن از فرماندهان بسیار شجاع، باسواد و باتجربه در نیروی زمینی سپاه بود که توانمندی بلامنازعی در ارائه شیوههای جدید زرهی و خلق تاکتیکهای خاص و جدید زرهی داشت. ایشان از جمله کسانی بود که صدها نفر مانند خودش را تربیت کرد و بدون شک یکی از بهترین فرماندهان یگانهای رزم نیروی زمینی سپاه بود.
میریان خاطرنشان کرد: خیلی صمیمی و خوش برخورد بود، تا جایی که وقتی به سمت نیشابور می رفتیم حتماً باید ما را به منزل خود دعوت میکرد. به سرعت سایرین با او دوست میشدند؛ به واقع جاذبه بالایی داشت که در اولین برخورد، همه جذب او میشدند.
وی به بهترین رزمایش سپاه در خواف اشاره کرد و گفت: یکی از بهترین مانورهای سپاه در خواف انجام شد که سردار قاجاریان به عنوان فرمانده تیپ 21 امام رضا(ع) توانمندیهای خود در عرصه نبرد نامتقارن را به رخ همگان کشید.
مسئول عملیات زمینی سپاه در پایان پیرامون هجمههای جدید استکبار مبنی بر چرایی اعزام و شهادت این بزرگان در سوریه، تأکید کرد: اولاً بگویم این بزرگان خودشان داوطلب هستند و دلیل اصلی آن هم احساس مسئولیت ملت غیور ایران و دلبستگی به اهل بیت است و میخواهند همواره ادای دین کنند. استکبار بداند میلیونها انسان غیور همچون قاجاریان در ایران هستند و برای اهلبیت سینهشان را سِپر میکنند. در وهله دوم نیز برای دفاع از مردم مظلومی که توسط تکفیری ها به ناحق کشته میشوند و اینکه 60 هزار شیعه در نبل الزهرا به مدت 4 سال در محاصره بودند، احساس مسئولیت میکنند. بزرگان ما میروند تا این خطوط محاصره دشمن را بشکنند؛ آیا این هدف مقدس نیست؟!
در غربت جنگید تا مرزهای ما حفظ شوند
محمدباقر قالیباف شهردار تهران و فرمانده لشکر 5 نصر خراسان در دوران دفاع مقدس به مناسبت شهادت سردار محسن قاجاریان تصویری قدیمی از خود و این مدافع حرم در صحنه اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت: چند هفته پیش مراسم ازدواج مجتبی(پسرش) بود. محسن را از سالهای دفاع مقدس میشناختم. فرمانده گردانی شجاع؛ جانبازی که جانانه میجنگید و تا پایان دوران دفاعمان میدان را خالی نکرد. پس از پایان جنگ هم فعالیت را ادامه داد و فرماندهی تیپ زرهی 21 امام رضا(ع) را بهعهده گرفت.
در آن هشت سال، مجاهدتش را کرده بود و دیگر در آستانه چهل سالگی انقلاب میتوانست به شغل ستادی و زندگی آرام رضایت دهد. ولی به قول رهبرمان در غربت جنگید تا مجبور نباشیم در کرمانشاه و همدان بجنگیم.
شهادت محسن و آزادی دو شهر نبل و الزهرا را تبریک میگویم و برای خانواده عزیزش آرزوی صبر و اجر میکنم. نورستارگانی چون محسن در آسمان شهادت، یافتن مسیر را آسان میکند، تا رونده که باشد و راه را چگونه برگزیدند.