اخبار ویژه
معاهده برای ایران توافق غیر الزامآور برای آمریکا!
یک دیپلمات سابق آمریکایی تأکید کرد حتی اگر در مذاکرات هستهای توافقی حاصل شود، بعید است کنگره آن را تأیید کند و بنابراین این توافق به معاهده الزامآور برای آمریکا تبدیل نخواهد شد.
جیم جاتراس، دیپلمات سابق آمریکایی، در گفتوگو با شبکه راشاتودی گفت: اسرائیلیها نفوذ عظیمی از طریق کنگره آمریکادارند و از همین رو است که ما شاهد طرحی از سوی کنگره برای تأیید و به اجرا گذاشتن توافق نخواهیم بود؛ البته اگر فرض کنیم که چنین توافقی حاصل بشود. لذا این مسئله به قدرت اجرایی ویژه اوباما باز خواهد گشت و این دقیقاً همان چیزی است که ایرانیان در رابطه با آن ابراز نگرانی کردهاند، زیرا این توافق به معاهدهای الزامآور براساس قانون آمریکا تبدیل نخواهد شد زیرا تبدیل آن به معاهده، مستلزم تصویب کنگره آمریکا است.
جاتراس تأکید کرد: از آنجایی که، احتمال این که کنگره آمریکا بر اجرای این توافق، مهر تأیید بزند بسیار کم خواهد بود، اجرای آن، به اختیارات ریاست جمهوری آمریکا موکول خواهد شد که با تغییر رئیس جمهور آمریکا، ممکن است تغییر کند.
مقامات وزارت خارجه آمریکا پیش از این اعلام کرده بودند که این کشور دنبال توافقی غیر الزامآور با ایران است.
یادآور میشود دکتر ظریف وزیر امور خارجه در حاشیه مراسم شب قدر در مسجد امام علی(ع) شهر وین تأکید کرد: در مذاکرات هنوز هیچ چیز معلوم نیست، ما داریم تلاش میکنیم و برخی اختلافات همچنان باقی است.
به اعتبار مقاومت و ایستادگی تیم ایران، جانکری از در تهدید داخل شده و مدعی شده است: پیشرفتهای مهمی در مذاکرات به دست آمده اما هنوز چند مشکل دشوار وجود دارد که باید حل شود و آمریکا حاضر است در صورت لزوم مذاکرات هستهای را ترک کند.
کری گفت: «ما در واقع به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردهایم. اما هنوز به دلیل چند مشکل سخت جایی که لازم است نیستیم.»
کری افزود: «اگر به توافق نرسیم و ناسازگاری مطلق و عدم تمایل به پیشرفت مسائل وجود داشته باشد، همان طور که رئیس جمهور اوباما همیشه گفته، حاضریم جمع مذاکره را ترک کنیم.»
کری میگوید: هنوز آن جایی که باید باشیم نیستیم. به گزارش خبرنگار شبکه الحدث از وین اکثر موضوعات باقیمانده در مذاکرات هستهای ایران در وین پیچیدگیهای مربوط به نحوه لغو تحریمها است. در پیشنویسهای موجود پرانتزهایی درباره موارد اختلافی وجود دارد که پر کردن آن به معاونان وزرای امور خارجه یا خود وزرا محول شده است. جدول زمانی لغو تحریمها احتمالاً موضوعی است که بر سر آن توافق خواهد شد. ایران خواستار لغو فوری تحریمها و طرف غربی خواستار لغو تدریجی آن در سه مرحله نزدیک به هم است. موضوع بعدی مربوط به مراکز حساس نظامی غیر هستهای است که ایران با آن مخالفت میکند و معتقداست این مسئله به امور هستهای و منع گسترش تسلیحات هستهای ارتباطی ندارد. احتمالاً این مسئله با این توافق که بازرسیها با اطلاع قبلی باشد حل و فصل خواهد شد به نحوی که بازرسی از تأسیسات نظامی غیر مترقبه نباشد. ایران ورود بازرسان هستهای را به مواضع نظامی ممنوع میداند.
خبرنگار الحدث در بخش دیگری گفت: متن توافقنامه نهایی 20 صفحه است و چهار پیوست دارد که جمعاً 60 صفحه است. اکثر پیچیدگیها مربوط به نحوه لغو تحریمها است زیرا برخی تحریمها مربوط به اروپا و برخی مربوط به آمریکا است و شامل امور بانکی و بازرگانی و نفت و هواپیمایی است برخی تحریمها نیز مربوط به سازمان ملل و شامل هفت قطعنامه است که در سالهای 2006 تا 2010 تصویب شدهاند. ایران خواستار آن است که نخست تحریمهای سازمان ملل لغو شود و اولویتی برای لغو تحریمهای آمریکا و اروپا قائل نیست و این خود یکی از مسائل مورد اختلاف است.
روزنامه واشنگتن پست با اشاره به سخنان جانکری نوشت: کری پس از سومین دور گفتگوهایش با وزیر خارجه ایران، خوشبینیهای فزاینده مبنی بر قریبالوقوع بودن توافق هستهای با ایران را تضعیف کرد و در حالی که ضربالاجل روز سهشنبه برای حصول توافق هستهای نزدیک میشود، گفت که هر احتمالی در مذاکرات وجود دارد. او میگوید هنوز بسیاری از موضوعات مهم، حل و فصل نشدهاند.
با وجود حل نشدن مسائل اساسی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان از سفر هیئت 5نفره آژانس در ادامه سفر آمانو و بررسی جزئیات مربوط به «کلیات توافق شده» خبر داد.
با وجود اهمیت موضوع، هنوز هم حتی یک سطر خبر درباره کلیات توافق مذکور با آژانس منتشر نشده و این در حالی است که رهبر معظم انقلاب با تأکید بر بیاعتمادی به آژانس (به خاطر عدم استقلال و عدم رعایت عدالت)، اعلام کردند جمهوری اسلامی ایران بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان را نمیپذیرد. ایشان همچنین با متوقف کردن اجرای توافق احتمالی به گزارش آژانس مخالفت کردند.
حال فعلی شما در کارگزاران به مراتب بدتر از احمدینژاد است
سخنگوی حزب کارگزاران ضمن دعوت افراطیون مدعی اصلاحات به حضور در نظام، درباره احمدینژاد و حلقه حامیان او میگوید نظام باکسی شوخی ندارد و برای نظام، میزان حال فعلی افراد است!
حسین مرعشی از بازداشتیهای فتنه 88 در مصاحبه با سایت خبر آنلاین میگوید: اصلاحطلبان در حوادث سال 88 مقصر نبودند... اشتباهی که ما اصلاحطلبان کردیم این بود که فرصت دادیم نیروهای تندرو و افراطی سرمایه بزرگی مثل رهبری را به نفع خودشان مصادره کنند. این خطای استراتژیک اصلاحطلبان بود. امروز من میگویم ما اصلاحطلبان با هر سرمایه محدودی که در اختیارمان باشد مهمترین استراتژیمان در انتخابات این است که برگردیم و این پیوندها را بازسازی کنیم. ما رهبری را متعلق به عدهای خاص نمیدانیم. این را باید در انتخابات آینده نشان دهیم. استراتژی ما حرکت فعال در انتخابات با رعایت دغدغههای نظام و رهبری است و همینطور ادامه رقابتهای سیاسی حتی در محدودترین زمینی که نظام تعیین کند.
وی در ادامه با بیان اینکه احمدینژاد جریانی ندارد میگوید: من از همان ابتدا که احمدینژاد آمد برداشتم این بود که او در موقعیتی است که اگر نظام از آقای هاشمی گذشت کند از آقای خاتمی گذشت کند از آقای موسوی و کروبی هم بگذرد از آقای احمدینژاد نمیگذرد. کاری که آقای احمدینژاد میخواست در جغرافیای سیاسی ایران انجام دهد و نتوانست این بود که میخواست نفر اول شود و نگاهش به جایگاه رهبری بود.
مرعشی که برخی تحرکات لیبرال و ساختارشکنانهاش در جذب عناصر افراطی به کارگزاران موجب استعفای محمد هاشمی شد، در پاسخ این سؤال که «اصلاً فکر میکنید احمدینژاد فرصت رقابت پیدا میکنند؟ یعنی بتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند؟» میگوید: نظام با کسی شوخی ندارد. نظام سه اصل دارد. اول اینکه میزان حال فعلی افراد است و حال فعلی را هم خودش تشخیص میدهد. دوم اینکه نظام با کسی عقد اخوت نبسته و سوم اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است. بنابراین نظام به امثال احمدینژاد دیگر چنین فرصتی نخواهد داد.
آقای مرعشی البته به این واقعیت اشاره نکرده که نظام با هیچ کس شوخی ندارد؛ همان گونه که در انتخابات سال 92، شورای نگهبان قانون اساسی هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی را با هم رد صلاحیت کرد و امروز هم نظام فتنه را خط قرمز میداند و پای آن ایستاده است. بنابراین فتنهگران افراطی و مدعی اصلاحات نیز در زمره خط قرمز نظام جای میگیرند و اگر عملکرد بعدی احمدینژاد به عنوان یک فرد مورد سرزنش و اعتراض است به طریق اولی روند رفتاری جریان ساختارشکن فتنهگر مورد اعتراض و مؤاخذه و برخورد است.
آقای روحانی! صلح امام حسن(ع) را یاران خائن تحمیل کردند
«کملطفی است که شیخ حسن بدون توجه به موقعیتهای تاریخی، به ناصواب در موقعیت امام حسن(ع) بنشیند و واقعیتها را مبتلا به این همانی کند».
داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از همکاران نشریات اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: «رئیس جمهور در نشست اخیر خود با استانداران اظهار داشتند تصمیمگیری برای صلح در مواردی سختتر از جنگ است. امام حسن علیهالسلام صلح را انتخاب کردند و ما نیز باید راه همان امام همام را پیش بگیریم. امام حسن علیهالسلام به ما یاد دادند که باید به «مصلحت ملت» و «خواست مردم» توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت»!
سجادی درباره این سخنان خاطرنشان میکند: اظهارات فوق را بعد از کشف شغل جدید و عجیب «پزر عروس» اینک و به تأسی از برنامه «ماه عسل» میتوان به نوعی تلاش رئیس جمهور جهت نشستن یا نشان دادن خود در «پوزیشن» امام حسن(ع) و به منظور معرفی «پزر بودن» خود در چنان جایگاه و بزنگاهی معنایابی کرد! با این تفاوت که راه طی شده «از امام حسن تا شیخ حسن» برخوردار از یک گسست معرفتشناختی است. چنین اظهاراتی از جانب رئیس جمهور را در خوشبینانهترین حالت تنها میتوان به بیالتفاتی و عدم شناخت ایشان از مبانی ملکداری در هرم معرفتی اسلام تلقی کرد.
وی میافزاید: نشستن بر مقام تمجید صلح امام حسن و القای اینهمانی بین فضای آن صلح با فضای فعلی ایران در مذاکرات اتمی نیز حجتی دیگر از همان بیالتفاتی مسبوقالذکر است. ظاهراً جناب روحانی بدین معانی بیتوجهاند که؛ اولاً مطابق اظهارات قابل وثوق سال 66 آیتالله خامنهای در کسوت ریاست جمهوری ذیل سخنرانی در سازمان ملل متحد، صلح متاعی است گرانقدر اما عدالت از آن مهمتر است. بدین معنا فرمایش آقای روحانی مسموع نیست و اینجا محل مناقشه بین اولویت یا ارجحیت جنگ و صلح نیست و محل دعوا مطالبه «عدالت» حال چه از طریق جنگ و چه از طریق صلح است. ثانیاً ایجاد رابطه اینهمانی بین صلح امام حسن(ع) با موقعیت فعلی ایران در مذاکرات اتمی اگر جاهلانه نباشد؛ قطعاً غافلانه است.
سجادی مینویسد: اهتمام امام حسن در صلح با معاویه حفظ حداقلها از سر معذوریتها بود. به تعبیر رسای آن حضرت؛ «من به این علت حکومت و زمامداری را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانی برای جنگ با وی نداشتم. اگر یارانی داشتم شبانه روز با او میجنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب میشناسم و بارها آنها را امتحان کردهام. آنها مردمان فاسدی هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفادارند، نه به تعهدات و پیمانهای خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. برحسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه میکنند، ولی عملاً با دشمنان ما همراهند.»
بدین معنا این کمال کملطفی است که آقای روحانی بدون توجه به موقعیت تاریخی، واقعیتهای فعلی را با نشستن ناصواب در «پوزیشن امام حسن» مبتلا به «اینهمانی» میکنند!
مردم نه برای توافق جشن میگیرند و نه برای شکست مذاکرات عزا
یک شبه روشنفکر دم دمی مزاج که خواستار آماده شدن مردم برای جشن هستهای شده بود، به فاصله 48 ساعت شکست مذاکرات را پیشبینی کرد و به واکنش مردم در این زمینه پرداخت!
صادق زیباکلام پیش از این در روزنامه آفتاب یزد مدعی شده بود که تمام موضوعات مورد اختلاف در مذاکرات از سر راه برداشته شده و مردم از همین حالا آماده جشن هستهای در عید فطر باشند!
او اما اکنون در روزنامه اعتماد مینویسد: مردم اگر تیم مذاکرهکننده با همه دوندگیها به ماحصل دلخواه نرسد، باز هم محال است از حمایت از تیم مذاکرهکننده عقب بکشند. این حمایت و همبستگی ملی را حتی با وجود شکست، بارها و بارها دیدهایم.
زیباکلام با مثال زدن باخت تیم ملی فوتبال در مقابل آرژانتین مینویسد: حالا حمایت و پشتیبانی مردم از تیم مذاکرهکننده ظریف هم به همین شکل است. شکست در مذاکرات هستهای اگرچه برای مردم ایران تلخ و سنگین خواهد بود، اما با اعتمادی که به تیم مذاکرهکننده دارند، همچنان به حمایت و پشتیبانیها ادامه میدهند.
همین اعتقاد مردم باعث میشود، حتی اگر توافق با شکست مواجه شود، مردم آن را به پای تیم مذاکرهکننده ننویسند. تمام مدتی که مردان هستهای ما با مرارت و پایمردی پشت میز مذاکره نشستند، مردم ایران با خوشبینی اخبار را دنبال میکردند و به پایان خوش آن امیدوار بودند.
وی سپس طبق معمول خود به تیم مذاکرهکننده سابق حمله کرد و نوشت: حتی مردم خوب میدانند اگر این تلاش و ممارستی که تیم ظریف در راه مذاکرات هستهای انجام داد، تیم قبلی انجام داده بود شاید در همان دوران ما به نتیجه دلخواه رسیده بودیم. مردم نقشهای قهرمانمابانهای که تیم قبلی بازی میکردند را با هوشیاری میدیدند؛ نقشهایی که با وجود کمکاریها و ضعفهایی که در عملکرد مذاکرات داشتند، اما در مصاحبههای مطبوعاتی با ژست قهرمانانهای ظاهر میشدند که ما مقابل غربیها ایستادهایم.
آقای زیباکلام ظاهراً با زرنگی و نبوغ خاصی خواسته در نوشته اخیر، گاف قبلی درباره جشن گرفتن را بپوشاند اما به جای عذرخواهی به خاطر اینکه چیزی از مسائل هستهای و مذاکرات نمیداند و با این وجود اظهارنظر میکند و جشن میگیرد و هورا میکشد، روش پر رو بازی و حمله به تیم سابق مذاکره را برگزیده است. اما در عین حال توضیح نمیدهد که همه تیمهای مذاکره پای منافع ملی ایستاده بودند و این طرف آمریکایی و غربی بود که به خاطر بدذاتی خود در طول این 12 سال حاضر نشده حداقل حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسد.
اما درباره پیشبینی واکنش مردم باید گفت ملت ما عاقلتر و فهیمتر از آن هستند که نسبت به موفقیت یا ناکامی مذاکرات واکنشهای هیجانی بیخردانه از جنس واکنشهای آقای زیباکلام نشان بدهند. همان طور که اکثریت قاطع همین مردم برای بیانیه کذایی لوزان - با وجود فضاسازیهای رسانهای- جشن نگرفتند و به اندازه بازی استرالیا یا حتی آرژانتین به خیابان نیامدند. بنابراین باید به آقای زیباکلام توصیه کرد که به جای ارشاد مردم برای جشن توأم با ذوقزدگی یا دعوت خویشتنداری به خاطر شکست مذاکرات! زمام زبان و قلم خود را داشته باشد و درباره موضوعی که سر در نمیآورد و خطاب به ملت حکم صادر نکند.
از طرف دیگر باید گفت بنبست مذاکرات به خاطر کارشکنی و زیادهخواهی غرب، شکست ایران نیست آن گونه که برخی محافل غربزده القا میکنند.
و بالاخره باید به نشریات زنجیرهای متذکر شد آبروی خود را بر دست برخی شبه روشنفکران دم دمی مزاج و کمسواد و بیاطلاع به حراج نگذارند؛ هر چند که گویا مأموریت بزک کردن چهره آمریکا برای این نشریات، یک وظیفه اجباری است.
سردبیر روزنامه آفتاب یزد - روزنامهای که خواستار جشن پیشاپیش شده بود- هم اینک متواری است و در آمریکا پناهندگی گرفته است.