خیلیها باید پاسخگو باشند
فدراسیون فعلی وارث است، نه بنیانگذار انحراف و فساد
شمارش معکوس برای قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی در خصوص «فساد در فوتبال»در صحن علنی مجلس آغاز شده و انتظار میرود مسئولین امر پس از مشخص شدن افراد و مسببین این نابسامانی به طور قاطع با متخلفین برخورد لازم و کافی را داشته باشند.
این طور که از ظواهر و شواهد غیرقابل انکار برمیآید تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی (کمیسیون اصل 90) درباره فوتبال و حواشی فراتر از متن آن که از حدود دو سال پیش آغاز شده، دارد رفته رفته به نتایج قابل توجه و تأملی میرسد و اخیرا چند تن از نمایندگان محترم که در این باره نقش و مسئولیتی دارند، اظهارنظرهای صریحی پیرامون ماجرای فساد در فوتبال داشتهاند. همانطور که خوانندگان محترم و علاقهمندان به رشته جذاب فوتبال میدانند، از چند سال پیش و به ویژه طی سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان راستین و متعهد درباره وضعیت فوتبال این مسئله را مطرح کردند که بسیاری از اتفاقاتی که در فوتبال ایران میافتد، مثل مناسبات، روابط، نتایج، آمد و رفت مربیان، حمایتها و تخطئهها، دور دادنها و بایکوتکردنها و... طبیعی نیست و جریانی اختاپوسوار جسم و جان فوتبال را در چنگال گرفته و میفشرد، و هر چقدر هم که زمان میگذرد، این جریان فربهتر و قویتر، حملات آن وسیعتر و روحیه آن گستاختر و جسورتر میشود.
کاملا سازماندهی شده است
همه میدانیم که حضور تیمهای ورزشی ایران در میادین بزرگ جهانی و بینالمللی و... آن هم حضور موفق و افتخارآفرین همان قدر که باعث خوشحالی هموطنان و دوستداران ملت ایران میشود، سخت موجب خشم و ناراحتی بدخواهان این ملک و ملت نیز میشود. این حب و بغضها وقتی بیشتر، ملموستر و پررنگتر میشود که حضور و افتخار در رشتههای جذاب و مطرح در دنیای ورزش مثل فوتبال و... اتفاق بیفتد! از این روی است که ما هم مثل صاحبان نظر ذکر شده میگوئیم این به سامان نرسیدن، این آشفتگی و درهم ریختگی در فوتبال به هیچ عنوان «طبیعی» نیست و برخلاف نظر رئیس فدراسیون فوتبال که میخواهد همه اتفاقات عجیب و غریب فوتبال را «عادی» جلوه دهد، معتقدیم کاملا سازماندهی شده است و با برنامهریزی صورت میگیرد...
مجلس، جدی گرفت
خوشبختانه مجلس شورای اسلامی برخلاف خیلی از مسئولان و کسانی که در این باره مسئولیت دارند، برای انجام وظیفه دست به کار شد و برخلاف کسانی که در ارشاد نشسته و مرتب مجوز نشریه ورزشی صادر میکنند، بدون اینکه بعدا نظارتی قانونی را بر کار و بار آنها اعلام کنند، یا کسانی که در دستگاه عریض و طویل تلویزیون نشسته و مثلا برای ورزش«سیاستگذاری»! میکنند و مجوز برنامه ورزشی و شبکه ورزشی و... به تهیهکنندگان و... میدهند، بدون اینکه بعدا بنشینند و بررسی کنند آن برنامه و برنامهها در خدمت اهداف ملی، مصالح مردم و ورزش است که در راه دفاع و اشاعه فرهنگ خودی کار میکند و ابتکار به خرج میدهد تا تیشه گرفته و ریشه فرهنگ و اخلاق و هر چه ایران و ایرانی است و... را نشانه گرفتهاند، عمل نکرد و به چهار تا «انشاءالله، ماشاءالله» گفتن بسنده ننمود. کمیسیون اصل 90 مجلس مامور شد تا درباره فوتبال و وضعیت جاری وحاکم بر آن دست به تحقیق و تفحص عمیق و همهجانبه بزنند و... حال بعد از گذشت حدود یک سال و نیم از این ماجرا، حاصل کار این کمیسیون به «گزارش مستندی» منتج شده که برای ارائه آماده است و حتی رئیس کمیسیون ذکر شده در مصاحبهای گفته است: «حدود سه هفته پیش در صحن عمومی کمیسیون این گزارش را قرائت کردیم، اما چون حجم آن زیاد بود تصویب شد که خلاصه شود و این خلاصه کردن زمان برد.»
ایشان در ادامه میگوید: «گزارش تحقیق و تفحص از فوتبال نهایی شده است و هفته آینده برای هیئت رئیسه مجلس ارسال میشود و امیدواریم در نخستین دستور کار مجلس قرار گیرد. همچنین پس از اینکه گزارش در صحن مجلس قرائت شد، بیشتر سوءاستفادههای مالی را به قوه قضائیه گزارش خواهیم کرد.»
فوتبال، موضوعی حساس و مهم!
این که جزئیات این گزارش چیست و دقیقا چه مسائل و عواملی به عنوان دلایل انحراف فوتبال از مسیر بایسته خود مطرح شده و پای چه کسانی در این ماجرا گیر است و... ما هم مثل خیلیها اطلاع چندانی نداریم اما باید بگوییم اولا به نوبه خود سخت متاسف هستیم که میشنویم در ورزش مملکت ما آن هم در رشتهای پرطرفدار و جذاب مثل فوتبال با این همه علاقه ناب و احساسات پاک که متوجه خود کرده است، موضوع «فساد» و «زد و بند» و در یک کلام «انحراف» جدی است و هرگز فرضی ثابت نشده و گمانی باطل نیست. ثانیا امیدواریم حالا که مجلس در پاسخ به مطالبه جدی اهالی فوتبال مبنی بر کشف ریشههای فساد و مبارزه با آن، قدم به میدان گذاشته، قرص و محکم و بدون هیچگونه مسامحه و مصلحتاندیشی بی جا که منافع ملی را فدای مصالح اشخاص میکند و... تا آخر پیش برود و گامی اساسی در راه اصلاح وضع فوتبال و ورزش بردارد. ثالثا ما میدانیم که مجلس نشینان با مسائل مهم مملکتی و موضوعات حساسی در داخل و خارج کشور درگیر هستند، ما به نوبه خود از این عزیزان تشکر میکنیم که در این وضع و شراط به ماجرای فوتبال ورود کرده و به آسیبشناسی مفصل و تقریبا دقیق آن پرداختهاند، اما به این عزیزان اطمینان میدهیم که هرگز موضوع کم اهمیتی را در دستور کار قرار ندادهاند، چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم، فوتبال یکی از سر و کارهای مهم جوامع امروزی و به ویژه نسل جوان است، این موضوع خوب یا بد در جامعه ما هم مصداق دارد. فوتبال فراتر از کارکردهایی که یک رشته ورزشی دارد، دارای کارکردهای پنهان و پیامهای تاثیرگذاری است که دنیا به ویژه قدرتمندان عالم سعی میکنند آن را در خدمت خود به کار بگیرند و از کارکردهای مثبت آشکار و پنهان آن در ابعاد مختلف به نفع خود و اهداف مختلف به ویژه اثبات برتری سیستم و نظام و حتی نژاد و قومیت خود استفاده کنند. به طور طبیعی همانطور که بالاتر هم اشاره شد به مذاق این قدرتها و این نظام حاکم که میخواهد خط و ربط دنیا را - یا به قول خودشان دهکده جهانی را - تعیین کند، خوش نمیآید که این جذابیتها با کارکردهای مثبت و تاثیرگذاری که دارند، در خدمت کسانی و کشورها و مردمی عمل کنند که سلطهگری آنها را قبول ندارند و با آنها مبارزهای بیامان را در دستور کار دارند و... باز همان طور که بالاتر گفتیم، آنها سعی میکنند خیلی از این جذابیتها در اینگونه کشورها به ضد کارکرد خود تبدیل شوند، هنر سینما، ورزش، رسانه و... از جمله این وسایل و ابزار جذاب هستند که باید عملا هموار کننده خواسته و نیات آن قدرتها باشند نه در خدمت منافع ملی و تقویت فرهنگ و ارزشهای اجتماعی مردم وکشورهای ذکر شده.
به هیچوجه طبیعی نیست
بنابراین واقعیات - که البته نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی خیلی بهتر از ما به آنها اشراف دارند و آگاه هستند و عملا آنها را لمس و با تمام وجود احساس میکنند - عرض میکنیم که مسئله پرداختن به فوتبال و بررسی فساد و در یک کلام آسیبشناسی آن، فراتر از توجه به یک رشته ورزشی و مسائل و حواشی خاص آن است.بالاتر گفتیم و باز هم تاکید میکنیم که فساد در فوتبال و این که نباید این رشته ورزشی در کشور ما سر و سامان بگیرد و در میادین جهانی و پیش چشم میلیونها مخاطب و تماشاگر افتخارآفرین باشد، به هیچوجه طبیعی نیست و یکسره هم، ریشه در مسائل فردی و منافع شخصی و تصفیه حساب و رقابتهای معمول ندارد، بلکه کاری کاملا سازماندهی شده و حرکتی برنامهریزی شده است و خلاصه ارادهای در کار است که فراتر از این حرفها و مسائل کوچک و سطح پایین، سعی دارد که اجازه ندهد فوتبال در این ورزش سامان پیدا کند و... در چشم جهانیان بدرخشد و نام ایران انقلابی و ظلمستیز را در میادین جهانی بلندآوازه سازد، ارادهای که بیگمان یک سر آن در آن سوی آبها و در نزد بدخواهان این ملک و ملت است. باری، از این روست که تاکید میکنیم بررسی مسئله فساد در فوتبال و تحقیق و تفحص جدی است ضمن اینکه دست خیلی از باندها و جریانات مخرب منفعتطلب را رو میکند و اگر دقیق و فنی و ریشهای صورت گیرد نشان خواهد داد که برخلاف بسیاری از مسئولان ورزش و فوتبال ما در گذشته و حال که عملا فوتبال را و مسئولیت خود را جدی نمیگرفتهاند، بدخواهان این آب و خاک، از کنار آن به راحتی عبور نکرده و این رشته را به حال خود نگذاشته تا کشورهایی مثل ما هر طوری بخواهند از آن به نفع ورزش و فرهنگ و جوانان خودشان استفاده کنندو...
آلودگی همه ارکان فوتبال!
در صحبتهایی که آقای پورمختار داشته، در بخشی از آن میخوانیم: «گزارشهای مستند و زیادی مبنی بر تبانی مدیران، بازیکنان، مربیان و داوران وجود دارد.»
اگر به این جمله دقت کنید، معنی دیگر این حرف این میشود که تبانی و زد و بند در همه ارکان فوتبال ما جاری شده و تقریبا جای سالمی باقی نگذاشته است! او در ادامه نکاتی را به گفته خود میافزاید که کاملا حرف ما را ثابت میکند. یکی دیگر از ارکان فوتبال و از مهمترین آنها فدراسیون فوتبال است، پورمختار میگوید: «... فدراسیون هم از نظر اینکه نقش راهبردی دارد، در جاهایی بنابر عللی ورود و نقش مستقیمی در سقوط یا صعود تیمها داشته است.» این هم از فدراسیون!
یکی از دیگر عناصر مهم سازنده سیستم و مجموعه فوتبال «رسانه»ها هستند. ما در این باره بر کارکرد و عملکرد این بخش زیاد سخن گفتهایم و طی آن نظر خودمان را هم صریحا مطرح کردهایم، تا ببینیم نظر رئیس کمیسیون اصل 90 در این باره چیست و گزارشهای تهیه شده توسط این کمیسیون چه میگویند: «...گزارشهایی درباره نحوه قراردادها و میزان آنها و افراد خاص و پرداخت وجه به برخی از رسانهها و پرداخت به تیم مقابل وجود دارد.» این هم از «برخی رسانهها»!
چرا کسی حرفهای رجبزاده را تکذیب نمیکند؟!
به اینجا که رسیدیم ذکر نکتهای را بیفایده نمیدانیم و آن را در پرانتز عرض میکنیم و سخن را ادامه میدهیم. هفته گذشته سوشا مکانی دروازهبان پرسپولیس مطلبی در «اینستاگرام» خود گذاشته بود و در این مطلب صریحا نام چند سایت و روزنامه ورزشی و برنامه تلویزیونی را برد که از او باج خواستهاند و چون او باج نداده و خواسته و توقع قلدرانه آنها را برآورده نکرده، مورد آماج و حملات آنها قرار گرفته است. ضمن اینکه هفته پیش مهدی رجبزاده، بازیکن کارساز و با تجربه تیم ذوبآهن در مصاحبهای با مجله کیهان ورزشی در بخشی از حرفهای خود از شرایطی که در دوره مربیگری برانکو و فدراسیون دادکان بر فوتبال ما حاکم بود، حرفهایی تکاندهنده زد و اینکه چگونه علیرغم شایستگیها، در آستانه جام جهانی آلمان (2006)، از تیم ملی کنارش گذاشتهاند! او میگوید:«باز کردن زخم کهنه چه فایدهای دارد؟ فقط با چشم خود میدیدم که چند بازیکن با فشارهای بیرون فوتبال در تیم ملی ماندگار شدند. اسم کسی را نمیبرم چون یک نفر از آنها دوست خودم است.
یک بازیکن را به زور فلان وزیر بردند و حتی برخی نفرات را خود برانکو اصلا قبول نداشت....» الان رئیس وقت فدراسیون (آقای دادکان) حیوحاضر است. این در حالی است که ایشان در این و آن برنامه منتقدانه علیه فوتبال حرف میزند. مسیو برانکو با حمایت همان جریانات که روزی او را به تیم ملی تحمیل کردند، در کشور ماست و تیم بزرگ و مردمی پرسپولیس را در انتهای جدول! مربیگری میکند! و... اگر حرفهای رجبزاده غلط است و واقعی نیست، یک نفر از این آقایان تکذیبش کند...! اما همه ما میدانیم که اینها فقط صحبت رجبزاده و سوشا مکانی و... نیست و خیلیها هستند که درباره فساد، حقخوری، پارتیبازی و... در فوتبال و بهویژه در گذشته و دوره همین منتقدان فعلی! دلشان خون است و حرف و سخن دارند.
فقط من خوبم!
سخن را کوتاه کنیم هرچند خیلی حرفها ماند. همه اینها را گفتیم، اما بیانصافی است اگر این نکته را ناگفته بگذاریم. ورزش ما از بیانصافی و تحلیلهایی که از انصاف علمی برخوردار نبوده و هدفش زدن این و آن و اثبات این که «فقط من خوبم»! است، خیلی ضربه خورده، اصلا ریشه و علتالعلل بسیاری از تحلیلهای غلط درباره ورزش و فوتبال ما که از دست آنها خیلی نالیدهایم، زیر سر این بیانصافیهاست، زیر سر این تحلیلهاست که محور آن این است که هر کس با من نیست و از من نیست، باطل است و هر کس با «من» و باند و فکر من همراه است، هر کس به من پست و مقام بدهد و مرا به بازی بگیرد، حق است! در حالی که بزرگان گفته و توصیه کردهاند که «سیدالاعمال، الانصاف»! یعنی آقا و سرور همه اعمال «انصاف» است. اگر در هر عملی، هر نظر و تحلیلی، هر نوشته و گفتاری ما از این اصل غفلت نکردیم، مطمئن باشید دیگر حرفها و نوشتهها و اقدامات مثل حالا بیتاثیر و خنثی نیست و حتما در بهبود امور و اصلاح ورزش موثر و مثبت خواهد بود. خوب، وقتی ما این حرف را میزنیم و چنین نظری داریم، باید هم خودمان حتیالامکان پایبند باشیم و از آن غفلت نکنیم. بر همین اساس است که میگوییم باید به حرفهای تقریبا مفصل بالا حتما نکتهای را اضافه کنیم، تا انصاف را در حد کم و توان خود رعایت کرده باشیم.
این فدراسیون تنها مقصر نیست
اما آن نکته: مشکلات و موانع رنگارنگ و گوناگونی که امروز فوتبال ما با آن دست به گریبان است، یکشبه و یکساله به وجود نیامده و فقط و فقط در دوره فدراسیون فعلی شکل نگرفته و نضج نیافته است. این وضعیت حاصل سالها غفلت مسئولین در دورههای مختلف عمر فدراسیون فوتبال است. به قول شاعر: قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. این وضعیت تقریبا از سالهای بعد از جنگ تحمیلی ذره ذره شروع شده و مسئولین وقت یا از سر ناآگاهی یا از سر بیجراتی و عدم جسارت، یا به خاطر جدی نگرفتن مسائل کوچک و عدم برخورد بایسته با آنها شروع شده و... به امروز رسیده است. بنابراین امروز نه فقط آقای کفاشیان، بلکه خیلی از مسئولین قبلی، که بعضا اینجا و آنجا در نقش منتقد و مخالف و معترض وضعیت فوتبال ظاهر میشوند، یا قلم میزنند، یا سخن میگویند و... باید بیایند و به مردم و علاقهمندان به فوتبال پاسخ دهند. آنها هم در پدید آمدن و چیره شدن چنین وضعیتی- که خود امروز منتقد آن هستند- مقصرند و اگر «انصاف» داشته باشند، به راحتی میتوانند به میزان اشتباهات، تقصیرات، کوتاه آمدنها، غفلتهای خود در دوره مسئولیت و در قبال رشته محبوب مردم، پی ببرند و...
به جای اینکه امروز نقش معترض و عصیانگر را بازی کنند، انصاف را پیشه کنند، مرد و مردانه به اشتباهات خود اعتراف کنند و بگویند خود چگونه در ایجاد این وضع و شرایط، نقش «جاده صافکن» را بازی کرده و در رخنه و نفوذ دلالها و شارلاتانها چقدر موثر بودهاند، بیایند به جای انتقاد به آقای کفاشیان بگویند در دوره مسئولیت خود، چقدر به شعارها و حرفهای قبل از شروع مسئولیت خود پایبند بوده و جهادی و نه واداده و منفعل مدیریت کرده و راه را بر مذبذبها، اختاپوسها، دلالها، فاسدها و... بستهاند و چقدر راه را برای رخنه و نفوذ آنها در فوتبال ما هموار کردهاند؟
آقای کفاشیان مرد این میدان نیست
آقای کفاشیان مقصر است اما به اندازه و سهم خود. این روزنامه منتقد جدی عملکرد آقای کفاشیان بوده و هر چقدر هم که بر عمر مسئولیت ایشان اضافه میشود، بر شدت انتقادات افزوده و نقش منتقدانه ما جدیتر میشود اما محور انتقادات ما نسبت به آقای کفاشیان این است که با این وضع و شرایطی که در فوتبال ما حاکم است، درصد قابل توجهی از آن، به ایشان «ارث» رسیده، نه اینکه خود مسبب و پایهگذار آن باشد، آقای کفاشیان را مرد میدان مبارزه با این پلشتیها و خرابیها و عوامل تخریب و فساد در فوتبال نمیدانیم. او نه به این کار اعتقاد دارد و نه از روحیه درگیر شدن و قاطعیت و... برخوردار است!
خرابیهای فوتبال و رخنه جریانات زورگیر و فاسد و خط و ربطدهی آنان، آن قدر عمیق و قوی است که آقای کفاشیان با این شیوه و نگرش قادر به مقابله با آن نیست، محور انتقاد، از فدراسیون فعلی و رئیس آن، همین است که ذکر شد، نه چیز دیگر. آقای کفاشیان از آغاز تا امروز، نه بیخودی شهر را شلوغ کرده، نه شعار اصلاحات و مبارزه با فساد و حاکمیت عدالت و دینداری به جای تیمداری داده و نه... خلاصه از این وعدههای اکثرا بیعملی که سالهای سال و در دورههای مختلف و فدراسیونهای مختلف از زبان روسا و مدیران فوتبالی شنیدهایم.
به این دلیل واضح و کاملا مشخص و بر اساس قضاوت با انصاف، نمیشود آن چیزی را که ایشان وعده و قولش را نداده از وی خواست، البته در اشکالاتی که به نحوه مدیریت ایشان طی سالهای تصدیگری بر امور فدراسیون وارد است، تردیدی وجود ندارد، اما عرض کردیم روش و شیوه کاری ایشان و نگرش او به مسائل و بحثهای حوزههای تحت نظر ایشان، همین است که هست و همین هم در واقع علتالعلل مسائل لاینحل امروز فوتبال است و همین است که ما را به این باور و نظر رسانده که برای حل مشکلات فوتبال و سر و سامان دادن به وضعیت آن، این شیوه و روش مدیریتی مشکلگشا و کارساز نیست، و فوتبال برای نجات به معنای واقعی کلمه، بدون تعارف و شعار به مدیریتی جهادی و بسیجی احتیاج دارد که حل مسائل آن را از وظایف کاری و تکالیف اجتماعی و انقلابی و حتی دینی خود بداند و...