پیشرفت همه جانبه تنها با بهرهبرداری از ظرفیت انقلاب اسلامی به دست میآید
عملگرایی انقلابی و مقاومت همراه پیشرفت دو عامل اقتدار زای درونی
اشاره: برای شناخت انقلاب اسلامی و ماهیت پیش برنده آن باید به مبانی انقلاب اسلامی توجه داشت و مانیفست یا سلسله اهداف و برنامهریزیهای هر انقلابی را باید با توجه به شعارها و آرمانهای اولیه آن بررسی و تحلیل کرد. انقلاب اسلامی ایران را در سراسر دنیا بدون امام خمینی رضوان الله تعالی علیه نمیشناسند و اگر نبود رهبری بیمثال او، انقلاب مسیر خود را پیدا نمیکرد و پیروز نمیشد. بنابراین امام را باید «مظهر انقلاب اسلامی» دانست. از سوی دیگر ویژگیهای انقلاب اسلامی را باید مشخص بودن خواستهها، آرمانها و ارزشها با اراده اکثریت مردم دانست که باعث خروش انقلابی و ماندگار ملت شد. همین طور اتصال مردم با امام یا رهبری انقلاب، واگذاری مسئولیتها به مبارزان انقلابی از جنس مردم و نظامسازی بعداز تثبیت انقلاب در سریعترین حالت ممکن، مجموعهای را تشکیل داد که در بهترین شکل و قالب خود توانست «پایداری انقلاب اسلامی» را تضمین نماید.
«استکبارستیزی» و حمایت از «مستضعفین» از تعیین کنندهترین مبانی انقلاب است چرا که برای ستاندن حق مظلومان باید مقابل جریان سلطه و زورگو ایستاد و این امر خود مستلزم وجود عناصری است که در انقلاب اسلامی از آن برخوردار هستیم. «حفظ تغییر» بزرگ انقلاب اسلامی همان شاخصههایی را میطلبد که باعث خلق انقلاب شد و این امر با «تفکر صحیح و خالص انقلابی و حزباللهی» محقق میشود. بنابراین باید هم نقشه را داشت و هم راه رسیدن به آن را دانست و مهمتر از اینها به عناصری که باید آنها را علت پیشرفت همهجانبه ایران نامید، باور داشت. بدون تردید تز، نقشه و ایده انقلاب اسلامی و پایداری و استمرار در این الگو، تضمینکننده موفقیت و پیشرفت کشور خواهد بود.
جریان معکوس انقلاب اسلامی
در برابر هژمونی آمریکایی
تا هنگام وقوع انقلاب اسلامی و یا تا آخرین نشانههای منتهی به این اتفاق استثنایی در تاریخ تحولات عالم، عمده تحلیل گران و اندیشمندان جهانی از پیش بینی انقلاب در ایران آن هم با این ویژگیهای نادر و اثرگذارش، عاجز بودند. انقلاب اسلامی 1979م، دقیقا در برههای از زمان به وقوع پیوست که دنیای غرب به رهبری آمریکا، در حال گسترش فرمانروایی بر دنیا و به عبارتی سلطه فرهنگ لیبرالی و شیوه حکومتی خود بود. ایالات متحده که خود را ابرقدرت بلامنازع تحولات بینالمللی میدید و تلاش داشت تا آخرین موانع یکه تازی خود را در خلال دوران جنگ سرد بردارد، به یکباره با سدی محکم از انقلاب مذهبی و در اصطلاح سنتی ایران روبرو میشود که قدرت پیش بینی نسبت به وقایع جهانی که به عنوان یکی از لوازم قدرت شناخته میشود را از آمریکا میگیرد.
پر واضح است که انقلاب کبیر اسلامي ایران قدرت محاسبات جهانی را از ابرقدرت گرفت. از ديگر سو، لازمه و ابزار يا از لوازم ديگر قدرت شیطان بزرگ، پنهان نگه داشتن سیاستها و دخالتها وظلم هایش در سرتاسر جهان بود، عملا ایران اسلامی به دلیل ماهیت زیر بار ظلم نرفتن و دشمن شناسی خود و خوی حقیقت جویانهاش، اهداف پشت پرده رژیم سياه استكباري ايالات متحده آمريكا را آشکار میکند. به طوری که در اندك زماني بعد از انقلاب اسلامي كه جهان شاهد مقاومت ايران و تقابلش با آمريكا كه همه جور زور و تزويرها را عليه ملت انقلابي به كار ميبست شد، آمریکا ناگزیر برنامههای سری و پنهانی خودش را آشکارا و فاش شده در برابر دیدگان پرسشگر و طلبکارانه افکار جهانی میبیند و با این وجود قدرت ابتکارعمل و مانور از آمریکای جهان خوار گرفته میشود.
به این ترتیب با سد مسیر یکه تازی یگانه ابرقدرت در دنیای تک قطبی، قدرت نو ظهور انقلاب اسلامی حرکت خود را رو به افقهای پیش رو و پر افتخارش طی میکند به طوری که در سی و هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی میتوان تأثیر و نفوذ قدرت و کلامش را بیش از پیش دید. قدرتهای خارجی با ایجاد چالش و مانع در راه انقلاب درصدد جلوگیری از میدان داری ایران اسلامی در آینده نه چندان دور هستند و تمام تقابل تشدید یافته غرب و به ویژه آمریکا علیه ایران را باید در افزایش توان کنشسازی و تأثیرگذاری انقلاب بر جهان دانست. امروز توان آمریکا صرف بازدارندگی از قدرت رو به فزونی انقلاب اسلامی در سراسر دنیا است و در این میان، نقش آتی انقلاب اسلامی و جریان مقاومت در معادله و موازنه قدرت پررنگ است.
تسلیم پذیری آمریکا در برابر تفکر
مقاومت برآمده از انقلاب
با وجود پیروزیهای پی در پی انقلاب در برابر بدخواهان خارجی، باید دانست که دشمن از دشمنی خود عقب نشینی نمیکند و این بارها به ملت ایران اثبات شده است. در زمان مصدق و درپی ملی شدن صنعت نفت، علیرغم همکاری او با آمریکا، هیچ گاه دشمنی آمریکا تمام نشد و اتفاقا از آن جا بود که فرصت لازم برای ایجاد کودتای 28 مرداد 1332 توسط دشمن به دست آمد. بعداز انقلاب و در دورانی به توقف برنامه غنیسازی فقط برای ایجاد اطمینان و اعتمادسازی برآمدیم و با شعار تساهل و تسامح به خیال پایان پذیری عداوت غرب نشستیم و دیدیم که در همین دوران «محور شرارت» نامیده شدیم، به جنگ تهدید شدیم، سفارتخانهها بازخوانده شدند و بطور کلی غرب جریتر و زیاده خواهتر شد. بنابراين تنها راه پيروزي بر چنين دشمني، ايستادگي و مقاومت است، مقاومتي كه از موضع قدرت تعريف ميشود چرا كه اگر قرار باشد حرفي براي گفتن در عرصه جهاني وجود داشته باشد، ايران اسلامي مدعی است و میتواند در این کارزار تأثیرگذار باشد، همچنان که دنیا بعد از چندین سال از رشد و نمو نهال انقلاب اسلامی به این حقیقت اعتراف دارند و آینده را از آن ایران و جریان مقاومت میدانند.به اعتراف یک دیپلمات ارشد آمریکایی، ایران ملتی مقاوم دارد و آمریکا از فشار تحریمها نتیجهای نخواهد گرفت. البته ما میدانیم که این مقاومت حاصل سالها مجاهدت و خونهای ریخته شده و حاصل کاشت بذر اسلامی است تا از دل آن و برای انقلاب، جوانه توسعه و پیشرفت به بار آورد که برای گرد شدگان بر محورش، عزت را میخواهد و این همه مرهون امام عزیز است که خدا این روزها روحش را قرین رحمت بدارد. انقلابی که او با تدبیر و مجاهدتش بنا نهاد در زمان ما هم، گسترده شده و هم ریشه دوانده به سان شجرة طیبه. امروز انقلاب ما یک فرهنگ شده، عقیده شده و عجین شده با تار و پود و پیکرهها و تفکرها. حتی مرزها را در نوردیده و نبض تحولات جهانی را در ید قدرت خود گرفته است. اینها همه دلیل بر قدرت نرم جمهوری اسلامی و هراس بدخواهانش است که میگویند؛ همین قدرت نرم است که سدی در برابر آمریکا است. مجامع تحلیلی - اطلاعاتی غرب وا میمانند و درمی مانند از شناخت ایران همان طور که فارین پالیسی در تحلیلی میآورد «نمی توانیم ایران را تحلیل کنیم» و همین عامل ترس و عجز همیشگی آنان است از ایران سرافراز. به طور کلی باید گفت؛ آن چیزی که باعث کرنش غرب و آمریکا در برابر خواستههای ما میشود، تنها وجود و قدرت عنصر مقاومت است. با یک کشور قدرتمند میتوان به خواستههای منطقی خود رسید و تا از درون اقتدار وجود نداشته باشد، در خارج از مرزها سهمی از قدرت و شراکت در تصمیمگیریها به هیچ کشوری نخواهد رسید.
برای در امان ماندن و جلوگیری از آسیبهای پیش روی انقلاب، باید ماهیت انقلاب را به درستی بشناسیم تا مسیر و هدف را اشتباهی نرویم. بدون تردید اگر آن مقاومت و ایستادگی مثال زدنی مردم در خلق انقلاب نبود و در شرایطی که احتمال موفقیت انقلاب در ابهام قرار داشت، پیروزی حاصل نمیشد. بدون شک آن چیزی که موجب ایجاد انقلاب شد، باعث حفظ و تداوم انقلاب نیز خواهد شد. بنابراین بطور قطع و صد در صد راه برون رفت از تمام مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را باید مقاومت و ایستادگی همراه با پیشرفت دائمی دانست. اگر در سایه سار امنیت تمام موانع برطرف خواهد شد، باید دانست که تنها تضمین امنیت ما «راهبرد مقاومت» است. این مقاومت از جنس پیشرفت است چرا که شرایط حال ما، شرایطی است که به لحاظ شاخصهها و فاکتورهای پیشرفت در تراز بالایی قرار دارد و مقاومت یعنی حفظ تمام اینها. گفتمان انقلاب بدون تردید یک اصل جاری و ساری در سیاستهای کلان نظام است.
عملگرایی مسئولان و بهرهبرداری از ظرفیت مردمی، دو عامل توسعه زا
الف) از آنجا که هر مسیر و طریقی، تابلوها و راهنمای خاص خود را میطلبد، استمرار انقلاب اسلامی ایران نیز با تمام ویژگیها و شاخصه هایش در قالب تز و روشها یا شیوههای مخصوص پیشبرندگی خودش، محقق خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده تا به بررسی این موضوع بپردازیم و برای رسیدن به یک برنامه جامع و یکپارچه پیشرفت انقلاب اسلامی این نکات را مورد توجه قرار دهیم. به عنوان مثال به نظر میرسد، عنصر مهم در این رابطه توجه به اصول «واقع گرایی» و «عملگرایی» در پیشرفت و توسعه همه جانبه انقلاب است چرا که برنامهها و سیاستها عمدتا و معمولا – حداقل مطابق آن چیزی که تا کنون شاهد بودیم – در کاغذ مانده و عملیاتی نشده است. هر چند که یکی از دلایل این امر را میتوان در این مورد بررسی کرد که سیاستگذاران، لزوما مسئولیت اجرای سیاستها و راهبردهای طراحی شده را ندارند و این دو دستگی و تمایز فکری و عملی میان استراتژیستها و برنامه ریزان با مدیران و مسئولین اجرایی، معمولا کارها را به سر منزل مقصود نمیرساند که این نقص در اجرا به مراتب میتواند ضرر و زیانی بدتر از عدم اجرای آن داشته باشد.
ب) با توجه به آن چیزی که در بند فوق اشاره شد میتوان گفت که برنامه و الگوی پیشرفت و توسعه انقلاب در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و... را باید در درون خود انقلاب یافت؛ عمل گرایی به آنچه شعارش را میدهیم، وفاداری به آرمانها و ارزشهای انقلاب، مقاومت در مورد آن چیزی که تنها راه پیشرفت ما در حوزههای گوناگون از جمله جنبه اقتصادی است، اعتمادسازی و بهرهبرداری از ظرفیتهای کشور بدون سوءاستفادههای سیاسی و حزبی و بسیاری از این دست میتواند باعث تقویت گفتمان انقلاب اسلامی شود. اگر نخبگان کشور به این موضوع اساسی و کلیدی برسند که تنها راه پیش روی مردم و نظام به عنوان یک کل در هم تنیده، تقویت قدرت درونی و ساختاری کشور است، به درستی چاره ساز و راه گشای مشکلات و موانع را یافتهاند. استحکام ساخت درونی کشور محقق نخواهد شد مگر آنکه ملت، امام(رهبر) و اصول و مبانی انقلاب، همانند یک مجموعه قدرتمند و یکپارچه، مصمم باشند و برای تحقق اهداف کشور اراده کنند و هر یک در پیشبرد امور خود را شریک بداند. کشوری پیشرفت خواهد کرد که تمام افراد جامعه به سهم خود در ساختارها و انجام مسئولیتها خود را دخیل بدانند و بیتفاوت نباشند، جنس این شراکت و سهیم بودن در پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران اسلامی، متمایز است و این تمایز را میتوان در «انقلابی» بودن دید. انقلابی بودن در جنبههای گوناگون پیشرفت و تکامل ایران؛ به عبارت دیگر در هم آمیخته شدن پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور با تفکر و ماهیت انقلابی. بدون شک «هندسه انقلاب اسلامی» و ساختار انقلاب با بهرهمندی از ظرفیتهای بیشمار پیش روی خود، میتواند الگو و روش جدیدی را برای پیشرفت ارائه دهد.
بنابراین استحکام نظام به مشارکت مردم وابسته است، انقلاب اسلامی ما در دل خود پویایی و انعطاف دارد اما با اصول تعریف شده، پابرجا و آرمانی بدون تزلزل که نشان از استراتژی ثابت جمهوری اسلامی ایران است. بیشک آن چیزی که جلو برنده مشروعیت نظام هست، مقبولیت مردم است و مادامی که مردم در بستر و چارچوب نظام اسلامی از جمهوریت و آزادی خود دفاع میکنند و به وسیله آن مشروعیت را میطلبند و مشروعیت نظام، حافظ این مشارکت است و آن را میطلبد این دو موهبت الهی و مکمل هماند و تنها راه پیشرفت نیز از همین وادی میگذرد.
افق پیش روی انقلاب اسلامی بدون شک، با دلایل و مستندات روشن، درخشان است. اگر ملتی ایستادگی کند و راه و مسیر کلیاش بر طبق اهداف بلند و درستی باشد، یاری و کمک خداوند پشتیبان آنها خواهد بود که «إن الذین قالوا ربنا الله ثم الستقموا تتنزل علیهم الملائکه الّا تخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنه التی بهم توعدون»
و در پایان ذکر این نکته لازم است که مسیر این انقلاب از صدر تا حال بر یک منطقی استوار بود و هست که ترجمه اش امید و پیروزی را نوید میدهد. ملت ما با عبور از گردنههای دشوار و پیچها از فیلترها و صافیهای متعددی عبور کرده و همانند یک رودخانه پر عظمت و پر آب که همانا مردم و معرفت و فرهنگ غنی به عنوان پشتوانه نظام هست به مسیر خود ادامه میدهد و در این راه موانع را از پیش روی خود برمیدارد. گاهی برداشتن این موانع به ظاهر منطقی نمیآید اما براساس تجربه و تاریخ این ملت، هر مسیری که طی میشود در نهایت ما را به قله نزدیک میکند. حرکت کلی و هدف معین انقلاب چنان موج قدرتمند به راه خود ادامه میدهد و در شرایطی که نشانههای پیروزی اش مرزها را در نوردیده و تحولات جهانی را به سود او پیش میبرد، حتما این پیروزی با شتاب بیشتری به مسیر خود ادامه خواهد داد. همان دستهای پنهانی که به قول امام رحمت الله انقلاب را میسر ساخت، آن را حفظ میکند و البته با هوشیاری و در صحنه بودن «امام و امت» این امانت به صاحبش خواهد رسید، إن شاءالله.