اخبار ویژه
دروغ بزرگ از «نامزد نداریم» تا «فهرست کامل ارائه میدهیم»
با نزدیک شدن به زمان نهایی شدن فهرستهای انتخاباتی، دروغ بزرگ اصلاحطلبان درباره عدم امکان ارائه فهرست آشکارتر میشود.
در حالی که جلالیزاده عضو حزب منحله مشارکت به ایلنا گفته «اصولگرایان در مسابقهای بدون حریف رقابت میکنند و ما ناامید از رقابتی بودن این انتخابات هستیم» حسین مرعشی (سخنگوی کارگزاران) به ایلنا گفت: جریان اصلاحات در تهران لیست کامل خواهد داد و ما از این بابت مشکلی نداریم.
این عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان میافزاید: لیست ما هم برای انتخابات خبرگان و هم برای انتخابات مجلس در تهران کامل خواهد بود. در تعدادی از استانها نیز امکان معرفی کاندیداهای دولت و اصلاحطلبان وجود دارد در برخی از حوزههای انتخابیه نیز بنا بر این است که از کاندیدای اصولگرای میانهرو حمایت کنیم تا از ورود افراطیون به مجلس جلوگیری کرده باشیم.
این اظهارات ناشی از کمحافظگی در حالی است که مرعشی اخیرا مدعی شده بود از 3 هزار نامزد اصلاحطلب فقط 30 نفر تأیید صلاحیت شدهاند و ما امکان ارائه لیست نداریم. افراطیون مدعی اصلاحات به اعتبار رو شدن دستشان نزد مردم و کارنامه بدی که پس از 2 سال لاف زدن و وعده دادن برجای گذاشتهاند، مظلومنمایی و مسئلهسازی برای به حاشیه راندن مطالبه و سؤال اصلی ذهن مردم را به عنوان تنها برنامه(!)ای که در اجرای آن تبحّر دارند در دستور کار قرار دادهاند.
شیر بییال و دم... /اما پرچرب «صدای ملت»!
ائتلاف «صدای ملت، منتقد دولت» تغییر ماهیت داد و قید «منتقد دولت» را حذف کرد.
در پوستر انتخاباتی منتشر شده، عبارت منتقد دولت از صدای ملت حذف شده و این در حالی است که علی مطهری 4 سال پیش با ژست «صدای ملت، منتقد دولت» وارد گود انتخابات شد. حذف منتقد دولت دلالت بر وکیلالدولگی دارد وگرنه نماینده مجلس میتواند حامی دولت و در عین حال منتقد آن باشد اما مطهری و تیم همراهش حاضر نشدهاند از لفظ منتقد- که متفاوت از مخالف دولت است- استفاده کنند. وی در حالی «منتقد دولت» در دولت احمدینژاد شد که به هنگام انتخابات مجلس هشتم، با اصرار احمدینژاد در فهرست اصولگرایان جای گرفت اما بعدها هم احمدینژاد و هم مطهری ساز مخالف با اصولگرایان زدند.
در همین حال به گزارش باشگاه خبرنگاران، ائتلاف «صدای ملت» احتمالا فهرست مورد حمایت دولت و فراکسیون رهروان خواهد بود که به واسطه همفکری کاظم جلالی از طرف رهروان و نهاوندیان و نوبخت از طرف دولت تنظیم خواهد شد. گفته میشود در این لیست 5 تا 10 نامزد اصلاحطلب نیز حضور دارند.
همزمان منتجبنیا از اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته «علی مطهری را در لیست اصلاحطلبان قرار میدهیم».
با وجود وابستگی مطهری به دولت و اصلاحطلبان، قدرتعلی حشمتیان به ایسنا میگوید: علی مطهری سر لیست جبهه «مستقلین» و اعتدالگرایان خواهد بود.
شفافیت مالی یعنی سکه هدیه دادن؟!
مشاور ارشد رئیس جمهور خواستار شفافیت مالی در انتخابات شد.
به گزارش ایسنا، اکبر ترکان با اشاره به اهمیت شفافیت انتخابات مختلف به لحاظ مالی توضیح داد: ضرورت شفافیت انتخابات به این خاطر است که اگر در دوران تبلیغات به کسی که در معرض انتخاب مردم است کمکهای مالی شود، بعدها افرادی که کمک کردهاند انتظار جبران از سوی انتخاب شونده را دارند و او را وادار به کار خلاف میکنند که آغاز فساد همینجاست.
ترکان با تأکید بر اهمیت شفافیت مالی انتخابات چه در ریاست جمهوری و چه مجلس شورای اسلامی، خاطرنشان کرد: کلیه کاندیداها باید اظهارنامه دهند که منابع و مصارفشان چه بوده است. یعنی اعلام کنند از چه کسانی کمک گرفتهاند و کجا خرج کردهاند و این اقدام در اغلب کشورهای صنعتی به طور قانونی انجام میشود و همه به آن مکلف هستند اما متأسفانه در کشور ما تکلیف نیست.
یادآور میشود آبان گذشته، حضور ترکان در برنامه پایش و دادن سکه به عنوان هدیه به دستاندرکاران این برنامه با اعتراض رسانهها مواجه شد.
در پس این اعتراضها مدیر روابط عمومی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی اعلام کرد: در موضوع اهدای سکه به تهیه کننده برنامه تلویزیونی «پایش»، برخی رسانهها مسئله را وارونه جلوه داده و اهداء این سکهها را به شخص آقای ترکان نسبت دادند.
درنا کسرایی گفته بود: جایگاه و شخصیت آقای ترکان مشخص است و نسبت دادن اهدای سکهها به شخص ایشان قویاً تکذیب میشود. وی اضافه کرد: هیچ هدیهای برای هیچ فردی از جانب آقای ترکان یا روابط عمومی شورای عالی مناطق آزاد کشور قبل یا بعد از برنامه پایش ارسال نشده و برای هیچ برنامه دیگری نخواهد شد.
اما سید امیر سیاح تهیه کننده برنامه پایش ضمن ارائه گزارشی درباره ماوقع نوشت: «بعد از خروج مهمان ]ترکان[ از استودیو، جعبه زیر را به مهمان محترم دادم و گفتم روابط عمومی زیر مجموعه شما قبل از برنامه برای ما اینها رو فرستاده. جعبه را باز کرد، توشرو که دید، اول جاخورد. بعد خودش را جمع و جور کرد و پرسید یعنی این هدیه رو قبول نمیکنید؟!! این بار من جا خوردم و محکم پاسخ دادم: توهین خیلی بزرگی بود به ما. به زیر مجموعهتون بفرمایید با رسانهها اینطور رفتار نکنند. گفت باشه. سکهها رو گذاشت جیبش و رفت...»
هاشمی هم جزو دلواپسان شد!
یک سایت اصلاحطلب و زنجیرهای هاشمی را دلواپس خواند.
هاشمی چندماه پیش گفته بود دلواپسان با نتانیاهو همنوا شدهاند اما به فاصله چند هفته سخنانی گفت که موجب ذوقزدگی سیاستمداران و نشریات صهیونیست شد، آنجا که مدعی شد به دنبال ساخت بمب اتمی بودهایم. (!)
اکنون سایت عصر ایران در تحلیلی مینویسد: هاشمی امروز را میشود، دلواپسترین هاشمی دوران دانست. مروری بر سخنان این روزهای او حکایت از این معنا دارد که هاشمی به شدت نگران فردای ایران است. وی در یکی از سخنرانیهای خود، ضمن یادآوری برخی تندرویهای دهه اول انقلاب و در مراحل بعد اظهار کرد: «عدهای از مردم از آن تندرویها رنجیدند، بعدها نیز شکل تندرویها عوض شد که باید همه برای جلوگیری از پیشروی آن تلاش کنیم.»
نویسنده میافزاید: او بیش از هر سیاستمداری در ایران تجربه تلخ تندرویها را چشیده است. هاشمی بسیاری از دوستان نزدیک خود مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر را به دلیل تفکر دگم عدهای از فرقان و منافقین از دست داد. میتوان گفت این افراد شهدای تندروی در کشور بودند. هاشمی بر این باور است که دلواپسان فاصله فراوانی با خط امام دارند و مسیری را به غیر از مسیر امام خمینی و اصل انقلاب طی میکنند. او این جریان را همان جریانی میداند که به گفته او در سالهای ابتدایی انقلاب با امام مخالف بودهاند و از بخشهایی از آنان به عنوان متحجرانی یاد میکند که دل امام نیز بنا بر گفته خودشان از آنها خون بود. بر این پایه است که هاشمی اعتقاد دارد دیگر نباید اجازه داد عنان کار به دست این افراد بیفتد. همه این مسائل باعث شده است تا هاشمی امروز، دلواپسترین هاشمی تاریخ باشد، کسی که در دهه هشتاد زندگی تلاش میکند گفتمان اعتدال را در کشور نهادینه کند.
درباره این تحلیل شایان ذکر است که اولا عوامل ترور شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر در ماجرای فتنه 88 دقیقا همان جبههای ایستادند که هاشمی ایستاد. ثانیا فائزه هاشمی به صراحت گفته است در زندان با دوستان خوبی از «سازمان مجاهدین خلق» ] عامل ترور 17 هزار شهروند و مسئول ایرانی [ آشنا شده و حاضر نیست به آنها سازمان منافقین بگوید. ثالثا تندروی صرفا به اعتبار مقابله با قانون و مکانیزمهای قانونی موضوعیت پیدا میکند و به این معنا برخی مواضع هاشمی یا حمایت وی از فتنهگران مصداق تندروی است؛ همچنین حمایت بعدی تندروهایی که هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند از وی در مسیر فتنه و قانونشکنی جای تأمل دارد. رابعا مبارزه با استکبار و تاکید بر پشتیبانی ولایتفقیه و صیانت از جمهوری اسلامی و دفاع از محرومان و پا برهنگان و مستضعفان و تمکین در برابر رأی مردم از مبانی خط امام است، حال آن که فتنهگران مورد حمایت هاشمی «نه» به جمهوری اسلامی گفتند، شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» دادند، روی مرگ بر آمریکا خط کشیدند و رأی اکثریت مردم را زیر پا گذاشتند. خامسا برای جریان نفاق و ضدانقلاب، هاشمی بهانهای برای عقدهگشایی علیه اصل انقلاب و نظام است و گرنه به تصریح برخی از تئوریسینهای این جریان، نگاه آنها به هاشمی ابزاری و نردبانی است.
برجام داخلی کجا بود؟ اصلاحطلبان اول تکلیف خود را معلوم کنند
روزنامه وابسته به صادق خرازی از اصلاحطلبان خواست تکلیف استراتژی انتخاباتی خود را معلوم کنند تا گرفتار تناقض و هزینههای بیدلیل نشوند.
وقایعاتفاقیه مینویسد: موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس نهم مشارکت نداشتن بود. به عبارت دقیقتر تعیین شرایطی نظیر رفع حصر محصورین، آزادی زندانیان سیاسی و چند شرط دیگر برای شرکت در انتخابات که به طور طبیعی منجر به شرکت نکردن در انتخابات شد. این درحالی است که موضع جناح اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم با همان نهادهای نظارتی و همان ساز و کار تصمیمگیری شرکت در انتخابات تحت هر شرایطی صورت میگیرد. البته تغییر موضع و حتی اتخاذ مواضع متناقض فینفسه چیز بدی نیست بلکه میتواند نشانگر پویایی یک جریان سیاسی باشد، به شرط آنکه ذیل راهبرد مشخصی صورت گرفته باشد.
این روزنامه میافزاید: در شرایط کنونی ضرورت داشتن راهبرد روشن نسبت به حاکمیت توسط جناح اصلاحطلب بیشتر آشکار و احساس میشود. بهطور کلی داشتن یک استراتژی روشن که دیگران نیز تکلیف خود را با آن بدانند و تن دادن به لوازم، مقتضیات و هزینههای آن به مراتب بهتر از به کارگیری تاکتیکهای متنوع و احیاناً متضاد در هر انتخابات است چراکه در این حالت تمام هزینههای یک رویکرد پرداخت میشود بدون آنکه از منافع آن بهرهگیری شود.
نویسنده همچنین خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر برخی احزاب و فعالان سیاسی و حتی بعضی از دولتمردان از لزوم تحقق برجام داخلی سخن گفتهاند. اگر چنین تعبیری را بپذیریم باید گفت: ایام انتخابات فصل رونمایی از محصول برجام داخلی است نه زمان کلید زدن چنین پروژهای یا سخن گفتن از ضرورت آن، که ظاهراً چنین پروژهای وجود نداشته است. این روزنامه همچنین با اذعان به مشارکت مردم حتی در صورت تحریم انتخابات مینویسد: تجربه انتخابات گذشته، شرایط فعلی کشور و محلی بودن رقابت در انتخابات مجلس، نشانگر این است که با وجود طرح پارهای مباحث مبنی بر رخوت و سردی حاکم بر فضای انتخابات، انتخابات مجلس دهم دست کم مشارکت 60 درصدی از شهروندان را با خود به همراه خواهد داشت.
دولت پیشرفت اقتصادی را قربانی انتخابات کرده است
«قراردادهای جدید نفتی مانند قراردادهای زمان قاجار است. دولت دنبال پیشرفت اقتصادی است یا انتخابات؟!»
دکتر ابراهیم رزاقی اقتصاددان ضمن بیان مطلب فوق گفت: وقتی این قراردادها را نگاه میکنیم یاد دوران قاجار میافتیم در حالی که 60 سال پیش در دوران ملی شدن صنعت نفت چند سال خودمان این تاسیسات را اداره کردیم. مسئولین فعلی متخصصان ما را از سال 57 هم ناتوان میپندارند.
دکتر رزاقی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو با اشاره به دو نگاه دروننگر و بروننگر در حل مسائل اقتصادی گفت: ما دنبال حل مسائل اقتصادی هستیم یا انتخابات؟ اگر واقعا هواپیما نیاز داریم چرا با کارخانه سازنده شریک نمیشویم؟
این اقتصاددان برجسته ادامه داد: به موضوع قراردادها از نگاه منافع ملی نگاه نشده است و الا چرا از فرانسه که بزرگترین مخالف ایران بوده کالا میخریم؟ شرط انصاف این بود که آن که از همه بیشتر ما را تحت فشار قرار دادند کمتر اعتنا کنیم ولی مسئولین ما جوری برخورد میکنند که فرانسه اقتصاد ایران را نجات میدهد. چه کمکی به تولید داخلی میکند؟ چه لزومی دارد با همان شرکتهایی قرارداد ببندیم که به ایران خیانت کردند. از کجا معلوم در بزنگاهی این کار را تکرار نکنند؟
وی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور ادامه داد: این قراردادها چه ارتباطی به بهبود وضعیت مردم و اشتغال دارد؟ این مسائل مربوط به ایران نیست در بهترین حالتش مربوط به طبقه خاصی از ایرانیان است که میخواهند راحتتر به فرانسه بروند. این که مسائل مردم ایران نیست!
رزاقی در خصوص قرارداد با شرکت «توتال» نیز گفت: وقتی این قراردادها را نگاه میکنیم یاد دوران قاجار میافتیم که میگفتند نفت بو میدهد. ما به این توجه نکردیم که در دوره ملی شدن صنعت نفت ما دو سه سال این تاسیسات را اداره کردیم. 60 سال پیش! اما تحریم کردند و نفروختیم. از سال 1350 قرارداد جدید بستند همه صنعت را ایرانیها میچرخاندند. طبق قرارداد خارجیها رفتند و جدول تولید را به ما دادند که ما تولید کنیم. قدرت فنی ایران خوب بود اما حالا بعد از گذشت زمان به متخصصین ایرانی جوری نگاه میکنند که نمیتوانند!