همراهی علم و عقل شرط رسیدن به مقصد
خداوند میفرماید: وَ تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا يَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُونَ؛ و آن امثالی برای مردمان است و جز عالمان آن را تعقل نمیکنند. (عنکبوت، آیه 43)
از نظر قرآن، علم همانند نردبان است و عقل همان قله و مقصدی است که باید با نردبان به آن مقصد برسد؛ زیرا علم حتی اگر یقین قطعی باشد از مصادیق جزم است و جزم نیازمند عزم است. انسان گاه به امری یقین میکند، ولی چون قلبش همراه نیست، عزم نمیکند، بلکه حتی ممکن است مخالفت کند.(نمل، آیه 14)
بسیاری از مردم عقدالذهن و جزم و اذعان دارند، ولی عقد القلب و عزم ندارند؛ یعنی عقد است، ولی عقیده نیست که آن مطلب جزمی با قلبش گره خورده باشد.
از نظر قرآن علم به تنهایی کفایت نمیکند؛ زیرا داشتن نردبان به معنای این نیست که شخص بالا برود و به سطح پشت بام و به قله و مقصد برسد و به مقصود دست یابد.
اگر عقل و علم در کنار هم باشد، این شخص میتواند به مقصد برسد؛ زیرا عقل آن چیزی است که در روایت این گونه معنا شده است: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان؛ آن چیزی که بدان خداوند بندگی و بهشت کسب شود.( الكافي-ط الإسلاميهًْ، الشيخ الکلينی، ج1، ص11)
البته عقل بسیاری از مردم گرفتار هواهای نفسانی است واین عقل با آنکه علم و یقین و قطع به مطلبی دارد، ولی به سبب حاکمیت هواهای نفسانی، اسیر دست آن است و کاری از علم بر نمیآید؛ زیرا مانند کسی است که عقرب و ماری زهرآگین به سویش میآید تا نیش بزند ولی دست و پایش بسته است و قدرت حرکت ندارد.
او با آنکه جزم دارد، ولی عزم از او صادر نمیشود؛ زیرا عقلش اسیر است. امیرمومنان علی(ع) میفرماید: كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَی أَمِير؛ چه بسیارعقلی که اسیر هوای نفس امیر است.( شرح نهجالبلاغه، ابن ابی الحديد، ج19، ص31).