کتمان واقعیت با کدام قیمت؟(نگاه)
پژمان کریمی
انتخابات دوم خرداد 76 منجر به شکلگیری دولتی موسوم به اصلاحات شد.این دولت هیچگاه منظور و غایت خود را از دانش -واژه «اصلاحات» ابراز نکرد. اما با استناد به همین واژه و اینکه در پرتو آن «آزادی بیان و قلم» معنا دارد، مجوز نشریاتی صادر شد که به نام «آزادی» پا به روی «قانون» و «آزادی»گذاشتند.
حمله به آموزههای دینی مانند مکتب عاشورا،زیر سؤال بردن احکام شرعی مانند قصاص، منسوخ اعلام کردن مکتب و تفکر انقلابی حضرت امام خمینی(ره)، تخطئه تقلید از مرجعیت، اهانت به ائمه اطهار(ع) همچون امام حسین(ع)، به خدمت گرفتن منافقین و ضد انقلاب فراری در نوشتن مقالات، توهین به مقامات رسمی کشور و اعمال تهمت و...بخشی از کارنامه رسانههای نوشتاری دوران موسوم به اصلاحات است. رسانههایی که بنا به اشتراکات در موضوع، جهتگیریها و تیتر ها... از وابستگی به یک اتاق فرمان یگانه و جریان فکری مشخص حکایت میکردند.
در مقطعی از همان دوران موسوم به اصلاحات، در سایه سکوت توام با رضایت دولت هشتم،کار اهانتها ،تهمتها و شبهه افکنیها تا جایی بالا گرفت که رهبر انقلاب به صراحت بیان کردند «برخی مطبوعات تبدیل به پایگاه دشمن» شده است!
همراهی دولت مدعی اصلاحات، جسارت رسانههای معاند داخلی و موسوم به زنجیرهای را بیشتر کرد.
هر نشریهای که با برخورد قوه قضائیه روبرو میشد مجوز دیگری به اصحاب مدعی اصلاحات اعطا میشد!
وقتی قانون شکنی و تشنج آفرینی مطبوعات زنجیرهای، خیز بیشتری گرفت؛ وزیر وقت فرهنگ و ارشاد، نگران موقعیت خود، ناچار به وجود دشمن در صحنه برخی مطبوعات معترف شد.
تیرسال 78 بود که روزنامه سلام به مدیر مسئولی «سید محمد موسوی خوئینی ها»، در اقدامی ضد امنیت ملی، نامه محرمانه منسوب به وزارت اطلاعات درباره. مطبوعات را منتشر کرد!
بدنبال این اقدام، به جرم انتشار سندی محرمانه و تخطی از قانون، روزنامه سلام تعطیل شد.به این بهانه، در چند نقطه تهران عمله خیابانی ضد انقلاب آشوب کردند. حالا؛ مجال مناسبی برای صحنه گردانی روزنامههای زنجیرهای فراهم آمد! تمامی نشریات زنجیرهای مانند صبح امروز (متعلق به سعید حجاریان عضو مرکزیت حزب مشارکت و مشاور رئیس جمهور وقت؛ سید محمد خاتمی) به تحریک عمله خیابانی پرداختند تا شراره آشوبهای سرکشتر و گسترده شود!
در همان روزهای آشوب، روزنامه خرداد متعلق به «عبدالله نوری» یار نزدیک خاتمی، به صراحت تاکید میکند که «هم اینک وقت زدن به ریشه است»!
والبته حماسه مردمی 23 تیر نقشه آنان را یکسره با بن بست مواجه کرد.
دوران موسوم به اصلاحات اما به پایان رسید. با برچیده شدن بساط دولت هشتم و مدعی اصلاح طلبی و سپس به پایان رسیدن دوران مجلس ششم و نیز بدنبال بازداشت قلم بدستان مزدور و فرار برخی از اهالی نشریات زنجیرهای، فضا برای فعالیت مطبوعات درصدد براندازی سخت شد!
بازداشتها و فرارها، اعترافها و عقدهگشاییها در رسانههای معاند فرامرزی، خود گواه و سندی بر فعالیت جریان برانداز و فتنه گر و فتنه جو در بطن رسانههای کشور جلوه کرد!
«سینا مطلبی» مدیر میانی بیبی سی فارسی که به همراه همسرش «فرناز قاضیزاده» (مجری بیبیسی) به لندن فرار کرد، در گفتوگویی خصوصی، تاکید کرد که؛ یکی از مهرههای اصلی رسانههای زنجیرهای - «ماشاالله شمس الواعظین» - تیترهای روزنامههای خود را برپایه محورهای موضوعی بیبی سی انتخاب میکرد!
برای اثبات نفوذ دشمن در صحنه مطبوعات آن زمان و پایگاه بودن رسانهها برای دشمنان داخلی و خارجی میتوان به نامهای فراوانی اشاره کرد که فعالیت و مطالبشان، نقش مکمل هم را ایفا میکردند!
«حسین باستانی» روزنامه نگار نشریات زنجیرهای و سردبیر بولتن محرمانه ریاست جمهوری در دوران دولت موسوم به اصلاحات است. وی هم اینک پادوی بیبی سی است!
فرناز قاضی زاده خبرنگار روزنامه زن متعلق به فایزه هاشمی الان به عنوان مجری بیبی سی فعالیت میکند.
«مسعود بهنود» خبرنگار و مفسر سیاسی زنجیرهایها نیز نقش پادویی رسانه رسمی دولت انگلیس را ایفا میکند!
«هوشنگ اسدی» با نام مستعار بهار ایرانی – نفوذی ساواک در حزب توده و همسر وی یعنی «نوشابه امیری» همکار جدی نشریات زنجیرهای بودند و در دهه 80 سر از فرانسه درآوردند.
«سیامک پورزند» رابط روزنامه نگاران داخلی با شبکه رسانهای «سیا» که در دهه 70 مدتی هم در بازداشت وزارت اطلاعات بود، یارشفیق رسانههای زنجیرهای خوانده میشد.
«مسیح علی نژاد» معروف به «جوجه اردک زشت» در حالی در نشریات زنجیرهای فعلی و روزنامه اعتماد ملی متعلق به «مهدی کروبی» فعال بود که جذب سرویس جاسوسی انگلیس شده بود. این جذب به اطلاع دست کم یک نفراز تصمیم گیران روزنامه اعتماد ملی هم رسیده بود.
و خیلیهای دیگر که اکنون در بیبیسی و صدای آمریکا و رادیو زمانه و رادیو فردا و... فعالاند وپیشتر در همین مطبوعات و رسانههای داخلی فعالیت میکردند!
حامیان همین افراد در دولت موسوم به اصلاحات نیز، مانند عطاءالله مهاجرانی - مدافع بهاییت - و معاون مطبوعاتیاش - اصغر رمضانپور- هم اینک در لندن جیرهخوار دولت استعماری انگلیس اند!
و اما...
در هفته گذشته، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی –علی جنتی - در گفتوگو با خبرگزاری مجلس شورای اسلامی در جایگاه مقام امنیتی و اطلاعاتی نشست و تاکید کرد: «عوامل نفوذی ممکن است در همه بخشهای کشور وجود داشته باشد؛ اعم از دستگاههای دولتی یا بخش خصوصی. حتی ممکن است در رسانهها هم افرادی فعالیت کنند اما اینکه چنین نکتهای به صورتی اینچنین پررنگ مطرح شود، چنین نیست و آنها که ادعا میکنند باید آن را اثبات کنند.»
وی سپس در دنباله صحبتهای خود، تاکید خود مبنی بر امکان وجود افراد نفوذی در رسانهها را نقض کرد و گفت : «اینکه پشت صحنه چیست و آیا کسی از طریق فضای رسانهای به دنبال براندازی نظام است یا خیر، وزارت ارشاد اطلاعی ندارد و پشتپرده این قضایا را نمیبینید.»
جای شگفتی است که سکاندار فرهنگ کشور، وجود و واقعیت پیاده نظام رسانهای دشمن را از یک سو تایید و بعد به کلی منکر میشوند!
در این مطلب -پیشتر- - نگارنده – تنها به نام چند عنصر- بطور گذرا - اشاره کرد. عناصری که قطعا نباید برای وزیر محترم ارشاد و همکارانشان در وزارتخانه متبوعشان ناشناخته باشند.
و حال باید از جناب وزیر پرسید:
آیا عملکرد رسانههای زنجیرهای قابل کتمان و فراموش شدنی است؟
حمله به مبانی دینی و تخطئه مقدسات ونقض امنیت ملی (با دعوت به شورش و تشویق دشمن به تهاجم نظامی و خطگیری از رسانههای خارجی و...) کارنامه روشن و قابل دسترسی زنجیرهای هاست که برخی از آن رسانهها هنوز فعال هستند و همان رویه را دنبال میکنند.
این کارنامه اگر نشانه نفوذیهای دشمن و جریانهای نفوذی مشخص نیست پس چیست؟
آیا کارنامه روشن و منطبق، حکایتگر از واقعیت «جریان نفوذی و سازمان یافته» تصور نمیشود؟!
شاید فکر میکنید؛ افراد دلبسته انقلاب و مملکت و مردم، چشم به دهان نظریهپردازان جنگ نرم میدوزند تا - مثلا - دروغ تقلب در انتخابات ریاستجمهوری سال 88 را منتشر سازند و بر طبل شورش بکوبند؟!
در زمان فعالیت همین دولت یازدهم، حمله به حکم قرآنی«قصاص» توسط نشریه حامی حزب کارگزاران و فتنه 88 سال گذشته و با میدان داری «م.قاف» صورت گرفت که دقیقا در دیگر روزنامههای زنجیرهای منویات بیگانگان را اعمال میکرد. این فرد چند بار بدست وزارت اطلاعات دستگیر شد؟ چند بار؟ آیا وی سردمدار یک جریان شناخته شده، تصور نمیشود؟
درک و یقین نسبت به حضور نفوذیها و جریانهای نفوذی، در صحنه برخی رسانهای کشور نیاز به رمل و اسطرلاب و توسل به دستگاههای امنیتی گوناگون ندارد. عملکردها و امضاهای افراد، کاملا چهره و جریانهای نفوذی را نشاندار کرده است و افسوس که متولیان - فرهنگی و امنیتی- همچنان در راه انجام وظایف خود اهمال میکنند!
بواقع؛ آیا میتوان تصور کرد دو روزنامه زنجیرهای که مقالات بیبی سی - نوشته شده بدست پادوهای «ام .آی .سیکس» را بیکم و کاست با اسم مستعار منتشر کردند، نفوذی دشمن نیستند و مستقل از جریان و جریانهای نفوذی عمل میکنند؟
لابد؛ به نظر جناب وزیر؛زنجیرهایها، با عشق به وطن و شور خدمت به انقلاب، مقالات ضد ایرانی و دینی هدف نظر استعمارگران را منتشر میکنند!
به باور نگارنده،جناب وزیر ارشاد یا بیش از اندازه – با عذرخواهی – ساده تشریف دارند و یا – باز هم با عذرخواهی – مصلحتهای گروهی را تعقیب میسازند که در هر دو صورت مایه تاسف برای علاقه مندان دین و انقلاب و کشوراست و البته مایه امید و شادی نفوذیها و بازی دهندگان آنها!
کافی است که به تیترهای صفحه نخست روزنامههای زنجیرهای، یک روز پس از گفتوگوی وزیر ارشاد با خبرگزاری مجلس شورای اسلامی نگاه کنیم. این تیتر بدرشتی از قول وزیر نمایان:
«در رسانهها نفوذی وجود ندارد!»
انتخابات دوم خرداد 76 منجر به شکلگیری دولتی موسوم به اصلاحات شد.این دولت هیچگاه منظور و غایت خود را از دانش -واژه «اصلاحات» ابراز نکرد. اما با استناد به همین واژه و اینکه در پرتو آن «آزادی بیان و قلم» معنا دارد، مجوز نشریاتی صادر شد که به نام «آزادی» پا به روی «قانون» و «آزادی»گذاشتند.
حمله به آموزههای دینی مانند مکتب عاشورا،زیر سؤال بردن احکام شرعی مانند قصاص، منسوخ اعلام کردن مکتب و تفکر انقلابی حضرت امام خمینی(ره)، تخطئه تقلید از مرجعیت، اهانت به ائمه اطهار(ع) همچون امام حسین(ع)، به خدمت گرفتن منافقین و ضد انقلاب فراری در نوشتن مقالات، توهین به مقامات رسمی کشور و اعمال تهمت و...بخشی از کارنامه رسانههای نوشتاری دوران موسوم به اصلاحات است. رسانههایی که بنا به اشتراکات در موضوع، جهتگیریها و تیتر ها... از وابستگی به یک اتاق فرمان یگانه و جریان فکری مشخص حکایت میکردند.
در مقطعی از همان دوران موسوم به اصلاحات، در سایه سکوت توام با رضایت دولت هشتم،کار اهانتها ،تهمتها و شبهه افکنیها تا جایی بالا گرفت که رهبر انقلاب به صراحت بیان کردند «برخی مطبوعات تبدیل به پایگاه دشمن» شده است!
همراهی دولت مدعی اصلاحات، جسارت رسانههای معاند داخلی و موسوم به زنجیرهای را بیشتر کرد.
هر نشریهای که با برخورد قوه قضائیه روبرو میشد مجوز دیگری به اصحاب مدعی اصلاحات اعطا میشد!
وقتی قانون شکنی و تشنج آفرینی مطبوعات زنجیرهای، خیز بیشتری گرفت؛ وزیر وقت فرهنگ و ارشاد، نگران موقعیت خود، ناچار به وجود دشمن در صحنه برخی مطبوعات معترف شد.
تیرسال 78 بود که روزنامه سلام به مدیر مسئولی «سید محمد موسوی خوئینی ها»، در اقدامی ضد امنیت ملی، نامه محرمانه منسوب به وزارت اطلاعات درباره. مطبوعات را منتشر کرد!
بدنبال این اقدام، به جرم انتشار سندی محرمانه و تخطی از قانون، روزنامه سلام تعطیل شد.به این بهانه، در چند نقطه تهران عمله خیابانی ضد انقلاب آشوب کردند. حالا؛ مجال مناسبی برای صحنه گردانی روزنامههای زنجیرهای فراهم آمد! تمامی نشریات زنجیرهای مانند صبح امروز (متعلق به سعید حجاریان عضو مرکزیت حزب مشارکت و مشاور رئیس جمهور وقت؛ سید محمد خاتمی) به تحریک عمله خیابانی پرداختند تا شراره آشوبهای سرکشتر و گسترده شود!
در همان روزهای آشوب، روزنامه خرداد متعلق به «عبدالله نوری» یار نزدیک خاتمی، به صراحت تاکید میکند که «هم اینک وقت زدن به ریشه است»!
والبته حماسه مردمی 23 تیر نقشه آنان را یکسره با بن بست مواجه کرد.
دوران موسوم به اصلاحات اما به پایان رسید. با برچیده شدن بساط دولت هشتم و مدعی اصلاح طلبی و سپس به پایان رسیدن دوران مجلس ششم و نیز بدنبال بازداشت قلم بدستان مزدور و فرار برخی از اهالی نشریات زنجیرهای، فضا برای فعالیت مطبوعات درصدد براندازی سخت شد!
بازداشتها و فرارها، اعترافها و عقدهگشاییها در رسانههای معاند فرامرزی، خود گواه و سندی بر فعالیت جریان برانداز و فتنه گر و فتنه جو در بطن رسانههای کشور جلوه کرد!
«سینا مطلبی» مدیر میانی بیبی سی فارسی که به همراه همسرش «فرناز قاضیزاده» (مجری بیبیسی) به لندن فرار کرد، در گفتوگویی خصوصی، تاکید کرد که؛ یکی از مهرههای اصلی رسانههای زنجیرهای - «ماشاالله شمس الواعظین» - تیترهای روزنامههای خود را برپایه محورهای موضوعی بیبی سی انتخاب میکرد!
برای اثبات نفوذ دشمن در صحنه مطبوعات آن زمان و پایگاه بودن رسانهها برای دشمنان داخلی و خارجی میتوان به نامهای فراوانی اشاره کرد که فعالیت و مطالبشان، نقش مکمل هم را ایفا میکردند!
«حسین باستانی» روزنامه نگار نشریات زنجیرهای و سردبیر بولتن محرمانه ریاست جمهوری در دوران دولت موسوم به اصلاحات است. وی هم اینک پادوی بیبی سی است!
فرناز قاضی زاده خبرنگار روزنامه زن متعلق به فایزه هاشمی الان به عنوان مجری بیبی سی فعالیت میکند.
«مسعود بهنود» خبرنگار و مفسر سیاسی زنجیرهایها نیز نقش پادویی رسانه رسمی دولت انگلیس را ایفا میکند!
«هوشنگ اسدی» با نام مستعار بهار ایرانی – نفوذی ساواک در حزب توده و همسر وی یعنی «نوشابه امیری» همکار جدی نشریات زنجیرهای بودند و در دهه 80 سر از فرانسه درآوردند.
«سیامک پورزند» رابط روزنامه نگاران داخلی با شبکه رسانهای «سیا» که در دهه 70 مدتی هم در بازداشت وزارت اطلاعات بود، یارشفیق رسانههای زنجیرهای خوانده میشد.
«مسیح علی نژاد» معروف به «جوجه اردک زشت» در حالی در نشریات زنجیرهای فعلی و روزنامه اعتماد ملی متعلق به «مهدی کروبی» فعال بود که جذب سرویس جاسوسی انگلیس شده بود. این جذب به اطلاع دست کم یک نفراز تصمیم گیران روزنامه اعتماد ملی هم رسیده بود.
و خیلیهای دیگر که اکنون در بیبیسی و صدای آمریکا و رادیو زمانه و رادیو فردا و... فعالاند وپیشتر در همین مطبوعات و رسانههای داخلی فعالیت میکردند!
حامیان همین افراد در دولت موسوم به اصلاحات نیز، مانند عطاءالله مهاجرانی - مدافع بهاییت - و معاون مطبوعاتیاش - اصغر رمضانپور- هم اینک در لندن جیرهخوار دولت استعماری انگلیس اند!
و اما...
در هفته گذشته، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی –علی جنتی - در گفتوگو با خبرگزاری مجلس شورای اسلامی در جایگاه مقام امنیتی و اطلاعاتی نشست و تاکید کرد: «عوامل نفوذی ممکن است در همه بخشهای کشور وجود داشته باشد؛ اعم از دستگاههای دولتی یا بخش خصوصی. حتی ممکن است در رسانهها هم افرادی فعالیت کنند اما اینکه چنین نکتهای به صورتی اینچنین پررنگ مطرح شود، چنین نیست و آنها که ادعا میکنند باید آن را اثبات کنند.»
وی سپس در دنباله صحبتهای خود، تاکید خود مبنی بر امکان وجود افراد نفوذی در رسانهها را نقض کرد و گفت : «اینکه پشت صحنه چیست و آیا کسی از طریق فضای رسانهای به دنبال براندازی نظام است یا خیر، وزارت ارشاد اطلاعی ندارد و پشتپرده این قضایا را نمیبینید.»
جای شگفتی است که سکاندار فرهنگ کشور، وجود و واقعیت پیاده نظام رسانهای دشمن را از یک سو تایید و بعد به کلی منکر میشوند!
در این مطلب -پیشتر- - نگارنده – تنها به نام چند عنصر- بطور گذرا - اشاره کرد. عناصری که قطعا نباید برای وزیر محترم ارشاد و همکارانشان در وزارتخانه متبوعشان ناشناخته باشند.
و حال باید از جناب وزیر پرسید:
آیا عملکرد رسانههای زنجیرهای قابل کتمان و فراموش شدنی است؟
حمله به مبانی دینی و تخطئه مقدسات ونقض امنیت ملی (با دعوت به شورش و تشویق دشمن به تهاجم نظامی و خطگیری از رسانههای خارجی و...) کارنامه روشن و قابل دسترسی زنجیرهای هاست که برخی از آن رسانهها هنوز فعال هستند و همان رویه را دنبال میکنند.
این کارنامه اگر نشانه نفوذیهای دشمن و جریانهای نفوذی مشخص نیست پس چیست؟
آیا کارنامه روشن و منطبق، حکایتگر از واقعیت «جریان نفوذی و سازمان یافته» تصور نمیشود؟!
شاید فکر میکنید؛ افراد دلبسته انقلاب و مملکت و مردم، چشم به دهان نظریهپردازان جنگ نرم میدوزند تا - مثلا - دروغ تقلب در انتخابات ریاستجمهوری سال 88 را منتشر سازند و بر طبل شورش بکوبند؟!
در زمان فعالیت همین دولت یازدهم، حمله به حکم قرآنی«قصاص» توسط نشریه حامی حزب کارگزاران و فتنه 88 سال گذشته و با میدان داری «م.قاف» صورت گرفت که دقیقا در دیگر روزنامههای زنجیرهای منویات بیگانگان را اعمال میکرد. این فرد چند بار بدست وزارت اطلاعات دستگیر شد؟ چند بار؟ آیا وی سردمدار یک جریان شناخته شده، تصور نمیشود؟
درک و یقین نسبت به حضور نفوذیها و جریانهای نفوذی، در صحنه برخی رسانهای کشور نیاز به رمل و اسطرلاب و توسل به دستگاههای امنیتی گوناگون ندارد. عملکردها و امضاهای افراد، کاملا چهره و جریانهای نفوذی را نشاندار کرده است و افسوس که متولیان - فرهنگی و امنیتی- همچنان در راه انجام وظایف خود اهمال میکنند!
بواقع؛ آیا میتوان تصور کرد دو روزنامه زنجیرهای که مقالات بیبی سی - نوشته شده بدست پادوهای «ام .آی .سیکس» را بیکم و کاست با اسم مستعار منتشر کردند، نفوذی دشمن نیستند و مستقل از جریان و جریانهای نفوذی عمل میکنند؟
لابد؛ به نظر جناب وزیر؛زنجیرهایها، با عشق به وطن و شور خدمت به انقلاب، مقالات ضد ایرانی و دینی هدف نظر استعمارگران را منتشر میکنند!
به باور نگارنده،جناب وزیر ارشاد یا بیش از اندازه – با عذرخواهی – ساده تشریف دارند و یا – باز هم با عذرخواهی – مصلحتهای گروهی را تعقیب میسازند که در هر دو صورت مایه تاسف برای علاقه مندان دین و انقلاب و کشوراست و البته مایه امید و شادی نفوذیها و بازی دهندگان آنها!
کافی است که به تیترهای صفحه نخست روزنامههای زنجیرهای، یک روز پس از گفتوگوی وزیر ارشاد با خبرگزاری مجلس شورای اسلامی نگاه کنیم. این تیتر بدرشتی از قول وزیر نمایان:
«در رسانهها نفوذی وجود ندارد!»