kayhan.ir

کد خبر: ۵۹۶۱۵
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۳
درخواست بازماندگان شهدای منا از مجامع بین‌المللی

رسوایی مدعیان حقوق‌بشر در فاجعه منا(ویژه چهلمین روز فاجعه منا)

صحرای منا، قتلگاه زائران خانه خدا شد، بار دیگر دستهای آل‌سعود با حمایتهای پشت پرده‌مستکبران به سرگردگی آمریکای جنایتکار به خون شهیدان منا آغشته شد و پشته‌ای از کشته‌ها درست کرد.

صدیقه توانا

زن و مرد، پیر و جوان، نیمه جان و بی‌هوش، زنده و مرده صحرای محشری از جنازه‌های زائران خانه خدا برپا شده بود؛ هرکس دنبال عزیز گمشده‌اش بود، زائرانی هم از شدت گرما و فشار جمعیت لابه‌لای جنازه‌ها و کشته‌شدگان بی‌هوش بر زمین افتاده و با چشمان منتظرشان تمنای یک قطره آب می‌کردند و خیلی‌ها هم با یاد لب تشنه کربلا، اباعبدالله الحسین(ع) جان به جان آفرین تسلیم کردند.
چهل روز از عروج ملکوتی شهدای منا می‌گذرد و همچنان  جهان شاهد سکوتی است که رسانه‌های غربی و وابسته در برابر خبر کشته شدن بیش از هفت هزار مسلمان و زائر بیت‌الله‌الحرام در پیش گرفتند.
فاجعه به قدری عمیق است و زخم‌هایی را بر دل و جان مسلمانان ایجاد کرده که هیچ مرهمی نمی‌تواند  دل داغدیدگان را آرام کند.
زنان گریه‌کنان ساعتها و روزها در صحرای منا دنبال اثری از همسر مفقود خود می‌گشتند، دیدن حوله‌های خونین، کارتها و وسايل زائران در گوشه و کنار خیابانها جگرها را می‌سوزاند و بسیاری از مادران و همسران دیدن این صحنه‌ها را به مصیبت عظمای صحنه کربلا و داغی که بر دل خانم حضرت زینب، قهرمان کربلا مانده بود، تشبیه می‌کردند و با نام بزرگ بانوی کربلا، غم خود را تسلی می‌دادند. سیاه و سفید، عرب و عجم، ترک و فارس اما همه مسلمان بودند و زائر خانه خدا که الان با بی‌تدبیری دولت آل‌سعود، عزیز یا عزیزان خود را از دست داده‌اند و اما یک سوال اساسی باقی است که خواسته خانواده‌های شهدای منا از مجامع بین‌المللی و حقوقی و مسئولان داخلی چیست؟
شهید حرم‌ امن‌الهی قربانعلی سالاری
مرحوم حاج‌قربانعلی سالاری متولد 1329/2/1 در سن 65 سالگی در حادثه منا، به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
آقای سالاری در روز عید قربان به دنیا آمد و در روز عید قربان هم به دیدار معبودش شتافت و این دیدار از قبل به او الهام شده بود چرا که شب قبل از رفتن به مشعر و منا به همسرش می‌گوید: «اگر فردا در منا برای من اتفاقی افتاد مرا در سرزمین وحی و در همان جا دفن کنید و مراقب بچه‌ها و نوه‌ها بخصوص نازنین‌زهرای من باشید.»
به منظور شنیدن بیشتر مطالبات خانواده این شهید از مجامع بین‌المللی و دولتمردان جمهوری اسلامی گفت‌وگویی را با علی‌اکبر سالاری فرزند این شهید که استاد دانشگاه و مشاور حقوقی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مازندران است انجام دادیم.
در ابتدا از او می‌خواهم زندگی نامه ای از پدر شهیدش برایمان بگوید. بغضش را فرو می‌خورد و می‌گوید: پدرم بازنشسته نیروی هوایی و تکنسین موتور جت بود. فردی متعهد، مومن، مذهبی و انقلابی بود. در سال 57 مستقیما با حضرت امام‌خمینی در فعالیتهای انقلابی در ارتباط بود. در حادثه خونین 17 شهریور، توسط نیروهای اسرائيلی در میدان شهدا، سرنیزه به شکم ایشان اصابت کرد و در حالی که من 4-3 سال بیشتر نداشتم پدرم با شکم شکافته و خونین شده وارد خانه شد که این صحنه هیچ‌گاه از ذهنم پاک نمی‌شود.
همچنین در سالهای دفاع مقدس در عملیات شلمچه حضور داشت که در آن عملیات هم از ناحیه پا دچار مجروحیت شده بود. در هر شرایطی دست از اعتقادات عمیق انقلابی و اسلامی‌اش برنمی‌داشت.
وی در ادامه با اشاره به اینکه شهید سالاری 11 سال منتظر چنین سفر معنوی بودند می‌گوید: قبل از سفر به پدرم گفتم الان چون‌عربستان  نسبت به ایران موضع گرفته بهتر است این سفر را لغو کنید که پدرم در جوابم گفت: پسرجان مگر می‌شود حج واجب نرفت حج مثل نماز و روزه واجب است. آیا مگر می‌شود نماز نخواند؟!
سکوت مدعیان دروغین حقوق‌بشر
از فرزند شهید سالاری می‌پرسم در شرایطی که شاهد سکوت مجامع بین‌المللی و حقوقی در برابر فاجعه منا هستیم و بی‌تدبیری دولت عربستان برکسی پوشیده نیست،خواسته شما از مجامع بین‌المللی چیست؟ این مشاور حقوقی و فرزند مرحوم در پاسخم می‌گوید: پس از این حادثه شکایتی علیه دولت عربستان بر اساس کنوانسیون بین‌المللی تنظیم کردم.
طبق کنوانسیون بین‌المللی عهدنامه مودت بین‌ دولت ایران و عربستان در سال 1308 تنظیم شده بود.
در این عهدنامه کشور میزبان مسئولیت حفظ جان کلیه زائران را برعهده دارد و طبق این عهدنامه در این حادثه عربستان کوتاهی کرده است.
از سوی دیگر دولت عربستان به لحاظ تکنولوژی خیلی پیشرفته است. همچنین در مهار کردن گرما هم هیچ مشکلی نداشته است و از فن‌های بسیار قوی استفاده می‌‌کند و توسط سیستم آبرسانی، باران مصنوعی درست می‌کند در هر 100 متر یک آبسردکن و آب آشامیدنی وجود دارد. ولی در روز حادثه طبق گفته‌ها و دیده‌های شاهدان عینی از جمله مادر بنده که در این سفر با پدرم بودند و بحمدالله حال ایشان خوب است  شب قبل تمامی سیستم‌های خنک‌کننده فعال بود ولی صبح قطع شده بود.
به او می‌گویم این شکایت الان تا کجا پیش رفته است؟ سالاری در تکمیل صحبتهایش و در پاسخ به گزارشگر کیهان می‌گوید« دولت میزبان (عربستان) نسبت به شهروندان و بیگانگان ساکن آن کشور مسئولیت دارد. حتی از دیدگاه حقوق بشری و حق حیات هم که در حوزه میثاق مدنی و سیاسی آمده و هم در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و هم در قوانین عرفی حقوق بین‌الملل، میزبان در قبال هر حادثه‌ای مسئول است و باید پاسخگو باشد.
از طرفی هم حکومت آل‌سعود وقتی ویزا صادر می‌کند به نوعی تعهد قراردادی برایش ایجاد می‌شود که دولت عربستان باید از باب مسئولیت مدنی هم نسبت به جبران خسارت اقدامات لازم را به عمل آورد.»
انتقال شهدا با کامیون!!
انتقال شهدای منا با کامیون آن هم در هوای بسیار گرم فاجعه‌ مصیبت‌بار دیگری است که نشان از بی‌کفایتی دولت عربستان در قبال انتقال جنازه‌های زائران دارد.
سالاری در این مورد هم معترض است و شکایتی در این خصوص  تنظیم کرده است. وی در توضیح این مطلب می‌گوید: جنازه‌ها با کامیون منتقل شده بود، حال آنکه طبق ماده2 اعلامیه حقوق‌بشر اسلامی مصوب 1990 میلادی مبنی بر اینکه حرمت جنازه انسان باید حفظ شود و بی‌احترامی به آن جایز نیست و حمایت از جنازه‌ها بر عهده دولت میزبان است ولی  دولت آل جهود عربستان این تعهد را هم نقض کرد.
در واقع فاجعه منا از دو منظر حقوق بین‌الملل و حقوق بشر بین‌المللی قابل بررسی است و عربستان در هر دو حوزه تعهدات خود را نقض کرده است.
نقض دوم در ماده 7 میثاق بین‌الملل حقوق مدنی و سیاسی  مصوبه 1966 میلادی است که کسی نباید در معرض شکنجه یا آزار و اذیت قرار گیرد.
در این ماده حق بر حیات و دسترسی به مراقبت‌های پزشکی و آب آشامیدنی و حفظ حرمت و حیثیت انسانی است که باز هم نقض شد و این مسئله برمی‌گردد به زمانی که حجاج روی زمین افتاده بودند و امدادرسانی به آنها نمی شد. به  او می‌گویم آیا با شاهد عینی در این مورد صحبت کردید؟ می‌گوید: «به طور غیرمستقیم بله. وقتی آقای ولی‌زاده مسئول دفتر خدمات هواپیمایی در نور به منزل ما آمد. این طور به نقل از یکی از همراهان زائران تعریف کرد که یکی از زائران که اهل بندر ترکمن می‌باشد به روی زمین افتاده بود و مأموران آل سعود به آنها نگاه می‌کردند و کمک نمی‌کردند. چون از نظر ظاهری شباهتی به افغان‌ها داشتند، سرباز سعودی را صدا می‌زند و می‌گوید: انا افغانی- لا ایرانی و پلیس عربستان توقف کرد و پرسید انت افغانی؟ و ما با زمان عربی دست و پا شکسته گفتیم: نعم انا افغانی و سپس او را با احترام بیرون آوردند!
این یک دلیل مستند است بر اینکه با زائران ایرانی در نهایت بی‌احترامی و بداخلاقی رفتار می‌کردند و صددرصد زائران ما را مورد اذیت و آزار قرار دادند.»
در ادامه از او می‌پرسم خواسته شما در شرایط فعلی از دولت و وزارت امور خارجه چیست؟  فرزند این شهید فاجعه منا می‌گوید: خواسته ما تشکیل کمیته حقیقت‌یاب و بررسی ابعاد حادثه است و تعهداتی که طبق عهدنامه مودت نسبت به حفظ جان زائران است باید از طریق مجامع بین‌المللی بویژه دیوان بین‌المللی دادگستری پیگیری شود.
خیمه‌های ایرانیان در شرایط بسیار نامطلوب
از آن جایی که حاجیه خانم فریده محمدی همسر مرحوم حاج قربانعلی سالاری هم در سفر حج حضور داشتند علی‌رغم آنکه روحیه خیلی خوبی نداشت و از یادآوری این حادثه دلخراش همچنان رنج می‌برد اما گفت‌وگوی کوتاهی را با او داشتیم. وی در مورد حادثه منا و حوادث قبل و بعد آن می‌گوید: «در شب حادثه ما خانم‌ها با ماشین به مشعر رفتیم و آقایان پیاده آمدند و سعودی‌ها خیلی با ما بد رفتاری می‌کردند. بدترین خیمه‌ها را به ایرانی‌ها داده بودند از بوی فاضلاب حالمان به شدت بد می شد. آب، برق و کولر نداشتیم. بعد از گذشتن چند ساعت برق ضعیفی به چادرهای ما دادند. یک موکت کهنه را به عنوان زیرانداز به ما داده بودند روی سنگ و شن نمی‌توانستیم بخوابیم.»
از او می‌خواهم در مورد روز حادثه برایمان بگوید، حاجیه خانم محمدی چنین می‌گوید: «ما ساعت 4 صبح پس از رمی جمره عقبه به طرف چادرها رفتیم. به گمان اینکه همسرم برای انجام مراسم به جمرات رفته کمی استراحت کردم، ساعت 8/5 صبح افراد گریان و نالان به سمت خیمه‌ها می‌آمدند . نمی‌دانستم چه بر سر زائران ما آمده فقط می‌دیدم همه گریه می‌کنند. من هم شیون کردم، اما بلافاصله به خودم آمدم نایب گرفتم اعمال  را انجام دادم در قربانگاه قربانی انجام شد و کارت حاجی‌شدن همسرم را گرفتم و همچنان منتظرش ماندم و در نهایت پس از سه روز خبر شهادت همسرم را به من دادند.
درس مبارزه با استکبار
روزهایی بود که پای منبر پدر می‌نشست و درس مبارزه با طاغوت و استکبار می‌گرفت. حال که پدر شهید خانه خدا شده، رسالت اوست که بر آنچه از پدر آموخته شهادت دهد و ادامه دهنده راه وی باشد.
محمدجواد اخوان پسر حجت‌الاسلام محمدصادق اخوان ضمن اینکه شیوه کوتاه آمدن در برابر استکبار را به شدت نفی می‌کند و در گفت‌وگو با گالیا توانگر، گزارشگر روزنامه کیهان از سکوت مدعیان حقوق بشر در مقابل شهادت هفت هزار نفر از حجاج بی‌گناه اعلام انزجار نموده و امیدوار است در آینده با منتشر شدن اسناد بیشتر از چگونگی شکل‌گیری این فاجعه چهره خبیث و وابسته آل سعود بیش از پیش برای جهانیان مشخص گردد.
وی از این فرزند شهید می‌پرسد زمانی که خبر شهادت پدر را به شما دادند چه حسی داشتید و چگونه صبر پیشه کردید؟ می‌گوید: «شرایطی که ما با آن مواجه بودیم خاص بود. این خبر را تدریجی دریافت کردیم. یک هفته نام ایشان در بین مفقودان جا داشت. ما امیدوار بودیم که هنوز ایشان در بین مجروحان باشند. البته همین گذشت زمان لطف الهی نسبت به بازماندگان بود و ما در این فاصله، اندک اندک برای پذیرش حقیقت آماده شدیم. ایشان در سنین میانسالی قرار داشتند و تاکنون به دلیل مسئولیتی که داشتند- روحانی کاروان- بارها به سفر حج مشرف شده بودند. ما به هیچ وجه خیال نمی‌کردیم که این چنین شود. من تنها پسر ایشان هستم و رابطه حسی عمیقی با پدرم داشتم. حادثه آن‌قدر سریع رخ داد که قابل باور نبود. اما همان‌طور که عرض کردم در فرصت بین خبر مفقود شدن ایشان تا گرفتن خبر شهادتشان ما از نظر روحی آماده شدیم. برای ما پذیرش سخت بود، اما مطمئنا ایشان شایسته مقام شهادت در حرم الهی بودند و این مقام مبارکشان باشد.»
در ادامه از آقای اخوان سؤال می‌شود نسبت به رفتار حکومت آل سعود در برابر فاجعه‌ای که رخ داده چه نظری دارید؟ به‌ويژه آنکه حتی حاضر به یک عذرخواهی ساده هم نشدند پاسخ را این طور می‌دهد:«رفتار آل سعود برخاسته از نهاد خبیث این حکومت وابسته به ظلم و استکبار است. این حکومت نشأت گرفته از استکبار و در واقع جا پای سلطه‌گران در منطقه است. جنگ‌های نیابتی- به نیابت آمریکا و اسرائیل - که در منطقه توسط این حکومت به راه می‌افتد به خوبی نشان می‌دهد که دلارهای نفتی آل سعود چطور حامی استکبار و سلطه‌گرانند.»
نقش مجامع بین‌المللی در فاجعه منا
سکوتی که رسانه‌های غربی و وابسته در برابر خبر کشته ‌شدن دست‌کم هفت هزار مسلمان و زائر بیت‌الله ‌الحرام در پیش گرفتند، روشن کننده چه حقایقی بود؟ فرزند شهید اخوان پاسخ  پرسش گزارشگر کیهان را این طور می‌دهد: «با این تفاصیل و روشن بودن چهره واقعی آل سعود، ما از حکومت سعودی توقع عذرخواهی و اظهار پشیمانی نداشتیم، ولی این فاجعه روی دیگر سکه را نیز به جهانیان نشان داد. در واقع سکوت در برابر چنین جنایتی بار دیگر به رسوایی مدعیان دروغین حقوق بشر انجامید. در برخی نقاط جهان همین مدعیان برای حمایت از حقوق حیوانات کمپین‌های گسترده‌ای برپا کرده یا در برابر خبر قصاص مفسدین- که حکم خداست- دائما در برابر جمهوری اسلامی موضع‌گیری دارند، اما چطور است که در برابر هفت‌هزار کشته حریم امن الهی- که حرمتش شکسته شد و امن بودنش نفی گردید- سکوت محض پیشه می‌کنند؟ ابعاد این سکوت به حدی گسترده بود که حتی کشورهای غربی که برای پاسپورت و اتباع خود ارزش زیادی قائلند، در برابر کشته‌های مسلمان تبعه خود در این فاجعه سکوت پیشه کردند تا حکومت آل سعود- که از ایادی مطلق استکبار به شمار می‌آید- زیر سؤال برده نشود. در بین کشته شدگان این فاجعه 120 نفر مسلمان انگلیسی تبار بودند که دولت انگلستان هیچ‌گونه پیگیری برای حق و حقوق ایشان نشان نداد و به آنها طوری نگریست که گویی شهروند درجه دو جامعه آنها بوده‌اند. این در حالی است که آمریکا در رأس حکومت‌های سلطه‌گر غربی برای پیگیری حقوق یک جاسوس آمریکایی که ایرانی بوده و توسط جمهوری اسلامی دستگیر شده، خود را به هر دری می‌زند.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش به حقایق دیگری که در دل این فاجعه پیش روی جهانیان روشن شده اشاره کرده و می‌گوید: «آل سعود متعهد بود به این که حرم امن الهی را  امن نگه دارد، اما، نه تنها حرمت حجاج بیت‌الله الحرام حفظ نشد، بلکه امن بودن حرم الهی را نیز خدشه‌دار کردند. البته درباره حقیقت چرایی و چگونگی شکل‌گیری این فاجعه هنوز اطلاعات چندانی در دست نیست و آل سعود سعی داشته کل فاجعه را اتفاقی جلوه دهد. باید منتظر گذشت زمان و به دست آمدن اسناد بیشتر و انتشار آنها برای آیندگان بود تا خود به قضاوت بنشینند. اما حقیقت روشن دیگر برملا شدن عمق خباثت آل سعود بود. حتی اگر بنا به اظهار دروغین خودشان در شکل‌گیری این حادثه اتفاقی هیچ نقشی نداشته‌اند، مطمئنا در عدم امدادرسانی به مجروحان و رها کردن مجروحان به حال خود مقصر بوده و بزرگ‌ترین جنایت را رقم زده‌اند. در این واقعه بالطبع باید تعداد مجروحان چندین برابر قربانیان می‌بود، اما آمار عکس این را نشان می‌دهد. این حقیقت تلخ نشان‌دهنده عدم امداد‌رسانی به زنده‌هاست، به گونه‌ای که شاهدین عینی می‌گویند زنده‌ها را در داخل کانتینرها کنار مرده‌ها گذاشته و هیچ‌گونه رحم و احساس مسئولیتی نداشته‌اند.»
انتظار شما از مجامع حقوقی و بین‌المللی در قبال این فاجعه چیست؟ اخوان در تکمیل سخنانش در پاسخ این سؤال هم می‌گوید: «اول اینکه در سطح بین‌المللی اقدامات حقوقی باید اتفاق بیفتد. باید روشن شود در پشت صحنه چه بوده؟ حقوق مادی و معنوی جان‌باختگان باید روشن شود.
دوم تکلیف مدیریت حج در آینده باید توسط کشورهای اسلامی مشخص شود. اگر این روند ادامه پیدا کند حرمت حجاج و خانه خدا نقض شده و حرمت حرم امن الهی از بین خواهد رفت.
سوم در حادثه منا و اتفاقات بعد از آن حکومت سعودی سعی داشت خود را مبرا از هر گونه اشتباه و نقشه‌ای جلوه دهد، که البته با سخنان محکم‌ رهبری و صلابت حیدری ایشان همه‌چیز به خوبی روشن شد. بنابراین اگر بخواهیم خون این شهدا روی زمین نماند و ادامه دهنده راه ایشان باشیم باید آن راهی را در پیش بگیریم که عزت و استقلالمان در برابر استکبار و ایادیش حفظ شود. تعامل، التماس کردن و کوتاه آمدن از ارزش‌ها راه اقتدار نیست. ما باید با دشمنان از موضع اقتدار سخن بگوییم و رفتار کنیم. تداوم راه بی‌گناهانی که خونشان ریخته شده تنها در مسیر استکبارستیزی محقق خواهد شد.  ضمن اینکه باید با تمام توان در نشان دادن چهره واقعی تکفیری‌ها که امتداد وهابیت هستند، گام برداریم. امیدواریم به فضل الهی انتقام خون این شهدا را خداوند متعال از آل سعود بگیرد. وظیفه ما و سهم ما در ادامه راه این شهدا به خوبی مشخص بوده و باید به سخنان رهبری تاسی داشته باشیم.»
چند دهه حوادث مرگبار حج
نگاهی گذرا به آمار کشته‌شدگان در وقایع تلخ زیارت بیت‌الله الحرام داریم که حاکی از بی‌کفایتی آل سعود است.
در سال 1366 در مراسم برائت از مشرکین 402 حاجی از جمله 275 ایرانی کشته و 649 نفر از جمله 303 ایرانی زخمی شدند.در سال 1369 دست کم 1426 حاجی در پی ازدحام در تونل منتهی به جمرات کشته شدند.درسال 1373 در پی ازدحام دراطراف جمرات 270 نفر کشته شدند.در سال 1374 در پی آتش‌سوزی در خیمه‌های حجاج در سرزمین منا 343 حاجی کشته و 1500 نفر مجروح شدند.در سال 1375، 118 نفر بر اثر ازدحام جمعیت کشته شدند.درسال 1378 باز هم به علت ازدحام جمعیت عربستان مرگ 35 نفر را تایید کرده بود.در سال 1381، 251 نفر به علت ازدحام جمعیت کشته شدند.در سال 1383 هم 345 نفر در مراسم رمی جمرات جان باختند.