kayhan.ir

کد خبر: ۵۸۰۹۳
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۶

سلام بر مبعث و سلام بر محرم

از محتوای کلام شخصیت‌های معصوم (علیهم‌السلام) این گونه استنباط می‌شود که رابطه «عاشورا» و «محرم» با جریان بعثت هم رابطه‌ای «تکمیلی» است و هم رابطه‌ای «تداومی».


رابطه‌ای تکمیلی است چرا که باعث افزایش درونی جامعه دینی شد و تاریخ اسلام را به نور بست و رابطه‌ای تداومی است زیرا به گفته شهید صدر که مضمون روایت معصوم (علیه‌السلام) است تعطیل اسلام با تعطیل ولایت آغاز می‌شود و با تعطیل نماز به اوج می‌رسد.
اگر اندیشمندان جهان وزن عاشورا را آن گونه که حق مطلب است دریابند بی‌تردید به این مفهوم دست خواهند یافت؛ همان گونه که پیامبران الهی برای نجات همه بشر در همه زمان‌ها و همه مکان‌ها تلاش کرده‌اند، حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) هم در همین سطح جهانی و تاریخی ایفای نقش کرده است.
آن حضرت برای نجات بشر کوشیده است و بر این عهد، عالی‌ترین جلوه شهامت و ایثار و مظلومیت را به نمایش گذارده است. او آنچنان صحنه‌ای آفریده است که تا پایان تاریخ هرگز قلمی و زبانی توانایی ادای حقش را ندارد و هرگز هیچ اندیشه پروازگری به اوج نینوا راه ندارد. کدامین قلم توانایی دارد که آن همه زیبایی و شکوه و عظمت روح و بزرگی شخصیت انسان‌های خدایی آن حادثه را ترسیم کند؟!
اگر جهان صورتی و جهتی دارد دین هم به نسبت خود صورتی و جهتی را داراست. صورت دین شریعت دین است و جهت دین ولایت دینی. صورت و شریعت دین، نردبانی است که در اندیشه علوی (علیه‌السلام) برای بالاتر بردن انسان از حد دنیا ترسیم شده است و در اندیشه دیگران بر بالا بردن انسان در خود دنیا و در محدوده دنیا!
صورت و شریعت دین در شرایطی می‌تواند هیچ دشمنی نداشته باشد. بنی‌امیه، بنی‌العباس و در امروز آل سعود و پیروان آنان و نه تکفیریان و توابعشان جملگی داعیه‌دار شریعت‌اند. بلکه باید گفت گاه شریعت و صورت دین بهترین حربه در دست جریان‌های مخالف اسلام راستین است. تا ریشه اسلام را به وسیله آن بخشکانند.
هم معاویه به حج می‌رفت و هم پادشاه سعودی حج می‌گزارد، هم معاویه به ظاهر اهل نماز بود و هم ملک سلمان در صف نماز می‌ایستد. راستی چرا اینان با صورت دین و با شریعت دین مخالفتی ندارند؟!
دلیل قصه اینجاست که حقیقت دین، جهت دین و جهت این شریعت است و این کافران واقعی که تظاهر به اسلام می‌کنند با جهت دین مخالفند، نه با صورت دین! صورت دین ساکت است یعنی می‌تواند در دست هرکس حربه و وسیله پیگیری اهداف خود او باشد و آنچه برای این ستمگران خطرناک است جهت و حقیقت دین است.
سیدالشهدا (علیه‌السلام) با شکل دادن جریان عاشورا در تاریخ بشریت نشان داد که:
1. حقیقت دین چیست؟
2. محور حقیقت دین کیست؟
3. نشانه‌های اجتماعی حقیقت دین چگونه است؟
4. عوامل دوری از حقیقت دین کدام است؟
و بسیاری حقایق دیگر...
در مورد هر کدام از موارد ذکر شده مطالب فراوانی قابل طرح است که به طور خلاصه به آنها اشاره می‌شود:
 حقیقت دین
آن حضرت نشان داد که حقیقت دین دعوت به سوی «انسان برتر» است. انسانی که مصداق «صراط ‌الذین انعمت علیهم» است یعنی کسانی که از نعمت ولایت الهی برخوردارند. انسانی که مصداق اتم «اولوالامر» است. انسانی که می‌تواند آیینه تمام‌نمای صفات خدا باشد. انسانی که می‌تواند در جهان شهادت، انسان‌ها را به هدایت گره بزند و در جهان غیب، آنان را به حضرت احدیت متصل کند (یوم ندعوا کل اناس بامامهم). حضرت مولا (علیه‌السلام) با سری که سرافرازانه بر سر نیزه رفت نشان داد که قبله حقیقت کجاست و به کدام سمت است. آن حضرت با تقدیم قربانیانی که اصغرش بزرگ‌تر از هستی است و اکبرش زینت عالم انسانی، روشن ساخت که در کنار اسلام جعلی بنی‌امیه، اسلام دیگری وجود دارد که در واقع دین خداست.
 محور حقیقت دین
عاشورا آیینه تمام‌نمای این واقعیت است که محور حقیقت دین نه موجود آلوده‌ای مانند یزید و معاویه؛ بلکه انسان والایی است که از هر جاذبه‌ای جز جاذبه خدای بزرگ آزاد است و بر هر حقیقت و مصلحتی آگاه. این انسان برتر، الگوی برخاستن از تمام هواهای نفسانی و گرایش‌های پست زمینی است. او هدفی جز سعادت جامع برای بشریت ندارد، هرگز به منافع شخصی خود نمی‌اندیشد و ابداً در فکر سودای سود نیست. میوه مظلومیت مولای آزادگان این شد که بدون در نظر گرفتن گرایش‌های مذهبی، او محور حقیقت دین باشد؛ چرا که هم اکنون و در طول تاریخ، نه فقط شیعیان و نه در محدوده مسلمانان بلکه هر انسانی که از حقیقت انسانی بویی برده باشد در دایره ارادتمندان حضرتش جای می‌گیرد.
 نشانه‌های اجتماعی حقیقت دین
عبودیت حق، عزت فراگیر و عدل و احسان از نشانه‌های قطعی جامعه دینی هستند. پیام روشن قیام طف این بود که اگر در جامعه خدا به حقیقت پرستیده نمی‌شود و اگر جامعه ذلیل است و عزت فراگیر خود را از دست داده است و اگر از عدل و احسان خبری نیست، این جامعه نمی‌تواند جامعه اسلامی باشد.
در جامعه اسلامی، مردم اراده کامل خدا را بر اراده محدود و ناقص خود ترجیح داده‌اند پس بنده خدا شده‌اند. این جامعه هرگز زیر بار ذلت نمی‌رود و سلطه را نمی‌پذیرد پس عزیز می‌شود. این مجموعه، راهرو مسیر عدل و احسان است چرا که بدون عدالت، جامعه به اضمحلال منتهی می‌شود و بدون احسان، روان جامعه سلامت خود را از دست می‌دهد.
 عوامل دوری از حقیقت دین
فرزند حیدر کرار، معلم بزرگ انسان در تمام عصرها و برای تمام نسل‌هاست و درس بزرگ او این است که اگر می‌خواهید از حوزه دین خارج نشوید و در تاریکی‌ها گم نشوید باید از دیوارهایی بگذرید و باید «تعلق»ها را قطع کنید. ایشان خود برترین الگوی باور نکردنی بریدن از تعلق‌هاست؛ از خانه و وطن، از خانواده و عشیره و از همه چیز جز خدا.
و باید «تردید»ها را بشکنید و او خود نشان داد که هیچ شبهه‌ای نمی‌تواند در آیینه پاک اندیشه‌اش اندک غباری از تردید و تردد جای دهد. زلال همچو باران بود و آزاد همچو سرو.
آنان که ترا جستند، شستند و فرو بستند
دست از همه مقصدها، چشم از همه مطلب‌ها
حسین محمدیان