نهضت حسینی؛ الهامبخش مقاومت در عصر حاضر
تهیه و تنظیم: کامران پورعباس
مقوله «مقاومت» تجلی عظیمی در نهضت حسینی دارد و نهضت حسینی الهامبخش مبارزان آزاده و ضدظلم و عدالتطلب در طول تاریخ بوده و هست و خواهد بود.
قیام عاشورا تمامی ویژگیهای لازم برای الگو گرفتن از آن در تمامی عصرها و دورانها از جانب گروههای مقاومت را در حد اعلا داراست و نهضت حسینی نقشه راه مقاومت در عصر حاضر و تمامی عصرها و دورانهاست.
گروههای مقاومت باید بکوشند تا هر چه بیشتر از نهضت حسینی درس بگیرند و هر چه تمامتر جهتگیریها و عملکردشان را با قیام عاشورا تطبیق دهند.
در انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران و جهتگیریها و عملکرد اسلامی و انقلابیِ نظام جمهوری اسلامی تاکنون بیشترین و بینظیرترین تطابق با نهضت حسینی انجام شده است و در پرتو آن عظیمترین دستاوردها حاصل گردیده است.
در آینده نیز نهضت حسینی چراغ راه و قطبنما و نقشه راهِ جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت است و ان شاء الله در پرتو الگوگیری و درسآموزیِ هر چه بیشتر از عاشورا و کربلا توفیقات محور مقاومت در جهان روزافزون گردد.
در ادامه، ویژگیهای نهضت حسینی را که الهامبخش حرکتهای مقاومت علیه ظلم در تمامی عصرها است بررسی میکنیم. این ویژگیها را از زبان رهبر انقلاب تبیین مینماییم.
ویژگیهای نهضت حسینی
قيامللَّه بودنِ نهضت حسینی از جمله این ویژگیها است. امام خامنهای در این باره فرمودهاند:
«امام حسين عليه السّلام با جهانى انحراف و ظلمات روبهرو بود. اين مهم است. با يك جهان كجروى و ظلمت و ظلم مواجه بود، كه آن جهان هم همه چيز داشت. پول، زر و زور، شعر، كتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشتانگيز بود. تن آدم معمولى - حتى آدم فوقمعمولى - در مقابل عظمت پوشالى آن دنياى ظلمت مىلرزيد. قدم و دل امام حسين عليهالسّلام در مقابل اين دنيا نلرزيد؛ احساس ضعف و ترديد نكرد و يك تنه وسط ميدان آمد. عظمت قضيه اين است كه قيامِللَّه است.» (بيانات- پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار، 24/09/1375)
سكوت نکردن در برابر ظلم و جلوگیری از آنکه «ظلم به امضاى اهل حق برسد» خصوصیت مهم دیگر است:
«امام حسين عليهالسّلام مىدانست كه اگر اين حركت را نكند، اين امضاى او، اين سكوت او، اين سكون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتى قدرتى همه امكانات جوامع و يا يك جامعه را در اختيار دارد و راه طغيان پيش مىگيرد و جلو مىرود، اگر مردان و داعيهداران حق در مقابل او اظهار وجود نكنند و حركت او را تخطئه نكنند، با اين عمل، كار او را امضا كردهاند؛ يعنى ظلم به امضاى اهل حق مىرسد، بدون اينكه خودشان خواسته باشند. اين گناهى بود كه آن روز بزرگان و آقازادگان بنىهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدراسلام مرتكب شدند. امام حسين عليهالسّلام اين را برنمىتافت؛ لذا قيام كرد.» (بيانات به مناسب «روز پاسدار»، در جمع هزاران تن از اعضاى سپاه پاسداران و «يگان ويژه نيروى انتظامى»، 26/10/1372)
دوری از منافع شخصى و قومى و گروهى، خط مستقیمِ نهضت حسینی است:
«دو خطّ است؛ دو جريان است. در آنجا قرآن مىگويد: «مثل آنها نباشيد كه از روى غرور و خودخواهى و نفسپرستى حركت كردند.» يعنى چيزى كه در آن نوعِ حركت نيست، اخلاص است. يعنى از حركتِ خطّ فاسد، فقط «خود» و فقط «من»، مطرح است. «و رئاء النّاس.» خودش را آرايش كرده، بر اسب قيمتى سوار شده، جواهرات به خودش آويزان كرده، رجزهايى خوانده است و خارج مىشود. به كجا؟ به ميدان جنگ. اتّفاقاً ميدان جنگ هم ميدانى است كه همين آدم و دهها مثل او در آن به خاك هلاك خواهند غلتيد. خارج شدن چنين آدمى، اينگونه است. فقط در او نفْس وجود دارد. اين، يك طرف. بهترين نمونه در نقطه مقابلش هم حسينبنعلى عليهالصّلاه والسّلام است كه در او، خودخواهى و خود و من و منافع شخصى و قومى و گروهى وجود ندارد. اين، اوّلين خصوصيت نهضت حسينبنعلى عليهالصّلاه والسّلام است.» (بيانات به مناسب «روز پاسدار»، در جمع هزاران تن از اعضاى سپاه پاسداران و «يگان ويژه نيروى انتظامى»، 26/10/1372)
عرفان و معنويّت بافت اصلیِ عاشورا است:
«به قضيه عاشورا و كربلا برمىگرديم. مىبينيم اينجا هم با اينكه ميدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه اوّل تا لحظه آخرى كه نقل شده است كه حضرت صورت مباركش را روى خاكهاى گرم كربلا گذاشت و عرض كرد: «الهى رضاً بقضائك و تسليماً لأمرك»، با ذكر و تضرع و ياد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مكه كه فرمود: «من كان فينا باذلاً مهجته موطناً على لقاءاللَّه نفسه فليرحل معنا»، با دعا و توسل و وعده لقاى الهى و همان روحيه دعاى عرفه شروع مىشود، تا گودال قتلگاه و «رضاً بقضائكِ» لحظه آخر. يعنى خود ماجراى عاشورا هم يك ماجراى عرفانى است. جنگ است، كشتن و كشته شدن است، حماسه است - و حماسههاى عاشورا، فصل فوقالعاده درخشانى است - اما وقتى شما به بافت اصلى اين حادثه حماسى نگاه مىكنيد، مىبينيد كه عرفان هست، معنويّت هست، تضرّع و روح دعاى عرفه هست.» (بيانات در ديدار با گروه كثيرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار، 13/09/1376)
نجات تاریخ
از برکات نهضت حسینی
آری نهضت حسینی جاودانه شد و تاریخ را نجات داد.در نتیجه نهضت حسینی با ویژگیها و اهدافِ متعالی آن تاریخ نجات پیدا کرد:
«ماجراى امام حسين، نجاتبخشی يك ملت نبود، نجاتبخشی يك امّت نبود؛ نجاتبخشى يك تاريخ بود.»
اگر نگاهی به نهضتها و قیامها و حرکتهای اسلامی و مؤثر و پیروزِ عصرحاضر همچون انقلاب اسلامی ایران و مقاومت در لبنان، سوریه، عراق و یمن بیندازیم میبینیم که نیرو محرکه آنان اقتدا به نهضت حسینی است و این یعنی نهضت حسینی تاریخ را نجات داد.
درسهای نهضت حسینی
رهبر انقلاب بارها درسهای نهضت حسینی را تشریح فرمودهاند.
معظمله درس عملی و بزرگِ امام حسين به همه تاريخ اسلام را چنین تشریح میفرمایند:
«امام حسين عليهالسّلام براى انجام يك واجب، قيام كرد. اين واجب در طول تاريخ، متوجّه به يكايك مسلمانان است. اين واجب، عبارت است از اينكه هر وقت ديدند كه نظام جامعه اسلامى دچار يك فساد بنيانى شده و بيم آن است كه به كلّى احكام اسلامى تغيير يابد، هر مسلمانى بايد قيام كند.
البته در شرايط مناسب؛ آن وقتى كه بداند اين قيام، اثر خواهد بخشيد. جزو شرايط، زنده ماندن، كشته نشدن، يا اذيّت و آزار نديدن نيست. اينها جزو شرايط نيست؛ لذا امام حسين عليهالسّلام قيام كرد و عملاً اين واجب را انجام داد تا درسى براى همه باشد.
خوب؛ ممكن است هركسى در طول تاريخ و در شرايط مناسب، اين كار را بكند؛ البته بعد از زمان امام حسين، در زمان هيچيك از ائمّه ديگر، چنين شرايطى پيش نيامد. خود اين تحليل دارد كه چطور پيش نيامد؛ چون كارهاى مهم ديگرى بود كه بايد انجام مىگرفت و چنين شرايطى، در جامعه اسلامى، تا آخر دوران حضور و اوّل زمان غيبت، اصلاً محقّق نشد. البته در طول تاريخ، از اينگونه شرايط در كشورهاى اسلامى، زياد پيش مىآيد. امروز هم شايد در دنياى اسلام جاهايى است كه زمينه هست و مسلمانان بايد انجام دهند. اگر انجام دهند، تكليفشان را انجام دادهاند و اسلام را تعميم و تضمين كردهاند. بالاخره يكى، دو نفر شكست مىخورند.
وقتى اين تغيير و قيام و حركت اصلاحى تكرار شود، مطمئنّاً فساد و انحراف، ريشهكن شده و از بين خواهد رفت. هيچكس اين راه و اين كار را بلد نبود؛ چون زمان پيغمبر كه نشده بود، زمان خلفاى اوّل هم كه انجام نگرفته بود، اميرالمؤمنين هم كه معصوم بود، انجام نداده بود. لذا امام حسين عليهالسّلام از لحاظ عملى، درس بزرگى به همه تاريخ اسلام داد و در حقيقت، اسلام را هم در زمان خودش و هم در هر زمان ديگرى بيمه كرد.
هرجا فسادى از آن قبيل باشد، امام حسين در آنجا زنده است و با شيوه و عمل خود مىگويد كه شما بايد چه كار كنيد. تكليف اين است؛ لذا بايد ياد امام حسين و ياد كربلا زنده باشد؛ چون ياد كربلا اين درس عملى را جلو چشم مىگذارد.»
بنابراین جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» باید همواره و همیشه چراغ راهِ آزادگان و آزادیخواهان در طول تاریخ باشد.
ـــــــــــــــــ
پی نوشت
- وقعةالطف: ص 251.
- بحارالانوار: ج 44 ص 366.
مقوله «مقاومت» تجلی عظیمی در نهضت حسینی دارد و نهضت حسینی الهامبخش مبارزان آزاده و ضدظلم و عدالتطلب در طول تاریخ بوده و هست و خواهد بود.
قیام عاشورا تمامی ویژگیهای لازم برای الگو گرفتن از آن در تمامی عصرها و دورانها از جانب گروههای مقاومت را در حد اعلا داراست و نهضت حسینی نقشه راه مقاومت در عصر حاضر و تمامی عصرها و دورانهاست.
گروههای مقاومت باید بکوشند تا هر چه بیشتر از نهضت حسینی درس بگیرند و هر چه تمامتر جهتگیریها و عملکردشان را با قیام عاشورا تطبیق دهند.
در انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران و جهتگیریها و عملکرد اسلامی و انقلابیِ نظام جمهوری اسلامی تاکنون بیشترین و بینظیرترین تطابق با نهضت حسینی انجام شده است و در پرتو آن عظیمترین دستاوردها حاصل گردیده است.
در آینده نیز نهضت حسینی چراغ راه و قطبنما و نقشه راهِ جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت است و ان شاء الله در پرتو الگوگیری و درسآموزیِ هر چه بیشتر از عاشورا و کربلا توفیقات محور مقاومت در جهان روزافزون گردد.
در ادامه، ویژگیهای نهضت حسینی را که الهامبخش حرکتهای مقاومت علیه ظلم در تمامی عصرها است بررسی میکنیم. این ویژگیها را از زبان رهبر انقلاب تبیین مینماییم.
ویژگیهای نهضت حسینی
قيامللَّه بودنِ نهضت حسینی از جمله این ویژگیها است. امام خامنهای در این باره فرمودهاند:
«امام حسين عليه السّلام با جهانى انحراف و ظلمات روبهرو بود. اين مهم است. با يك جهان كجروى و ظلمت و ظلم مواجه بود، كه آن جهان هم همه چيز داشت. پول، زر و زور، شعر، كتاب و محدّث و آخوند داشت. وحشتانگيز بود. تن آدم معمولى - حتى آدم فوقمعمولى - در مقابل عظمت پوشالى آن دنياى ظلمت مىلرزيد. قدم و دل امام حسين عليهالسّلام در مقابل اين دنيا نلرزيد؛ احساس ضعف و ترديد نكرد و يك تنه وسط ميدان آمد. عظمت قضيه اين است كه قيامِللَّه است.» (بيانات- پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار، 24/09/1375)
سكوت نکردن در برابر ظلم و جلوگیری از آنکه «ظلم به امضاى اهل حق برسد» خصوصیت مهم دیگر است:
«امام حسين عليهالسّلام مىدانست كه اگر اين حركت را نكند، اين امضاى او، اين سكوت او، اين سكون او، چه بر سر اسلام خواهد آورد. وقتى قدرتى همه امكانات جوامع و يا يك جامعه را در اختيار دارد و راه طغيان پيش مىگيرد و جلو مىرود، اگر مردان و داعيهداران حق در مقابل او اظهار وجود نكنند و حركت او را تخطئه نكنند، با اين عمل، كار او را امضا كردهاند؛ يعنى ظلم به امضاى اهل حق مىرسد، بدون اينكه خودشان خواسته باشند. اين گناهى بود كه آن روز بزرگان و آقازادگان بنىهاشم و فرزندان سردمداران بزرگ صدراسلام مرتكب شدند. امام حسين عليهالسّلام اين را برنمىتافت؛ لذا قيام كرد.» (بيانات به مناسب «روز پاسدار»، در جمع هزاران تن از اعضاى سپاه پاسداران و «يگان ويژه نيروى انتظامى»، 26/10/1372)
دوری از منافع شخصى و قومى و گروهى، خط مستقیمِ نهضت حسینی است:
«دو خطّ است؛ دو جريان است. در آنجا قرآن مىگويد: «مثل آنها نباشيد كه از روى غرور و خودخواهى و نفسپرستى حركت كردند.» يعنى چيزى كه در آن نوعِ حركت نيست، اخلاص است. يعنى از حركتِ خطّ فاسد، فقط «خود» و فقط «من»، مطرح است. «و رئاء النّاس.» خودش را آرايش كرده، بر اسب قيمتى سوار شده، جواهرات به خودش آويزان كرده، رجزهايى خوانده است و خارج مىشود. به كجا؟ به ميدان جنگ. اتّفاقاً ميدان جنگ هم ميدانى است كه همين آدم و دهها مثل او در آن به خاك هلاك خواهند غلتيد. خارج شدن چنين آدمى، اينگونه است. فقط در او نفْس وجود دارد. اين، يك طرف. بهترين نمونه در نقطه مقابلش هم حسينبنعلى عليهالصّلاه والسّلام است كه در او، خودخواهى و خود و من و منافع شخصى و قومى و گروهى وجود ندارد. اين، اوّلين خصوصيت نهضت حسينبنعلى عليهالصّلاه والسّلام است.» (بيانات به مناسب «روز پاسدار»، در جمع هزاران تن از اعضاى سپاه پاسداران و «يگان ويژه نيروى انتظامى»، 26/10/1372)
عرفان و معنويّت بافت اصلیِ عاشورا است:
«به قضيه عاشورا و كربلا برمىگرديم. مىبينيم اينجا هم با اينكه ميدان حماسه و جنگ است، اما از لحظه اوّل تا لحظه آخرى كه نقل شده است كه حضرت صورت مباركش را روى خاكهاى گرم كربلا گذاشت و عرض كرد: «الهى رضاً بقضائك و تسليماً لأمرك»، با ذكر و تضرع و ياد و توسّل همراه است. از وقت خروج از مكه كه فرمود: «من كان فينا باذلاً مهجته موطناً على لقاءاللَّه نفسه فليرحل معنا»، با دعا و توسل و وعده لقاى الهى و همان روحيه دعاى عرفه شروع مىشود، تا گودال قتلگاه و «رضاً بقضائكِ» لحظه آخر. يعنى خود ماجراى عاشورا هم يك ماجراى عرفانى است. جنگ است، كشتن و كشته شدن است، حماسه است - و حماسههاى عاشورا، فصل فوقالعاده درخشانى است - اما وقتى شما به بافت اصلى اين حادثه حماسى نگاه مىكنيد، مىبينيد كه عرفان هست، معنويّت هست، تضرّع و روح دعاى عرفه هست.» (بيانات در ديدار با گروه كثيرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار، 13/09/1376)
نجات تاریخ
از برکات نهضت حسینی
آری نهضت حسینی جاودانه شد و تاریخ را نجات داد.در نتیجه نهضت حسینی با ویژگیها و اهدافِ متعالی آن تاریخ نجات پیدا کرد:
«ماجراى امام حسين، نجاتبخشی يك ملت نبود، نجاتبخشی يك امّت نبود؛ نجاتبخشى يك تاريخ بود.»
اگر نگاهی به نهضتها و قیامها و حرکتهای اسلامی و مؤثر و پیروزِ عصرحاضر همچون انقلاب اسلامی ایران و مقاومت در لبنان، سوریه، عراق و یمن بیندازیم میبینیم که نیرو محرکه آنان اقتدا به نهضت حسینی است و این یعنی نهضت حسینی تاریخ را نجات داد.
درسهای نهضت حسینی
رهبر انقلاب بارها درسهای نهضت حسینی را تشریح فرمودهاند.
معظمله درس عملی و بزرگِ امام حسين به همه تاريخ اسلام را چنین تشریح میفرمایند:
«امام حسين عليهالسّلام براى انجام يك واجب، قيام كرد. اين واجب در طول تاريخ، متوجّه به يكايك مسلمانان است. اين واجب، عبارت است از اينكه هر وقت ديدند كه نظام جامعه اسلامى دچار يك فساد بنيانى شده و بيم آن است كه به كلّى احكام اسلامى تغيير يابد، هر مسلمانى بايد قيام كند.
البته در شرايط مناسب؛ آن وقتى كه بداند اين قيام، اثر خواهد بخشيد. جزو شرايط، زنده ماندن، كشته نشدن، يا اذيّت و آزار نديدن نيست. اينها جزو شرايط نيست؛ لذا امام حسين عليهالسّلام قيام كرد و عملاً اين واجب را انجام داد تا درسى براى همه باشد.
خوب؛ ممكن است هركسى در طول تاريخ و در شرايط مناسب، اين كار را بكند؛ البته بعد از زمان امام حسين، در زمان هيچيك از ائمّه ديگر، چنين شرايطى پيش نيامد. خود اين تحليل دارد كه چطور پيش نيامد؛ چون كارهاى مهم ديگرى بود كه بايد انجام مىگرفت و چنين شرايطى، در جامعه اسلامى، تا آخر دوران حضور و اوّل زمان غيبت، اصلاً محقّق نشد. البته در طول تاريخ، از اينگونه شرايط در كشورهاى اسلامى، زياد پيش مىآيد. امروز هم شايد در دنياى اسلام جاهايى است كه زمينه هست و مسلمانان بايد انجام دهند. اگر انجام دهند، تكليفشان را انجام دادهاند و اسلام را تعميم و تضمين كردهاند. بالاخره يكى، دو نفر شكست مىخورند.
وقتى اين تغيير و قيام و حركت اصلاحى تكرار شود، مطمئنّاً فساد و انحراف، ريشهكن شده و از بين خواهد رفت. هيچكس اين راه و اين كار را بلد نبود؛ چون زمان پيغمبر كه نشده بود، زمان خلفاى اوّل هم كه انجام نگرفته بود، اميرالمؤمنين هم كه معصوم بود، انجام نداده بود. لذا امام حسين عليهالسّلام از لحاظ عملى، درس بزرگى به همه تاريخ اسلام داد و در حقيقت، اسلام را هم در زمان خودش و هم در هر زمان ديگرى بيمه كرد.
هرجا فسادى از آن قبيل باشد، امام حسين در آنجا زنده است و با شيوه و عمل خود مىگويد كه شما بايد چه كار كنيد. تكليف اين است؛ لذا بايد ياد امام حسين و ياد كربلا زنده باشد؛ چون ياد كربلا اين درس عملى را جلو چشم مىگذارد.»
بنابراین جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» باید همواره و همیشه چراغ راهِ آزادگان و آزادیخواهان در طول تاریخ باشد.
ـــــــــــــــــ
پی نوشت
- وقعةالطف: ص 251.
- بحارالانوار: ج 44 ص 366.