kayhan.ir

کد خبر: ۷۰۰۹
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۲

دو گام اول (یادداشت روز)


نگاهی به وضعیت و مقرراتی که بر شئون اقتصادی کشورمان حاکم است، نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد راه طی شده و مسیر طراحی شده با الزامات و اقتضائات اقتصاد مقاومتی، تفاوتی معنی‌دار و تاسف‌بار دارد. در حالی که رهبر معظم انقلاب، در دیدار سران سه قوه با ایشان و صدور دستوراتی در اجرای این سیاست‌ها، مشکلات و مسائل اقتصادی را در رأس امور کشور معرفی می‌فرمایند، شاهد مسائل نادرستی هستیم که عملاً تبدیل به نوعی سنت در مسائل اقتصادی شده است! سنت‌ها و روش‌های غلطی که از سوی حضرت آقا به درستی مورد هشدار قرار گرفته‌اند و غفلت از آن در آینده نه چندان دور رمق اقتصاد ما را خواهد گرفت.
از بین این تذکرات مشفقانه و این راهکارهای تعیین‌کننده، دو موضوع واردات بی‌رویه کالاهای غیرضروری و لزوم جلوگیری از آن و همچنین به کارگیری مجریان معتقد و پایبند به مبانی مردمی و انقلابی در راه تحقق و پیاده کردن اقتصاد مقاومتی، در زمره مسائلی است که از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و در صورت وجود عزمی جدی، به سهولت و سرعت می‌توان به آن جامه عمل پوشاند. در این خصوص باید گفت:
1- یکی از موارد نگران‌کننده‌ که علی‌رغم رکود تولید داخل و افزایش نگران‌کننده بیکاری در کشور شاهد آن هستیم و آثار سوء آن در عرصه‌های مختلف قابل ملاحظه است، روند غلط و نگران‌کننده واردات بی‌رویه، به خصوص واردات کالای غیرضروری است.
رهبر معظم انقلاب در حالی که مسئولان را به اهمیت تامین مواد غذایی و ذخایر راهبردی آن توصیه می‌کنند، صراحتا بر جلوگیری از ورود بی‌رویه اقلام دیگر تاکید می‌کنند. همین تاکید کافی است تا مسئولان در قوای مختلف را به تدبیری سریع و راهگشا برای عملیاتی شدن آن سوق دهد. به خصوص وقتی از منظر آماری به میزان نگران‌کننده واردات کشور نگاه کنیم ضرورت تسریع در این امر بیشتر روشن می‌شود.
2- بر اساس آمار رسمی، میزان واردات ایران در طول یک دهه گذشته با رشد نگران‌کننده و غیر قابل باوری، 3 برابر شده است! این همه در حالی است که کشور عزیزمان درگیر شدیدترین تحریم‌هاست و به طور طبیعی امکان وارد کردن بسیاری از کالاها و صنایع مهم و حیاتی وجود ندارد. پس ما در حال وارد کردن چه چیزی هستیم!؟ چه چیزی سیل‌آسا به کشور وارد می‌شود که به خاطر آن 18 میلیارد دلار واردات سال 80 به حدود 54 میلیارد دلار سال 91 افزایش پیدا کرده است!؟
3- صرف‌نظر از اینکه بخشی از این سرمایه هنگفت صرف واردات کالاهای اساسی شده، تردیدی نیست که سهم قابل توجهی از آن صرف ورود کالاهای بی‌کیفیت و یا تجملی و اساسا غیرضروری شده است. کالاهایی که عدم ورود آنها نه تنها هیچ تاثیر منفی در زندگی مردم نداشت بلکه می‌توانست صنایع داخلی را به تحرک وادارد.
به عنوان مثال واردات خودرو یکی از این موارد است که افزون بر دامن زدن به تفاوت و تفاخر طبقاتی، سرمایه ملی را با غیرضرورتی‌ترین کالا معاوضه می‌کند. آمارهای رسمی حکایت از آن دارد که در 10 ماه نخست سال جاری نزدیک یک میلیارد دلار صرف واردات خودرو شده است که این رقم در مقایسه  با سال قبل به لحاظ ارزش 37/2 درصد و به لحاظ تعداد 60 درصد افزایش داشته است.
4- موضوع وقتی قابل توجه‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم یکی از به ظاهر امتیازاتی! که 5+1 در توافقنامه ژنو در قبال آن همه امتیاز طرف ایرانی داده است، آزادی واردات خودرو به کشور بوده است! یعنی باز هم زمینه‌ای برای واردات و تجمل‌گرایی بیشتر!
وقتی مسئولان برای تامین دارو و اقلامی بسیار ضروری با مشکلاتی مواجه هستند و متاسفانه با بی‌تدبیری در ملأ عام دم از نداری می‌زنند، واردات این همه کالا با این شرایط ارزی به کشور چه مفهومی دارد؟ و اگر این سرمایه‌ها صرف اشتغال و کارآفرینی می‌شد، چه حجم عظیمی از مشکلات از سر راه برداشته می‌شد؟ رژه خودروهای چند صد میلیونی و حتی بالاتر از یک میلیارد تومانی در خیابان‌ها، چهره نظام را در چشم مردم موجه و خوشایند می‌کند یا آنها را به فکر فرو می‌برد که چه کسی در دولت موافق این مانور تجمل‌هاست!؟ برای فرزندانشان اشتغال درست می‌کند یا حسرت و آه!؟
5- از این روی اجرای تحول مهم اقتصاد مقاومتی صرفا از مدیرانی برمی‌آید که به فرموده رهبر معظم انقلاب «از انگیزه‌های انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجرا» برخوردار باشند نه کسانی که همدرد مردم نیستند و زندگی‌شان سراپا خارجی و وارداتی است! امام راحل عظیم‌الشأن، ساده‌زیستی و برخاستن از طبقه محروم و فقیر را شرط امکان خدمت به مردم می‌دانستند و معتقد بودند بدون این شرط، اساساً امکان درک حال مردم وجود ندارد. ایشان حتی برای لباس کارگزاران نظام و مدعیان خدمت به مردم هم حرف داشتند و درباره مرحوم مدرس به عنوان نماد وطن‌دوستی و مسلمانی می‌فرمودند «لباس کرباس ایشان زبانزد بود. کرباسی که باید از خود ایران باشد، کدامیک از این وطن‌خواه‌ها، کدام لباس‌شان مال ایران است؟»
با توجه به این معیار کلیدی و شاخص تعیین‌کننده باید مسئولیت‌های اقتصادی کشور به کسانی سپرده شود که از طیف سرمایه‌داران نبوده و درد محرومان و مستضعفان را کشیده باشند تا بتوان از آنان انتظار داشت روی ریل مقاومت و ایستادگی و بی‌نیازی از بیرون و نگاه به درون حرکت کنند.
6- یقینا اگر مدیر لایق و دردمند و دغدغه‌داری برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی به کار گمارده شود، نه از تشر و اخم دشمنان بیرونی می‌هراسد و جا می‌زند و نه در میانه راه، درد مردم را فراموش می‌کند و همه راه‌ها را به غرب و بیرون مرزها ختم شده می‌داند. در این صورت است که  مدیر اقتصادی، نه یارانه‌ دادن به مردم را صدقه می‌داند و بابت آن بر سر مردم منت می‌گذارد و نه گرفتن 4/2 میلیارد دلار از پول خودمان- یعنی 56 دلار به ازای هر نفر ایرانی!- را از طرف غربی، آن هم طی شش ماه فتح‌الفتوح! تلقی می‌کند!
استفاده از  مدیر لایق و شجاع و تلاش برای  قطع وابستگی و کاهش واردات، 2 گام اولیه و محوری برای تحقق آرمان بلند اقتصاد مقاومتی است که نمی‌توان و نباید از آن غفلت کرد.

حسین شمسیان