بررسی راههای «نفوذ» آمریکا / اول: نفوذ فرهنگی
صهیونیستها به دنبال جای پا و ما...!(نگاه)
سمیراخطیبزاده
سخنرانیهای اخیر رهبر معظم انقلاب که با تأکیدات فراوان ایشان نیز همراه بود دارای کلید واژههایی اساسی است و تحلیل و تعمیق بیشتری را میطلبد. ایشان در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت(علیهمالسلام)، با اشاره به بستن راه نفوذ آمریکاییها فرمودند: «آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا... نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه توان که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد. در منطقه هم همین جور؛ در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دست و پا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند.»
بیشک بیانات ایشان به مثابه نقشه راهی است که شناخت و درک درست این «نقشه راه» ما را در پیمودن مسیر درست انقلاب یاری میرساند. اما در این مطلب برآنیم تا راههای نفوذ فرهنگی دشمن را بشناسیم و با بصیرت و درکی درست، این راه نفوذ را سد نماییم.
جای تردید نیست که دغدغه مسایل فرهنگی از دیرباز در بیانات مقام معظم رهبری موج میزند. از سالها قبل استفاده از تعابیری چون «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «جنگ نرم» از یک طرف نشان از عمق تیزبینی معظمله از شناخت درست جریانات و جبهههای نفوذ فرهنگی دشمن داشت و از سویی دیگر نشان از بیمها و نگرانیهایی داشت که از رصد تحولات فرهنگی جامعه دریافت مینمودند و مسئولان و متولیان امور فرهنگی جامعه را به هوشیاری هر چه تمامتر فرا میخواندند. بماند که کمتوجهی و انکار برخی از آقایان و مسئولان عرصههای فرهنگی در مواجهه با دغدغههای ایشان در دورههای اخیر قصه پر غصهای است که مقام معظم رهبری را بدانجا میرساند که در دیدار با هیئت دولت این گونه تعبیر میکنند: «گاهی اوقات مشکلات فرهنگی خواب شب را از چشمانم میرباید...»
با توجه به مقدمه بیان شده اهمیت مقابله با سناریوی راهبردی نظام سلطه در جبهه فرهنگی بیش از پیش آشکار میشود. لذا پرداختن به برخی محورها و منافذ رخنه دشمن هر چند کوتاه و مختصر، مورد بررسی قرار گیرد.
سبک زندگی ایرانی اسلامی از جمله مؤلفههایی است که بارها و بارها توسط نظریهپردازان فرهنگی دشمن مورد توجه قرار گرفته است و میتوان با قاطعیت اذعان نمود نخستین محوری است که نظام سلطه برای رخنه و نفوذ فرهنگی به فضای داخلی جامعه ایران بدان امید بسته است، حوزه سبک زندگی و تغییر ذائقه فرهنگی جامعه است. فضاسازیهای رسانهای را که برای حضور نمادهایی همچون «مکدونالد» در روزهای پسابرجام انجام گرفت، در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد. فراموش نکنیم که آمریکا پیشتر هم از چنین نمادهایی برای اعلام حضور در کشورهای بلوک شرق استفاده کرد. چنان که برژینسکی در توصیف چگونگی نفوذ و فروپاشی شوروی میگوید: «ما نه روی قدرت سیاسی و نه روی قدرت نظامی و اقتصادی تکیه کردیم، ما تنها از طریق فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها توانستیم به این هدف برسیم. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.»(1)
رسانهها را میتوان از مهمترین ابزارها و مؤلفههای تغییر سبک زندگی برشمرد. استفاده از نمادها و برندهای صد در صد غربی و به حاشیه راندن هر آنچه به عنوان مظهر و نمادی از تمدن اسلامی در جامعه شناخته میشود، گامی در این مسیر است.
پشت پرده تلاش برای ورود ارکستر برلین به ایران
این روزها خبرهایی از ورود و برگزاری یک ارکستر آلمانی نیز به گوش میرسد که اهداف پشت پرده حاکی از آن است که پروژه نفوذ فرهنگی وارد مراحل تازه و مهمی شده است. چندی پیش هم خبر حضور ارکستر فیلارمونیک برلین در ایران در رسانهها بازتاب فراوانی داشت. جالب است بدانیم «دانیل بارن بویم» رهبر ارکستر فیلارمونیک دارای تابعیت اسرائیل است و حضور این تبعه رژیم صهیونیستی در کشورمان بدون شک مقدمهای برای رفت و آمدهای بیشتر صهیونیستها به ایران خواهد بود.
اما تسامح و تساهل مسئولان و متولیان فرهنگی برای ورود و خروج اتباع و خبرنگاران کشورهایی چون رژیم صهیونیستی و انگلیس این روزها ذهن مردم را سخت به خود مشغول ساخته است. به نظر میرسد که این اتفاقات را باید در ذوقزدگی هر چه تمامتر کشورهای غربی و اروپایی برای ورود- بخوانیدنفوذ هر چه بیشتر در ایران- جستوجو کرد که مشروعیت بخشی به رفت و آمد صهیونیستها مهمترین آنهاست. هرچند که در ادامه با توجه به جنجالهای رسانهای که برپا شد، در نهایت این حضور در ایران لغو شد و حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، اعلام کرد: وقتی معلوم شد برخی از رهبران و مسئولان این ارکستر هویت اسرائیلی دارند، بلافاصله با این موضوع برخورد شد و این ارکستر اجازه اجرا در ایران را نخواهد داشت.
چندی پیش هم خبر نصب بنری عجیب در یکی از خیابانهای تلآویو بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داخلی داشت. بر روی این بنر نوشته شده بود: «بزودی در این مکان سفارت ایران در اسرائیل بازگشایی خواهد شد.» در این بنر پرچم جمهوری اسلامی ایران و رژیم غاصب صهیونیستی در کنار هم به چشم میخورد! از دروغ یا راست بودن این خبر که بگذریم نفس انتشار چنین خبرهایی در شبکههای اجتماعی با هدف کلید خوردن عادی سازی روابط ایران با دشمنان دیرینه و به نحوی استحاله باورها و اعتقادات اساسی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی همچون استکبارستیزی است.
پایان سخن آن که هوشیاری هر چه بیشتر مسئولان و متولیان فرهنگی کشور در برابر پروژه نفوذ فرهنگی به ایران که در رویدادهای پسا تحریم در حال شکل گرفتن است از اوجب واجبات است. چرا که با توجه به هشدارهای مقام معظم رهبری- که در ابتدای مطلب اشاره شد- به بهانه گسترش روابط باکشورهای دیگر و مذاکرات هستهای نباید زمینه نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنان را فراهم کرد.
ــــــــــــــــــــــــ
(1) ر.ک: رنجبران، داود، 1388، جنگ نرم، تهران، ساحل اندیشه تهران، ص 11.
سخنرانیهای اخیر رهبر معظم انقلاب که با تأکیدات فراوان ایشان نیز همراه بود دارای کلید واژههایی اساسی است و تحلیل و تعمیق بیشتری را میطلبد. ایشان در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت(علیهمالسلام)، با اشاره به بستن راه نفوذ آمریکاییها فرمودند: «آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هستهای این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا... نیت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه توان که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد. در منطقه هم همین جور؛ در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دست و پا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند.»
بیشک بیانات ایشان به مثابه نقشه راهی است که شناخت و درک درست این «نقشه راه» ما را در پیمودن مسیر درست انقلاب یاری میرساند. اما در این مطلب برآنیم تا راههای نفوذ فرهنگی دشمن را بشناسیم و با بصیرت و درکی درست، این راه نفوذ را سد نماییم.
جای تردید نیست که دغدغه مسایل فرهنگی از دیرباز در بیانات مقام معظم رهبری موج میزند. از سالها قبل استفاده از تعابیری چون «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «جنگ نرم» از یک طرف نشان از عمق تیزبینی معظمله از شناخت درست جریانات و جبهههای نفوذ فرهنگی دشمن داشت و از سویی دیگر نشان از بیمها و نگرانیهایی داشت که از رصد تحولات فرهنگی جامعه دریافت مینمودند و مسئولان و متولیان امور فرهنگی جامعه را به هوشیاری هر چه تمامتر فرا میخواندند. بماند که کمتوجهی و انکار برخی از آقایان و مسئولان عرصههای فرهنگی در مواجهه با دغدغههای ایشان در دورههای اخیر قصه پر غصهای است که مقام معظم رهبری را بدانجا میرساند که در دیدار با هیئت دولت این گونه تعبیر میکنند: «گاهی اوقات مشکلات فرهنگی خواب شب را از چشمانم میرباید...»
با توجه به مقدمه بیان شده اهمیت مقابله با سناریوی راهبردی نظام سلطه در جبهه فرهنگی بیش از پیش آشکار میشود. لذا پرداختن به برخی محورها و منافذ رخنه دشمن هر چند کوتاه و مختصر، مورد بررسی قرار گیرد.
سبک زندگی ایرانی اسلامی از جمله مؤلفههایی است که بارها و بارها توسط نظریهپردازان فرهنگی دشمن مورد توجه قرار گرفته است و میتوان با قاطعیت اذعان نمود نخستین محوری است که نظام سلطه برای رخنه و نفوذ فرهنگی به فضای داخلی جامعه ایران بدان امید بسته است، حوزه سبک زندگی و تغییر ذائقه فرهنگی جامعه است. فضاسازیهای رسانهای را که برای حضور نمادهایی همچون «مکدونالد» در روزهای پسابرجام انجام گرفت، در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد. فراموش نکنیم که آمریکا پیشتر هم از چنین نمادهایی برای اعلام حضور در کشورهای بلوک شرق استفاده کرد. چنان که برژینسکی در توصیف چگونگی نفوذ و فروپاشی شوروی میگوید: «ما نه روی قدرت سیاسی و نه روی قدرت نظامی و اقتصادی تکیه کردیم، ما تنها از طریق فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها توانستیم به این هدف برسیم. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.»(1)
رسانهها را میتوان از مهمترین ابزارها و مؤلفههای تغییر سبک زندگی برشمرد. استفاده از نمادها و برندهای صد در صد غربی و به حاشیه راندن هر آنچه به عنوان مظهر و نمادی از تمدن اسلامی در جامعه شناخته میشود، گامی در این مسیر است.
پشت پرده تلاش برای ورود ارکستر برلین به ایران
این روزها خبرهایی از ورود و برگزاری یک ارکستر آلمانی نیز به گوش میرسد که اهداف پشت پرده حاکی از آن است که پروژه نفوذ فرهنگی وارد مراحل تازه و مهمی شده است. چندی پیش هم خبر حضور ارکستر فیلارمونیک برلین در ایران در رسانهها بازتاب فراوانی داشت. جالب است بدانیم «دانیل بارن بویم» رهبر ارکستر فیلارمونیک دارای تابعیت اسرائیل است و حضور این تبعه رژیم صهیونیستی در کشورمان بدون شک مقدمهای برای رفت و آمدهای بیشتر صهیونیستها به ایران خواهد بود.
اما تسامح و تساهل مسئولان و متولیان فرهنگی برای ورود و خروج اتباع و خبرنگاران کشورهایی چون رژیم صهیونیستی و انگلیس این روزها ذهن مردم را سخت به خود مشغول ساخته است. به نظر میرسد که این اتفاقات را باید در ذوقزدگی هر چه تمامتر کشورهای غربی و اروپایی برای ورود- بخوانیدنفوذ هر چه بیشتر در ایران- جستوجو کرد که مشروعیت بخشی به رفت و آمد صهیونیستها مهمترین آنهاست. هرچند که در ادامه با توجه به جنجالهای رسانهای که برپا شد، در نهایت این حضور در ایران لغو شد و حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، اعلام کرد: وقتی معلوم شد برخی از رهبران و مسئولان این ارکستر هویت اسرائیلی دارند، بلافاصله با این موضوع برخورد شد و این ارکستر اجازه اجرا در ایران را نخواهد داشت.
چندی پیش هم خبر نصب بنری عجیب در یکی از خیابانهای تلآویو بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داخلی داشت. بر روی این بنر نوشته شده بود: «بزودی در این مکان سفارت ایران در اسرائیل بازگشایی خواهد شد.» در این بنر پرچم جمهوری اسلامی ایران و رژیم غاصب صهیونیستی در کنار هم به چشم میخورد! از دروغ یا راست بودن این خبر که بگذریم نفس انتشار چنین خبرهایی در شبکههای اجتماعی با هدف کلید خوردن عادی سازی روابط ایران با دشمنان دیرینه و به نحوی استحاله باورها و اعتقادات اساسی جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی همچون استکبارستیزی است.
پایان سخن آن که هوشیاری هر چه بیشتر مسئولان و متولیان فرهنگی کشور در برابر پروژه نفوذ فرهنگی به ایران که در رویدادهای پسا تحریم در حال شکل گرفتن است از اوجب واجبات است. چرا که با توجه به هشدارهای مقام معظم رهبری- که در ابتدای مطلب اشاره شد- به بهانه گسترش روابط باکشورهای دیگر و مذاکرات هستهای نباید زمینه نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آنان را فراهم کرد.
ــــــــــــــــــــــــ
(1) ر.ک: رنجبران، داود، 1388، جنگ نرم، تهران، ساحل اندیشه تهران، ص 11.