در راهبرد دهه چهارم انقلاب عقبنشینی ممنوع است (نگاه)
در صحنه نبرد، بین دو نیروی متخاصم، برخی اوقات دستور عقبنشینی صادر میگردد. این دستور میتواند ناشی از ضعف در جبهه خودی، قوت و مقاومت دشمن و یا برای فریب دشمن و ضربه زدن و حصول نتیجه و هدف از راهکاری دیگر باشد
علی اکبری*
در صحنه نبرد، بین دو نیروی متخاصم، برخی اوقات دستور عقبنشینی صادر میگردد. این دستور میتواند ناشی از ضعف در جبهه خودی، قوت و مقاومت دشمن و یا برای فریب دشمن و ضربه زدن و حصول نتیجه و هدف از راهکاری دیگر باشد. آنچه که مهم است این است که این عقبنشینی یک تاکتیک است و نه استراتژي. یک راهکار است و نه راهبرد. یک رخداد است و نه روند و اگر عقبنشینی بهعنوان یک راهبرد و استراتژی در دستور کار قرار گیرد و تبدیل به روند شود، دیگر نمیتوان اطلاق عقبنشینی بر آن نمود و باید از واژه «تسلیم» استفاده نمود. (در مواقعی که عقبنشینی در مسئلهای خاص میتواند تاثیرات راهبردی داشته باشد، هیچ کس اجازه عقبنشینی ندارد ولو بلغ ما بلغ. حادثه عاشورا را از همین منظر میتوان تفسیر کرد.)
در مذاکرات هستهای بین ایران و نظام سلطه، در دولت اصلاحات، زمانی که عقبنشینی مجریان و مسئولین به جای راهکار و تاکتیک، تبدیل به راهبرد و روند گردید؛ مقام معظم رهبری شخصاً ورود کرده و این روند را تغییر دادند. معظمله در این خصوص بیان داشتند: من همان وقت هم در جلسه مسئولین- که از تلویزیون پخش شد- گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه پیدرپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقبنشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقبنشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛(13/10/1386) این تغییر روند و رویکرد با رسیدن به ابتدای دهه چهارم انقلاب شکل مستحکمتری گرفت. مقام معظم رهبری دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری نموده و اظهار داشتند: «این دههای که ما در پیش رو داریم، دهه پیشرفت و عدالت است. این دو شعار، شعار دهه آینده است: پیشرفت، عدالت. نه اینکه تا حالا پیشرفت نکردهایم، نه اینکه تا حالا به کلی به عدالت بی اعتنایی شده باشد؛ نه، ما میخواهیم در این دهه یک پیشرفت جهشی همهجانبه و یک عدالتگستری وسیع همه جانبه اتفاق بیفتد. خوشبختانه زمینههایش هم فراهم است. در این دهه، گفتمان مسئولان کشور بایستی پیشرفت و توسعه باشد؛ پیشرفت و عدالت باشد» (2/6/1387). اما باید توجه داشت در دنیای اومانیستی که قانون جنگل را مبنای خود قرار داده و بر اصل بقای قوی و نابودی ضعیف استوار است پیشرفت ج.ا.ا به معنی اضمحلال قدرتهای پوشالی خواهد بود و آن قدرت پوشالی برای بقای خود و تسلط شیطانی خود، با پیشرفت ج.ا.ا مقابله خواهد کرد. «دنیا جای تعارض، جای کارشکنی و جای تعرض زورمندهاست به کسانی که زور ندارند یا کم زور دارند؛ به معنای واقعی، یک قانون جنگل در فضای سیاسی دنیا حاکم است. این کارهایی که الان دولتهای مستکبر و در رأسشان آمریکا انجام میدهند، منطق عقلائی و عقلانی و سیاسی و بینالمللپسند دنبالش نیست؛ منطق زور دنبالش است. میگوید: چون میتوانیم، پس میکنیم! منطق، منطق زور است. در یک چنین دنیایی اگر انسان تسلیم شد و از خودش وادادگی نشان داد و بر سر مواضعش ایستادگی نکرد و از توان خودش در مقابله و مواجهه استفاده نکرد، قطعا ضرر خواهد دید. در چنین دنیایی کسی رحم به کسی نمیکند.» (4/6/1386) بنابراین ج.ا.ا در مسیر پیشرفت با یک دشمن بیرونی مواجه خواهد شد. صحنه نبرد مشخص است. یک طرف ایران اسلامی که سعی در پیشروی و پیشرفت دارد و یک طرف نظام سلطه و در راس آن شیطان بزرگ، آمریکا که سعی در حذف و یا تسلیم ایران دارد. در این عرصه نبرد و معرکه نفسگیر، مبنای عمل باید «آرمانگرایی واقعیتمدار» باشد. یعنی هر اقدامی از سوی ج.ا.ا باید با توجه به آرمانها و بر مبنای واقعیتهای موجود باشد.
در اواخر دولت دهم و سپس تشکیل دولت کنونی و همزمان با تشدید تحریمها، مسئولین دولتی به هر دلیل نتوانستند راهکار پیشروی را محقق سازند با طرح این موضوع که واقعیتهای صحنه ما را مجبور به توقف در مسیر پیشروی هستهای کرده، از مقام معظم رهبری تجدیدنظر در فرمان پیشروی را خواستار شدند. اما این بار فرمانده کل قوا، اجازه عقبنشینی را نداده و در دولت جدید نیز تنها با نرمش قهرمانانه موافقت فرمودند. اما به راستی علت این مسئله چیست؟ پاسخ این سوال را فرمانده کل قوا قبلا اعلام فرمودهاند: «جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است، به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت.» (23/12/1384) با توجه به این مسئله، در مذاکرات کنونی بین ایران و شش کشور 1+5 دو اصل راهبردی را میتوان از منویات مقام معظم رهبری، استنتاج نمود:
1- در این مذاکرات نه تنها عقبنشینی از یک راهکار، تاکتیک و رخداد تبدیل به یک راهبرد، استراتژی و روند نخواهد شد بلکه اصولا تیم مذاکرهکننده اجازه عقبنشینی ندارد.
2- موضوع هستهای در زمان کنونی، نقطه ایستادگی ما است ولو بلغ ما بلغ.
تیم مذاکرهکننده بر مبنای ماموریت واگذاری اجازه ندارد در هیچ موضوعی غیر از بحث هستهای مذاکره نماید که این مساله از گسترش دامنه و حوزه مذاکرات به دیگر حوزهها از قبیل حقوقبشر، نظامی و... ممانعت به عمل خواهد آورد و استراتژی و راهبرد ما در آن حوزهها همچنان بر پیشرفت و پیشروی استوار است. بنابراین اگر در بخش هستهای فعلا امکان پیشرفت (به ظاهر) ممکن نیست، این موضوع نافی پیشرفت در دیگر بخشها نخواهد بود. در اصل بحث هستهای نیز اجازه عقبنشینی صادر نشده است و تیم مذاکرهکننده صرفا در یک محدوده مشخص و با رعایت خطوط قرمز، امکان توافق با طرف مقابل را دارا میباشند. البته هنر تیم مذاکرهکننده هستهای ج.ا.ا است که اهداف مذاکرات با طرف مقابل را جلوتر و یا چسبیده به این خطوط قرمز قرار دهد. (یعنی نیل به مطلوب حداکثری یا حداقلی)
در قضایای اخیر و پس از امضای توافقنامه ژنو، این نگرانی در سطح نخبگان کشور ( اگر به کمسوادی متهم نشوند) به وجود آمده است که این نرمش قهرمانانه، تبدیل به عقبنشینی شود که در این صورت در واقع به استقلال کشور خدشه وارد خواهد شد. به نظر منتقدین، گستاخی آقایان و خانمهای گاوچران آمریکایی که برخی از داخل به آنها لقب باهوش و مودب میدهند، بر همین اساس صورت میپذیرد. در مقابل حامیان و مدافعان این توافق اظهار میدارند که ضمن رعایت خطوط قرمز، توانستهاند پیشروی کنند و به ساختمان تحریمهای ظالمانه نظام سلطه، لرزه اندازند.
به نظر میرسد حکمیت نهایی را مقام معظم رهبری در این برهه انجام دادهاند. معظمله در دیدار کارکنان نیروی هوایی ارتش ج.ا.ا در 19 بهمنماه، مبنای اصلی سخنان خود را بر موضوع استقلال قرار داده و 25 بار از واژه استقلال استفاده نمودند که در واقع میتواند موجه بودن نگرانی گروه اول را تایید نماید و البته فرمودند که منتقدان با شرح صدر با دولت برخورد نمایند و دولت را نیز به شرح صدر نسبت به منتقدین دعوت نمودند. بر این مبنا، نخبگان، خواص و آحاد ملت ضمن حفظ هوشیاری و مراقبت از اقدامات دولت، باید توجه و دقت داشته باشند به بهانه رفع تحریم و... به استقلال کشور خدشهای وارد نگردد و راهکار نرمش قهرمانانه تبدیل به عقبنشینی و سپس تسلیم نگردد (که قطعا با توجه به اشراف دلسوزان نظام، به آن مرحله نخواهد رسید) و از سوی دیگر این مساله و نگرانی نباید به معنای بیاعتمادی به فرزندان انقلاب که در حال انجام یک ماموریت سنگین و خطیر هستند باشد؛ البته سرانجام این مذاکرات خیر و صلاح برای کشور خواهد بود. اگر از فشار دشمن کاسته شود پیروزی است و اگر هم دشمن دست از خباثت خود برندارد (که برنخواهد داشت و تاکنون نیز نشان داده که زبانی جز زبان زور و قدرت و ایستادگی، در مقابل طمع آنها نتیجهبخش نخواهد بود،) افکار عمومی به این باور خواهند رسید که گره مشکلات کشور، نه با رفع تحریمها بلکه با توکل به خدا و تکیه بر ظرفیت درونی باز خواهد شد.
_____________________________________
* کارشناس ارشد مطالعات دفاعی استراتژیک