ضرورت تبعیت از مقررات و اخلاق شهروندی در استفاده از اماکن عمومی(بخش پایانی)
روی خط قانون گرایی با شهروندان مسئولیت پذیر(گزارش روز)
گالیا توانگر
- پیرزن با چرخ خرید که پر از میوه و سبزی است پایین پلههای اتوبوس شرکت واحد ایستاده و با نگاهی مظلومانه از بین مسافران جوان برای بالا بردن خریدهایش یاری میطلبد،اما نه تنها کسی داوطلب نمیشود، بلکه برخی افراد با سگرمههای درهم میگویند: «خب،بعدی را سوارشو. شلوغ است.» بیخیال اینکه پیرزن در سرمای دیماه این همه راه را از خانه به این سر منطقه محل سکونتش آمده تا از بازار روز خرید ارزانتری داشته باشد.
- در تاکسی آنقدر راحت نشسته که گویی در مبل راحتی منزلش جا گرفته است. اصلا هم به فکر مسافر کناریش نیست. مسافر کناری در واقع به در تاکسی چسبیده است و جرأت اعتراض هم ندارد.
- با تلفن همراه مشغول تعریف دعواهای خانوادگی اش است. به اینجا رسیده که چند روزی در خانه مادرش قهر نشسته است. دو مسافر در تاکسی از خنده ریسه رفتهاند. یکی دیگر که مسن است زیر لب میگوید: «بابا جان! سردرد گرفتیم.»
در کلانشهرها یکی از مکانهایی که اخلاق شهروندی در آن نمودی بارز دارد، فضای حمل و نقل عمومی نظیر اتوبوس، تاکسی و متروست. مطمئناً نظم و تبعیت از قوانین از سوی شهروندان میتواند ویترین نظم اجتماعیِ جاری در جامعهمان باشد و الگویی عینی از پایبندیمان به قوانین پیش روی چشمان تیز بین رسانهها و جامعه شناسان قرار دهد. موضوع زمانی اهمیت دو چندان پیدا میکند که جامعه ما یک جامعه اسلامی است و اساس و پایه دین ما پایبندی به نظم و تبعیت از مقررات است.انتظار میرود شهروندان در جامعه اسلامی با وسواس و حساسیت بیشتری به مقررات پایبندی داشته باشند تا الگویی برای سایر جوامع قرار گیرند.
چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمیشود؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود؟ علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات میافزایند: «دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت میپذیرد. اسلام «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایههای اصلی فرهنگ صحیح میداند و ما نیز باید بهطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت. (بیانات رهبرمعظم انقلاب در جمع جوانان پر شور خراسان شمالی۳۲/7/۱۹)
حریمها را در اماکن عمومی
مراعات کنیم
یکی از مهمترین بخشها دررعایت اخلاق و رفتار شهروندی احترام و رعایت حریم خصوصی سایر شهروندان است.
شهروندی در باجه عابر بانک مشغول گرفتن پول است. شهروند دیگری روی نوک پایش بلند شده و به صفحه خود پرداز بانک و نیز روند عملیاتی که در حال انجام شدن است،سرک میکشد.شهروندی که در حال کار کردن با دستگاه خود پرداز بانک است یک لحظه به پشت سر برگشته و نگاهی پر سؤال همراه با ناراحتی به نفر پشت سری خود که تقریبا بر روی او و دستگاه خم شده، می اندازد. در گیری لفظی و غرولندها آغاز میشود. نفر جلویی ادعا دارد که نفر پشت سری میخواسته سر از رمز کارت او در آورد. نفر پشت سری با تشر میگوید: «سه ساعته ما را علاف کردی و هی دکمه میزنی. معلوم نیست چه کار میکنی؟!»
مرتضی فقیه نصیری یک کاربرخودپرداز بانک در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید: «بعضی وقتها که داری از دستگاه عابر بانک استفاده میکنی، پشت سریت طوری سرش را بالا میآورد و دستگاه را نگاه میکند که انگار با کارت ایشان داری کار میکنی! البته اصلاح اینگونه ناهنجاریها نیاز به فرهنگسازی دارد.فرهنگسازی نیز از تربیت خانوادهها و حساسیت والدین آغاز میشود.»
وی با دلخوری ادامه میدهد: «سر در آوردن از کارهای مردم گاهی جزو حقوق حقه مردم میشود. این ایراد خیلی بزرگی است.»
سودابه نجفی شهروند تهرانی از بیملاحظگی برخی مسافران تاکسی گلایه دارد که با بیتوجهی نسبت به طریق درست نشستن شان به حریم خصوصی سایرمسافران بویژه بانوان مسافر وارد شده و باعث مشقت تردد آنها با وسیله حمل و نقل عمومی چون تاکسی میشوند.
اجرای قانون در مترو سفت و سخت
گرفته شود
مترو صرفا یک شبکه حمل و نقلی نیست، بلکه شبکهای اجتماعی است که یکی از مهمترین و شلوغترین فضاهای شهری را در خود جای داده، پرستیژ پایتخت و مظهر پیشرفت محسوب میشود.بنابراین موضوع آسیبهای اجتماعی و برخورد با این گونه آسیبها در مترو، باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
عاطفه سعید پور مددکار اجتماعی در گفت و گو با گزارشگر کیهان میگوید: «هرجا صحبت از آسیبهای اجتماعی مشهود درسطح مکانهای عمومی به میان میآید، گفته میشود بخش عمده این هنجارشکنیها و جرمها توسط مهاجرین به کلانشهرها شکل میگیرند و این گروه اساسا از فرهنگهای مختلف بر خاستهاند که با فرهنگ حاکم بر کلانشهر بیگانهاند. مطمئنا یک بخش از حل مسئله به فرهنگسازی از طریق آموزش باز میگردد؛ اما مترو نیز مانند سایر فضاهای عمومی شهر، متأثر از افزایش آسیبهای اجتماعی است و علت این است که در سطح کلان، متولیان مربوطه برای کاهش آسیبهای اجتماعی و پیشگیری از این آسیبها، برنامهای ندارند و دست روی دست گذاشتهاند. در این زمینه نیروی انتظامی باید به موضوع امنیت مترو رسیدگی کند و پلیس در این زمینه، باید وارد عمل شود تا افراد نتوانند در فضاهای عمومی مرتکب جرایمی شوند.»وی ادامه میدهد: «درزمینه مدیریت دقیق فضاهای عمومی، باید در سطح کلان برنامهریزی کنیم و برنامه داشته باشیم. برای مثل میتوان مسافرین را با عبور دادن از گیتهایی که مجهز به سنسورهای تشخیصدهنده موادمخدر و وسایل خطر آفرین است عبور داد و از ورود چنین چیزهایی به مکان عمومی چون مترو که روزانه تعداد زیادی از شهروندان درآن حضور پیدا میکنند، جلوگیری کرد. باید برخوردمان به نحوی باشد که کسی به ذهنش خطور نکند در مترو یا درهر فضای عمومی دیگرمی تواند چنین کاری را انجام دهد و این گونه شهروندان را مورد بیاحترامی قرار داده و حقوق آنهارا تضییع کنند.»
نقاط ضعف در رعایت حقوق
و تکالیف شهروندی کدامند؟
وقتی از شهروندی سؤال میکنیم که چرا در صف جلو زده است؟ ممکن است پاسخ دهد چون که صف طولانی بود و یا اگر از فردی سؤال کنیم که چرا تکلیف شهروندی را مراعات نکردی؟ ممکن است پاسخ دهد که حالا مگر چه شده؟ این گونه پاسخها نشاندهنده این است که هنوز پایبندی به تکالیف شهروندی در جامعه نهادینه نشده است. سوال اساسی این است که نقاط ضعف عمده و ملموس رعایت حقوق و تکالیف شهروندی در جامعه شهری ما کدامند؟
محمد عابدینی، جامعه شناس در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «وقتی از مردم میپرسیم که آیا رعایت اخلاق شهروندی در جامعه ضرورت دارد؟ 70 درصد ایشان پاسخشان بله است؛ اما در مقابل وقتی آمار میگیریم که چند در صد شهروندان تابع کامل مقرراتند؟ به آمار زیر 20 درصد میرسیم. این قبیل تناقضات گویای این است که هنوز ضرورت مراعات اخلاق وتکالیف شهروندی آنطورکه باید و شاید نهادینه نشده است.گام اول مسلما آموزش شهروندان است.معرفی شهروندان نمونه ازطریق رسانهها میتواند گام موثربعدی در الگو بخشی به جامعه باشد.»این جامعه شناس ادامه میدهد: «چه بخواهیم و چه نخواهیم ناگزیریم که از اهرم قانون و جریمه برای ترساندن متخلفان استفاده کنیم،اما همانطور که تجربه ثابت کرده همه چیز با جریمه حل نمیشود و باید بیشترین تلاش را بر فرهنگسازی از طریق آموزش آن هم از سنین دبستان پایه گذاری کرد.»
وی با اشاره به مصادیقی عنوان میکند که متاسفانه در جامعه ما حریم اماکن عمومی رعایت نمیشود. وی در تکمیل صحبت هایش میگوید:«جوانانی را دیده ام که با شلوارک و لباس توی خانه برای خرید به سوپر مارکت محله وارد میشوند. باید والدین روی برخی رفتارها حساسیت بیشتری نشان دهند. شاید همین راحت گرفتنها نهادینه شدن اخلاق شهروندی را مخدوش میکنند. یا خیلی وقتها زمانی که کودکی شیطنت میکند والدین میگویند:جایت در خیابان است! این جملهها این موضوع را به ذهن کودک متبادر میسازد که در خیابان و مکان عمومی لازم نیست به کسی حساب پس دهد و میتواند خیلی راحت به دور از مقررات رفتار دلخواه خود را نشان دهد.»
ضرورت سرمایه گذاری برای تربیت شهروند خوب و آگاه
این جمله که قانون و قانونمداری از مدرسه آغاز میشود نه تنها اغراق نیست، بلکه حقیقتی است که با تلاش و سرمایهگذاری فرهنگی محقق میشود.
سارا محبی یک فرهنگی برایمان میگوید: «خیلیها تصورشان بر این است که اگر برای آموزش قانونمداری و تربیت شهروند خوب و آگاه در بدنه آموزشی سرمایه گذاری شود، به اصلاح اتلاف سرمایه صورت گرفته و باید این مهم صرفا بر دوش خانوادهها باشد. در حالی که به تجربه ثابت شده چنانچه بین آموزشهای خانه و مدرسه یک هماهنگی و یکدستی ایجاد شود،نتیجه مثبت به نحو چشمگیری تقویت میشود؛ ضمن اینکه سرمایه گذاری آموزش در جهت تربیت شهروندان خوب و آگاه زمینه توسعه همه جانبه کشور را در آتیه تامین خواهد کرد.»
وی ادامه میدهد: «حتی اگر نمیتوانیم به این سرعت مقوله قانونمداری را به طور مستقیم وارد سیستم آموزشی کنیم میتوانیم در قالب برگزاری مسابقاتی با این موضوع در سطح مدرسه، معرفی دانش آموزانی که رفتار و کردارشان در مدرسه با معیارهای شهروند قانونمدار بیشترین قرابت را دارد و نیز ورود کتابهایی در این زمینه به کتابخانه مدرسه برای تحقق این مهم گامهای موثری برداریم و هزینه کمتری نیز برای جبران آسیبهای جامعه بپردازیم.»