مطبوعات و روایت پیروزی(6)
گروهکهایی که میخواستند انقلاب اسلامی را به نام خود مصادره کنند!
سید روح الله امینآبادی
با رسیدن به روزهای حساس پیروزی گروهکهای وابسته به شرق و غرب از راه میرسند، انقلاب اسلامی ملت ایران از 15 خرداد 1342 آغاز و روز به روز گسترش یافته و به روزهای پیروزی رسیده است و اینک گروهکها که از ملت همواره عقب بودند و راه و مرام مردم را نمیپسندیدند برای مصادره این نهضت عظیم اسلامی کمر همت بستهاند.
مطبوعات نیز در این راستا به کمک گروهکها شتافتهاند و صد البته این گروهکها در تحریریه این روزنامهها از جمله کیهان راه یافته بودند و نظرات خود را به نام نظرات ملت منتشر میساختند.
وقتي اعتصاب روزنامهنگاران مطبوعات كثيرالانتشار مثل كيهان اوج گرفت، سناتور مصطفي مصباحزاده يك نويسنده كمونيست به نام رحمان هاتفي (مسئول شاخه مخفي حزب توده و نشريه زيرزميني نويد حزب توده) را به سردبيري روزنامه برگزيد.
آثار اين انتخاب را در خط مشي چپگراي كيهان تا مدتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ميتوان ديد. در كنار چهرهسازي از شخصيتهاي سازشكار مليگرا، گزارشهاي خيالپردازانه كيهان از عمليات مردم در آزادسازي مراكز نظامي در 21 تا 23 بهمن هماكنون در دسترس همگان است که تصاویر و بریده جرائد آن روزها را مخاطبان گرامی میتوانند در گزارش امروز ببینند.
در اين گزارشها وانمود ميشد كه گروههاي منهدم شدهاي مثل سازمان چريكهاي فدايي خلق و سازمان مجاهدين خلق [منافقین]، در آن 3 روز تاريخي نيروهاي خطشكن در حمله به پادگانها و مراكز انتظامي- امنيتي رژيم سابق بودهاند! حال آن كه در چنان شرايطي دستيابي ناگهاني عموم مردم به سلاح، فرصت هيچگونه تقسيم كار نظامي و چريكي را به كسي نميداد.
بيشترين تلاش براي هدايت مبارزه مسلحانه مردم، به يك فعاليت شنود بيسيمهاي ارتش در مدرسه علوي خلاصه ميشد. با حملات مردم به مراكز نظامي و حضور انبوه آنها، پيكر فرسوده دستگاه نظامي و امنيتي در زمان بسيار كوتاهي توان دفاعي خود را از دست داد.
بسياري از نويسندگان مطبوعات، ماركسيستهايي بودند كه از چند سال قبلتر و پس از به زانو درآمدن در برابر فشارهاي ساواك، به اجزاي دستگاه فرهنگي رژيم مبدل شدند.
خلأ قدرت در ماههاي آخر رژيم سلطنت، اين افراد را مجددا به ژستهاي پوشالي گذشته و محافل چپگرا بازگرداند؛ حال آن كه سررشته اين چپگرايي نيز بعضا در دست ايادي رژيم بود. امام اين واقعيت را در پيام خود به مناسبت آغاز سال تحصيلي 1357 چنين يادآوري كردند: ميخواهند گروهي از دستنشاندگان و ماموران شاه را وادار كنند و در دانشگاهها شعارهاي كمونيستي بدهند، تا مردم را از خطرات آن بترسانند.
در این زمینه گفتنیهای فراوان دیگری نیز هست که به فرصت دیگری وا میگذاریم.
بیطرفی ارتش
در روز حساس پیروزی
نکته دیگری که در روز 22 بهمن 1357 روی داد و مطبوعات آن را منعکس ساختند، اعلام بیطرفی ارتش و متعاقب آن پیروزی انقلاب و قرار گرفتن امکانات ارتش در اختیار دولت موقت منصوب امام خمینی بود. صبح 22 بهمن 1357 فرماندهان ارتش آماده شدند تا در جلسه شورای عالی ارتش در ستاد کل بزرگ ارتشتاران حاضر شوند.
در ساعت 30/1 تعدادی از فرماندهان، معاونین، رؤسا و مسئولان سازمانهای ارتش در این جلسه حضور پیدا کردند. مهمترین این افراد عبارت بودند از: عباس قرهباغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، احمدعلی محققی، امیرحسین ربیعی، کمال حبیباللهی و عبدالعلی بدرهای.
جلسه با سخنان ارتشبد قرهباغی آغاز شد که طی آن به تشریح وضعیت نیروهای ارتش و مشکلات آنها پرداخت.
عبدالعلی بدرهای فرمانده نیروی زمینی از کمبود نیروهای تحت امرش برای کمک به فرمانداری نظامی و جلوگیری از ورود گردان پیاده لشگر قزوین پرده برداشت. آنچه در این جلسه گفته شد، همه حکایت از ناتوانی ارتش در برابر انقلاب داشت. سپهبد حاتم خطاب به فرماندهان ارتش گفت: به طوری که تیمساران ملاحظه میکنید، با توجه به آخرین وضعیت خصوصی یگانها که فرماندهان نیرو تشریح کردند، به عللی که همه میدانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است که نیروها بنا به اظهار فرماندهانشان قادر به انجام عملی نمیباشند. از طرف دیگر اعلیحضرت رفتهاند و بنا به اظهار نخستوزیر، مراجعه نمیکنند. ماهها است که امور کشور تعطیل است. آیتالله خمینی خواهان جمهوری اسلامی است. تمام ملت ایران هم عملا در این مدت نشان دادهاند که پشتیبان و خواستار جمهوری اسلامی هستند. بختیار هم با توجه به اظهاراتش در مجلس و همچنین در مصاحبههایش میخواهد جمهوری اعلان کند ولی طرفدار در بین مردم ندارد، پیشنهاد من این است که در این مناقشه سیاسی ارتش خود را کنار کشیده و مداخله ننماید.
ساعت یک بعدازظهر اعلامیه ارتش مبنی بر بیطرفی از رادیو پخش شد. شورای عالی ارتش در این اعلامیه از سربازان خواست تا به پادگانها بازگردند.
فرماندهان نظامی نیز بعد از گزارش وضعیت به این نتیجه رسیدند که استقامت بیهوده است و ارتش باید اعلام بیطرفی کند. متن اعلامیه، بیطرفی ارتش به این شرح از اخبارساعت 13 و سپس 14 رادیو منتشر شد: ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در آشوبهای داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولتهای قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر کشور، شورایعالی ارتش در ساعت 30/10 تشکیل و به اتفاق آراء تصمیم گرفته شد که برایجلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر بیطرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به یگانهای نظامی دستور داده شده که به پادگانهای خودمراجعه نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطنپرست ایران بود و خواهد بود و از خواستههای ملّت شریف با تمام قدرت پشتیبانی مینماید.»
فرمانداری نظامی تهران نیز طی اعلامیه شماره 43 از نظامیان خواست به پادگانها برگردند. در این اعلامیه آتشسوزیها، تخریبها و نیز تیراندازیهای صورت گرفته به سوی مردم به عوامل خارجی آموزش دیده نسبت داده شده بود!!
و اینگونه بود که انقلاب اسلامی مردم ارتش را مجبور به بیطرفی و عدم مقاومت در برابر اراده پولادین ملت کرده و ندای پیروزی طنینانداز شد ...
بالاخره ساعت موعود فرا میرسد، رادیو تهران که از ساعت 11 ظهر 22 بهمن در محاصره نیروهای مردمی قرار داشت، در ساعت 2 بعدازظهر کاملا در اختیار آنان قرار گرفت. آیتالله محلاتی نخستین بیانیه انقلاب را قرائت میکند: «توجه بفرمائید، توجه بفرمایید. اینجا تهران صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب اسلامی ایران است».