نقد سوم
يکي از مشکلات ما ايرانيها کم ظرفيتي و در برخي اوقات بي ظرفيتي است؛ مثلا تيم ملي به جام جهاني ميرود، پخش ميشويم توي خيابان که شادي کنيم؛ يادمان ميرود که در شادي نبايد براي کسي مزاحمت ايجاد کرد. ترافيک ايجاد کرد. راه بندان ايجاد کرد و ...نامزد مورد علاقهمان پيروز انتخابات ميشود دوباره پخش خيابان ميشويم و تا صبح توي خيابان و جلوي بيمارستان و درمانگاه و اورژانس بوق بوق بازي ميکنيم که چي؟
يکي از مشکلات ما ايرانيها کم ظرفيتي و در برخي اوقات بي ظرفيتي است؛ مثلا تيم ملي به جام جهاني ميرود، پخش ميشويم توي خيابان که شادي کنيم؛ يادمان ميرود که در شادي نبايد براي کسي مزاحمت ايجاد کرد. ترافيک ايجاد کرد. راه بندان ايجاد کرد و ...نامزد مورد علاقهمان پيروز انتخابات ميشود دوباره پخش خيابان ميشويم و تا صبح توي خيابان و جلوي بيمارستان و درمانگاه و اورژانس بوق بوق بازي ميکنيم که چي؟
يک شب که هزار شب نميشود...علت اين برون گرايي وحشتناک ما کجاست باشد با کارشناسانش اما هرچه هست عجيب عميق است و هرچه جلوتر ميرويم گويا ريشهدارتر ميشود.
ديدهايد برخي از هموطنان ما وقتي کنار دريا ميروند، براي تفريح چگونه ظاهر ميشوند و انگار کلا نظام جمهوري اسلامي عوض شده است!!؟
اينکه ما ايرانيها به وقت نياز «بسيج» ميشويم و مثلا نام خليجفارس را آن قدر کليک ميکنيم تا روي خيليها کم بشود، بد نيست اما اينکه در صفحات اجتماعي، فيلتري براي نظارت و انتخاب و حذف وجود ندارد و هرکه هرچه خواست و نوشت، بي حساب و کتاب منتشر ميشود، بزرگترين ضربه براي مايي است که بالقوه کم ظرفيتيم و البته ادعاي فرهنگ و تمدنمان عالم را تحت فشار قرار داده است! حالا هم دور، دور توهين به رقباي ورزشي است؛ درست همان کاري که در سکوهاي ورزشگاهها و جلوي دوربينها از سوي مربيان و کمکهايشان انجام ميشود؛ بالاخره «توهين» به عنوان يک «ابزار» يکشبه اختراع نشده است! ريشهاش همين فوتبال لمپن و ناپاکي است که چاشني بيپرواييهاي گاه خطرناک «جناب 90» را هم دارد!
حالا هم تير جديد اين شاهکارهاي ما خورده به تن ليونل مسي، ستاره فوتبال جهان که سالهاست براي خودش بروبيايي دارد و يکدفعه قرعه لجن مال شدن از سوي يک عده از هموطنان بي ادب و بي ظرفيت ما، به نام او در آمده است!
در 30 ساعت گذشته صفحه شخصي ليونل مسي حدود 50 هزار کامنت دريافت کرده که اگرچه به چند بخش تقسيم ميشود، اما متاسفانه اغلب، کامنتهاي توهينآميز ما براي آقاي مسي است. برخي کاربران ايراني زشتترين الفاظ ممکن را در صفحه شخصي او نوشتهاند و انگار طرف دشمن خوني و البته بددهن ماست! که ما داريم در فضاي مجازي با تانک توهين از روي او رد ميشويم و لابد از اين رفتارمان قاه قاه ميخنديم!
پرانتز باز: ديديد برخي از رفقاي خيلي رفيق(!) وقتي به هم ميرسند براي نمايش صميميت بالا، احوال همديگر را با احوالپرسي از مادر و خواهر طرف سراغ ميگيرند؟! و اين برايشان يعني اند (end) مرام!؟ پرانتز بسته!
مطمئنا 30 هزار نفر ايراني نماينده 76 ميليون ايراني نيستند اما به هر حال نماد ايران و ايراني محسوب ميشوند و چقدر خوب که فيس بوک فيلتر است تا خداي نکرده – با بدبيني – اين آمار خيلي رشد نکند! و بازهم خدا را شکر که زبان طرف ما، فارسي نيست و دوستان زحمتکش امر «بي ادبي آنلاين»، زياد به زبان دوم تسلط ندارند!
کمي قبل تر هم يادتان هست؛ جمع زيادي از کاربران ايراني فيسبوک در خلال برگزاري ليگ جهاني واليبال با هجوم به صفحه شخصي ايوان زايتسف يکي از بازيکنان تيمملي ايتاليا، اين صفحه را پر از نظرات و و الطاف خود کردند! به طوري که حجم بالاي کامنتها با واکنش اين بازيکن روبه رو شد: «متاسفم که بزرگ ترين تفريح ايرانيان توهين به ديگران است!»
*
شايد زياد نتيجه گيري خوبي نباشد که بگوييم اين رفتارها موجب شده تا تصويري نامناسب از ايرانيها براي چهرههاي سرشناس دنيا ترسيم شود، اما پر بيراه نيست اگر بگوييم «آينده نزديک است» و شايد همين دست فرمان، ما را به جايي برساند که با يقين همين پايان را براي خود تکرار کنيم.
ما ضرب المثل «مشت نمونه خروار» را کنار ميگذاريم اما از قديم گفتهاند از کوزه همان برون ترواد که در اوست...يعني نبايد از اين فوتبال بکش بکش، توقع ادب و آداب اجتماعي داشت!
به هر حال جناب آقاي ليونل مسي، ستاره محبوب مستطيل سبز و ريزنقش دوست داشتني آرژانتيني، من به نمايندگي از ميليونها ميليون ايراني شريف و محترم، از رفتار اين «فيسبوکباز نما»ها عذرخواهي ميکنم، ايران و ايراني هميشه به ادب مشهور بوده و خواهد بود، انشالله.
فرهاد کاوه