مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات
متهمی که حضور در اردوکشیهای خیابانی را غیرقانونی نمیدانست!(پاورقی)
متهم حسین باستانینژاد
قاضی: آقای حسین باستانینژاد، در جایگاه قرار بگیرند. معاون محترم دادستان کیفرخواست انفرادی متهم را قرائت کنند!
الف: هویت متهم: آقای حسین باستانینژاد، فرزند شریف، اهل خوزستان، ساکن تهران، متولد 1328 بازداشت به لحاظ صدور قرار تامین بازداشت موقت، شغل کارمند شرکت خصوصی، با سواد، متاهل، فاقد پیشینه محکومیت کیفری و جزائی.
ب: اتهام متهم: 1- تمرد نسبت به مامورین و مشارکت در ضرب و جرح عمدی مامورین بسیج 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت و تجمعات غیرقانونی، شعاردهی علیه مسئولین جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا، آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه. 5- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 2 تیر ماه 88 مکان تهران.
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مامورین و ضابطین انتظامی و امنیتی 2- شناسایی متهم به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش که پس از انتشار و عکس وی توسط جراید شناسایی و دستگیر شده است 3- مفاد تصاویر تلویزیونی که مکرر از صدا و سمیا پخش گردیده است 4- اقرار متهم به حضور در اغتشاشات و حضور در صحنه درگیری و حمله به مامورین بسیج، اذعان متهم به صحت تعلق تصویر به وی 5- لحاظ سوابق سیاسی حزبی متهم و سابقه هواداری از حزب توده و فعالیت به نفع حزب مذکور 6- سایر قرائن و امارات مضبوط در پرونده.
هـ: دلایل قانونی درخواست کیفر و مجازات: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 500، 514، 610، 607، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 با رعایت مواد 46، 42 و 47 قانون مذکور بناءً علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه، محاکمه و اشد مجازات برای متهم مذکور را درخواست دارم.
قاضی: آقای باستانینژاد، ابتدا خودت را کامل معرفی کن!
دفاعیات متهم
به نام خدا، من حسین باستانینژاد فرزند شریف 60 ساله.
قاضی: آقای باستانینژاد، براساس کیفرخواست صادره اتهامات شما دایر بر: [متن کیفرخواست قرائت شده]، دفاعیات خود را بیان کنید!
متهم: ریاست محترم دادگاه، همان طور که مستحضر هستید من هفته پیش هم یک دادگاه خصوصی داشتم که خود جنابعالی تشریف داشتید. متاسفانه امروز وکیل بنده اینجا حضور ندارد. فقط تا آنجا که بتوانم از خودم تا حدودی میخواهم دفاع بکنم و به دلایل این که من یک مقدار...
قاضی: آقای جمالی هستند. دو تا وکیل داری شما؟ هم آقای جمالی هست و هم آقای نعمت احمدی که آقای احمدی نیامدند.
متهم: بله، ایشان قرار بوده است بیاید که آقای جمالی هستند. بله اگر ایشان خواستند.
قاضی: اشکال ندارد. جلسه بعدی با حضور دو وکیل انجام میدهیم که حقی از شما ضایع نشود.
متهم: بله، چون دیشب من یک ملاقات حضوری با آقای جمالی داشتم.
قاضی: بله، توضیح بدهید حالا در مورد اتهاماتتان!
متهم: بله، الان توضیح میدهم. همان طور که خودتان استحضار دارید یکبار قبل دادگاه انفرادی من تشکیل شده است و من واقعا انتظار داشتم دیگر رای من صادر شود ولی خب متاسفانه میبینم باز مجددا برای من یک دادگاه جمعی گذاشتند. حالا اشکال ندارد. در مورد اتهاماتی که به من زده شده است من قبلا هم در آن اقاریر و بازجوییهایی که پس دادم، همه اینها را با صراحت گفتم که اولا مورد خاص آن حمله به بسیجی است که من به هیچ عنوان دست روی کسی بلند نکردم و همان طور که بارها و بارها من گفتم واقعا طرز تفکر و ایده من این نیست که با خشونت کاری کنم. فقط برای تظاهرات آرام آمده بودم. فقط من در دو مورد تظاهرات شرکت کردم.
قاضی: چه تاریخی بود؟
متهم: یکی از آنها بیست و پنجم بود و دیگری روز شنبه سیام بود، بله، که عکس من در آن کادر برای یک لحظه افتاده است. بله، من تصدیق میکنم. منتها من در حین رفتن بودم، یک مفری پیدا میکردم که خودم را از آنجا دور بکنم و بروم و در آن لحظه این عکس من در آنجا افتاد متنها من به هیچوجه دست روی کسی بلند نکردم و اصلا اعتقادی به تخریب اموال عمومی و منافع ملی اصلا در مخیلهبنده نیست و بارها این را اعلام کردم و در حضور جنابعالی هم من چند بار این را گفتم. و هنوز هم روی این قضیه مصر هستم. بنابر این چیزهایی که برای من خواندند، من تنها چیزی را که میپذیرم این است که در واقع من فکر میکردم این تظاهرات غیرقانونی نیست و طبق آن صحبتهایی که خیلی از دوستان انجام دادند من هم به هر حال به عنوان یک شهروند قانون اساسی را مطالعه کردم و فکر میکردم تظاهرات مثل شرکت در راهپیمایی که بدون حمل سلاح و چیزی باشد مجاز است و حتی در یکی از تظاهرات شعاری نمیدادیم. من فقط حضور داشتم و دیدم جمعیتی آمده است و من واقعا برای این مسئله شرکت کردم و هیچ انگیزه دیگری هم نداشتم به جز این که مثلا دیدم یک موقعیت ویژهای پیش آمده است، اکثریت مردم آمدند بیرون، من احساس کردم باید بیایم بیرون.
قاضی: شما سابقه وابستگی به گروهکها داری؟
متهم: ببینید جناب، وابستگی من مربوط میشود به حدود 30سال پیش که من اینها را توضیح دادم. بله من اوایل انقلاب از حزب توده ایران هواداری میکردم تا حدود سه سال و بعد من ارتباطم قطع شد و این چیزی که در کیفرخواست برای من خواندهاند که من ارتباطی دارم، اصلا من هیچگونه ارتباطی ندارم با حزب توده ایران و بنابر این، این نمیتواند اصلا درست باشد.
قاضی: شما توضیح دیگری نداری؟
متهم: من توضیح خاصی ندارم. فقط یک عرض کوچکی خدمتتان داشتم.
قاضی: آقای جمالی، بفرمائید در جایگاه!
متهم: من حقیقتش به دلایل یک مقداری ناراحتیهایی که دارم و یک بیماریای که دارم، تنگی نفس و یک سری ناراحتیهای قلبی که دارم درست نمی توانم منظورم را بیان کنم.
قاضی: بله، مشکلی نیست، وکلای شما هستند.
متهم: بله، من در خدمتشان هستم.
قاضی: بفرمائید!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام مجدد عرض کنم خدمتتان که آقای باستانینژاد درخواست وکیل تسخیری کرده بودند، بنده خدمتشان رسیدم. پروندهشان را هم کامل مطالعه کردم. اوین هم خدمتشان رسیدم ایشان هم دیشب و هم امروز تردید کردند که خانوادهشان هم اقداماتی کردند برای گرفتن وکیل انتخابی. ما به ایشان توصیه کردیم. روش جنابعالی را هم ما مطلع بودیم و گفتیم که قطعا اگر شما وکیل انتخابی میخواهید انتخاب کنید آن به صلاح هست و انتخاب بکنید. بنابر این من در حدودی که پرونده را خواندم مطالبی را عرض میکنم و در مورد ایشان هم استدعا دارم که موافقت بفرمائید که آقای نعمت احمدی هم حضور داشته باشند. ضمنا به بنده هم این اجازه را بفرمائید که طی لایحهای دفاعیاتم را تقدیم کنم. یک مهلتی از جنابعالی درخواست میکنم. آنچه در مورد پرونده ایشان مطرح است این است که اولا ایشان یک سابقه هواداری از حزب توده داشته است و این به نوعی بر پرونده ایشان سایه افکنده ولی تا آنجایی که من با ایشان صحبت کردم و در پرونده دیدم، یک ماجرایی بوده است و تمام شده است. در آنچه در پرونده مضبوط است و تحت اشراف جنابعالی است. ایشان نوشتند که من زمانی با حزب توده همکاری میکردم که این حزب هم از جمهوری اسلامی ایران طرفداری میکرد و وقتی این حزب راهش جدا شد، ما هم دیگر کلا هیچگونه تعلق و ارتباطی نداریم. بنابر این از این زاویه میخواستم که در محضر دادگاه شفاف باشد. در مورد اتهامهای اخیرشان ایشان قویا در همه مراحل بازجویی گفتهاند که من اصلا اعتقادی به خشونت ندارم و حتی در آن ایامی هم که ایشان کار سیاسی میکردند یکی از انگیزههایشان را عدم خشونت ذکر کردهاند. حال این که این درست است یا غلط در مورد حزب توده، بحثی جداست اما در مورد ایشان و روش شخصیتی ایشان، آدمی هستند که مراحل زیادی در پرونده گفتند، حضور من هم خصوصی گفتند که، من اصلا اعتقادی به خشونت ندارم. در فضای اخیر هم ایشان از کارشان برمیگشتند به اتفاق همکارشان در یک صحنهای برخورد کردند که آن برادر بسیجی را کتک میزدند و متهم هم اینجا ابراز ندامت و پشیمانی کرده است. ایشان در آن صحنه حضور داشته ولی هیچ اقدامی نکرده است. در مستندات هم مشهود است که هیچ اقدامی نکرده است در هیچ یک از اتهاماتی که به ایشان منتسب شده است اعم از این که ایشان نسبت به مامورین تمرد کرده است و یا اقدام علیه امنیت کشور کرده است و یا فعالیت تبلیغی علیه نظام کرده است و سایر مستندات هیچگونه دلیل و مستندی در پرونده مبنی بر این که این اتهام منتسب به ایشان است و همچنین مواد استنادی که نسبت به ایشان ذکر شد اصلا مصداق ندارد و ایشان (عذرخواهی میکنم از ایشان که این جمله را میگویم) حتی زمانی هم که در حزب توده بودهاند در مقامی که اخلال در امنیت ملی کشور ایجاد کنند با توجه به اقتدار حکومت اسلامی نبودند و ایشان قویا اینها را تکذیب میکنند.
از محضر دادگاه در مورد ایشان تقاضای اعمال رافت اسلامی را دارم، تقاضای بخشش دارم و تقاضای اعمال ماده 22 و ضمنا همان طور که اشاره کردهاند چند نوع بیماری دارند که عرض کنم که بیماری قلبی دارند، پروستاتشان ناراحت است و تنگی نفس دارند بنابراین همینها هم کافی است که ایشان طرفدار خشونت نباشند و همینها هم کافی است که دادگاه ابراز ندامت ایشان را بپذیرند و رافت اسلامی را در مورد ایشان اعمال کنند. اجازه بفرمائید به اتفاق آقای احمدی انشاءالله لایحهای را تقدیم دادگاه خواهیم کرد. در پایان از حوصلهای که به خرج میدهید، عنایتی که دارید تشکر میکنم.
قاضی: خواهش میکنم. هر چند که وکیل اول متهم دفاعیات را ارائه کردند و پرونده را دقیقا مطالعه کردند منتها به خاطر این که حقی از متهم ضایع نشود و ایشان هم عنوان میکنند که نمیتوانم منظورم را دقیقا عنوان کنم، جلسه در مورد ایشان تجدید میشود.
متهم کامران جهان بانی
قاضی: آقای جهان بانی، در جایگاه قرار بگیرند. معاون محترم دادستان کیفرخواست انفرادی متهم را قرائت کنند!
الف: هویت متهم: آقای کامران جهانبانی فرزند مهدیقلی، اهل اصفهان، ساکن تهران، متولد 1338، بازداشت با قرار تامین بازداشت موقت، دارای سابقه کیفری، معلم موسیقی، با سواد، مجرد.
ب: اتهام: 1- تمرد نسبت به مامورین از طریق حمله و سنگپرانی به سمت آنها حین انجام وظیفه 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتقاد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه 5- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 88/4/9 مکان تهران
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مامورین انتظامی و امنیتی در خصوص متهم 2- شناسایی متهم به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات توسط مامورین و دستگیری وی به لحاظ اقاریر متهم، اکبر اژدادی در حق متهم حاضر 3- اقاریر متهم طی بازجوییهای قضایی و اطلاعاتی به اعمال انتسابی از جمله ایجاد احراق عمدی در معابر، صفحه 4 پرونده 4- سایر قرائن و امارات موجود در پرونده.
هـ : دلایل قانونی درخواست کیفر و مجازات: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده، دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 500، 514، 607، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی، مصوب سال 1370 با رعایت مواد 47، 46 و 42 قانون مذکور بناء علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده به لحاظ اهمیت موضوع میان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه، محاکمه و اشد مجازات برای متهم یاد شده را درخواست دارم.
قاضی: آقای حسین باستانینژاد، در جایگاه قرار بگیرند. معاون محترم دادستان کیفرخواست انفرادی متهم را قرائت کنند!
الف: هویت متهم: آقای حسین باستانینژاد، فرزند شریف، اهل خوزستان، ساکن تهران، متولد 1328 بازداشت به لحاظ صدور قرار تامین بازداشت موقت، شغل کارمند شرکت خصوصی، با سواد، متاهل، فاقد پیشینه محکومیت کیفری و جزائی.
ب: اتهام متهم: 1- تمرد نسبت به مامورین و مشارکت در ضرب و جرح عمدی مامورین بسیج 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت و تجمعات غیرقانونی، شعاردهی علیه مسئولین جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا، آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه. 5- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 2 تیر ماه 88 مکان تهران.
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مامورین و ضابطین انتظامی و امنیتی 2- شناسایی متهم به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش که پس از انتشار و عکس وی توسط جراید شناسایی و دستگیر شده است 3- مفاد تصاویر تلویزیونی که مکرر از صدا و سمیا پخش گردیده است 4- اقرار متهم به حضور در اغتشاشات و حضور در صحنه درگیری و حمله به مامورین بسیج، اذعان متهم به صحت تعلق تصویر به وی 5- لحاظ سوابق سیاسی حزبی متهم و سابقه هواداری از حزب توده و فعالیت به نفع حزب مذکور 6- سایر قرائن و امارات مضبوط در پرونده.
هـ: دلایل قانونی درخواست کیفر و مجازات: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 500، 514، 610، 607، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 با رعایت مواد 46، 42 و 47 قانون مذکور بناءً علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه، محاکمه و اشد مجازات برای متهم مذکور را درخواست دارم.
قاضی: آقای باستانینژاد، ابتدا خودت را کامل معرفی کن!
دفاعیات متهم
به نام خدا، من حسین باستانینژاد فرزند شریف 60 ساله.
قاضی: آقای باستانینژاد، براساس کیفرخواست صادره اتهامات شما دایر بر: [متن کیفرخواست قرائت شده]، دفاعیات خود را بیان کنید!
متهم: ریاست محترم دادگاه، همان طور که مستحضر هستید من هفته پیش هم یک دادگاه خصوصی داشتم که خود جنابعالی تشریف داشتید. متاسفانه امروز وکیل بنده اینجا حضور ندارد. فقط تا آنجا که بتوانم از خودم تا حدودی میخواهم دفاع بکنم و به دلایل این که من یک مقدار...
قاضی: آقای جمالی هستند. دو تا وکیل داری شما؟ هم آقای جمالی هست و هم آقای نعمت احمدی که آقای احمدی نیامدند.
متهم: بله، ایشان قرار بوده است بیاید که آقای جمالی هستند. بله اگر ایشان خواستند.
قاضی: اشکال ندارد. جلسه بعدی با حضور دو وکیل انجام میدهیم که حقی از شما ضایع نشود.
متهم: بله، چون دیشب من یک ملاقات حضوری با آقای جمالی داشتم.
قاضی: بله، توضیح بدهید حالا در مورد اتهاماتتان!
متهم: بله، الان توضیح میدهم. همان طور که خودتان استحضار دارید یکبار قبل دادگاه انفرادی من تشکیل شده است و من واقعا انتظار داشتم دیگر رای من صادر شود ولی خب متاسفانه میبینم باز مجددا برای من یک دادگاه جمعی گذاشتند. حالا اشکال ندارد. در مورد اتهاماتی که به من زده شده است من قبلا هم در آن اقاریر و بازجوییهایی که پس دادم، همه اینها را با صراحت گفتم که اولا مورد خاص آن حمله به بسیجی است که من به هیچ عنوان دست روی کسی بلند نکردم و همان طور که بارها و بارها من گفتم واقعا طرز تفکر و ایده من این نیست که با خشونت کاری کنم. فقط برای تظاهرات آرام آمده بودم. فقط من در دو مورد تظاهرات شرکت کردم.
قاضی: چه تاریخی بود؟
متهم: یکی از آنها بیست و پنجم بود و دیگری روز شنبه سیام بود، بله، که عکس من در آن کادر برای یک لحظه افتاده است. بله، من تصدیق میکنم. منتها من در حین رفتن بودم، یک مفری پیدا میکردم که خودم را از آنجا دور بکنم و بروم و در آن لحظه این عکس من در آنجا افتاد متنها من به هیچوجه دست روی کسی بلند نکردم و اصلا اعتقادی به تخریب اموال عمومی و منافع ملی اصلا در مخیلهبنده نیست و بارها این را اعلام کردم و در حضور جنابعالی هم من چند بار این را گفتم. و هنوز هم روی این قضیه مصر هستم. بنابر این چیزهایی که برای من خواندند، من تنها چیزی را که میپذیرم این است که در واقع من فکر میکردم این تظاهرات غیرقانونی نیست و طبق آن صحبتهایی که خیلی از دوستان انجام دادند من هم به هر حال به عنوان یک شهروند قانون اساسی را مطالعه کردم و فکر میکردم تظاهرات مثل شرکت در راهپیمایی که بدون حمل سلاح و چیزی باشد مجاز است و حتی در یکی از تظاهرات شعاری نمیدادیم. من فقط حضور داشتم و دیدم جمعیتی آمده است و من واقعا برای این مسئله شرکت کردم و هیچ انگیزه دیگری هم نداشتم به جز این که مثلا دیدم یک موقعیت ویژهای پیش آمده است، اکثریت مردم آمدند بیرون، من احساس کردم باید بیایم بیرون.
قاضی: شما سابقه وابستگی به گروهکها داری؟
متهم: ببینید جناب، وابستگی من مربوط میشود به حدود 30سال پیش که من اینها را توضیح دادم. بله من اوایل انقلاب از حزب توده ایران هواداری میکردم تا حدود سه سال و بعد من ارتباطم قطع شد و این چیزی که در کیفرخواست برای من خواندهاند که من ارتباطی دارم، اصلا من هیچگونه ارتباطی ندارم با حزب توده ایران و بنابر این، این نمیتواند اصلا درست باشد.
قاضی: شما توضیح دیگری نداری؟
متهم: من توضیح خاصی ندارم. فقط یک عرض کوچکی خدمتتان داشتم.
قاضی: آقای جمالی، بفرمائید در جایگاه!
متهم: من حقیقتش به دلایل یک مقداری ناراحتیهایی که دارم و یک بیماریای که دارم، تنگی نفس و یک سری ناراحتیهای قلبی که دارم درست نمی توانم منظورم را بیان کنم.
قاضی: بله، مشکلی نیست، وکلای شما هستند.
متهم: بله، من در خدمتشان هستم.
قاضی: بفرمائید!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
بسم الله الرحمن الرحیم، با سلام مجدد عرض کنم خدمتتان که آقای باستانینژاد درخواست وکیل تسخیری کرده بودند، بنده خدمتشان رسیدم. پروندهشان را هم کامل مطالعه کردم. اوین هم خدمتشان رسیدم ایشان هم دیشب و هم امروز تردید کردند که خانوادهشان هم اقداماتی کردند برای گرفتن وکیل انتخابی. ما به ایشان توصیه کردیم. روش جنابعالی را هم ما مطلع بودیم و گفتیم که قطعا اگر شما وکیل انتخابی میخواهید انتخاب کنید آن به صلاح هست و انتخاب بکنید. بنابر این من در حدودی که پرونده را خواندم مطالبی را عرض میکنم و در مورد ایشان هم استدعا دارم که موافقت بفرمائید که آقای نعمت احمدی هم حضور داشته باشند. ضمنا به بنده هم این اجازه را بفرمائید که طی لایحهای دفاعیاتم را تقدیم کنم. یک مهلتی از جنابعالی درخواست میکنم. آنچه در مورد پرونده ایشان مطرح است این است که اولا ایشان یک سابقه هواداری از حزب توده داشته است و این به نوعی بر پرونده ایشان سایه افکنده ولی تا آنجایی که من با ایشان صحبت کردم و در پرونده دیدم، یک ماجرایی بوده است و تمام شده است. در آنچه در پرونده مضبوط است و تحت اشراف جنابعالی است. ایشان نوشتند که من زمانی با حزب توده همکاری میکردم که این حزب هم از جمهوری اسلامی ایران طرفداری میکرد و وقتی این حزب راهش جدا شد، ما هم دیگر کلا هیچگونه تعلق و ارتباطی نداریم. بنابر این از این زاویه میخواستم که در محضر دادگاه شفاف باشد. در مورد اتهامهای اخیرشان ایشان قویا در همه مراحل بازجویی گفتهاند که من اصلا اعتقادی به خشونت ندارم و حتی در آن ایامی هم که ایشان کار سیاسی میکردند یکی از انگیزههایشان را عدم خشونت ذکر کردهاند. حال این که این درست است یا غلط در مورد حزب توده، بحثی جداست اما در مورد ایشان و روش شخصیتی ایشان، آدمی هستند که مراحل زیادی در پرونده گفتند، حضور من هم خصوصی گفتند که، من اصلا اعتقادی به خشونت ندارم. در فضای اخیر هم ایشان از کارشان برمیگشتند به اتفاق همکارشان در یک صحنهای برخورد کردند که آن برادر بسیجی را کتک میزدند و متهم هم اینجا ابراز ندامت و پشیمانی کرده است. ایشان در آن صحنه حضور داشته ولی هیچ اقدامی نکرده است. در مستندات هم مشهود است که هیچ اقدامی نکرده است در هیچ یک از اتهاماتی که به ایشان منتسب شده است اعم از این که ایشان نسبت به مامورین تمرد کرده است و یا اقدام علیه امنیت کشور کرده است و یا فعالیت تبلیغی علیه نظام کرده است و سایر مستندات هیچگونه دلیل و مستندی در پرونده مبنی بر این که این اتهام منتسب به ایشان است و همچنین مواد استنادی که نسبت به ایشان ذکر شد اصلا مصداق ندارد و ایشان (عذرخواهی میکنم از ایشان که این جمله را میگویم) حتی زمانی هم که در حزب توده بودهاند در مقامی که اخلال در امنیت ملی کشور ایجاد کنند با توجه به اقتدار حکومت اسلامی نبودند و ایشان قویا اینها را تکذیب میکنند.
از محضر دادگاه در مورد ایشان تقاضای اعمال رافت اسلامی را دارم، تقاضای بخشش دارم و تقاضای اعمال ماده 22 و ضمنا همان طور که اشاره کردهاند چند نوع بیماری دارند که عرض کنم که بیماری قلبی دارند، پروستاتشان ناراحت است و تنگی نفس دارند بنابراین همینها هم کافی است که ایشان طرفدار خشونت نباشند و همینها هم کافی است که دادگاه ابراز ندامت ایشان را بپذیرند و رافت اسلامی را در مورد ایشان اعمال کنند. اجازه بفرمائید به اتفاق آقای احمدی انشاءالله لایحهای را تقدیم دادگاه خواهیم کرد. در پایان از حوصلهای که به خرج میدهید، عنایتی که دارید تشکر میکنم.
قاضی: خواهش میکنم. هر چند که وکیل اول متهم دفاعیات را ارائه کردند و پرونده را دقیقا مطالعه کردند منتها به خاطر این که حقی از متهم ضایع نشود و ایشان هم عنوان میکنند که نمیتوانم منظورم را دقیقا عنوان کنم، جلسه در مورد ایشان تجدید میشود.
متهم کامران جهان بانی
قاضی: آقای جهان بانی، در جایگاه قرار بگیرند. معاون محترم دادستان کیفرخواست انفرادی متهم را قرائت کنند!
الف: هویت متهم: آقای کامران جهانبانی فرزند مهدیقلی، اهل اصفهان، ساکن تهران، متولد 1338، بازداشت با قرار تامین بازداشت موقت، دارای سابقه کیفری، معلم موسیقی، با سواد، مجرد.
ب: اتهام: 1- تمرد نسبت به مامورین از طریق حمله و سنگپرانی به سمت آنها حین انجام وظیفه 2- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی 3- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیرقانونی و ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتقاد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور 4- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکات غیرمتعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه 5- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 88/4/9 مکان تهران
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مامورین انتظامی و امنیتی در خصوص متهم 2- شناسایی متهم به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاشات توسط مامورین و دستگیری وی به لحاظ اقاریر متهم، اکبر اژدادی در حق متهم حاضر 3- اقاریر متهم طی بازجوییهای قضایی و اطلاعاتی به اعمال انتسابی از جمله ایجاد احراق عمدی در معابر، صفحه 4 پرونده 4- سایر قرائن و امارات موجود در پرونده.
هـ : دلایل قانونی درخواست کیفر و مجازات: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده، دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 500، 514، 607، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات اسلامی، مصوب سال 1370 با رعایت مواد 47، 46 و 42 قانون مذکور بناء علی هذا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات پرونده به لحاظ اهمیت موضوع میان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و همسویی با رسانههای معاند و گروههای مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه، محاکمه و اشد مجازات برای متهم یاد شده را درخواست دارم.