مصالحه و تعامل بر سر دين؛ هرگز!!(زلال بصیرت)
خداوند متعال انسانها را به دو دسته تقسيم كرده است،يك عده کسانی هستند كه خداوند آنها را بدترين جنبندگان و حتي پستتر از چهارپايان دانسته است و دسته ديگر کساني هستند كه خداوند آنها را مورد تكريم قرار داده و برخي از آنها را اولياء الله ناميده است.
خداوند به انسان به عنوان اشرف مخلوقات دو امتياز نسبت به ساير موجودات داده است، امتياز اول اينكه خداوند متعال، قدرت فهميدن را به انسان عطا كرده است، در حالي كه حيوانات نميتوانند بفهمند؛ البته طبيعي است كه اگر كسي قدرت فهم داشته باشد و در عين حال از آن براي فهميدن استفاده نكند، از حيوانات نيز بدتر خواهد بود و لذا خداوند نيز چنین کسانی را بدتر از چهارپايان دانسته است. امتياز دوم وجود انگيزه در رفتار انساني است كه البته ريشه در همان قدرت فهم دارد. رفتار حيوانات براساس غريزه است؛ اما در انسان هر چند نيروهاي غريزي وجود دارد، اما رفتار انسان بايد براساس انگيزههاي ديگر باشد؛ در غير اين صورت تفاوتي با حيوان نخواهد داشت.
رفتارهايي كه از اولياي الهي، مجاهدان و ايثارگران سراغ داريم، برخاسته از همين عقل و انگيزههاي رفتاري است،بايد توجه داشته باشيم که لزوما هر به ظاهر انساني محترم و شريف نيست، بلکه برخي از آنها به فرمايش خداوند متعال، بدترين جنبندگان هستند.
نقش وحی در هدایت انسان
تنها وجود عقل و قدرت فهميدن براي فاصله گرفتن انسان از حيوانات، كافي نيست،گاه افرادی با سوء استفاده از همين عقل، از حيوانات بدتر ميشوند؛ لذا علاوه بر عقل، خداوند متعال وحي را فرستاد و دين را معرفي كرد تا انسان به اختيار خودش آن را انتخاب كند. البته خداوند هرگز كسي را مجبور به هدايت نميكند، بلكه زمينه انتخاب را براي فرد، فراهم ميكند.
خداوند متعال پيامبران را فرستاد تا راه رفع اختلافات بين بشر را به آنها نشان دهد، تا مردم بفهمند كه چگونه بايد اختلافاتي كه به خاطر شهوات و ماديات پديد ميآيد را رفع كنند؛ اما برخي انسانها در همين دين اختلاف كردند؛ آن هم بعد از اتمام حجت بر آنها.
انسان همواره اهل اختلاف خواهد بود، مگر اينكه خداوند او را مورد رحمت قرار دهد و اختلاف بين افراد، گاه به خاطر جهل است، اما برخي از اختلافات بعد از استفاده از عقل و فهم دين و اتمام حجت پديد ميآيد كه به خاطر سركشي و برتريطلبي است. اختلاف بين انسانها هميشه وجود دارد و ريشه آنها، دو عامل است ؛ هوي و هوسها و بدعتها.
خداوند متعال، انسان را براي رحمت خلق كرده است و نه اختلاف و براي اينكه مورد رحمت خداوند قرار بگيريم تا اختلاف ايجاد نشود، بايد اولا معرفت را كامل كرده و حق را بشناسيم، چرا كه يكي از عوامل اختلاف، جهل است و لذا با كسب معرفت، بدعتها نميتواند سبب اختلاف شود. اما مسئله مهمتر، اينكه انسان بايد قلب و دل خود را اصلاح كرده و انگيزه وي، رسيدن به حق باشد تا همواره تابع حق باشد، نه تابع هوس. وگرنه هر روز با استفاده از اسمهاي زيبايي مانند آزادي، دموكراسي، پيشرفت و توسعه و نظاير آن، به دنبال رسيدن به هوي و هوس خواهد بود.
ممنوعیت مصالحه بر سر دین
هرگز نميتوان بر سر دين، مصالحه و تعامل كرد؛ پيامبر اكرم (ص) اگر ميخواستند با مشركان مصالحه كنند، هرگز كار به اين جنگها و كشتارها نميكشيد؛ حتي قرآن ميفرمايد «وَدّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنون»؛ يعني مشركان دوست داشتند كه پيامبر (ص) مقداري چرب زباني كند و كوتاه بيايد، تا آنها نيز كوتاه بيايند؛ يعني اين آروزي مشركان بود و البته ميتوانست از خونريزي هم جلوگيري كند؛ اما اسلام اجازه چنين كاري را نميدهد.
حتي در صدر اسلام و در زماني كه مسلمانان در ضعف قرار داشتند، عدهاي حاضر بودند نه تنها دست از بتپرستي بردارند، بلكه ايمان آورده، خدا را پرستيده و در جنگها، جان و مال خود را فدا كنند، البته به شرطي كه از سجده كردن در نماز، معاف شوند. طبيعي است كه اگر چنين پيشنهادي به هر يك از سياستمداران، در آن اوضاع ميشد، قطعا دست به تعامل سازنده ميزد؛ اما هنوز پيامبر (ص) تصميم نگرفته بود كه آيه قرآن نازل شد كه اگر بپذيري هم در دنيا و هم در آخرت، تو را دو برابر عذاب ميكنيم و هيچ كس نميتواند ياور تو باشد. چرا كه بر سر دين نميتوان، مصالحه كرد و كوتاه آمدن به اندازه سر سوزني، مجازات دارد.
خداوند متعال به عزيزترين و گرامي ترين مخلوقش، چنين نهيب ميزند كه اگر كوتاه بيايي، خداوند تو را در دنيا و آخرت عذاب ميكند؛ لذا دين، جاي مصالحه و تعامل سازنده نيست.
همواره اختلافات در میان بشر، وجود دارد، اما اختلافي كه دشمن آن، خدا، پيامبر و اولياي الهي هستند، اختلافي است كه بر سر دين باشد؛ اين اختلافات هرگز قابل مصالحه و تعامل نيست. اما اختلاف در امور دنيايي، قابل صلح و حتي قابل گذشت است.
گاه در مقابل دشمنان دين، بر سر دين مصالحه ميكنيم و چنين توجيه ميكنيم كه شايد زمان پيغمبر (ص) هم اين گونه نبوده يا شايد امروزه، وضع تغيير كرده و چه بسا وقتي امام زمان (عج) بيايند نيز بگونهاي ديگر رفتار كنند، چرا كه احكام، يك سري امور اعتباري است؛ و آنچه امروز اهميت دارد، پيشرفت است؛ ما نياز به تكنولوژي پيشرفته داريم تا از ديگران عقب نمانيم؛ حال اگر يك ذره، دين ضربه خورد، خيلي دلواپس نباشيد!
عدهاي وقتي كه ميبينند نميتوان سيره امام (ره) را مخفي كرد، توجيه ميكنند كه بالاخره امام (ره) كه معصوم نبوده است؛ اما در قرآن كريم، آيات متعدد بر اين امر دلالت ميكند كه ديگر نميتوان آن را توجيه كرد. بگذريم كه عدهاي، ته دلشان اين است كه قرآن هم، خيلي اعتباري ندارد و براي زمان خود بوده است.
البته مصالحه و حتي گذشت بر سر امور مادي، ممكن است،هر كسي بايد با خود خلوت كند و ببيند آيا حاضر است دنياي خود را فداي دين كند يا دين خود را فداي دنيا؟ آيا حاضر نيست براي آباد كردن دنياي خود، برخي احكام را زير پا بگذارد؟
بايد اصالت را به دين بدهيم و ببينيم حركتهايي كه در اجتماع ميشود، كدام سبب تثبيت حقايق ديني، احكام ديني و ارزشهاي ديني ميشود و در آن جهت، تلاش كنيم؛ ولو به دنياي ما، لطمه وارد شود، نه اينكه خداي ناكرده تمام همّ و غم ما، وجود تحريمها باشد و ببينيم چه كنيم تا اين تحريمها برداشته شود.
مراقب باشيم كه دشمن و شيطان همواره در كمين است تا بتواند زمينه را فراهم كند تا دينمان، فداي دنيا شود و به نام دين، ارزشهاي ديني را سست كند و كلمات امام (ره) را تحريف كند.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در اجلاس سراسري دبیران کل و برخي از اعضاي شوراي مركزي و دبيران استاني سه تشكل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، حزب مؤتلفه اسلامي و جبهه پايداري انقلاب اسلامي ؛ تهران ؛ 5/6/94
زلال بصیرت در دهه اول محرم روزهای فرد منتشر میشود.
خداوند به انسان به عنوان اشرف مخلوقات دو امتياز نسبت به ساير موجودات داده است، امتياز اول اينكه خداوند متعال، قدرت فهميدن را به انسان عطا كرده است، در حالي كه حيوانات نميتوانند بفهمند؛ البته طبيعي است كه اگر كسي قدرت فهم داشته باشد و در عين حال از آن براي فهميدن استفاده نكند، از حيوانات نيز بدتر خواهد بود و لذا خداوند نيز چنین کسانی را بدتر از چهارپايان دانسته است. امتياز دوم وجود انگيزه در رفتار انساني است كه البته ريشه در همان قدرت فهم دارد. رفتار حيوانات براساس غريزه است؛ اما در انسان هر چند نيروهاي غريزي وجود دارد، اما رفتار انسان بايد براساس انگيزههاي ديگر باشد؛ در غير اين صورت تفاوتي با حيوان نخواهد داشت.
رفتارهايي كه از اولياي الهي، مجاهدان و ايثارگران سراغ داريم، برخاسته از همين عقل و انگيزههاي رفتاري است،بايد توجه داشته باشيم که لزوما هر به ظاهر انساني محترم و شريف نيست، بلکه برخي از آنها به فرمايش خداوند متعال، بدترين جنبندگان هستند.
نقش وحی در هدایت انسان
تنها وجود عقل و قدرت فهميدن براي فاصله گرفتن انسان از حيوانات، كافي نيست،گاه افرادی با سوء استفاده از همين عقل، از حيوانات بدتر ميشوند؛ لذا علاوه بر عقل، خداوند متعال وحي را فرستاد و دين را معرفي كرد تا انسان به اختيار خودش آن را انتخاب كند. البته خداوند هرگز كسي را مجبور به هدايت نميكند، بلكه زمينه انتخاب را براي فرد، فراهم ميكند.
خداوند متعال پيامبران را فرستاد تا راه رفع اختلافات بين بشر را به آنها نشان دهد، تا مردم بفهمند كه چگونه بايد اختلافاتي كه به خاطر شهوات و ماديات پديد ميآيد را رفع كنند؛ اما برخي انسانها در همين دين اختلاف كردند؛ آن هم بعد از اتمام حجت بر آنها.
انسان همواره اهل اختلاف خواهد بود، مگر اينكه خداوند او را مورد رحمت قرار دهد و اختلاف بين افراد، گاه به خاطر جهل است، اما برخي از اختلافات بعد از استفاده از عقل و فهم دين و اتمام حجت پديد ميآيد كه به خاطر سركشي و برتريطلبي است. اختلاف بين انسانها هميشه وجود دارد و ريشه آنها، دو عامل است ؛ هوي و هوسها و بدعتها.
خداوند متعال، انسان را براي رحمت خلق كرده است و نه اختلاف و براي اينكه مورد رحمت خداوند قرار بگيريم تا اختلاف ايجاد نشود، بايد اولا معرفت را كامل كرده و حق را بشناسيم، چرا كه يكي از عوامل اختلاف، جهل است و لذا با كسب معرفت، بدعتها نميتواند سبب اختلاف شود. اما مسئله مهمتر، اينكه انسان بايد قلب و دل خود را اصلاح كرده و انگيزه وي، رسيدن به حق باشد تا همواره تابع حق باشد، نه تابع هوس. وگرنه هر روز با استفاده از اسمهاي زيبايي مانند آزادي، دموكراسي، پيشرفت و توسعه و نظاير آن، به دنبال رسيدن به هوي و هوس خواهد بود.
ممنوعیت مصالحه بر سر دین
هرگز نميتوان بر سر دين، مصالحه و تعامل كرد؛ پيامبر اكرم (ص) اگر ميخواستند با مشركان مصالحه كنند، هرگز كار به اين جنگها و كشتارها نميكشيد؛ حتي قرآن ميفرمايد «وَدّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنون»؛ يعني مشركان دوست داشتند كه پيامبر (ص) مقداري چرب زباني كند و كوتاه بيايد، تا آنها نيز كوتاه بيايند؛ يعني اين آروزي مشركان بود و البته ميتوانست از خونريزي هم جلوگيري كند؛ اما اسلام اجازه چنين كاري را نميدهد.
حتي در صدر اسلام و در زماني كه مسلمانان در ضعف قرار داشتند، عدهاي حاضر بودند نه تنها دست از بتپرستي بردارند، بلكه ايمان آورده، خدا را پرستيده و در جنگها، جان و مال خود را فدا كنند، البته به شرطي كه از سجده كردن در نماز، معاف شوند. طبيعي است كه اگر چنين پيشنهادي به هر يك از سياستمداران، در آن اوضاع ميشد، قطعا دست به تعامل سازنده ميزد؛ اما هنوز پيامبر (ص) تصميم نگرفته بود كه آيه قرآن نازل شد كه اگر بپذيري هم در دنيا و هم در آخرت، تو را دو برابر عذاب ميكنيم و هيچ كس نميتواند ياور تو باشد. چرا كه بر سر دين نميتوان، مصالحه كرد و كوتاه آمدن به اندازه سر سوزني، مجازات دارد.
خداوند متعال به عزيزترين و گرامي ترين مخلوقش، چنين نهيب ميزند كه اگر كوتاه بيايي، خداوند تو را در دنيا و آخرت عذاب ميكند؛ لذا دين، جاي مصالحه و تعامل سازنده نيست.
همواره اختلافات در میان بشر، وجود دارد، اما اختلافي كه دشمن آن، خدا، پيامبر و اولياي الهي هستند، اختلافي است كه بر سر دين باشد؛ اين اختلافات هرگز قابل مصالحه و تعامل نيست. اما اختلاف در امور دنيايي، قابل صلح و حتي قابل گذشت است.
گاه در مقابل دشمنان دين، بر سر دين مصالحه ميكنيم و چنين توجيه ميكنيم كه شايد زمان پيغمبر (ص) هم اين گونه نبوده يا شايد امروزه، وضع تغيير كرده و چه بسا وقتي امام زمان (عج) بيايند نيز بگونهاي ديگر رفتار كنند، چرا كه احكام، يك سري امور اعتباري است؛ و آنچه امروز اهميت دارد، پيشرفت است؛ ما نياز به تكنولوژي پيشرفته داريم تا از ديگران عقب نمانيم؛ حال اگر يك ذره، دين ضربه خورد، خيلي دلواپس نباشيد!
عدهاي وقتي كه ميبينند نميتوان سيره امام (ره) را مخفي كرد، توجيه ميكنند كه بالاخره امام (ره) كه معصوم نبوده است؛ اما در قرآن كريم، آيات متعدد بر اين امر دلالت ميكند كه ديگر نميتوان آن را توجيه كرد. بگذريم كه عدهاي، ته دلشان اين است كه قرآن هم، خيلي اعتباري ندارد و براي زمان خود بوده است.
البته مصالحه و حتي گذشت بر سر امور مادي، ممكن است،هر كسي بايد با خود خلوت كند و ببيند آيا حاضر است دنياي خود را فداي دين كند يا دين خود را فداي دنيا؟ آيا حاضر نيست براي آباد كردن دنياي خود، برخي احكام را زير پا بگذارد؟
بايد اصالت را به دين بدهيم و ببينيم حركتهايي كه در اجتماع ميشود، كدام سبب تثبيت حقايق ديني، احكام ديني و ارزشهاي ديني ميشود و در آن جهت، تلاش كنيم؛ ولو به دنياي ما، لطمه وارد شود، نه اينكه خداي ناكرده تمام همّ و غم ما، وجود تحريمها باشد و ببينيم چه كنيم تا اين تحريمها برداشته شود.
مراقب باشيم كه دشمن و شيطان همواره در كمين است تا بتواند زمينه را فراهم كند تا دينمان، فداي دنيا شود و به نام دين، ارزشهاي ديني را سست كند و كلمات امام (ره) را تحريف كند.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در اجلاس سراسري دبیران کل و برخي از اعضاي شوراي مركزي و دبيران استاني سه تشكل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، حزب مؤتلفه اسلامي و جبهه پايداري انقلاب اسلامي ؛ تهران ؛ 5/6/94
زلال بصیرت در دهه اول محرم روزهای فرد منتشر میشود.