اخبار ویژه
رضایت عربستان از توافق هستهای
وزیرخارجه عربستان از توافق هستهای آمریکا و غرب با ایران حمایت کرد.
عادلالجبیر با اشاره به ملاقات شاه عربستان با اوباما گفت: رئیسجمهور آمریکا در دیدار روز جمعه با شاه عربستان به او اطمینان داده که توافق اتمی مانع دستیابی ایران به تسلیحات هستهای میشود، شامل بازرسی از تاسیسات نظامی و مشکوک ایران است و در صورت نقض آن توسط ایران، تحریمها به جای خود بازمیگردند.
عادل الجبیر گفت: عربستان از تضمینهای داده شده از سوی مقامات آمریکایی درباره توافق هستهای با ایران و اینکه این توافقنامه کشورهای خلیجفارس را با خطر مواجه نمیکند، راضی است.
وی خاطر نشان کرد: ما اکنون در مقابله با ایران، یک مشکل کمتر داریم و بیشتر میتوانیم روی فعالیتهای خرابکارانه ایران در منطقه تمرکز کنیم.
پیش از این مخالفخوانیهای رژیم سعودی با توافق، مستند برخی گروهها در داخل کشورمان به عنوان درستی توافق قرار گرفته بود. عربستان نقش مهمی در دادن رشوه به برخی طرفهای مذاکره ایران برای سختگیری بیشتر- از جمله آمریکا و فرانسه انگلیس و آلمان- داشت و در بازار نفت نیز نقش منفی علیه کشورمان ایفا کرد و این در حالی بود که برخی محافل داخلی ادعا میکردند باید با آلسعود به شکل یک طرفه تنشزدایی کرد!
آب پاکی کارگزاران به دست مردم آثار لغو تحریمها پیشخور شده است(!)
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ضمن آسوده کردن خاطر مردم نسبت به نتایج توافق وین گفت؛ آثار لغو تحریمها پیشخور شده است!
روزنامه آرمان ضمن مصاحبه با سعید لیلاز، تیتر اول خود را به عبارت «آثار لغو تحریمها پیشخور شده است» اختصاص داد. آرمان از لیلاز پرسیده است؛ «بسیاری معتقدند باتوجه به اینکه بعد از توافق هستهای انتظارات اقتصادی مردم بالا رفته، حتماً باید بهبود اقتصادی بهگونهای باشد که در وضعیت معیشتی مردم نیز دیده شود. نظر شما چیست؟» و او پاسخ میدهد: معتقدم اساس تحولات اقتصادی و معیشتی ایران چه در اقتصاد کلان و چه در وضعیت زندگی مردم از طریق مدیریتها و سیاستگذاریهای دولت ممکن است. اعتقاد ندارم بدون اقدامات دولت میتوانیم تصور کنیم که با صرف توافق هستهای اتفاق مهمی در اقتصاد ایران رخ خواهد داد. مجموعه تحولاتی که در اقتصاد ایران ممکن است اتفاق بیفتد فقط درصورتی که دولت سیاستگذاریهای درستی داشته باشد، عملی خواهد بود.
وی ادامه میدهد: درباره مقدار ارزهای آزاد شده اغراق صورت میگیرد و گذشته از این مسئله بیش از آن چیزی که از محل ارزهای آزاد شده برای مردم قدرت خرید ایجاد کنیم از طریق کاهش قیمت نفت از جیب ایران رفته است. بنابراین آثار لغو تحریمها بهطور کلی پیشخور شده و قابل استفاده برای بهبود اوضاع نخواهد بود.
عضو مرکزیت کارگزاران البته توضیح نداد چرا درحالی که کارشناسان نسبت به خباثتها و توطئه مشترک آمریکا و رژیم سعودی هشدار میدادند، یک جریان خوشخیال - یا بزککننده- فقط از دوستی و تنشزدایی با آمریکا و آلسعود سخن میگفتند و برای شبیخون نفتی چارهجویی نمیکردند؟
لیلاز در ادامه این مصاحبه درباره درآمدهای مالیاتی دولت میگوید: این بستگی به سیاستهای دولت دارد. اینکه دولت چگونه میتواند مالیاتستانی خود را افزایش دهد؟ اگر دولت بخواهد فشارهای خود را بر گروههایی که درحال حاضر نیز مالیات میدهند، افزایش دهد شکست میخورد و نارضایتی جمعی افزایش پیدا خواهد کرد. اگر دولت بتواند روی گروههای جدید که تاکنون مالیات نپرداختهاند در دولت، بخش عمومی و خصوصی متمرکز شود حتماً نتیجه آن افزایش رضایت عمومی خواهد بود. ضمن اینکه ما باید از دولت بخواهیم درباره نحوه هزینه کردن این درآمدها نیز پاسخگو باشد.
بازی بیبیسی و نشریات زنجیرهای با قمارباز کرسنتی
افشای بخشهای «هاشور خورده» پرونده دکل 87 میلیون دلاری فورچونا معروف به «دکل گمشده» طی ماههای گذشته و حضور یکی از مدیران ارشد وزارت نفت در این پرونده، رسانههای معاند نظام و برخی رسانههای همسو با دولت را بر آن داشت تا آمادهباش خود را با حضور در این پرونده و تطهیر «قمارباز کرسنتی» وارد فاز عملیاتی کنند.
به گزارش «جوان»، پس از رپرتاژهای صدای آمریکا برای رضا مصطفوی طباطبایی معروف به «قمارباز کرسنتی» و سفیدخوانی وی، روزنامه شرق نیز دو صفحه از 16 صفحه خود را در اختیار وی قرار داد تا دلال اصلی قرارداد دکل فورچونا، تریبون را در دست گرفته و هر جا سخن بگوید از ریفرنس روزنامه شرق بگوید و بر همه اسناد موجودی که ثابت میکند وی 87 میلیون دلار را به جیب زده است، برچسب «جعلی» و «پروندهسازی» بزند.
این دلال نفتی که در ماجرای قرارداد کرسنت حضور ویژهای داشت با هماهنگی کامل با شرکای داخلی خود، سعی دارد نقش خود را در این پرونده از یک دلال به یک «کارآفرین» تبدیل کند. شرکای داخلی وی نیز از هراس مطرح شدن نامشان در این پرونده، بستر را برای حضور وی در رسانهها به ویژه رسانههای ایران باز کردند. هرچند این رسانهها ردای اصلاحطلبی بر تن داشته باشند.
حدود سه سال پیش، نادر قاضیپور از گم شدن دکل دریایی خبر داد که «پایش» 87 میلیون دلار پرداخت شده بود. معلوم نبود دکل کجا بود و شرکت تأسیسات دریایی نیز که «رکب» خورده بود سکوت پیشه کرد حتی با مدیرعامل جدید خود غلامرضا منوچهری. هر از چند گاهی اخباری پراکنده از این دکل منتشر میشد، از حضور در امارات تا قطر تا اینکه مشخص شد این دکل در خلیج مکزیک به حفاری مشغول است. از عمر کامل السواده- پادوی حقوقی طباطبایی- سخن به میان آمد و اسناد جدید نشان داد که وی پولها را به حساب «قمارباز» واریز کرده است. ذینفعان این پرونده، برای مسکوت ماندن این پرونده چیزی به «روی خود» نمیآوردند تا روزی که یک نامه از پتروپارس به شرکت حفاری شمال واکنشی از هدایتالله خادمی دربرداشت که ماجرا را وارد فاز جدیتری کرد.
پتروپارس در فاز 13 به حفاری با دو دکل مشغول بود. دکل سحر یک متعلق به شرکت حفاری شمال و دکل آبان متعلق به هندیها همزمان به کار مشغول بودند تا اینکه به یکباره اعلام شد به دلیل کمبود منابع مالی، دکل هندی باید در فاز 13 بماند و دکل ایرانی بار خود را از این فاز ببندد. شرکت حفاری شمال نسبت به این موضوع واکنش شدیدی نشان میدهد و مدیرعامل آن در نشستی خبری از پشت پرده دلالی دکلهای هندی و چینی میگوید؛ پشت پردهای که در رأس آن شریک استراتژیک طباطبایی قرار داشت؛ مردی که در رسانهها به «م. م» معروف است. یکی از معاونان سابق وزیر که این روزها در قامت بخش خصوصی به تجارت در نفت مشغول است و آقازاده یکی از وزرای دولت اصلاحات که اتفاقاً در بیبیسیها همکاری دارد از شرکای اصلی طباطبایی محسوب میشوند که این روزها در چند شرکت خصوصی نفتی سهامدار و شریک هستند. گفته میشود سرشاخ مدیرعامل حفاری شمال با مجموع این شرکا، به حضور مجلس و نامه 70 نماینده در این ماجرا کشیده شد و سخن از استیضاح وزیر نفت شد تا اینکه فشار شرکای طباطبایی که به حلقه کرسنتیها شهرهاند موجب برکناری شبانه خادمی از شرکت حفاری شمال شد.
مدیرعامل حفاری شمال برکنار شد و پس از برکناری خادمی از مدیریت حفاری شمال، شرکای طباطبایی با ارسال شبنامهها به مجلس و رسانهها، پای شریک سابق طباطبایی را به میان میکشند تا با گم کردن در این پرونده، وی را تبرئه کرده و پرونده را با انحراف مواجه کنند.
روزنامههای همسو با جریان اصلاحات، با برجستهسازی نقش شریک وی و چاپ عکس وی، آقای «ش» را «دزد دکل» معرفی میکنند و دو روز بعد وی را بیتقصیر میشمارند. پس از بازداشت شریک سابق طباطبایی، حالا خود «قمارباز کرسنتی» ظهور میکند و به «میهمانی تیترها» میآید. طباطبایی با «کراوات آبی» خود عکس یک روزنامه شرق میشود و در برنامه پنجشنبه شب بیبیسی فارسی «صورتی» میشود؛ رسانهای که پدر یکی از شرکایش پای ثابت صحبتهای کارشناسی آن است!
وی که پیشتر عقد اخوت خود را از طریق رئیس شبکه جمتیوی با علیرضا نوریزاده میبندد، بخشی از دلارهای خود را به صدای آمریکا تزریق میکند. نهایت کار به اینجا میرسد که صدای آمریکا به تمجید از وی و حامیان داخلیاش در وزارت نفت میپردازد و به «انگزنی» به مخالفان طباطبایی و «هم دامنهای» وی در ایران ادامه میدهد.
طباطبایی در برنامهای که دو شب گذشته از بیبیسی فارسی روی آنتن رفت بهطور قابل تأملی از مدیریت فعلی شرکت تأسیسات دریایی تمجید میکند و برعکس، مدیریت سابق این شرکت را مدیریتی میخواند که سوء مدیریت و فساد برونداد آن بوده است. جالب آنجاست که منوچهری عضو باشگاه نفت و نیرویی است که شرکای طباطبایی نیز در آن عضو هستند و محفلی است برای خودمانیها و البته چهرههایی که در پرونده کرسنت نقش مهمی را ایفا کردهاند؛ کسانی که در ماجرای قرارداد کرسنت در کنار یکدیگر بودند و پس از هشت سال بار دیگر به قدرت رسیدهاند.
رو شدن دست طباطبایی به مطرح شدن نامهای دیگری مانند «الف. ف»، «ه. الف»، «م. م»، «غ. م» و ... میانجامد که قطعاً برای وزیر نفت گران تمام خواهد شد؛ حلقه کرسنتیها هوای طباطبایی را دارند و نمیخواهند وی به عنوان «دکلخوار» معرفی شود؛ هم عضوی از تیم آنهاست و هم نمیخواهند پردهای درافتد.
تحریف بیانات رهبر انقلاب در روزنامه اجارهای
روزنامهای که به عنوان تقویت امواج BBC و VOA در داخل عمل میکند، ضمن تحریف بیانات رهبر معظم انقلاب، به تهدید نمایندگان مجلس و ضرورت تصویب بیچون و چرای برجام پرداخت.
روزنامه اجارهای اعتماد که سابقه کپیکاری تحلیلهای شبکه دولتی انگلیس را در کارنامه خود دارد، در نوشته ای بدون امضا به تحریف خطوط قرمز و نگرانیهای صریح رهبر معظم انقلاب پرداخت و مدعی شد: مفاد اظهارات مقام معظم رهبری نشان میدهد که در همه مراحل در جریان ماجرا بودهاند و اگر در مواردی هم منویات ایشان محقق نشده، طبعا اقتضای معامله است و در نهایت مخالفت نکردهاند. جالب اینکه حتی مخالفان برجام هم هنگام صحبت آن را قطعی فرض میکنند]!؟[ و نسبت به رفتارهای ایران درباره پس از برجام انذار میدهند.
این نوشته میافزاید: رأی آوردن برجام در مجلس با رأی بسیار بالا خواهد بود، زیرا هیچ نمایندهای نمیتواند تبعات رد آن را بپذیرد، به ویژه آنکه میخواهند در انتخابات بعد نیز شرکت کنند و مردم از آنها سؤال خواهند کرد. از همه مهمتر بعد از تایید آن در آمریکا رد شدنش در ایران، تمام مسئولیت را بر دوش ایران خواهد انداخت و این دقیقا خواست تندروهای آمریکایی و اسرائیلی است. بنابراین درباره اصل تایید آن جای هیچ نگرانی نیست. ضمن اینکه برخی تندروهای دلواپس دیگر نخواهند گفت که امکان نقد برای ما فراهم نشد. اتفاقا بهتر است که آنها مخالفت کنند تا مردم با آنان آشنایی بیشتری پیدا کنند. هرچند تاکنون هم همه حرفهای خود را از همه تریبونها زدهاند و پاسخهای لازم را نیز دریافت کردهاند ولی از آنجا که برجام یک اتفاق ملی و نه جناحی است و مهمتر اینکه این مشکل به دست تندروهای دلواپس ایجاد شده بود، بنابراین بهتر است همه نهادهای ممکن درباره آن اظهارنظر کنند. شیوه تصویب نیز میتواند مثل همان قرارداد 1359 الجزایر باشد. به این معنا که به دولت اجازه داده شود این مشکل را حل و فصل کند.
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که در جزئیات مذاکرات و توافق دخالت نمیکنند و خطوط قرمزی را برای پاسداشت منافع ملی تعیین کردهاند که باید در توافق نهایی لحاظ شود. ایشان آخرین بار هم با اشاره به سخنان صریح مقامات آمریکایی تأکید کردند اگر قرار است تحریمها لغو نشود، پس برای چه مذاکره کرده و محدودیتهایی را پذیرفتهایم؟! آیا به نظر نویسنده اعتماد که معلوم نیست از لندن این نوشته فاقد امضا را قلمی کرده یا از تهران، این سخن صریح به مفهوم رضایت و موافقت است؟ این تعبیر که «اگر در مواردی منویات ایشان محقق نشده، طبعا اقتضای معامله است»، یعنی اینکه اگر دولت به قصد لغو تحریمها مذاکره کرد و دادن امتیازاتی را پذیرفت اما لغو تحریمها عملی نشد، بازهم معامله خوبی صورت گرفته است؟ یعنی تیم مذاکرهکننده صرفا مسئول واگذاری یک سری امتیازات مهم بدون مابهازاء بودهاند؟
نکته دوم ادعای «تصویب برجام در مجلس با رأی بسیار بالا خواهد بود» است. گویا روزنامه اعتماد هنوز خیال میکند در دوره مجلس ششم که برخی نمایندگان آن رفتاری نوکرمآبانه و عبید صفت با آمریکا و انگلیس داشتند، به سر میبریم! جهت اطلاع حضرات باید گفت آن مجلس ننگآور به تاریخ پیوست و برخی از دستاندرکاران آن در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتند و اکنون دوشادوش همکاران فراری روزنامه اعتماد به آمریکا و اروپا و فرانسه بیگاری میدهند.
نکته سوم؛ تهدید نمایندگان ملت آن هم توسط روزنامه پیروزییی است که آلوده به انواع مفسدان اقتصادی و سیاسی و به تمام معنا، یک روزنامه کرایهای و اجارهای است. برای این حضرات فقط باید یادآوری کرد که چگونه گندههای آنان در مجلس ششم پس از خیانت به کشور، بست نشستند اما با بیاعتنایی و دهنکجی مردم مواجه شدند.
حکم مشاور وزیر نفت برای یکی از عوامل قرارداد کرسنت
«یک کرسنتی دیگر در وزارت نفت حکم گرفت.»
هادی- ن در حالی مشاور عالی وزیر میشود که در دوران حضور خود در کسوت معاونت بینالملل وزارت نفت در سالهای 80 تا 84 نقش ممتازی در شکلگیری قرارداد کرسنت داشت.
به گزارش جهان به نقل از بولتننیوز، در متن حکم وزیر نفت خطاب به آقای «ن» که شانا آن را منتشر کرده، آمده است: با توجه به سوابق درخشان خدمتی جنابعالی، به ویژه در صنعت نفت، بدینوسیله به عنوان مشاور عالی وزیر منصوب میشوید.
نامبرده در دوران حضور خود در کسوت معاونت بینالملل وزارت نفت در سالهای 80 تا 84 نقش ممتازی در شکلگیری قرارداد کرسنت داشت؛ به گونهای که تصمیمگیریهای حاصله در جلسه 15 مهرماه 1381 در دفتر وی درباره موضوع کرسنت یکی از پرحاشیهترین بخشهای این پرونده است.
در جلسه یاد شده که پیرو نامهنگاری دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی (دکتر حسن روحانی) خطاب به ریاستجمهوری وقت (این نامه در آبان سال 80 نگاشته شد) مبنی بر بازنگری در آثار و تبعات حاصل از فروش گاز به شرکتی اماراتی (کرسنت پترولیوم) موضوع به وزارت نفت و در نهایت به معاونت امور بینالملل ارجاع شد و در جلسه موصوف که در تاریخ 15 مهرماه 81 در دفتر آقای«ن» تشکیل شد بر ضرورت فروش گاز به امارات از طریق قرارداد کرسنت تاکید شد.
بنابر اعلام علی جنتی وزیر ارشاد، قرارداد کرسنت باعث ضرر 14/5 میلیارد دلاری برای کشور شده است.
وزیرخارجه عربستان از توافق هستهای آمریکا و غرب با ایران حمایت کرد.
عادلالجبیر با اشاره به ملاقات شاه عربستان با اوباما گفت: رئیسجمهور آمریکا در دیدار روز جمعه با شاه عربستان به او اطمینان داده که توافق اتمی مانع دستیابی ایران به تسلیحات هستهای میشود، شامل بازرسی از تاسیسات نظامی و مشکوک ایران است و در صورت نقض آن توسط ایران، تحریمها به جای خود بازمیگردند.
عادل الجبیر گفت: عربستان از تضمینهای داده شده از سوی مقامات آمریکایی درباره توافق هستهای با ایران و اینکه این توافقنامه کشورهای خلیجفارس را با خطر مواجه نمیکند، راضی است.
وی خاطر نشان کرد: ما اکنون در مقابله با ایران، یک مشکل کمتر داریم و بیشتر میتوانیم روی فعالیتهای خرابکارانه ایران در منطقه تمرکز کنیم.
پیش از این مخالفخوانیهای رژیم سعودی با توافق، مستند برخی گروهها در داخل کشورمان به عنوان درستی توافق قرار گرفته بود. عربستان نقش مهمی در دادن رشوه به برخی طرفهای مذاکره ایران برای سختگیری بیشتر- از جمله آمریکا و فرانسه انگلیس و آلمان- داشت و در بازار نفت نیز نقش منفی علیه کشورمان ایفا کرد و این در حالی بود که برخی محافل داخلی ادعا میکردند باید با آلسعود به شکل یک طرفه تنشزدایی کرد!
آب پاکی کارگزاران به دست مردم آثار لغو تحریمها پیشخور شده است(!)
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ضمن آسوده کردن خاطر مردم نسبت به نتایج توافق وین گفت؛ آثار لغو تحریمها پیشخور شده است!
روزنامه آرمان ضمن مصاحبه با سعید لیلاز، تیتر اول خود را به عبارت «آثار لغو تحریمها پیشخور شده است» اختصاص داد. آرمان از لیلاز پرسیده است؛ «بسیاری معتقدند باتوجه به اینکه بعد از توافق هستهای انتظارات اقتصادی مردم بالا رفته، حتماً باید بهبود اقتصادی بهگونهای باشد که در وضعیت معیشتی مردم نیز دیده شود. نظر شما چیست؟» و او پاسخ میدهد: معتقدم اساس تحولات اقتصادی و معیشتی ایران چه در اقتصاد کلان و چه در وضعیت زندگی مردم از طریق مدیریتها و سیاستگذاریهای دولت ممکن است. اعتقاد ندارم بدون اقدامات دولت میتوانیم تصور کنیم که با صرف توافق هستهای اتفاق مهمی در اقتصاد ایران رخ خواهد داد. مجموعه تحولاتی که در اقتصاد ایران ممکن است اتفاق بیفتد فقط درصورتی که دولت سیاستگذاریهای درستی داشته باشد، عملی خواهد بود.
وی ادامه میدهد: درباره مقدار ارزهای آزاد شده اغراق صورت میگیرد و گذشته از این مسئله بیش از آن چیزی که از محل ارزهای آزاد شده برای مردم قدرت خرید ایجاد کنیم از طریق کاهش قیمت نفت از جیب ایران رفته است. بنابراین آثار لغو تحریمها بهطور کلی پیشخور شده و قابل استفاده برای بهبود اوضاع نخواهد بود.
عضو مرکزیت کارگزاران البته توضیح نداد چرا درحالی که کارشناسان نسبت به خباثتها و توطئه مشترک آمریکا و رژیم سعودی هشدار میدادند، یک جریان خوشخیال - یا بزککننده- فقط از دوستی و تنشزدایی با آمریکا و آلسعود سخن میگفتند و برای شبیخون نفتی چارهجویی نمیکردند؟
لیلاز در ادامه این مصاحبه درباره درآمدهای مالیاتی دولت میگوید: این بستگی به سیاستهای دولت دارد. اینکه دولت چگونه میتواند مالیاتستانی خود را افزایش دهد؟ اگر دولت بخواهد فشارهای خود را بر گروههایی که درحال حاضر نیز مالیات میدهند، افزایش دهد شکست میخورد و نارضایتی جمعی افزایش پیدا خواهد کرد. اگر دولت بتواند روی گروههای جدید که تاکنون مالیات نپرداختهاند در دولت، بخش عمومی و خصوصی متمرکز شود حتماً نتیجه آن افزایش رضایت عمومی خواهد بود. ضمن اینکه ما باید از دولت بخواهیم درباره نحوه هزینه کردن این درآمدها نیز پاسخگو باشد.
بازی بیبیسی و نشریات زنجیرهای با قمارباز کرسنتی
افشای بخشهای «هاشور خورده» پرونده دکل 87 میلیون دلاری فورچونا معروف به «دکل گمشده» طی ماههای گذشته و حضور یکی از مدیران ارشد وزارت نفت در این پرونده، رسانههای معاند نظام و برخی رسانههای همسو با دولت را بر آن داشت تا آمادهباش خود را با حضور در این پرونده و تطهیر «قمارباز کرسنتی» وارد فاز عملیاتی کنند.
به گزارش «جوان»، پس از رپرتاژهای صدای آمریکا برای رضا مصطفوی طباطبایی معروف به «قمارباز کرسنتی» و سفیدخوانی وی، روزنامه شرق نیز دو صفحه از 16 صفحه خود را در اختیار وی قرار داد تا دلال اصلی قرارداد دکل فورچونا، تریبون را در دست گرفته و هر جا سخن بگوید از ریفرنس روزنامه شرق بگوید و بر همه اسناد موجودی که ثابت میکند وی 87 میلیون دلار را به جیب زده است، برچسب «جعلی» و «پروندهسازی» بزند.
این دلال نفتی که در ماجرای قرارداد کرسنت حضور ویژهای داشت با هماهنگی کامل با شرکای داخلی خود، سعی دارد نقش خود را در این پرونده از یک دلال به یک «کارآفرین» تبدیل کند. شرکای داخلی وی نیز از هراس مطرح شدن نامشان در این پرونده، بستر را برای حضور وی در رسانهها به ویژه رسانههای ایران باز کردند. هرچند این رسانهها ردای اصلاحطلبی بر تن داشته باشند.
حدود سه سال پیش، نادر قاضیپور از گم شدن دکل دریایی خبر داد که «پایش» 87 میلیون دلار پرداخت شده بود. معلوم نبود دکل کجا بود و شرکت تأسیسات دریایی نیز که «رکب» خورده بود سکوت پیشه کرد حتی با مدیرعامل جدید خود غلامرضا منوچهری. هر از چند گاهی اخباری پراکنده از این دکل منتشر میشد، از حضور در امارات تا قطر تا اینکه مشخص شد این دکل در خلیج مکزیک به حفاری مشغول است. از عمر کامل السواده- پادوی حقوقی طباطبایی- سخن به میان آمد و اسناد جدید نشان داد که وی پولها را به حساب «قمارباز» واریز کرده است. ذینفعان این پرونده، برای مسکوت ماندن این پرونده چیزی به «روی خود» نمیآوردند تا روزی که یک نامه از پتروپارس به شرکت حفاری شمال واکنشی از هدایتالله خادمی دربرداشت که ماجرا را وارد فاز جدیتری کرد.
پتروپارس در فاز 13 به حفاری با دو دکل مشغول بود. دکل سحر یک متعلق به شرکت حفاری شمال و دکل آبان متعلق به هندیها همزمان به کار مشغول بودند تا اینکه به یکباره اعلام شد به دلیل کمبود منابع مالی، دکل هندی باید در فاز 13 بماند و دکل ایرانی بار خود را از این فاز ببندد. شرکت حفاری شمال نسبت به این موضوع واکنش شدیدی نشان میدهد و مدیرعامل آن در نشستی خبری از پشت پرده دلالی دکلهای هندی و چینی میگوید؛ پشت پردهای که در رأس آن شریک استراتژیک طباطبایی قرار داشت؛ مردی که در رسانهها به «م. م» معروف است. یکی از معاونان سابق وزیر که این روزها در قامت بخش خصوصی به تجارت در نفت مشغول است و آقازاده یکی از وزرای دولت اصلاحات که اتفاقاً در بیبیسیها همکاری دارد از شرکای اصلی طباطبایی محسوب میشوند که این روزها در چند شرکت خصوصی نفتی سهامدار و شریک هستند. گفته میشود سرشاخ مدیرعامل حفاری شمال با مجموع این شرکا، به حضور مجلس و نامه 70 نماینده در این ماجرا کشیده شد و سخن از استیضاح وزیر نفت شد تا اینکه فشار شرکای طباطبایی که به حلقه کرسنتیها شهرهاند موجب برکناری شبانه خادمی از شرکت حفاری شمال شد.
مدیرعامل حفاری شمال برکنار شد و پس از برکناری خادمی از مدیریت حفاری شمال، شرکای طباطبایی با ارسال شبنامهها به مجلس و رسانهها، پای شریک سابق طباطبایی را به میان میکشند تا با گم کردن در این پرونده، وی را تبرئه کرده و پرونده را با انحراف مواجه کنند.
روزنامههای همسو با جریان اصلاحات، با برجستهسازی نقش شریک وی و چاپ عکس وی، آقای «ش» را «دزد دکل» معرفی میکنند و دو روز بعد وی را بیتقصیر میشمارند. پس از بازداشت شریک سابق طباطبایی، حالا خود «قمارباز کرسنتی» ظهور میکند و به «میهمانی تیترها» میآید. طباطبایی با «کراوات آبی» خود عکس یک روزنامه شرق میشود و در برنامه پنجشنبه شب بیبیسی فارسی «صورتی» میشود؛ رسانهای که پدر یکی از شرکایش پای ثابت صحبتهای کارشناسی آن است!
وی که پیشتر عقد اخوت خود را از طریق رئیس شبکه جمتیوی با علیرضا نوریزاده میبندد، بخشی از دلارهای خود را به صدای آمریکا تزریق میکند. نهایت کار به اینجا میرسد که صدای آمریکا به تمجید از وی و حامیان داخلیاش در وزارت نفت میپردازد و به «انگزنی» به مخالفان طباطبایی و «هم دامنهای» وی در ایران ادامه میدهد.
طباطبایی در برنامهای که دو شب گذشته از بیبیسی فارسی روی آنتن رفت بهطور قابل تأملی از مدیریت فعلی شرکت تأسیسات دریایی تمجید میکند و برعکس، مدیریت سابق این شرکت را مدیریتی میخواند که سوء مدیریت و فساد برونداد آن بوده است. جالب آنجاست که منوچهری عضو باشگاه نفت و نیرویی است که شرکای طباطبایی نیز در آن عضو هستند و محفلی است برای خودمانیها و البته چهرههایی که در پرونده کرسنت نقش مهمی را ایفا کردهاند؛ کسانی که در ماجرای قرارداد کرسنت در کنار یکدیگر بودند و پس از هشت سال بار دیگر به قدرت رسیدهاند.
رو شدن دست طباطبایی به مطرح شدن نامهای دیگری مانند «الف. ف»، «ه. الف»، «م. م»، «غ. م» و ... میانجامد که قطعاً برای وزیر نفت گران تمام خواهد شد؛ حلقه کرسنتیها هوای طباطبایی را دارند و نمیخواهند وی به عنوان «دکلخوار» معرفی شود؛ هم عضوی از تیم آنهاست و هم نمیخواهند پردهای درافتد.
تحریف بیانات رهبر انقلاب در روزنامه اجارهای
روزنامهای که به عنوان تقویت امواج BBC و VOA در داخل عمل میکند، ضمن تحریف بیانات رهبر معظم انقلاب، به تهدید نمایندگان مجلس و ضرورت تصویب بیچون و چرای برجام پرداخت.
روزنامه اجارهای اعتماد که سابقه کپیکاری تحلیلهای شبکه دولتی انگلیس را در کارنامه خود دارد، در نوشته ای بدون امضا به تحریف خطوط قرمز و نگرانیهای صریح رهبر معظم انقلاب پرداخت و مدعی شد: مفاد اظهارات مقام معظم رهبری نشان میدهد که در همه مراحل در جریان ماجرا بودهاند و اگر در مواردی هم منویات ایشان محقق نشده، طبعا اقتضای معامله است و در نهایت مخالفت نکردهاند. جالب اینکه حتی مخالفان برجام هم هنگام صحبت آن را قطعی فرض میکنند]!؟[ و نسبت به رفتارهای ایران درباره پس از برجام انذار میدهند.
این نوشته میافزاید: رأی آوردن برجام در مجلس با رأی بسیار بالا خواهد بود، زیرا هیچ نمایندهای نمیتواند تبعات رد آن را بپذیرد، به ویژه آنکه میخواهند در انتخابات بعد نیز شرکت کنند و مردم از آنها سؤال خواهند کرد. از همه مهمتر بعد از تایید آن در آمریکا رد شدنش در ایران، تمام مسئولیت را بر دوش ایران خواهد انداخت و این دقیقا خواست تندروهای آمریکایی و اسرائیلی است. بنابراین درباره اصل تایید آن جای هیچ نگرانی نیست. ضمن اینکه برخی تندروهای دلواپس دیگر نخواهند گفت که امکان نقد برای ما فراهم نشد. اتفاقا بهتر است که آنها مخالفت کنند تا مردم با آنان آشنایی بیشتری پیدا کنند. هرچند تاکنون هم همه حرفهای خود را از همه تریبونها زدهاند و پاسخهای لازم را نیز دریافت کردهاند ولی از آنجا که برجام یک اتفاق ملی و نه جناحی است و مهمتر اینکه این مشکل به دست تندروهای دلواپس ایجاد شده بود، بنابراین بهتر است همه نهادهای ممکن درباره آن اظهارنظر کنند. شیوه تصویب نیز میتواند مثل همان قرارداد 1359 الجزایر باشد. به این معنا که به دولت اجازه داده شود این مشکل را حل و فصل کند.
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که در جزئیات مذاکرات و توافق دخالت نمیکنند و خطوط قرمزی را برای پاسداشت منافع ملی تعیین کردهاند که باید در توافق نهایی لحاظ شود. ایشان آخرین بار هم با اشاره به سخنان صریح مقامات آمریکایی تأکید کردند اگر قرار است تحریمها لغو نشود، پس برای چه مذاکره کرده و محدودیتهایی را پذیرفتهایم؟! آیا به نظر نویسنده اعتماد که معلوم نیست از لندن این نوشته فاقد امضا را قلمی کرده یا از تهران، این سخن صریح به مفهوم رضایت و موافقت است؟ این تعبیر که «اگر در مواردی منویات ایشان محقق نشده، طبعا اقتضای معامله است»، یعنی اینکه اگر دولت به قصد لغو تحریمها مذاکره کرد و دادن امتیازاتی را پذیرفت اما لغو تحریمها عملی نشد، بازهم معامله خوبی صورت گرفته است؟ یعنی تیم مذاکرهکننده صرفا مسئول واگذاری یک سری امتیازات مهم بدون مابهازاء بودهاند؟
نکته دوم ادعای «تصویب برجام در مجلس با رأی بسیار بالا خواهد بود» است. گویا روزنامه اعتماد هنوز خیال میکند در دوره مجلس ششم که برخی نمایندگان آن رفتاری نوکرمآبانه و عبید صفت با آمریکا و انگلیس داشتند، به سر میبریم! جهت اطلاع حضرات باید گفت آن مجلس ننگآور به تاریخ پیوست و برخی از دستاندرکاران آن در آمریکا و اروپا پناهندگی گرفتند و اکنون دوشادوش همکاران فراری روزنامه اعتماد به آمریکا و اروپا و فرانسه بیگاری میدهند.
نکته سوم؛ تهدید نمایندگان ملت آن هم توسط روزنامه پیروزییی است که آلوده به انواع مفسدان اقتصادی و سیاسی و به تمام معنا، یک روزنامه کرایهای و اجارهای است. برای این حضرات فقط باید یادآوری کرد که چگونه گندههای آنان در مجلس ششم پس از خیانت به کشور، بست نشستند اما با بیاعتنایی و دهنکجی مردم مواجه شدند.
حکم مشاور وزیر نفت برای یکی از عوامل قرارداد کرسنت
«یک کرسنتی دیگر در وزارت نفت حکم گرفت.»
هادی- ن در حالی مشاور عالی وزیر میشود که در دوران حضور خود در کسوت معاونت بینالملل وزارت نفت در سالهای 80 تا 84 نقش ممتازی در شکلگیری قرارداد کرسنت داشت.
به گزارش جهان به نقل از بولتننیوز، در متن حکم وزیر نفت خطاب به آقای «ن» که شانا آن را منتشر کرده، آمده است: با توجه به سوابق درخشان خدمتی جنابعالی، به ویژه در صنعت نفت، بدینوسیله به عنوان مشاور عالی وزیر منصوب میشوید.
نامبرده در دوران حضور خود در کسوت معاونت بینالملل وزارت نفت در سالهای 80 تا 84 نقش ممتازی در شکلگیری قرارداد کرسنت داشت؛ به گونهای که تصمیمگیریهای حاصله در جلسه 15 مهرماه 1381 در دفتر وی درباره موضوع کرسنت یکی از پرحاشیهترین بخشهای این پرونده است.
در جلسه یاد شده که پیرو نامهنگاری دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی (دکتر حسن روحانی) خطاب به ریاستجمهوری وقت (این نامه در آبان سال 80 نگاشته شد) مبنی بر بازنگری در آثار و تبعات حاصل از فروش گاز به شرکتی اماراتی (کرسنت پترولیوم) موضوع به وزارت نفت و در نهایت به معاونت امور بینالملل ارجاع شد و در جلسه موصوف که در تاریخ 15 مهرماه 81 در دفتر آقای«ن» تشکیل شد بر ضرورت فروش گاز به امارات از طریق قرارداد کرسنت تاکید شد.
بنابر اعلام علی جنتی وزیر ارشاد، قرارداد کرسنت باعث ضرر 14/5 میلیارد دلاری برای کشور شده است.