kayhan.ir

کد خبر: ۵۱۸۵
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۷
امام خمینی(ره) یگانه زمانه

شیوه برخورد امام(ره) با جریانات نفاق و انحراف (بخش پنجم)

استاد سید محمد مهدی میرباقری
شیوه امام(ره) و پس از ایشان مقام معظم رهبری(مدظله) در برخورد با جریانات نفاق، کج‌رو، تندرو و کندرو نیز، همان شیوه نبی‌اکرم(ص) و اهل بیت(ع) است که شیوه هدایت و یا ایجاد بستر برای هدایت افراد است.
امام(ره) جریان‌های سیاسی و اجتماعی را تحمل می‌کردند؛ حتی جریان‌هایی که داخل در جامعه مؤمنین بودند  ولی سطح ایمانشان ضعیف بود. امام(ره) جریان‌هایی را که حرکت اسلامی هم نبودند، تحمل می‌کردند و بنا بر هدایت آنها داشتند. حتی با جریان‌‌هایی که مسلمان هم نبودند، تا وقتی آنها درگیر نمی‌شدند، ایشان درگیری ایجاد نمی‌کردند. جریان‌هایی که پوشش اسلام به خود می‌دادند را تحمل می‌کردند تا جایی که سرعت حرکت انقلاب اسلامی از آن جریان‌ها عبور کند. اگر حوادث از آنها عبور می‌کرد یا آنها همراه می‌شدند که خوب بود در غیر این صورت مجبور بودند مواضع خود را علیه انقلاب اسلامی صریح کنند؛ مثل جریان سازمان منافقین خلق.
امام(ره) واقعا اینها را تحمل کردند. با آغوش باز به پذیرش انقلاب اسلامی دعوت کردند و به آنها هشدار دادند که این انقلاب اسلامی چیزی که شما آن را انقلاب کارگری فرض می‌کنید، نیست؛ انقلاب سوسیالیستی و کمونیستی نیست. تصریح می‌کردند که تحلیل‌های شما در حوزه مبارزه و علم مبارزه غلط است؛ انقلاب حزبی نیست؛ انقلاب، اسلامی است. جوهرش مطالبات برتری است که از اعماق فطرت جامعه شیعی برمی‌خیزد؛ از آنها می‌خواستند که همراهی کنند.
امام(ره) جریان انقلاب اسلامی در مقیاس جهانی را هدایت می‌کردند. ایشان انقلاب را به سوی مبارزه با آمریکا و اشغال لانه جاسوسی کشانده و وارد مقیاس جهانی کردند. آنها می‌خواستند مبارزه را به شکلی که خودشان می‌خواستند اداره کرده و پرچمدار مبارزه شوند و مبارزه را با روش‌های سوسیالیستی و کمونیستی در  جامعه پیش ببرند؛ امام(ره) ماموریت‌شان این بود که در گام اول نظام کمونیسم را حذف کنند و در گام دوم نظام سرمایه‌داری را.  آنها می‌خواستند مبارزه را به سمت مبارزات سوسیالیستی پیش ببرند و در مرحله‌ای نتوانستند حرکت انقلاب را تحمل کنند؛ فهمیدند که انقلاب از آنها عبور می‌کند و امام(ره) جامعه را از آنها عبور می‌دهد.
به همین دلیل ایستادند و جنگ مسلحانه را شروع کردند و امام(ره) هم در مقابل آنها ایستاد. ایشان باز هم تحمل کردند تا آنجا که رفتار مسلحانه آنها به یک رفتار براندازانه تبدیل شد. ما در دوره‌ای که قطعنامه را قبول کرده بودیم آنها به کمک دشمن ما و آمریکا و عراق تصمیم گرفتند حمله کنند و ایران را بگیرند. آن وقت امام(ره) برخوردشان را با آنها تند کردند.
بنابراین رفتار امام(ره) جذب حداکثری و دفع حداقلی بود و به طور طبیعی از بستر رافت و رحمت و محبت که روش انبیاء‌الهی است با موعظه و بیدارگری و امثال اینها می‌‌گذشت. نهضت آزادی قصد داشت کشور را بر اساس تمدن غربی مدرن‌سازی کند؛ می‌خواست انقلاب اسلامی را به حرکتی در مقیاس ملی، آن هم به یکی از اقمار جریان جهانی قدرتمند،‌ تبدیل کند. امام(ره) ابتدا تحمل و نصیحت کردند اما در ادامه ایستادند و جامعه را از آنها عبور دادند. بعد که آنها مقابله کردند گفتند: اینها بی‌جهت از اسلام دم می‌زنند. اسلام آمریکایی یعنی همین که می‌خواهد انقلاب اسلامی را در موطن خود به مدرنیزاسیون تبدیل و در نظام جهانی سلطه منحل کند. به طور طبیعی چنین اسلامی، اسلام آمریکایی است.
هم‌چنین امام(ره) آن جا که جبهه ملی در مقابل قانون قصاص ایستاد و لایحه قصاص را غیرانسانی نامید، جامعه اسلامی را از آنها عبور دادند. آنها می‌خواستند یک نظام دموکراتیک غربی درست کنند. قوانین را هم  بر اساس قوانین کشورهای اروپایی بنویسند. امام(ره) جامعه را از آنها عبور داد؛ چه نهضت آزادی، چه جبهه ملی و چه منافقین خلق و دیگران. آنجایی که آنها می‌خواستند در این حرکت جهانی انحراف ایجاد کنند، امام(ره) مدارا کردند تا جامعه را از تفکر آنها عبور داده و کسانی را که در بین این گروه‌ها سالم‌تر هستند جذب کنند. البته گروهی از اینها جذب شدند. از جبهه ملی، انجمن حجتیه، منافقین خلق و... بعضی از آنها آمدند و همراه امام(ره) شدند. البته ادعا این نیست که همه اینها مثل هم هستند. اما می‌توان گفت که اینها جریاناتی مدعی بودند که امام(ره) تحملشان کردند؛ بعضی از اینها همراه شده و بعضی همراه نشدند. آن وقت بعضی از اینها که همراه نشدند کار را به درگیری علنی کشاندند؛ بعضی هم کنار رفتند. شیوه امام(ره) این بود که کسی را از قطار انقلاب پیاده نمی‌کردند مگر اینکه سرعت قطار انقلاب به جایی می‌رسید که خود آنها پیاده می‌شدند؛‌ حالا یا پیاده می‌شدند یا جلوی حرکت می‌ایستادند و می‌خواستند هدایت انقلاب را در دست بگیرند. درگیر می‌شدند و جنگ درست می‌کردند. در این صورت، امام(ره) آنها را پیاده می‌کردند. الان هم قصه همین است. تا جایی که آنها انقلاب را تحمل می‌کنند انقلاب هم آنها را تحمل می‌کند. مشی مقام معظم رهبری(مدظله) هم جذب حداکثری است. سرعت انقلاب یک عده را پیاده می‌کند؛ یعنی می‌رسند به جایی که می‌گویند ما باید با جهان بسازیم؛ نمی‌شود این راه را ادامه داد. می‌‌خواهند سکان کشتی را به یک طرف دیگر بچرخانند. رهبری معظم سکان را  محکم گرفته‌اند و نمی‌گذارند جهتش عوض شود. مقصد این سفینه، کعبه است. عده‌ای توبه سیاسی کردند اما تصمیم گرفته‌اند کشور را مدرن‌سازی غربی کنند؟ می‌گویند تنها راه نجات، راه غرب است. می‌خواهند فرمان سفینه را بگیرند و به نیویورک ببرند در حالی که امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) این فرمان را روی کعبه قفل کرده‌اند. تکلیف ما هم این است که پشت سر رهبری و براساس تقوا حرکت کنیم.