بررسی ابعاد مختلف مسئله تحریف اندیشههای حضرت امام(بخش سوم)
اندیشههای امام میراثی همگانی (گزارش روز)
وقتی به امام و زندگی ایشانمیاندیشیم، با بیش از 40 سال مبارزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن بزرگمرد تاریخ مواجه میشویم. از قبل از 42 تا بعد از 57 که در نهایت در سال 68 رحلت ایشان رخ میدهد. قطعاً این همه سال مبارزه یک عالم اهل بحث و درس و سخنرانی پر از نکتهها و وقایع و مطلب است.
امروز اندیشههای حضرت امام آن چنان در گستره جغرافیایی منتشر شده است که دشمنان بیش از پیش از انتشار بیشتر تفکرات حضرت امام واهمه دارند و بر همین اساس، سعی در تحریف اندیشههای ایشان داشتهاند.
حراست از اندیشههای مرد متفکری که یک عالم دین، مرجع تقلید و یک مبارز سیاسی و انقلابی بوده و علاوه بر اینها بنیانگذار یک مکتب و نظام سیاسی و جهانی در دنیای امروز بوده، قطعاً کار آسانی نیست.
حراست از اندیشههای امام وظیفه همگانی
یعقوب توکلی استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفتوگو با گزارشگر کیهان حفظ و حراست از اندیشههای حضرت امام را وظیفهای همگانی میداند و بیان میکند: «حراست از راه و اندیشه حضرت امام، وظیفه بیت امام، شاگردان ایشان، دوستان و پیروانشان است و این امر مهم، امری اختصاصیافته به گروه خاصی نیست و یک وظیفه همگانی است. این کار، کاری نیست که اگر کسی بر زمین بگذارد بگوییم دیگران هم بر زمین بگذارند و باری نیست که اگر کسی نتوانست حمل کند، بگوییم دیگران نیز نمیتوانند حمل کنند.»
وی میافزاید: «بعد از رحلت پیامبر(ص) فرزندان ایشان را به شهادت رساندند اما دفاع از اسلام خاتمه پیدا نکرد. همچنین بعضی از اصحاب راه دیگری را رفتند اما وظیفه صحابه دیگری که در خط اصلی راه پیامبر اعظم(ص) ماندند تغییر نکرد، زیرا راه پیامبر راه اسلام است.»
این پژوهشگر با بیان این که راه پیامبر(ص) راه سلطنت و ریاست نیست، میگوید: «راه پیامبر راه حقیقت است و هر کس در این مسیر حقیقت گام بردارد اگر از اهلبیت او باشد، فضیلت مضاعف دارد و اگر از اهل بیت او نباشد هم فضیلت خود را دارد. بنابراین راه امام نیز که راه اسلام و راه حقیقت است راه فرد و شخص نیست. همچنین راه معطوف به احیانا مسیر سلسله خانوادگی نیست.»
وی ادامه میدهد: «راه امام نیز با خروج من و تو عمرو و بکر و زید یا فاصله گرفتن یا کمرنگ شدن رفتار آدمها تغییر پیدا نمیکند. همچنان که راه پیامبر و امیرالمومنین(ع) تغییر پیدا نکرد. در جریان کربلا همه فرزندان امیرالمومنین حاضر نبودند؛ تنها 6-7 نفر بودند. بقیه یا توان حضور نداشتند یا تشخیص ندادند که باید حضور داشته باشند یا خطری که اسلام را تهدید میکرد، به خوبی حس نکرده بودند اما آن کسی که علم اسلام را در کربلا بلند کرد، آن چنان بلند کرد که کسی نتواند آن را کمرنگ کند.»
تکتک نیروهای انقلابی از اندیشههای امام حراست کنند
موسی فقیه حقانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر، حفظ و حراست از اندیشههای حضرت امام را وظیفه تکتک نیروهای انقلابی و فرزندان معنوی ایشان میداند و میگوید: «موسسه حفظ و نشر وظیفه اصلی را در این زمینه بر عهده دارد اما این به معنای نفی مسئولیت کل جریانهای انقلابی و دینی و حتی موسسات پژوهشی و دانشگاهی در این راستا نیست. اندیشههای حضرت امام یک امانت بزرگ در دست ماست و ضرورت دارد با نگاه به منافع ملی و جهان اسلام حفظ شود. این نکته بسیار مهم است که این موسسه باید در همه وقایع و مسائل، اندیشههای حضرت امام را نشر دهد ولو این که نظر مسئولان این موسسه در مورد خاصی چیز دیگری باشد.»
امام متعلق به کل جامعه ماست
عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با گزارشگر کیهان با بیان این که امام متعلق به کل جامعه ماست، ابراز میکند: «درست است که یک مرکزی مسئولیت مستقیم دارد تا از آثار و اندیشههای حضرت امام حفظ و حراست کند اما همگان باید در برابر این میراث گرانبها احساس مسئولیت کنند و همه برای حفظ آن از هر نوع تحریف وظیفه دارند. وجود یک موسسه، مسئولیت دیگران را سلب نمیکند. چنانکه اگر امروز کسی به شخصیت پیامبر تهاجم و توهینی کند نمیگوییم فقط آقایان روحانی وظیفه دارند در این مسئله وارد شوند.»
وی میافزاید: «البته وظایف آقایان روحانی در این باره پررنگتر است اما همه مسئول دفاع از شخصیت پیامبر(ص) هستند و وظیفه دارند مانع هتک شخصیت رسول خدا شوند.»
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با تأکید بر این که نباید حفظ و نگاهبانی از اندیشهها و شخصیت حضرت امام را به یک مسئله سیاسی تبدیل کنیم، تصریح میکند: «اگر دشمنان و نیز عناصر سستبنیان، هجمه جدی به امام وارد کنند نباید بگوییم چرا موسسه حفظ و نشر آثار امام واکنشی نشان نمی دهد! همه باید واکنش نشان بدهند و همه وظیفه داریم اقدام شایسته و بایستهای انجام دهیم. البته مسئولیت این موسسه نسبت به دیگران پررنگتر و جدیتر است وگرنه نافی مسئولیت دیگران در این زمینه نیست.»
وظیفه مسئولان نظام و مراکز ثبت تاریخ انقلاب
جواد منصوری، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر و معاون اطلاعرساني مرکز اسناد انقلاب اسلامي در گفتوگو با گزارشگر کیهان با اشاره به شدت گرفتن جریان تحریف امام در سالهای اخیر بیان میکند: «در دو سه سال گذشته وقتی عدهای احساس کردند نمیتوانند مسیر جمهوری اسلامی را منحرف کنند، با ارائه تحلیلهای سکولاریستی، غربگرایانه یا تحلیل مبتنی بر تفسیرهای ضد دینی متوسل به نقل قولهایی از حضرت امام برای اثبات نظرات خود شدهاند که طبیعتا محققین ما میبایست بر اساس اسناد و نوشتههای موجود از حضرت امام دقیقا پاسخ مطالب نسبت داده شده را تهیه و منتشر کنند.»
وی با تأکید بر اینکه باید «مقامهای رسمی جمهوری اسلامی و نیز مراکز مسئول ثبت تاریخ انقلاب همه در حفاظت و حراست از اندیشههای حضرت امام و جریانات انقلاب با دقت عمل کنند»، میافزاید: «خوشبختانه ما علاوه بر مجموعه 24 جلدی صحیفه نور، وصیتنامه حضرت امام را داریم که فکر میکنم اگر کسانی با دقت آن را مطالعه کنند پاسخ بسیاری از تحریفها را بتوانند بدهند زیرا حضرت امام در وصیتنامهشان بسیاری از مطالب را ولو به اختصار اما با دقت بیان کردهاند.»
بر این اساس، پیچیده کردن موضوع حفظ و حراست از اندیشههای حضرت امام وقتی منطقی بود که امام(ره) در این باره اظهارنظری نکرده بودند. امام(ره) با نکتهسنجی و دقتی که در اطراف خود داشتند، خود پیشبینی میکردند که روزی برسد که افرادی حرفهایی را به او نسبت دهند یا چیزهایی درباره او بگویند و با این تعبیر «اکنون که من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود» (1) در ذیل وصیتنامه خود از این مسئله یاد کردند. مسئله، چیز پیچیدهای نیست و ماجرا بسیار روشن و شفاف است. امام راحل صلاح را در این دیدند که آن بخش از اندیشهها و اظهاراتشان مستند دانسته شود که در صداو سیما گفته شده باشد و یا خط و امضای ایشان باشد.
کارشناسان تاریخ معاصر ایران معتقدند منحصر کردن حفظ و حراست از اندیشههای حضرت امام در موسسهای خاص، ناشدنی است. امام بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران است که به طور جدی از خرداد 42 تا سال 68 در جریانات سیاسی این کشور و مناسبات بینالمللی آن نقش و تأثیر قابل توجهی داشتند. از این منظر، بایسته است پژوهشگران معاصر در زمینه تبیین تحریفهایی که نسبت به ایشان انجام میشود، واکنش درخور نشان دهند چه برخی که تکلیف اصلیشان چنین کاری است، سکوت نمایند و چه پاسخ دهند. قطعاً تحریف اندیشههای حضرت امام(ره) تحریف تاریخ است و پژوهشگران تاریخ معاصر در این باره دغدغه خواهند داشت.
علاوه بر اینها، یک واقعیت مهم درباره شخصیت حضرت امام این است که به واقع، امام(ره) نه تنها متعلق به همه مردم ایران است بلکه شخصیت آزاده و انقلابی چون وی متعلق به همه انسانهای آزاده در بستر زمان و مکان از زمان حیات ایشان تا نهایت آینده است.
نظارت بر عملکرد موسسه تنظیم و نشر آثار امام
نکتهای که در اینجا به ذهن میرسد این است که جنبه نظارت بر حسن اجرای وظایف موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام بر عهده کدام نهاد است و اگر این موسسه در جایی تشخیص اشتباهی داد چه کسی باید این مسئله را حل کند؟
آیا به سبب ماده یک قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی مصوب 1368/8/14 در مجلس شورای اسلامی(2) هیچ محقق و پژوهشگر یا مرکز پژوهشی یا هیچ رسانهای اجازه ندارد به صورت مستند در این باره اظهارنظر کند؟ قطعا چنین نیست. در صورت پذیرفتن چنین چیزی باید گفت این یک دیکتاتوری علمی در یک مبحث مطرح در حوزه تاریخ معاصر است. اگر چنین چیزی خلاف قانون باشد، باید گفت این قانون نیاز به بازبینی دارد. برای روشن شدن بیشتر این مطلب در ادامه یک مثال آورده میشود.
تحلیل یک اتفاق
در متن مندرج در سایت حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی که با تیتر «امام موافق حذف مرگ بر آمریکا بودند» آمده است: آیتالله هاشمی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای به عمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم....». (3)
پاسخ، مواخذه یا دفاع؟
اما پاسخ حجتالاسلام انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام در گفتوگو با روزنامه شرق(4) ضمن بیان پیشینه این موضوع و مصاحبه آقای هاشمی با ماهنامه مدیریت ارتباطات ٢٥ اردیبهشت ١٣٨٩ به این مطلب اینگونه است: «قائممقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) گفت: «خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال ٦٢ روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولان نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود و بحث بر سر دستور یا توصیه به مردم برای حذف این شعار نبود. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشتهای ثبت شده روزانه میباشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است و نفی و نهی از این شعار نبوده است. بر اساس مدارک و اطلاعات موجود در اینکه این مسئله یعنی پیشنهاد حذف شعار مرگ بر شوروی بهطور اخص و کل شعار (مرگ بر آمریکا و شوروی) از صداوسیما در آن زمان با توجیهات منطقی فراوان و از کانالهای مختلف به دفتر امام و به حضرت امام منعکس شده است تردیدی نیست. مطمئنم که بر طبق دستور حضرت امام از مقطعی شعار مرگ بر شوروی در پخش برنامههای رسمی از صداوسیما حذف شد.»
ضرورت اصلاح و جبران تحریف
روشن است که بیان این دو مطلب با هم متفاوت است و مخاطب به گفتوگوی آقای هاشمی با ماهنامه مدیریت ارتباط دسترسی ندارد و لزوما پژوهشگر هم نیست که پیشینه این گفتوگو را دربیاورد و درآوردن این پیشینه هم کار سادهای نیست. در مطلب مربوط به سایت اطلاعرسانی آقای هاشمی مطلب کلی بیان میشود اما در پاسخ آقای انصاری که بیشتر به یک دفاعیه از آقای هاشمی شبیه است تا مواخذه از سایت آقای هاشمی، حذف شعار مرگ بر آمریکا تنها در برنامههای رسمی صدا و سیما مطرح است نه به طور کلی. آیا این مسئله تحریف نیست و نیاز نیست به این سایت تذکر داده شود تا مطلب منتشر شده را اصلاح و جبران نماید؟ به ویژه آن که انصاری در همین مصاحبه اذعان میدارد: «پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی بازگویی خلاصهای از گفتوگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیتها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.» ضمن این که مناسب این بود که انصاری سندی که بر دستور امام مبنی بر حذف شعار مرگ بر آمریکا از رسانهها دلالت دارد، منتشر میکرد.
بهرهگیری از ظرفیت همه پژوهشگران
و دغدغهمندان
به نظر میرسد، بر اساس اظهار نظرات محققینی از تاریخ معاصر کشور و نیز وقوع مواردی که مثالی از آن آورده شد، حفظ و حراست از اندیشههای حضرت امام وظیفهای همگانی است و مختص به یک نهاد خاص نمیشود.
هر چند موسسهای که در سال جاری ظاهرا بودجهای 52 میلیارد تومانی از دولت گرفته، وظیفه بسیار سنگینتری دارد اما اگر معتقد باشیم اندیشههای امام میراثی برای همه آزادگان عالم است، حق دغدغه داشتن این آزادگان بریده از شرق و غرب را برای احساس مسئولیت در برابر حراست از اندیشههای ایشان هم به رسمیت میشناسیم و هم به آن احترام میگذاریم. این مسئله نافی ماده یک قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه نیست بلکه نگاه نقادانه و پژوهشی پژوهشگران و دغدغهمندان میتواند این موسسه را در انجام وظایف محوله یاری نماید تا اگر در جایی مطلبی از چشم این موسسه پنهان یا مغفول ماند، به این موسسه گوشزد شود. قطعاً چنین اتفاقی در راستای ایفای بهتر وظایف موسسه تنظیم و نشر آثار امام است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی:
1- «بسمه تعالی ... در زیر این وصیتنامه 29 صفحهای و مقدمه، چند مطلب را تذکر میدهم:
(1) اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم. ... روحالله الموسوی الخمینی». برگرفته از پایگاه اطلاعرسانی موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره).
2- قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه:
ماده 1- چاپ و انتشار زندگینامه و آثار و گفتار حضرت امام خمینی رضوانالله تعالی علیه از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی و شرکتها و مؤسسات دولتی و غیر دولتی بدون تأیید صحت مطالب توسط مؤسسه نشر آثار امام خمینی که بنا به دستور آن حضرت زیر نظر حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی اداره میشود ممنوع است. اشخاص و مؤسسات مذکور موظفند قبلاً به مصادر تأیید شده توسط مؤسسه استناد نموده یا تأییدیه لازم را از این مرکز دریافت و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه نمایند. بقیه مادههای این قانون مربوط به زنده نگه داشتن یاد و خاطره امام در ادارات، مدارس، دانشگاهها، صدا و سیما و ... است و مربوط به بحث ما نیست. علاقهمندان میتوانند در سایت مرکز پژوهشهای مجلس متن کامل آن را مطالعه نمایند.
3- منتشر شده در تاریخ 8 مهر 92.
4- گفتوگوی محمدعلی انصاری با روزنامه شرق. منتشر شده در تاریخ 21 مهر 92.