ریزش خواص در حکومت علوی 3
انواع خواص
حجتالاسلام دکتر جواد سلیمانیامیری
خواص یک جامعه را با معیارهایی چون میزان و قلمرو نفوذ و یا توانایی تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی به طبقهها و دستههای گوناگونی میتوان تقسیم کرد؛ اما در جوامعی که ملاک و معياري به نام حق در آنها مطرح بوده و ارزشهای اصیل الهی و انسانی در آنها ریشه دارد، مانند جامعه مسلمانان صدر اسلام و حکومت امير مؤمنان(عليه السلام) و جامعه مسلمان و شيعه ما، کلّ جامعه و از جمله خواص آنها به دو دسته «حامی حق و طرفدار باطل» تقسیم میشوند، چنان که امیرمومنان(عليه السلام) در تقسیمبندی مردم بر اساس حقّ و باطل میفرمایند:
«حقّ وباطل ولکلٍّ أهل، فلئن أَمر الباطل لقدیما فعل، ولئن قلّ الحقّ فلربّما ولعلّ، ولقلّما أدبر شئ فأقبل؛ حق و باطلی داریم و برای هریک طرفدارانی هست، اگر باطل جایي حاکمیت یابد جای تعجب نیست از دیرباز چنین بوده و اگر أهل حق در اقليتند چه بسا بر تعدادشان افزوده شود [مواظب باشید حق را از دست ندهید چه اینکه] کمتر رخ میدهد که چیزی از دست برود و بار دیگر برگردد.»
لکن در اين ميان دسته سومي قابل تصوير است و آنان خواص اهل لغزش هستند؛ تعريف هريک از اين سه دسته به اختصار عبارت است از:
خواص حامی حق؛ سعادت و خوشبختی جامعه را در پاسداری از ارزشها و تقویت پایه حق و حقیقت میبینند ازاینرو، در تصمیمگیریهای اجتماعی راهی را برمیگزینند که مطابق معیارهای الهی و ارزشهای متعالي باشد.
خواص طرفدار باطل؛ بنابر عللي مانند جهل، کجفکری و التقاط و یا خباثت باطنی و هوسراني و عشرتطلبی به جنگ حق و حقیقت میروند و در موضعگیریهای اجتماعی خویش میکوشند تا ریشه ارزشهاي دینی، اخلاقی و انسانی را قطع کنند.
خواص اهل لغزش؛ کساني هستند که سوابق درخوري در جبهه حقّ داشتند ولي به مرور زمان مبتلا به اموري چون تنبلي، تسامح، غفلت و تنآسايي و رفاهطلبي گرديده و در دفاع از ارزشها و استمرار حرکت در مسير حق سست شدهاند.
تمایز نقش انواع خواص
با توجه اهمیت خواص در تحولات اجتماعی معلوم میشود؛ هرگاه در جامعهای خواصِ طرفدار باطل افزونتر و متنفذتر از خواص حامی حق باشند ارزشهاي الهي در چنين جامعهاي در معرض تهديد و زوال قرار خواهد گرفت و بستر مناسبي براي استحکام پایههای ظلم و فساد و ابتذال و هر آنچه رنگ باطل دارد فراهم خواهد شد؛ در مقابل اگر حامیان حق بيشتر و متنفذتر از طرفداران باطل باشند، پايههاي ارزشهاي حقّ محکم ميشود و جامعه به سوي خیر و صلاح هدایت خواهد شد و در نهایت به سعادت و خوشبختی خواهد رسيد.
و اگر در يک جامعه خواص اهل لغزش فزوني يافته و از نفوذ افزونتري برخوردار شده، افسار جامعه را در دست بگيرند، خواسته يا ناخواسته پايه ارزشها در آن جامعه سست ميشود، اقتصاد و فرهنگ و سياست و ارتش بدست نااهلان خواهد افتاد و خوديها به حاشيه رانده ميشوند و بدعتهاي ناروا، شعارها و آرمانهاي فريبنده و پوشالي جاي اهداف اصيل و متعالي را خواهد گرفت. زيرا خواص اهل لغزش التزام لازم براي پاسداري از فکر و فرهنگ و رفتار ناب اسلامی را ندارد.
موضوع تحقیق حاضر
شواهد تاريخي نشان ميدهد يکي از عوامل مهم فروپاشي حکومت علي(عليه السلام) مشکل لغزش خواص بود، لکن نه خواص اهل حقّ و نه خواص اهل باطل، بلکه خواص اهل لغزش، زيرا کسانی که اهل حق بوده، در حمایت از حق ثابت قدم مانده اند و هیچ انحرافی نداشتند تا موجب انحراف جامعه علوي شوند، شخصیتهایی چون مالک اشتر، عمّار ، محمد بن ابی بکر، ابوالهیثم بن تیّهان، ذوالشهادتین و امثال اين چهرههاي ممتاز حق طلب نه تنها لطمهاي به حکومت آن حضرت نزدند، بلکه مايه استحکام آن بودهاند؛ از سوی دیگر خواصی که همواره در جبهه باطل حضور داشتهاند نیز نميتوانستند پايه حکومت آن حضرت را سست کنند، چه اینکه آنان هیچگاه سابقه حمایت از ارزشهای دینی و اسلامی را نداشتهاند تا انحرافشان موجب انحراف جامعه علوي شود؛ ازاینرو، افرادی چون معاويه، عمرو بن عاص، سعيد بن عاص، وليد بن عقبة، مروان بن حکم نميتوانستند به طور مستقيم به ارزشها و باورهاي ديني حکومت علوي لطمه بزنند، از اين رو اینها نیز موضوع تحقیق ما نیستند، چراکه مردم مؤمن آن زمان ميدانستند، آنان همواره با دین و ارزشهای دینی مخالفت میکردهاند و اگر هم مسلمان شدهاند از روی ناچاری و اکراه بوده است.
ولي خواص اهل لغزش به علت نفوذ فزاينده ناشي از سوابق درخشانشان وقتي از جبهه حقّ جدا شده و به انحراف گراييدند جمع کثيري از مردم را به دنبال خود به انحراف کشاندند و اخلاق و ارزشهاي جامعه را سست کردند و اندک اندک باورهاي ديني را تضعيف نمودند؛ ازاینرو، موضوع تحقیق حاضر، نه چهرههای دائمی جبهه حق هستند ونه چهرههای ثابتِ جبهه باطل، بلکه مقصود «خواص منحرف» هستند که از جبهه حق خارج و به جبهه باطل وارد شدهاند.
هدف تحقیق حاضر
رسالت این مجموعه، این نبوده که زندگانی خواص منحرف در حکومت علی(ع) را بهطور مفصل بررسی کند، بلکه بنای ما در این نوشتار آن است که سوابق درخشان خواص عصر حکومت علی(ع)، لغزشها و عوامل لغزشهای آنها در حکومت علوی به صورت مختصر بررسی کنیم؛ ازاینرو، از شرح و بسط فزاینده جزئیات زندگی و عملکرد آنها در دوران قبل از حکومت علی(ع) پرهیز شده است؛ لکن از آنجا که برخی از رجال حکومت امیرمومنان(ع) از سوابق زیادی برخوردار بودهاند و نقش حساستری در حوادث و تحولات دوران حکومت علی(ع) داشتهاند، مطالب بیشتری درباره آنان در منابع مطرح شده است؛ و از سوی دیگر درباره برخی از چهرههای اهل لغزش آن دوره اخبار اندکی وجود دارد؛ ازاینرو، سرگذشت برخی چهرهها مفصل ولی سرگذشت برخی دیگر بسیار مختصر است.
شایان ذکر است بعضی از خواص در زمان حکومت علی(علیه السلام) ابتدا با آن حضرت همراه بوده حتی برخی در حکومت امام صاحب منصب بودهاند ولی بعد دچار لغزش شدهاند و بعضی دیگر از همان ابتدا لغزیدند و از بیعت و همراهی با حضرت خودداری کردند؛ ولی همگی آنان دارای سوابق درخشان و شهرت و نفوذ بودهاند ازاینرو، مخالفت و انحراف آنها از علی(علیه السلام) نقش مهمی در انحراف سایر مردم آن زمان از مسیر امیرمومنان(ع) داشته است. سوابق درخشان برخی از خواص به دوران رسول خدا(ص) و قبل از حکومت حضرت برمیگردد ولی سوابق درخشان برخی دیگر در دوران حکومت امام(ع) بوده؛ یعنی در مقطعی به امام خدمت کردند و در مقطع دیگر نسبت به امام خیانت نمودند.