روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 13۳۲-13۹2 - ردپای 60 سال خیانت و جنایت
گفتمانی که نتیجهاش تعطیلی فعالیتهای هستهای شد !(پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
اما گفتمان رویکرد فعال در سیاست خارجی، برخلاف رویکرد انفعالی، تهدید زدایی است. بر این اساس، دولت خود را مسئول حفظ و ارتقای منافع ملت ایران میداند و هرجا که تهدید بالفعل و بالقوه وجود داشته باشد، وارد عمل میشود و نسبت به رفع و یا دفع تهدید اقدام میکند. رویکرد فعال در عرصه سیاست خارجی با درک و اشراف بر تحولات بینالمللی اجازه نمیدهد تا منافع کشور در چنبرهساز و کارهای شکل گرفته در نظام سلطه مضمحل شود. در مقابل، رویکرد انفعالی با هضم شدن در مناسبات بینالمللی وارد بازی از پیش باخته میشود ... نتیجه گفتمان تنشزدایی، تعطیلی فعالیتهای هستهای و یا در واقع، واگذاری بخشی از حاکمیت ملی به بیگانگان است ولی نتیجه گفتمان تهدید زدایی، پیشرفت و توسعه فعالیتهای هستهای و تثبیت حاکمیت ملی در همه عرصههاست ». (52)
مقام معظم رهبری نیز در نماز جمعه مورخ28 مرداد 1384، در یک موضع گیری قاطعانه، میفرمایند:
«ملت ایران، تحمیل زورگیری و باجخواهی را از هیچ کس قبول نمیکند و اروپاییها باید بدانند که دوران استعمار قرن نوزدهم گذشته است و باید لحن طلبکارانه خود را تغییر دهند. امروز، نظام جمهوری اسلامی ایران متکی به 70 میلیون جمعیت است و ملت و دولت ایران همانند کوه احساس قدرت و توانایی میکنند و از حقوق خود کوتاه نخواهند آمد و هیچ کس هم حق معامله در مورد حق ملت را ندارد. توصیه ما به اروپاییها این است که قدری تأمل نمایند و تحت تأثیر آمریکا و صهیونیستها قرار نگیرند، زیرا آمریکاییها و صهیونیستها نه به دنبال منافع اروپاییها و نه به دنبال منافع ملت ایران هستند ».(53)
جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا، در تاریخ 5 آذر 1387، در یک سخنرانی در مؤسسه بروکینگز، پرده از قول و قرارهای پنهانی با دولت خاتمی برای توقف غنیسازی برداشته و گفته بود: «ما قبل از آنکه احمدینژاد بر سر کار بیاید، داشتیم به نتایج دلگرم کنندهای درباره موضوع هستهای ایران میرسیدیم چون آنها با توقف غنیسازی موافقت کرده بودند. متأسفانه پساز انتخاب احمدینژاد، ایران مسیر برعکسی را برگزید و اعلام کرد بار دیگر به غنیسازی دست میزند».(54)
پس از آن، در تاریخ دوم مهر 1384، هشتمین قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر و از ایران خواسته میشود که همه فعالیتهای غنیسازی خود را به تعلیق دائم درآورد.(55)
پس از تهدیدات شورای حکام آژانس، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ اول آذر 1384 ماده واحده زیر را به تصویب رساندند:
«ماده واحده : دولت موظف است در صورت هرگونه ارجاع یا گزارش در مورد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، کلیه همکاریهای داوطلبانه خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را، به تعلیق درآورد.»
این ماده واحده در تاریخ نهم آذر 1384 به تأیید شورای نگهبان نیز رسید. (56)
جالب است که محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای، به صراحت اذعان میکند که ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، ماهیت فنی و حقوقی نداشته است. وی در این زمینه در کتاب خاطرات خود مینویسد :
«وقتی پرونده ایران به شورای امنیت رفت، هیچ دلیل فنی و حقوقی نداشت».(57)
در برابر این اقدام شورای حکام، مقام معظم رهبری نیز در دیدار اعضای مجلس خبرگان در تاریخ 18 اسفند 1384، مسئولین ایرانی را به مقاومت در برابر زیاده خواهیهای دشمن و عدم عقب نشینی دعوت مینمایند :
«داشتن بهانه برای ادامه جنگ روانی با نظام اسلامی و جلوگیری از پیشرفتهای ایران در عرصه علم و فنآوری، دو علت اصلی مخالفت آمریکا با استفاده صلحآمیز ملت ایران از انرژی هستهای است. برخورداری از ملتی مؤمن، آگاه و با تجربه، پیشرفتهای روزافزون، نظام مستحکم داخلی و نفوذ معنوی عمیق در جهان اسلام، از مبانی اقتدار نظام اسلامی است. مقابله آمریکاییها با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران معنا پیدا میکند و جنگ روانی هم نیاز به بهانه دارد که دولتمردان آمریکایی امروز انرژی هستهای را بهانه این کار قرار داده اند. در مقاطع مختلف، هرگاه بهانهای به هر علت عملاً پایان مییافت، سلطه گران آمریکایی بلافاصله بهانه دیگری طرح میکردند، چرا که آنان استمرار جنگ روانی با ملت ایران را راه اصلی مقابله با نظام اسلامی میدانند و به همین دلیل، اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژی هستهای عقب نشینی کنند، ماجرا پایان نمییابد و آمریکاییها بهانه دیگری میتراشند». (58)
مقام معظم رهبری همچنین در تاریخ 23 اسفند 1384 در دیدار وزیر و مدیران وزارت خارجه و سفرای ایران در کشورهای خارجی میفرمایند :
«جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را- که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است- به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت. استفاده صلح آمیز از فن آوری هستهای، ضرورت و نیازی اجتناب ناپذیر برای آینده کشور و همچنین قدرت علمی برتر برای پیشرفت در عرصههای مختلف است. هرگونه عقب نشینی در مقطع کنونی، زنجیرهای تمام نشدنی از فشارها و عقب نشینیهای دیگر را درپی خواهدداشت. بنابراین، این راه برگشتناپذیر است و دستگاه سیاست خارجی باید از این حق، شجاعانه دفاع کند. انگیزه اصلی آمریکا و برخی کشورهای غربی دنباله رو آمریکا برای ممانعت از دستیابی ایران به حق طبیعی و علمی خود، هراس از رسیدن ملت ایران به نقطه بالای تواناییهای علمی است». (59)
ایشان همچنین در تاریخ اول فروردین 1385 در جمع زائران رضوی میفرمایند :
«تهدید شورای امنیت کردهاند، انگار شورای امنیت آخر دنیاست. ما هم شورای امنیت چشیده هستیم. در جنگ تحمیلی، آن روزی که عراقیها چند هزار کیلومتر خاک ما را زیر پا داشتند، همین شورای امنیت قطعنامه صادر کرد که بایستی جنگ را تمام کنید، دفاع و مقاومت نکنید، ما هم چون برخلاف مصالح کشورمان بود، قبول نکردیم. هر وقت بر خلاف مصالح کشور باشد، قبول نمیکنیم ». (60)
پس از مدتی بالاخره شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 31 جولای 2006 (نهم مرداد 1385) قطعنامه 1696 را علیه ایران تصویب کرد. در بخشی از این قطعنامه ضمن درخواست مجدد از ایران برای تعلیق تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، چنین آمده :
«از تمام کشورها میخواهد که از انتقال هرگونه مواد و کالاها و فنآوری که میتواند در فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، بازفرآوری و برنامههای موشکی بالستیک ایران به کار رود، جلوگیری نمایند. همچنین دارایی افراد و نهادهایی که در برنامههای هستهای و موشکی ایران فعالیت دارند را در کشورهای خود مسدود نمایند.»(61)
شورای امنیت سازمان ملل با قطعنامه 1696 خود، پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب فصل هفت منشور قرار داد و تعلیق فعالیتهای غنیسازی و کلیه فعالیتهای مرتبط با آن را الزامی نمود.(62)
اما دکتر علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، در تاریخ 15 مرداد 1385 در واکنش به قطعنامه 1696، در کنفرانسی خبری اظهار داشت:
«آنها باید بدانند که چنین قطعنامههایی نمیتواند بر تصمیم ایران تأثیری بگذارد. ما حقوق هستهای خود را مطابق با ان.پی.تی تعقیب خواهیم کرد. این قطعنامه هیچ اساس حقوقی نداشته و هدف از موجودیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تحتالشعاع
قرار میدهد».
لاریجانی همچنین تأکید کرد که ایران فعالیتهای هستهای خود را با افزایش سانتریفیوژهای لازم برای غنیسازی اورانیوم، گسترش خواهد داد. (63)
اما در تاریخ دوم دی 1385 و در ادامه خصومتهای آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه 1737 نیز در شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. در بخشی از این قطعنامه چنین آمده :
« ایران باید فعالیتهای زیر را بدون تأخیر به حالت تعلیق درآورد : تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری، از جمله تحقیق وتوسعه، همچنین کار بر روی تمامی پروژههای آب سنگین از جمله ساخت راکتور تحقیقاتی آب سنگین.
کلیه کشورها باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از عرضه، فروش یا انتقال کلیه اقلام، مواد، تجهیزات، کالاها و فن آوریهایی که بتوانند به فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، بازفرآوری یا آب سنگین یا به توسعه سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای ایران کمک نمایند را اتخاذ کنند.
کلیه کشورها باید اعتبارات، داراییهای مالی و منابع اقتصادی موجود در قلمروشان را که متعلق میباشد به اشخاص و یا نهادهای درگیر در فعالیتهای هستهای و موشکی ایران که در ضمیمه این قطعنامه به آنها اشاره شده، را مسدود نمایند .
از کلیه کشورها میخواهد از آموزش تخصصی یا تعلیم اتباع ایرانی در داخل قلمروشان یا توسط اتباعشان در رشتههای هستهای و توسعه سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای جلوگیری
نمایند». (64)
مجلس شورای اسلامی نیز در تاریخ 6 دی 1385 ماده واحده زیر را به تصویب رساند که در همان روز هم به تصویب شورای نگهبان رسید:
ماده واحده: دولت موظف است با توجه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مورخ دوم دی ماه سال 1385، به برنامه هستهای صلح آمیز کشور سرعت بخشیده و در همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس منافع ملت ایران، تجدیدنظر نماید. (65)
پس از تصویب قطعنامه 1737، بلافاصله جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه شورای امنیت در خصوص برنامه هستهای صلح آمیز کشورمان اعلام کرد که ملت ایران با تکیه بر توان خود مرحله راه اندازی سه هزار سانتریفیوژ در نطنز را تحت نظارت آژانس آغاز و با جدیت پیگیری و اجرا خواهد
کرد. (66)
در راستای تشدید فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران، شورای امنیت بار دیگر در تاریخ 4 فروردین 1386، قطعنامه 1747 را علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد. در این قطعنامه ضمن تکرار موارد قبل، گفته شده که ایران نباید هیچگونه سلاحی به کشورهای دیگر بفروشد و تمامی کشورها باید خرید چنین اقلامی از ایران توسط اتباعشان را ممنوع سازند.
همچنین از تمامی کشورها خواسته شده که از فروش هر گونه تسلیحات نظامی به ایران خودداری کنند.
در پاسخ به صدور قطعنامههای شورای امنیت، رئیسجمهور ایران در مراسم روز ملی فناوری هستهای در تاریخ 20 فروردین 1386 اظهار داشت :
«از دولتهایی که تا کنون نخواستهاند عادلانه واقعیتهای امروز و حقوق ملت ما را بپذیرند، میخواهم دست از قانون شکنی، زورگویی، بیمنطقی و مخالفت و دشمنی با ملت ما بردارند و بدانند که آحاد این ملت با آگاهی، ایمان و اتحاد کامل، پشت سر رهبری خود در صحنه ایستادهاند و از حقوق خود تا آخر دفاع میکنند. آنان باید بدانند که مسیر تعالی ملت ایران، یک مسیر بدون بازگشت است. ملت ما تا امروز بر اساس قوانین و مقرراتی که آنها وضع کرده اند و بهطور کامل در مسیر صلح آمیز حرکت کرده است و علاقمند است در همین راستا حرکت نماید. کاری نکنند که این ملت شجاع و بزرگ در رفتار خود با آنان تجدید نظر نماید... آنها با رفتار خلاف قانون و زورگویی آشکار، حیثیت نهادهای بینالمللی از جمله شورای امنیت را مخدوش کردهاند و از این طریق، صلح و امنیت جهانی را به خطر انداختهاند. توصیه ما این است که برای آنان بهتر خواهد بود که حقوق قانونی ملتها را به رسمیت بشناسند و دست از خودخواهی، انحصارطلبی و لجاجت بردارند که سودی برای آنان نخواهد داشت. طبعاً ملت شریف ایران از هر رویکرد قانونمند و عادلانه در جهت گفتوگو و رفع مسائل استقبال خواهدکرد». (67)
آمریکا و غرب که تا قبل از روی کار آمدن دولت نهم، مطلقاً مخالف دستیابی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای بودند، با استفاده از این بهانه که ایران دارای ذخایر غنی نفت و گاز است، اساساً حق ایران در دستیابی به فناوری هستهای را نفی میکردند. اما با مشاهده استواری دولت جدید و حمایت مردمی از آن، گام به گام از مواضع خود عقبنشینی کردند. در گام اول، وجود نیروگاه و ارائه راکتور بدون تأسیسات غنیسازی را پذیرفتند. در گام بعدی، در مقابل اقدام ایران به بازگشایی تأسیسات یو.سی.اف اصفهان نیز عقبنشینی کردند و آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفتند. در مرحله بعد، با تحقیق و توسعه برای غنیسازی کنار آمدند. بعد نیز به مرحلهای رسیدند که حتی حاضر به پذیرش فعالیتهای هستهای در سطح سال 86 شدند. (68)
منابع در دفتر روزنامه موجود است
اما گفتمان رویکرد فعال در سیاست خارجی، برخلاف رویکرد انفعالی، تهدید زدایی است. بر این اساس، دولت خود را مسئول حفظ و ارتقای منافع ملت ایران میداند و هرجا که تهدید بالفعل و بالقوه وجود داشته باشد، وارد عمل میشود و نسبت به رفع و یا دفع تهدید اقدام میکند. رویکرد فعال در عرصه سیاست خارجی با درک و اشراف بر تحولات بینالمللی اجازه نمیدهد تا منافع کشور در چنبرهساز و کارهای شکل گرفته در نظام سلطه مضمحل شود. در مقابل، رویکرد انفعالی با هضم شدن در مناسبات بینالمللی وارد بازی از پیش باخته میشود ... نتیجه گفتمان تنشزدایی، تعطیلی فعالیتهای هستهای و یا در واقع، واگذاری بخشی از حاکمیت ملی به بیگانگان است ولی نتیجه گفتمان تهدید زدایی، پیشرفت و توسعه فعالیتهای هستهای و تثبیت حاکمیت ملی در همه عرصههاست ». (52)
مقام معظم رهبری نیز در نماز جمعه مورخ28 مرداد 1384، در یک موضع گیری قاطعانه، میفرمایند:
«ملت ایران، تحمیل زورگیری و باجخواهی را از هیچ کس قبول نمیکند و اروپاییها باید بدانند که دوران استعمار قرن نوزدهم گذشته است و باید لحن طلبکارانه خود را تغییر دهند. امروز، نظام جمهوری اسلامی ایران متکی به 70 میلیون جمعیت است و ملت و دولت ایران همانند کوه احساس قدرت و توانایی میکنند و از حقوق خود کوتاه نخواهند آمد و هیچ کس هم حق معامله در مورد حق ملت را ندارد. توصیه ما به اروپاییها این است که قدری تأمل نمایند و تحت تأثیر آمریکا و صهیونیستها قرار نگیرند، زیرا آمریکاییها و صهیونیستها نه به دنبال منافع اروپاییها و نه به دنبال منافع ملت ایران هستند ».(53)
جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا، در تاریخ 5 آذر 1387، در یک سخنرانی در مؤسسه بروکینگز، پرده از قول و قرارهای پنهانی با دولت خاتمی برای توقف غنیسازی برداشته و گفته بود: «ما قبل از آنکه احمدینژاد بر سر کار بیاید، داشتیم به نتایج دلگرم کنندهای درباره موضوع هستهای ایران میرسیدیم چون آنها با توقف غنیسازی موافقت کرده بودند. متأسفانه پساز انتخاب احمدینژاد، ایران مسیر برعکسی را برگزید و اعلام کرد بار دیگر به غنیسازی دست میزند».(54)
پس از آن، در تاریخ دوم مهر 1384، هشتمین قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر و از ایران خواسته میشود که همه فعالیتهای غنیسازی خود را به تعلیق دائم درآورد.(55)
پس از تهدیدات شورای حکام آژانس، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ اول آذر 1384 ماده واحده زیر را به تصویب رساندند:
«ماده واحده : دولت موظف است در صورت هرگونه ارجاع یا گزارش در مورد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، کلیه همکاریهای داوطلبانه خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را، به تعلیق درآورد.»
این ماده واحده در تاریخ نهم آذر 1384 به تأیید شورای نگهبان نیز رسید. (56)
جالب است که محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای، به صراحت اذعان میکند که ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت، ماهیت فنی و حقوقی نداشته است. وی در این زمینه در کتاب خاطرات خود مینویسد :
«وقتی پرونده ایران به شورای امنیت رفت، هیچ دلیل فنی و حقوقی نداشت».(57)
در برابر این اقدام شورای حکام، مقام معظم رهبری نیز در دیدار اعضای مجلس خبرگان در تاریخ 18 اسفند 1384، مسئولین ایرانی را به مقاومت در برابر زیاده خواهیهای دشمن و عدم عقب نشینی دعوت مینمایند :
«داشتن بهانه برای ادامه جنگ روانی با نظام اسلامی و جلوگیری از پیشرفتهای ایران در عرصه علم و فنآوری، دو علت اصلی مخالفت آمریکا با استفاده صلحآمیز ملت ایران از انرژی هستهای است. برخورداری از ملتی مؤمن، آگاه و با تجربه، پیشرفتهای روزافزون، نظام مستحکم داخلی و نفوذ معنوی عمیق در جهان اسلام، از مبانی اقتدار نظام اسلامی است. مقابله آمریکاییها با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران معنا پیدا میکند و جنگ روانی هم نیاز به بهانه دارد که دولتمردان آمریکایی امروز انرژی هستهای را بهانه این کار قرار داده اند. در مقاطع مختلف، هرگاه بهانهای به هر علت عملاً پایان مییافت، سلطه گران آمریکایی بلافاصله بهانه دیگری طرح میکردند، چرا که آنان استمرار جنگ روانی با ملت ایران را راه اصلی مقابله با نظام اسلامی میدانند و به همین دلیل، اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژی هستهای عقب نشینی کنند، ماجرا پایان نمییابد و آمریکاییها بهانه دیگری میتراشند». (58)
مقام معظم رهبری همچنین در تاریخ 23 اسفند 1384 در دیدار وزیر و مدیران وزارت خارجه و سفرای ایران در کشورهای خارجی میفرمایند :
«جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را- که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است- به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت. استفاده صلح آمیز از فن آوری هستهای، ضرورت و نیازی اجتناب ناپذیر برای آینده کشور و همچنین قدرت علمی برتر برای پیشرفت در عرصههای مختلف است. هرگونه عقب نشینی در مقطع کنونی، زنجیرهای تمام نشدنی از فشارها و عقب نشینیهای دیگر را درپی خواهدداشت. بنابراین، این راه برگشتناپذیر است و دستگاه سیاست خارجی باید از این حق، شجاعانه دفاع کند. انگیزه اصلی آمریکا و برخی کشورهای غربی دنباله رو آمریکا برای ممانعت از دستیابی ایران به حق طبیعی و علمی خود، هراس از رسیدن ملت ایران به نقطه بالای تواناییهای علمی است». (59)
ایشان همچنین در تاریخ اول فروردین 1385 در جمع زائران رضوی میفرمایند :
«تهدید شورای امنیت کردهاند، انگار شورای امنیت آخر دنیاست. ما هم شورای امنیت چشیده هستیم. در جنگ تحمیلی، آن روزی که عراقیها چند هزار کیلومتر خاک ما را زیر پا داشتند، همین شورای امنیت قطعنامه صادر کرد که بایستی جنگ را تمام کنید، دفاع و مقاومت نکنید، ما هم چون برخلاف مصالح کشورمان بود، قبول نکردیم. هر وقت بر خلاف مصالح کشور باشد، قبول نمیکنیم ». (60)
پس از مدتی بالاخره شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 31 جولای 2006 (نهم مرداد 1385) قطعنامه 1696 را علیه ایران تصویب کرد. در بخشی از این قطعنامه ضمن درخواست مجدد از ایران برای تعلیق تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، چنین آمده :
«از تمام کشورها میخواهد که از انتقال هرگونه مواد و کالاها و فنآوری که میتواند در فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، بازفرآوری و برنامههای موشکی بالستیک ایران به کار رود، جلوگیری نمایند. همچنین دارایی افراد و نهادهایی که در برنامههای هستهای و موشکی ایران فعالیت دارند را در کشورهای خود مسدود نمایند.»(61)
شورای امنیت سازمان ملل با قطعنامه 1696 خود، پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران را در چارچوب فصل هفت منشور قرار داد و تعلیق فعالیتهای غنیسازی و کلیه فعالیتهای مرتبط با آن را الزامی نمود.(62)
اما دکتر علی لاریجانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران، در تاریخ 15 مرداد 1385 در واکنش به قطعنامه 1696، در کنفرانسی خبری اظهار داشت:
«آنها باید بدانند که چنین قطعنامههایی نمیتواند بر تصمیم ایران تأثیری بگذارد. ما حقوق هستهای خود را مطابق با ان.پی.تی تعقیب خواهیم کرد. این قطعنامه هیچ اساس حقوقی نداشته و هدف از موجودیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تحتالشعاع
قرار میدهد».
لاریجانی همچنین تأکید کرد که ایران فعالیتهای هستهای خود را با افزایش سانتریفیوژهای لازم برای غنیسازی اورانیوم، گسترش خواهد داد. (63)
اما در تاریخ دوم دی 1385 و در ادامه خصومتهای آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه 1737 نیز در شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید. در بخشی از این قطعنامه چنین آمده :
« ایران باید فعالیتهای زیر را بدون تأخیر به حالت تعلیق درآورد : تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری، از جمله تحقیق وتوسعه، همچنین کار بر روی تمامی پروژههای آب سنگین از جمله ساخت راکتور تحقیقاتی آب سنگین.
کلیه کشورها باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از عرضه، فروش یا انتقال کلیه اقلام، مواد، تجهیزات، کالاها و فن آوریهایی که بتوانند به فعالیتهای مرتبط با غنیسازی، بازفرآوری یا آب سنگین یا به توسعه سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای ایران کمک نمایند را اتخاذ کنند.
کلیه کشورها باید اعتبارات، داراییهای مالی و منابع اقتصادی موجود در قلمروشان را که متعلق میباشد به اشخاص و یا نهادهای درگیر در فعالیتهای هستهای و موشکی ایران که در ضمیمه این قطعنامه به آنها اشاره شده، را مسدود نمایند .
از کلیه کشورها میخواهد از آموزش تخصصی یا تعلیم اتباع ایرانی در داخل قلمروشان یا توسط اتباعشان در رشتههای هستهای و توسعه سیستمهای پرتاب سلاحهای هستهای جلوگیری
نمایند». (64)
مجلس شورای اسلامی نیز در تاریخ 6 دی 1385 ماده واحده زیر را به تصویب رساند که در همان روز هم به تصویب شورای نگهبان رسید:
ماده واحده: دولت موظف است با توجه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مورخ دوم دی ماه سال 1385، به برنامه هستهای صلح آمیز کشور سرعت بخشیده و در همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس منافع ملت ایران، تجدیدنظر نماید. (65)
پس از تصویب قطعنامه 1737، بلافاصله جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه شورای امنیت در خصوص برنامه هستهای صلح آمیز کشورمان اعلام کرد که ملت ایران با تکیه بر توان خود مرحله راه اندازی سه هزار سانتریفیوژ در نطنز را تحت نظارت آژانس آغاز و با جدیت پیگیری و اجرا خواهد
کرد. (66)
در راستای تشدید فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران، شورای امنیت بار دیگر در تاریخ 4 فروردین 1386، قطعنامه 1747 را علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد. در این قطعنامه ضمن تکرار موارد قبل، گفته شده که ایران نباید هیچگونه سلاحی به کشورهای دیگر بفروشد و تمامی کشورها باید خرید چنین اقلامی از ایران توسط اتباعشان را ممنوع سازند.
همچنین از تمامی کشورها خواسته شده که از فروش هر گونه تسلیحات نظامی به ایران خودداری کنند.
در پاسخ به صدور قطعنامههای شورای امنیت، رئیسجمهور ایران در مراسم روز ملی فناوری هستهای در تاریخ 20 فروردین 1386 اظهار داشت :
«از دولتهایی که تا کنون نخواستهاند عادلانه واقعیتهای امروز و حقوق ملت ما را بپذیرند، میخواهم دست از قانون شکنی، زورگویی، بیمنطقی و مخالفت و دشمنی با ملت ما بردارند و بدانند که آحاد این ملت با آگاهی، ایمان و اتحاد کامل، پشت سر رهبری خود در صحنه ایستادهاند و از حقوق خود تا آخر دفاع میکنند. آنان باید بدانند که مسیر تعالی ملت ایران، یک مسیر بدون بازگشت است. ملت ما تا امروز بر اساس قوانین و مقرراتی که آنها وضع کرده اند و بهطور کامل در مسیر صلح آمیز حرکت کرده است و علاقمند است در همین راستا حرکت نماید. کاری نکنند که این ملت شجاع و بزرگ در رفتار خود با آنان تجدید نظر نماید... آنها با رفتار خلاف قانون و زورگویی آشکار، حیثیت نهادهای بینالمللی از جمله شورای امنیت را مخدوش کردهاند و از این طریق، صلح و امنیت جهانی را به خطر انداختهاند. توصیه ما این است که برای آنان بهتر خواهد بود که حقوق قانونی ملتها را به رسمیت بشناسند و دست از خودخواهی، انحصارطلبی و لجاجت بردارند که سودی برای آنان نخواهد داشت. طبعاً ملت شریف ایران از هر رویکرد قانونمند و عادلانه در جهت گفتوگو و رفع مسائل استقبال خواهدکرد». (67)
آمریکا و غرب که تا قبل از روی کار آمدن دولت نهم، مطلقاً مخالف دستیابی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای بودند، با استفاده از این بهانه که ایران دارای ذخایر غنی نفت و گاز است، اساساً حق ایران در دستیابی به فناوری هستهای را نفی میکردند. اما با مشاهده استواری دولت جدید و حمایت مردمی از آن، گام به گام از مواضع خود عقبنشینی کردند. در گام اول، وجود نیروگاه و ارائه راکتور بدون تأسیسات غنیسازی را پذیرفتند. در گام بعدی، در مقابل اقدام ایران به بازگشایی تأسیسات یو.سی.اف اصفهان نیز عقبنشینی کردند و آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفتند. در مرحله بعد، با تحقیق و توسعه برای غنیسازی کنار آمدند. بعد نیز به مرحلهای رسیدند که حتی حاضر به پذیرش فعالیتهای هستهای در سطح سال 86 شدند. (68)
منابع در دفتر روزنامه موجود است