kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۷۶۱۶
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۳

عام‌الحزن انقلاب!(مقاله وارده)

 
 
 
امسال برای ملت ایران و جهان اسلام حقیقتاً عام‌الحزن بود. سالی که بهار آن با شهادت رئیس‌جمهور مکتبی و خستگی‌ناپذیر انقلاب اسلامی آیت‌الله رئیسی شروع و در ادامه به شهادت مهمان عزیز جمهوری اسلامی ایران اسماعیل هنیه و سپس سرداران جبهه مقاومت و یحیی سنوار و نهایتا به شهادت مجاهد بزرگ و فرمانده دلاور جبهه مقاومت آیت‌الله سیدحسن نصرالله و صفی‌الدین ختم شد، ضمن اینکه در همین مدت شاهد نسل‌کشی مردم مظلوم غزه و لبنان و علویان سوریه بودیم. امسال برای ما سال حزن و اندوه بود که هیچ مرهمی این فقدان و داغ‌های سنگین را تسلی نخواهد بخشید.
این حزن و اندوه البته برای علاقه‌مندان به انقلاب اسلامی این روزها مضاعف شده است. یعنی علاوه‌بر حزن از دست دادن رئیس‌جمهور مردمی و محبوب، شاهد تداوم مظلومیت این شهید سعید هم هستیم. اوج توهین، تهمت و عقده‌گشایی و اجرای پروژه‌های تخریبی توسط اتاق‌های عملیات روانی شناخته شده و مجریان بدنام رسانه‌ای به مدد برخی دستگاه‌های رسمی علیه شخصیتی که یکی از بهترین‌ها زیر این آسمان بود با شروع ریاست جمهوری او آغاز و با شهادتش نه‌تنها خاتمه نیافت که تشدید هم شد.
چرا کینه‌توزان کینه‌ورزی خود را ادامه می‌دهند و چرا ما برای مظلومیت شهید رئیسی اندوه مضاعف داریم؟
این شخصیت انقلابی تنها رئیس‌جمهوری بود که تا پیش از ریاست جمهوری در هر منصبی قرار گرفت در عرض مدت کوتاهی با ایجاد تحول بنیادین آن جایگاه را از یک دستگاه ایجاد‌کننده چالش برای جمهوری اسلامی به نقطه امید و دستاورد و افتخاری برای نظام تبدیل کرد. ایجاد تحول در آستان قدس رضوی در عرض ۳ سال و تغییر تصویر قوه قضائیه از یک دستگاه انسدادی به ملجاء و پناه عدالتخواهان در عرض ۳ سال و تحول بنیادین در نظام اجرائی در طی ۳ سال، از ویژگی‌های تحول‌آفرین این مجاهد تحول‌خواه و خستگی‌ناپذیر بود.
شاید یکی از دلایل تحول‌آفرینی او این بود که حقیقتاً این تربیت شده صادق مکتب تشیع به معنای واقعی کلمه عالم عامل بود. یعنی به آنچه می‌اندیشید عمل می‌کرد. بدیهی است قرار گرفتن در لایه‌های مختلف نظام در طول سال‌ها و تجربه عمیق در نظام مسائل کشور و اتکا به مبانی فقهی چنان وسعت دیدی به او داده بود که همه توان خود را بر رفع چالش‌ها و مقابله با کژکارکردی‌ها و ارائه تصویری کارآمد از جمهوری اسلامی گذاشته بود. او به معنای واقعی کلمه به توانستن معتقد بود و اعتقاد داشت با اتکا به ظرفیت‌های مغفول مانده ملت می‌توانیم بر موانع و چالش‌ها فائق بیاییم و اما، او خود را فقط بنده خدا و سرباز ولایت می‌دانست. اوج محبوبیت این شخصیت تکرار نشدنی را در تشییع تاریخی و بدرقه میلیونی پیکر سوخته او همه دنیا به نظاره نشست و نتایج همه پیمایش‌های افکارسنجی ماه‌های اخیر نیز نشان می‌دهد این محبوبیت همچنان ادامه داشته و رو به تزاید است و به مدد مجاهدت و توکل‌ها و توسلات او ادامه خواهد یافت، ان‌شاءالله.
شهید رئیسی در سه سال مدیریت تحول‌آفرین خود در نظام اجرائی چنان مسیری را پایه‌گذاری کرد که به امیرکبیر انقلاب تبدیل شد. یادمان هست که پیش از او چه تلاش‌هایی صورت گرفت تا به ضرب رسانه و همایش و انتشار کتاب و یادداشت‌های سفارشی کاریکاتوری از امیرکبیر ساخته شود اما نشد و نگرفت. عزت و ذلت دست خداست و تا اراده الهی نباشد نه عزیز می‌شوی و نه ذلیل.
در مظلومیت این شهید همین بس که رقبا به کینه‌ورزی خود حتی پس از شهادت هم ادامه می‌دهند. چرا؟ چون نباید شخصیتی همچون رئیسی در این ساختار باز‌تولید شود. او در جایگاه رئیس‌جمهوری ایران، صدای انقلاب بود. او در یک‌سال نسل‌کشی در غزه، صدای مردم مظلوم فلسطین بود. او در قامت رئیس‌جمهور، صدای محرومان و مستضعفان بود. او در شرایط اختلاف و تشتت، محور اجماع و وفاق بود. او در شرایط ناامیدی به کارآمدی نظام اجرائی، نقطه امید به کارآمدی بود. او حقیقتا شخصیت جامع‌الاطراف بود.
راز این حسادت‌ها و کینه‌ورزی‌ها و آن مظلومیت را باید در همین سطور جست‌وجو کرد. از نظر کینه‌توزان شهید رئیسی نباید تبدیل به الگو شود. شهید رئیسی نباید در افکار عمومی شاخص و ترازی برای ارزیابی دوره او با دوران قبل و بعد از آن باشد. شهید رئیسی نباید نماد شود. شخصیت شهید رئیسی باید تخریب و تصویر توفیقات کم‌نظیر او باید لگدمال شود.
اما شهادت او تقدیری برای جاودانه شدن او بود. تا این الگو برای نسل‌ها باقی بماند. شهادت او راهی جاودان برای حقیقت‌جویان باز کرد و خدا کوثری ماندگار به خون این شهید عنایت فرموده است.
سپهر خلجی