روابط عمومی مرکز آمار ایران؛
نرخ باروری همه اقشار جامعه ایرانی کاهش یافته است
بر اساس یافتههای مرکز آمار ایران نرخ باروری در ۳ دهه اخیر برای همه اقشار جامعه کاهشی بوده است، همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب 1/4 و 2/3 فرزند است.
سرویس اجتماعی-
کشور ایران در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بیسابقهای را تجربه نموده است. انتقال باروری و تنزل باروری به سطح زیر جانشینی یکی از مهمترین تحولات جمعیتی است که در دهه اخیر توجه محافل علمی و سیاستگذاران و برنامهریزان کشور را به خود معطوف ساخته است.
شناخت عوامل اجتماعی و اقتصادی کاهش باروری در ایران و آگاهی از روند آتی رفتار باروری در ایران بر اهمیت مطالعه باروری افزوده است.
در این پژوهش از اطلاعات سرشماری 1390 و اطلاعات پیمایش جمعیت و سلامت 1389 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور برآورد چند متغیری باروری استفاده شده است.
براساس اطلاعات پیمایش جمعیت و سلامت 1389 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 نرخ باروری در ۳ دههی اخیر برای همهی اقشار جامعه کاهشی بوده است.
نرخ باروری برای شاغلان و غیرشاغلان به ترتیب 1/1 و 1/9 فرزند است . این نرخ از 2/5 در دوره پنج ساله ۱۳۷۵-۱۳۷۱به 1/۱ فرزند در دوره 13۸۶-13۹۰ برای شاغلان و از ۳/۳ به 1/9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.
نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی و بیسواد به ترتیب 1/2و 2/6 فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب 1/4 و 2/3 فرزند است.
میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است، به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایینتری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2/9، در دوره پنج ساله 137۱-137۵، به 1/7، در دوره 13۸۶-13۹۰، کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دورههای مشابه به ترتیب ۴/۴ و ۲/۲ بوده است.
میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان میدهد که باروری زنان بیسواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دورههای مطالعه به ترتیب از ۴/۴ به 2/6، 3/5 به ۲/۲، 2/5 به 1/8 و 1/8 به 1/2کاهش یافته است.
با اینکه احتمال تولد همه فرزندان طی بیست سال اخیر کاهش یافته است ولی نقش متغیرهای اقتصادی- اجتماعی در احتمال تولد فرزندان دوم به بعد بیشتر از فرزندان اول و دوم است. به عبارت دیگر فرزندان اول و دوم با عمومیت بیشتری متولد میشوند، ولی ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی و جمعیتی زنان عامل مهمی در تولد فرزندان رتبههای بالاتر میباشند.
بعد از کاهش باروری به زیر نرخ جانشینی، الگوی فرزندآوری جدیدی که شامل عدم فرزندآوری و به عبارتی تاخیر در سنین زیر 30 سال و جبران در سنین بالای 30 سال است، در ایران در حال شکل گیری است. زنان تحصیلکرده و تا حدی طبقات بالا در حال تجربه این الگوی جدید و متمایز میباشند.
سن داشتن فرزند اول افزایش یافته و زنان شهری، تحصیل کرده، شاغل و طبقه اقتصادی و اجتماعی بالا، پیشگامان تاخیر در فرزندآوری بودهاند.
گفتنی است در غفلت وزارت بهداشت و نهادهای مسئول دولتی در دهه 70 و هشتاد، مجموعهای از سازمانهای مردم نهاد تحت مدیریت مراکز بینالمللی همچون صندوق جمعیت و برنامه عمران سازمان ملل با صرف هزینه بسیار و ایجاد شبکه خانه به خانه برنامه تحدید نسل ایرانیان را در کشور اجرایی نمودند. بسیاری از مدیران طرح مذکور موفق به دریافت جوایز نقدی و عناوین ویژه از سازمان ملل شدهاند و برخی پس از فتنه 88 و افشای شبکهسازی اجتماعی ضد حاکمیتی خود از کشور متواری شدهاند. مدیران شبکه مذکور از روابط بسیار زیادی با شرکتهای نفت و گاز و صنایع خارجی سرمایهگذار در ایران برخوردار هستند و کماکان در ذیل زد و بندهای اقتصادی از خارج از مرزها به دستکاری اقتصاد و فرهنگ ایران مشغول هستند.
افشاگریهای کیهان درخصوص اعضای لابی وابسته به تشکیلات بینالمللی تحدید نسل مسلمانان فضای مجازی قابل دسترسی است.
کشور ایران در چند دهه اخیر تحولات جمعیتی بیسابقهای را تجربه نموده است. انتقال باروری و تنزل باروری به سطح زیر جانشینی یکی از مهمترین تحولات جمعیتی است که در دهه اخیر توجه محافل علمی و سیاستگذاران و برنامهریزان کشور را به خود معطوف ساخته است.
شناخت عوامل اجتماعی و اقتصادی کاهش باروری در ایران و آگاهی از روند آتی رفتار باروری در ایران بر اهمیت مطالعه باروری افزوده است.
در این پژوهش از اطلاعات سرشماری 1390 و اطلاعات پیمایش جمعیت و سلامت 1389 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور برآورد چند متغیری باروری استفاده شده است.
براساس اطلاعات پیمایش جمعیت و سلامت 1389 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 نرخ باروری در ۳ دههی اخیر برای همهی اقشار جامعه کاهشی بوده است.
نرخ باروری برای شاغلان و غیرشاغلان به ترتیب 1/1 و 1/9 فرزند است . این نرخ از 2/5 در دوره پنج ساله ۱۳۷۵-۱۳۷۱به 1/۱ فرزند در دوره 13۸۶-13۹۰ برای شاغلان و از ۳/۳ به 1/9 فرزند برای غیرشاغلین رسیده است.
نرخ باروری برای افراد با تحصیلات عالی و بیسواد به ترتیب 1/2و 2/6 فرزند است. همچنین این نرخ برای افراد با موقعیت و جایگاه اقتصادی بالا و پایین به ترتیب 1/4 و 2/3 فرزند است.
میزان باروری کل هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی روندی کاهشی را تجربه کرده است و الگوی نرخ باروری در نقاط شهری و روستایی نزدیک به هم شده است، به طوری که در مناطق شهری، که در همه ادوار باروری پایینتری نسبت به مناطق روستایی را تجربه کرده است، میزان باروری کل از 2/9، در دوره پنج ساله 137۱-137۵، به 1/7، در دوره 13۸۶-13۹۰، کاهش یافته است. در مناطق روستایی، باروری در دورههای مشابه به ترتیب ۴/۴ و ۲/۲ بوده است.
میزان باروری به تفکیک سطح تحصیلات نشان میدهد که باروری زنان بیسواد، و با سواد ابتدایی (پایین)، متوسطه (متوسط)، و عالی (بالا) در فاصله دورههای مطالعه به ترتیب از ۴/۴ به 2/6، 3/5 به ۲/۲، 2/5 به 1/8 و 1/8 به 1/2کاهش یافته است.
با اینکه احتمال تولد همه فرزندان طی بیست سال اخیر کاهش یافته است ولی نقش متغیرهای اقتصادی- اجتماعی در احتمال تولد فرزندان دوم به بعد بیشتر از فرزندان اول و دوم است. به عبارت دیگر فرزندان اول و دوم با عمومیت بیشتری متولد میشوند، ولی ویژگیهای اقتصادی- اجتماعی و جمعیتی زنان عامل مهمی در تولد فرزندان رتبههای بالاتر میباشند.
بعد از کاهش باروری به زیر نرخ جانشینی، الگوی فرزندآوری جدیدی که شامل عدم فرزندآوری و به عبارتی تاخیر در سنین زیر 30 سال و جبران در سنین بالای 30 سال است، در ایران در حال شکل گیری است. زنان تحصیلکرده و تا حدی طبقات بالا در حال تجربه این الگوی جدید و متمایز میباشند.
سن داشتن فرزند اول افزایش یافته و زنان شهری، تحصیل کرده، شاغل و طبقه اقتصادی و اجتماعی بالا، پیشگامان تاخیر در فرزندآوری بودهاند.
گفتنی است در غفلت وزارت بهداشت و نهادهای مسئول دولتی در دهه 70 و هشتاد، مجموعهای از سازمانهای مردم نهاد تحت مدیریت مراکز بینالمللی همچون صندوق جمعیت و برنامه عمران سازمان ملل با صرف هزینه بسیار و ایجاد شبکه خانه به خانه برنامه تحدید نسل ایرانیان را در کشور اجرایی نمودند. بسیاری از مدیران طرح مذکور موفق به دریافت جوایز نقدی و عناوین ویژه از سازمان ملل شدهاند و برخی پس از فتنه 88 و افشای شبکهسازی اجتماعی ضد حاکمیتی خود از کشور متواری شدهاند. مدیران شبکه مذکور از روابط بسیار زیادی با شرکتهای نفت و گاز و صنایع خارجی سرمایهگذار در ایران برخوردار هستند و کماکان در ذیل زد و بندهای اقتصادی از خارج از مرزها به دستکاری اقتصاد و فرهنگ ایران مشغول هستند.
افشاگریهای کیهان درخصوص اعضای لابی وابسته به تشکیلات بینالمللی تحدید نسل مسلمانان فضای مجازی قابل دسترسی است.