حواشي و مشكلات انتخاب مهدكودك در كلان شهرها - بخش نخست
یادگیری زبانهای خارجی مهمتر از تربيت صحيح! (گزارش روز)
گروه گزارش
مهدكودكها و حواشي و مشكلات يا شايد بهتر باشد بگوييم ابهاماتي كه درباره آنها وجود دارد، از آن سوژههايي است كه در اين سالها بارها و بارها به آن پرداخته شده است.
دليلش هم بسيار واضح است،تغيير ساختار زندگي خانوادهها و شاغل شدن همزمان پدر و مادر، چاره اي به جز پناه آوردن به مهدهاي كودك و سپردن فرزندان در ساعات كاري به آنها باقي نگذاشته است.اگر تا پيش از اين مهدكودك صرفا محلي براي توجه بيشتر به رشد اجتماعي كودك و شكوفايي استعدادهای نهفته او بود،اين روزها به انتخابي اجباري براي بسياري از والدين تبديل شده است.
اما به اين موضوع كه يك مهد كودك خوب بايد چه ويژگي هايي داشته باشد و اينكه چگونه برخي از اين مهدها با انجام تخلفات مختلف، فرياد اعتراض خانوادههای زيادي را بلند میكنند، در گزارشهای رسانههای مختلف بارها اشاره شده است.اما يكي از اين موضوعات هميشگي يا بهتر است بگوييم يكي از مشكلات هميشگي مهدهاي كودك بحث شهريه اين مهدها بوده است. شهريهاي كه نه تنها در حالت عادي هم بسيار بالا است،بلكه هر روز با بهانههای جديدتر مثل انواع و اقسام كلاسهای آموزشي و ورزشي و خلاقيت و ... اين شهريهها را چندبرابر میكنند.اما با اين وجود سالهاست كه بار ديگر يك موج چشم و همچشمي و جا نماندن از قافله مد بار ديگر فراگير شده است.
مهدکودکهای پایین شهر و بالا شهر
مدتهاست كه همين مهد كودكها دو قطب جديد را در شهرهاي بزرگ ايجاد كردهاند. قطب اول مهدهاي مناطق مركزي و پایین شهر و قطب دوم مهدهاي بالاي شهر است.خب تكليف دسته اول كه هميشه مشخص بوده. مهدكودك هايي با شهريه مصوب كه با وجود تصويب قطعي شهريه توسط بهزيستي باز هم به بهانههای مختلف در طول سال افزايش میيابد و همیشه والدين در حال اعتراض نسبت به اين افزايش شهريهها هستند.
اما دسته دوم مهدهاي شيك و مدرن و به قول خودشان چند زبانه بالاي شهر است.مهدهايي كه گاهي حتي شهريه ماهانه آنها به بيش از ماهي يك ميليون تومان هم میرسد!
اما در كمال ناباوري نه اعتراضي در كار است و نه گلايه اي نسبت به اين شهريههای نجومي و بيشتر خانواده هايي كه متقاضي اين مهدها هستند بدون اينكه خم به ابرو بياورند در اين مهدكودكها، فرزندانشان را ثبت نام میكنند و اتفاقا اصرار زيادي هم دارند كه حتما پكيج ثبتنام فرزندانشان شامل همه كلاسهای فوقبرنامه باشد.
بنابراين موضوع مهدكودكها و هزينههای زيادي كه به دنبال دارد پيچيدهتر از اين حرفها به نظر میآيد. در واقع از يك سو بحث انتقاد نسبت به اين هزينه و خدماتي كه در مهدهاي كودك ارائه میشود وجود دارد و از سوي دیگر حجم بالاي تقاضا براي ثبت نام در مهدهاي كودك ميليوني آن هم در شرايطي كه بعضي از اين مهدكودكها حتي ظرفيت خالي براي ثبتنام هم ندارند.
در اين گزارش به سراغ مهدهاي كودكي رفتهايم كه چند سالي است به ازاي ارائه خدمات متنوع و دريافت هزينههای نجومي حواشي زيادي را ايجاد كردهاند.
از سوي ديگر نظر والديني كه متقاضي اين مهدكودكها هستند و همچنين كارشناسان و روانشناسان حوزه تربيتي كودك را هم در اين گزارشها جويا شده ايم.
تبلیغات رنگارنگ و فریبنده
برخلاف ساير موسسات يا شركتهای مختلف كه مثلا به ارائه خدمات مسافرتي يا كترينگ مجالس يا مزون يا سالنهای زيبايي و ... اختصاص دارند و اكثرا بدون تابلو و مجوزهای لازم به صورت زيرزميني فعاليت میكنند،پيدا كردن مهدكودكهای گران كه به قول خودشان مبتكر در روشهای نوين آموزشي هستند، چندان هم كار سختي نیست. فقط كافي است سري بزنيد به مجلات تبليغي كه هر ماه به در منزل میآيد، يا بنرها و تراكتهای تبليغي كه در بعضي از خيابانهای رو به بالاي شهر به وفور بر در و ديوار ديده میشود. هنگام ورق زدن يكي از همين مجلهها بودم كه چشمم به تبليغ عجيب يكي از مهدهاي كودك حوالي خيابان فرشته تهران افتاد. مهد كودكي دو زبانه كه در تبليغات آن نوشته شده بود كه مكالمه انگليسي از لحظه ورود به مهدكودك تا جشن فارغ التحصيلي ! تسلط به دو زبان زنده دنيا، تمام كلاسهاي ورزشي مثل ژيمناستيك، تكواندو، اسكيت، شنا، واترپولو، شطرنج، كاراته و انواع كلاسهای خلاقانه مثل آموزش انواع موسيقي، مجسمهسازي و نقاشي و داستاننويسي و شعرخواني و حتي كلاسهای درسي مثل بازي و رياضي و كلاسهای تقويت هوش و حافظه و حل معما و استعداد يابي و ....
اين تبليغ به قدري عجيب بود كه به راستي هر بينندهاي را ترغيب میكرد. حالا چه اين بيننده فرزندي با سن رفتن به مهدكودك داشته باشد و چه نداشته باشد! بعد از تماس با شماره اي كه روي تراكت تبليغي آمده بود، به هزار زحمت بالاخره موفق شديم با مدير اين مهد كودك صحبت كنيم. ما كه مثلا قرار بوده فرزند 4 سالهمان را در اين مهد كودك ثبت نام كنيم، براي پيدا كردن اطلاعات بيشتر با اين مهدكودك تماس گرفته بوديم.
خانم مدير كه به نظر میرسيد چندان هم سن و سال زيادي ندارند در پاسخ به سؤالات و كنجكاويهای گزارشگر كيهان در خصوص ويژگيهای اين مهد كودك البته با لحن مشتري پسندانه اي میگويد: «مهد كودك ما يكي از معدود مهدهاي سه ستاره اين منطقه است كه گاهي حتي پدر و مادرها با ديدن امكانات ما باور نميكنند چنين مهدهايي در كشور وجود دارد.تمام كلاسها هوشمند و مجهز به سيستمهای نوين آموزشي است. از بدو ورود يك دوره تست و استعداديابي براي همه بچهها برگزار میشود و هر كودكي با توجه به ويژگيهای هوشي، جسمي و علايقي كه دارد يك پكيج تركيبي دريافت میكند و تا پايان سال با همان پكيج به صورت اختصاصي روي كودك كار میشود. ضمن اينكه تمام بچهها از بدو ورود فقط بايد به زبان انگليسي صحبت كنند و متد پيشرفته معلمان زبان ما در همين امر باعث شده كه تمام بچهها در زمان فارغ التحصيلي به مكالمه انگليسي تسلط داشته باشند. ضمن اينكه زبان دومي هم براي كودكان در نظر گرفته ايم .ما زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم به بچهها آموزش میدهيم.البته مواردي هم داشتيم كه مثلا والدين به دلايل مختلف مثل تصميم مهاجرت به مقصد خاصي،تمايل داشتند زبان دومي كه اينجا به فرزندشان آموزش میدهيم آلماني يا اسپانيايي يا حتي چيني باشد، كه ما هم به دليل همكاري با معلمان برجسته زبان اين امكان را به صورت اختصاصي براي اين بچهها فراهم میكنيم.»
اين خانم مدير در ادامه به توضيح بيشتر درباره امكانات اين مهد كودك عجيب و غريب میپردازد و تاكيد میكند كه: «فضاي محيطي مهد ما به گونهای است كه به يك عمارت محصور در يك باغ بزرگ شباهت دارد. به همين دليل فضاهايي مثل پارك اختصاصي با تمام وسيلههای بازي و ورزشي استاندارد، استخر سرپوشيده و سر باز و سالنهای تمرين نمايش ،ورزش و بازيهای گروهي در اينجا بر خلاف بسياري از مهدهای كوچك موجود است.همين طور كلاسهای درسي و آموزش مفاهيم كه مناسب سازي و هوشمند شده است از كلاسهای اصلي و محل استراحت بچهها كاملا تفكيك شده است.يعني اين طور نيست كه بعد از هر كلاس چند ميز و صندلي را جابه جا كنيم و بعد بگوييم كه مثلا اين كلاس الان كلاس آموزش است و يك ساعت بعد تبديل شود به كلاس بازي.»
تلاشهاي گزارشگر کیهان براي فهميدن يك رقم مشخص به عنوان شهريه اين مهد كودك بالاشهری و بسیاری از مهدهای مشابه بي فايده بود چرا كه مديريت محترم تاكيد داشتند كه با انتخاب هر كدام از كلاسهای دل بخواهي و غير اجباري، شهريه تغيير میكند. اما با يك حساب كتاب سرانگشتي براي هر كدام از اين كلاسها به خوبي میشود فهميد كه اگر قرار باشد يك كودك طفل معصوم 4 ساله مشتري تمام اين كلاسها باشد، دست كم بايد چيزي حدود ماهانه 2 ميليون تومان شهريه پرداخت کند!البته تاكيد جدي خانم مدير روي اين موضوع كه تقريبا ظرفيت، 4 ساله تكميل است و اگر تصميمتان را گرفتهايد بايد تا آخر هفته ثبت نام كنيد و در غير اين صورت هيچ قولي براي پذيرش نمي دهم و... هم خالي از لطف نبود.
سرمايهگذاري روي كودك
اين موضوع جديدي نيست.اينكه برای نوآوري و جذب مشتري بيشتر بايد هر كاري كرد .حالا دادن خدمات عجيب و غريب آن هم براي بچههای سه يا چهار ساله و امکانات رفاهی بیشتر،مدتهاست که به حربه مسئولان بعضي از اين مهدهای کودک تبدیل شده است. هرکه تبلیغات بهتری داشته باشد، مشتریهای بیشتری هم خواهد داشت؛ بهانهای که باعث میشود شهریه بعضی مهدها با شهریه مراکز آموزش عالی، همتراز و حتی در برخی موارد بیشتر شود!
عجيبتر اینجاست که ظرفیت این مهدهای کودک هم همیشه پر است و این یعنی خانوادههای زیادی هستند که حاضرند حتی با پرداخت شهریههای سنگین، فرزندانشان را برای نگهداری به این مراکز بسپارند. پس چندان عجیب نیست که حضور پررنگتری نسبت به مهدهای معمولی در دنیای آگهیهای تبلیغاتی داشته باشند. به گفته مادر جواني كه ظاهرا يكي از همين مهدكودكهای فوق مدرن حوالي خيابان پاسداران تهران را براي نگهداري دو پسر دوقلوي 5 ساله خود انتخاب كرده است : «وقتي پاي بچه در ميان باشد ديگر جايي براي حساب و كتاب باقي نميماند.»
وی به گزارشگر كيهان میگويد: «به نظر من و با توجه به شناختي كه تا به امروز نسبت به بعضي از والديني كه فرزندانشان را به همين مهد كودك میآورند،كسب كرده ام، انتخاب مهد كودك يا از سر ناچاري است به دليل شاغل بودن پدر و مادر و اينكه كسي براي نگهداري از فرزندان در خانه نيست و يا به دليل شكوفايي استعدادها و مهارتهای كودك. تكليف آن عدهاي كه از سر ناچاري يك مهد كودك را انتخاب میكنند كه كاملا روشن است. يعني بايد جايي باشد كه نزديك به محل كار يا خانه باشد و ساعات نگهداري از بچهها هم مناسب با ساعات كاري پدر و مادر باشد و شهريه مناسبي هم داشته باشد كه يك زوج مثلا كارمند از پس پرداخت هزينه هر روزه آن بر بيايند.اما آنهايي كه براي رشد اجتماعي وآموزشي فرزندانشان آنها را به مهد كودك میآورند،انگار خيلي بيشتر از ساير والدين نگران دغدغههای آموزشي اين بچهها هستند.چون حاضرند فقط براي آنكه مثلا يكي از اقوام يا آشنايان فلان مهد كودك را معرفي كرده است، فرزندشان را آنجا ثبت نام كنند.»
او در ادامه میافزايد: «خود من به دليل شاغل بودن مجبور بودم اين مهد كودك را به دليل نزديكي به محل كارم انتخاب كنم، اما زياد میبينم كساني كه براي ثبت نام در اين مهد مردد هستند و مدام سؤالات عجيب و غريب ميپرسند. مثلا اينكه سانس شنا چند روز در هفته است، يا مثلا اين مهد چند زبانه است؟ يا فلان ورزش حتما آموزش داده میشود يا نه؟ وقتي هم كه دليلشان را میپرسيم میگويند به هر حال میخواهيم روي فرزندانمان سرمايهگذاري كنيم! در حالي كه مثلا براي خود من بهداشت محيط و نوع غذاهاي سالم كه در نهايت به سلامت بچهها منتهي میشود خيلي مهمتر از سانسهای شنا يا... است.»
عقب نماندن از دنياي مدرن
با كمي انتظار مقابل يكي از اين مهد كودكهای حوالي ميرداماد كه در فضاي مجازي سر و صداي زيادي به پا كرده است و موج تبليغات گستردهاي درباره آن به راه افتاده است، موفق شدهايم با پدر يكي از كودكان ثبتنامي اين مهد گفت و گوي كوتاهي كنيم.
دكتر اميررضا ساريخاني كه پدر يك دختر بچه 4 ساله عضو اين مهد كودك است در گفتوگو با گزارشگر كيهان درباره دلايلش براي انتخاب اين مهد كودك و پرداخت هزينه ميليوني شهريه آن میگويد: «واقعيت اين است كه در عصر تكنولوژي و غلبه فضاي مجازي بر واقعيتهای موجود، نمي شود نياز به مهد كودكهايي كه گام به گام با تكنولوژي همراه هستند و كودك را براساس همين تكنولوژي آموزش میدهند را ناديده گرفت. يعني بگوييم اين مهد كودك چون خدمات متنوعي ارائه میدهد و شهريه بالايي هم میگيرد پس صد درصد يك حربه دارد براي كلاهبرداري. اما خب اينكه لزوما در اين مهدها به يك كودك 4 يا 5 يا حتي 6 ساله تسلط كامل به دو زبان زنده دنيا آموزش داده میشود هم چندان پذيرفتني نيست هر چند كه مديران و مالكان اين مهدكودكها مدام بر آن پا فشاري میكنند. اما طبيعي است كه والدين بدشان نميآيد اگر قرار به انتخاب مهد مناسب باشد، جايي را انتخاب كنند كه امتحانشان را پس دادهاند و اتفاقا ظرفيت شان در بيشتر ايام سال پر است ولو به اين قيمت كه شهريهاي به قول شما نجومي داشته باشند.»
مهدكودكها و حواشي و مشكلات يا شايد بهتر باشد بگوييم ابهاماتي كه درباره آنها وجود دارد، از آن سوژههايي است كه در اين سالها بارها و بارها به آن پرداخته شده است.
دليلش هم بسيار واضح است،تغيير ساختار زندگي خانوادهها و شاغل شدن همزمان پدر و مادر، چاره اي به جز پناه آوردن به مهدهاي كودك و سپردن فرزندان در ساعات كاري به آنها باقي نگذاشته است.اگر تا پيش از اين مهدكودك صرفا محلي براي توجه بيشتر به رشد اجتماعي كودك و شكوفايي استعدادهای نهفته او بود،اين روزها به انتخابي اجباري براي بسياري از والدين تبديل شده است.
اما به اين موضوع كه يك مهد كودك خوب بايد چه ويژگي هايي داشته باشد و اينكه چگونه برخي از اين مهدها با انجام تخلفات مختلف، فرياد اعتراض خانوادههای زيادي را بلند میكنند، در گزارشهای رسانههای مختلف بارها اشاره شده است.اما يكي از اين موضوعات هميشگي يا بهتر است بگوييم يكي از مشكلات هميشگي مهدهاي كودك بحث شهريه اين مهدها بوده است. شهريهاي كه نه تنها در حالت عادي هم بسيار بالا است،بلكه هر روز با بهانههای جديدتر مثل انواع و اقسام كلاسهای آموزشي و ورزشي و خلاقيت و ... اين شهريهها را چندبرابر میكنند.اما با اين وجود سالهاست كه بار ديگر يك موج چشم و همچشمي و جا نماندن از قافله مد بار ديگر فراگير شده است.
مهدکودکهای پایین شهر و بالا شهر
مدتهاست كه همين مهد كودكها دو قطب جديد را در شهرهاي بزرگ ايجاد كردهاند. قطب اول مهدهاي مناطق مركزي و پایین شهر و قطب دوم مهدهاي بالاي شهر است.خب تكليف دسته اول كه هميشه مشخص بوده. مهدكودك هايي با شهريه مصوب كه با وجود تصويب قطعي شهريه توسط بهزيستي باز هم به بهانههای مختلف در طول سال افزايش میيابد و همیشه والدين در حال اعتراض نسبت به اين افزايش شهريهها هستند.
اما دسته دوم مهدهاي شيك و مدرن و به قول خودشان چند زبانه بالاي شهر است.مهدهايي كه گاهي حتي شهريه ماهانه آنها به بيش از ماهي يك ميليون تومان هم میرسد!
اما در كمال ناباوري نه اعتراضي در كار است و نه گلايه اي نسبت به اين شهريههای نجومي و بيشتر خانواده هايي كه متقاضي اين مهدها هستند بدون اينكه خم به ابرو بياورند در اين مهدكودكها، فرزندانشان را ثبت نام میكنند و اتفاقا اصرار زيادي هم دارند كه حتما پكيج ثبتنام فرزندانشان شامل همه كلاسهای فوقبرنامه باشد.
بنابراين موضوع مهدكودكها و هزينههای زيادي كه به دنبال دارد پيچيدهتر از اين حرفها به نظر میآيد. در واقع از يك سو بحث انتقاد نسبت به اين هزينه و خدماتي كه در مهدهاي كودك ارائه میشود وجود دارد و از سوي دیگر حجم بالاي تقاضا براي ثبت نام در مهدهاي كودك ميليوني آن هم در شرايطي كه بعضي از اين مهدكودكها حتي ظرفيت خالي براي ثبتنام هم ندارند.
در اين گزارش به سراغ مهدهاي كودكي رفتهايم كه چند سالي است به ازاي ارائه خدمات متنوع و دريافت هزينههای نجومي حواشي زيادي را ايجاد كردهاند.
از سوي ديگر نظر والديني كه متقاضي اين مهدكودكها هستند و همچنين كارشناسان و روانشناسان حوزه تربيتي كودك را هم در اين گزارشها جويا شده ايم.
تبلیغات رنگارنگ و فریبنده
برخلاف ساير موسسات يا شركتهای مختلف كه مثلا به ارائه خدمات مسافرتي يا كترينگ مجالس يا مزون يا سالنهای زيبايي و ... اختصاص دارند و اكثرا بدون تابلو و مجوزهای لازم به صورت زيرزميني فعاليت میكنند،پيدا كردن مهدكودكهای گران كه به قول خودشان مبتكر در روشهای نوين آموزشي هستند، چندان هم كار سختي نیست. فقط كافي است سري بزنيد به مجلات تبليغي كه هر ماه به در منزل میآيد، يا بنرها و تراكتهای تبليغي كه در بعضي از خيابانهای رو به بالاي شهر به وفور بر در و ديوار ديده میشود. هنگام ورق زدن يكي از همين مجلهها بودم كه چشمم به تبليغ عجيب يكي از مهدهاي كودك حوالي خيابان فرشته تهران افتاد. مهد كودكي دو زبانه كه در تبليغات آن نوشته شده بود كه مكالمه انگليسي از لحظه ورود به مهدكودك تا جشن فارغ التحصيلي ! تسلط به دو زبان زنده دنيا، تمام كلاسهاي ورزشي مثل ژيمناستيك، تكواندو، اسكيت، شنا، واترپولو، شطرنج، كاراته و انواع كلاسهای خلاقانه مثل آموزش انواع موسيقي، مجسمهسازي و نقاشي و داستاننويسي و شعرخواني و حتي كلاسهای درسي مثل بازي و رياضي و كلاسهای تقويت هوش و حافظه و حل معما و استعداد يابي و ....
اين تبليغ به قدري عجيب بود كه به راستي هر بينندهاي را ترغيب میكرد. حالا چه اين بيننده فرزندي با سن رفتن به مهدكودك داشته باشد و چه نداشته باشد! بعد از تماس با شماره اي كه روي تراكت تبليغي آمده بود، به هزار زحمت بالاخره موفق شديم با مدير اين مهد كودك صحبت كنيم. ما كه مثلا قرار بوده فرزند 4 سالهمان را در اين مهد كودك ثبت نام كنيم، براي پيدا كردن اطلاعات بيشتر با اين مهدكودك تماس گرفته بوديم.
خانم مدير كه به نظر میرسيد چندان هم سن و سال زيادي ندارند در پاسخ به سؤالات و كنجكاويهای گزارشگر كيهان در خصوص ويژگيهای اين مهد كودك البته با لحن مشتري پسندانه اي میگويد: «مهد كودك ما يكي از معدود مهدهاي سه ستاره اين منطقه است كه گاهي حتي پدر و مادرها با ديدن امكانات ما باور نميكنند چنين مهدهايي در كشور وجود دارد.تمام كلاسها هوشمند و مجهز به سيستمهای نوين آموزشي است. از بدو ورود يك دوره تست و استعداديابي براي همه بچهها برگزار میشود و هر كودكي با توجه به ويژگيهای هوشي، جسمي و علايقي كه دارد يك پكيج تركيبي دريافت میكند و تا پايان سال با همان پكيج به صورت اختصاصي روي كودك كار میشود. ضمن اينكه تمام بچهها از بدو ورود فقط بايد به زبان انگليسي صحبت كنند و متد پيشرفته معلمان زبان ما در همين امر باعث شده كه تمام بچهها در زمان فارغ التحصيلي به مكالمه انگليسي تسلط داشته باشند. ضمن اينكه زبان دومي هم براي كودكان در نظر گرفته ايم .ما زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم به بچهها آموزش میدهيم.البته مواردي هم داشتيم كه مثلا والدين به دلايل مختلف مثل تصميم مهاجرت به مقصد خاصي،تمايل داشتند زبان دومي كه اينجا به فرزندشان آموزش میدهيم آلماني يا اسپانيايي يا حتي چيني باشد، كه ما هم به دليل همكاري با معلمان برجسته زبان اين امكان را به صورت اختصاصي براي اين بچهها فراهم میكنيم.»
اين خانم مدير در ادامه به توضيح بيشتر درباره امكانات اين مهد كودك عجيب و غريب میپردازد و تاكيد میكند كه: «فضاي محيطي مهد ما به گونهای است كه به يك عمارت محصور در يك باغ بزرگ شباهت دارد. به همين دليل فضاهايي مثل پارك اختصاصي با تمام وسيلههای بازي و ورزشي استاندارد، استخر سرپوشيده و سر باز و سالنهای تمرين نمايش ،ورزش و بازيهای گروهي در اينجا بر خلاف بسياري از مهدهای كوچك موجود است.همين طور كلاسهای درسي و آموزش مفاهيم كه مناسب سازي و هوشمند شده است از كلاسهای اصلي و محل استراحت بچهها كاملا تفكيك شده است.يعني اين طور نيست كه بعد از هر كلاس چند ميز و صندلي را جابه جا كنيم و بعد بگوييم كه مثلا اين كلاس الان كلاس آموزش است و يك ساعت بعد تبديل شود به كلاس بازي.»
تلاشهاي گزارشگر کیهان براي فهميدن يك رقم مشخص به عنوان شهريه اين مهد كودك بالاشهری و بسیاری از مهدهای مشابه بي فايده بود چرا كه مديريت محترم تاكيد داشتند كه با انتخاب هر كدام از كلاسهای دل بخواهي و غير اجباري، شهريه تغيير میكند. اما با يك حساب كتاب سرانگشتي براي هر كدام از اين كلاسها به خوبي میشود فهميد كه اگر قرار باشد يك كودك طفل معصوم 4 ساله مشتري تمام اين كلاسها باشد، دست كم بايد چيزي حدود ماهانه 2 ميليون تومان شهريه پرداخت کند!البته تاكيد جدي خانم مدير روي اين موضوع كه تقريبا ظرفيت، 4 ساله تكميل است و اگر تصميمتان را گرفتهايد بايد تا آخر هفته ثبت نام كنيد و در غير اين صورت هيچ قولي براي پذيرش نمي دهم و... هم خالي از لطف نبود.
سرمايهگذاري روي كودك
اين موضوع جديدي نيست.اينكه برای نوآوري و جذب مشتري بيشتر بايد هر كاري كرد .حالا دادن خدمات عجيب و غريب آن هم براي بچههای سه يا چهار ساله و امکانات رفاهی بیشتر،مدتهاست که به حربه مسئولان بعضي از اين مهدهای کودک تبدیل شده است. هرکه تبلیغات بهتری داشته باشد، مشتریهای بیشتری هم خواهد داشت؛ بهانهای که باعث میشود شهریه بعضی مهدها با شهریه مراکز آموزش عالی، همتراز و حتی در برخی موارد بیشتر شود!
عجيبتر اینجاست که ظرفیت این مهدهای کودک هم همیشه پر است و این یعنی خانوادههای زیادی هستند که حاضرند حتی با پرداخت شهریههای سنگین، فرزندانشان را برای نگهداری به این مراکز بسپارند. پس چندان عجیب نیست که حضور پررنگتری نسبت به مهدهای معمولی در دنیای آگهیهای تبلیغاتی داشته باشند. به گفته مادر جواني كه ظاهرا يكي از همين مهدكودكهای فوق مدرن حوالي خيابان پاسداران تهران را براي نگهداري دو پسر دوقلوي 5 ساله خود انتخاب كرده است : «وقتي پاي بچه در ميان باشد ديگر جايي براي حساب و كتاب باقي نميماند.»
وی به گزارشگر كيهان میگويد: «به نظر من و با توجه به شناختي كه تا به امروز نسبت به بعضي از والديني كه فرزندانشان را به همين مهد كودك میآورند،كسب كرده ام، انتخاب مهد كودك يا از سر ناچاري است به دليل شاغل بودن پدر و مادر و اينكه كسي براي نگهداري از فرزندان در خانه نيست و يا به دليل شكوفايي استعدادها و مهارتهای كودك. تكليف آن عدهاي كه از سر ناچاري يك مهد كودك را انتخاب میكنند كه كاملا روشن است. يعني بايد جايي باشد كه نزديك به محل كار يا خانه باشد و ساعات نگهداري از بچهها هم مناسب با ساعات كاري پدر و مادر باشد و شهريه مناسبي هم داشته باشد كه يك زوج مثلا كارمند از پس پرداخت هزينه هر روزه آن بر بيايند.اما آنهايي كه براي رشد اجتماعي وآموزشي فرزندانشان آنها را به مهد كودك میآورند،انگار خيلي بيشتر از ساير والدين نگران دغدغههای آموزشي اين بچهها هستند.چون حاضرند فقط براي آنكه مثلا يكي از اقوام يا آشنايان فلان مهد كودك را معرفي كرده است، فرزندشان را آنجا ثبت نام كنند.»
او در ادامه میافزايد: «خود من به دليل شاغل بودن مجبور بودم اين مهد كودك را به دليل نزديكي به محل كارم انتخاب كنم، اما زياد میبينم كساني كه براي ثبت نام در اين مهد مردد هستند و مدام سؤالات عجيب و غريب ميپرسند. مثلا اينكه سانس شنا چند روز در هفته است، يا مثلا اين مهد چند زبانه است؟ يا فلان ورزش حتما آموزش داده میشود يا نه؟ وقتي هم كه دليلشان را میپرسيم میگويند به هر حال میخواهيم روي فرزندانمان سرمايهگذاري كنيم! در حالي كه مثلا براي خود من بهداشت محيط و نوع غذاهاي سالم كه در نهايت به سلامت بچهها منتهي میشود خيلي مهمتر از سانسهای شنا يا... است.»
عقب نماندن از دنياي مدرن
با كمي انتظار مقابل يكي از اين مهد كودكهای حوالي ميرداماد كه در فضاي مجازي سر و صداي زيادي به پا كرده است و موج تبليغات گستردهاي درباره آن به راه افتاده است، موفق شدهايم با پدر يكي از كودكان ثبتنامي اين مهد گفت و گوي كوتاهي كنيم.
دكتر اميررضا ساريخاني كه پدر يك دختر بچه 4 ساله عضو اين مهد كودك است در گفتوگو با گزارشگر كيهان درباره دلايلش براي انتخاب اين مهد كودك و پرداخت هزينه ميليوني شهريه آن میگويد: «واقعيت اين است كه در عصر تكنولوژي و غلبه فضاي مجازي بر واقعيتهای موجود، نمي شود نياز به مهد كودكهايي كه گام به گام با تكنولوژي همراه هستند و كودك را براساس همين تكنولوژي آموزش میدهند را ناديده گرفت. يعني بگوييم اين مهد كودك چون خدمات متنوعي ارائه میدهد و شهريه بالايي هم میگيرد پس صد درصد يك حربه دارد براي كلاهبرداري. اما خب اينكه لزوما در اين مهدها به يك كودك 4 يا 5 يا حتي 6 ساله تسلط كامل به دو زبان زنده دنيا آموزش داده میشود هم چندان پذيرفتني نيست هر چند كه مديران و مالكان اين مهدكودكها مدام بر آن پا فشاري میكنند. اما طبيعي است كه والدين بدشان نميآيد اگر قرار به انتخاب مهد مناسب باشد، جايي را انتخاب كنند كه امتحانشان را پس دادهاند و اتفاقا ظرفيت شان در بيشتر ايام سال پر است ولو به اين قيمت كه شهريهاي به قول شما نجومي داشته باشند.»