ایمان و یقین مطلوب سالک الهی(سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) از خدا یقین و ایمان بخواهید. «زید بن حارثه» حال نداشت و به ستون مسجد تکیه داده و نشسته بود. حضرت فرمودند: «یا زید! کیف اصبحت؟» چگونه صبح کردی؟ عرض کرد: «اصبحت موقتاً: صبح کردم در حال یقین» حضرت فرمودند: هر چیزی نشانهای دارد. نشانه یقین تو چیست؟ زید عرض کرد: «نشانه یقین من این است که شبها از یقین خوابم نمیبرد. صدای غرش آتش جهنم را میشنوم و نعمتهای بهشت را هم میبینم» حالا ما، وقتی سرمان را روی متکا میگذاریم، عالم را آب ببرد ما را خواب میبرد. صبح هم بعضیها(به سختی) برای نماز صبح بیدار میشوند. این به خاطر این است که ایمان و یقین نداریم.(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- رهنمودهای اخلاقی آیتالله مجتهدی تهرانی، پایگاه اطلاعرسانی دارالارشاد، مورخ 94/3/20