دکتر ولایتی در گفت و گو با کیهان تاکید کرد
ضرورت تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه جنگ سعودی در یمن
سید محمد امین آبادی
اشاره
مصاحبه با دکتر علی اکبر ولایتی مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب براساس قرار قبلی و در راس ساعت نه و نیم صبح روز سهشنبه(9 تیر) در دفتر ایشان در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. ما با دکتر ولایتی درباره مهم ترین تحولات منطقه شامل نشست آتی وزرای کشور ایران، سوریه و عراق، جنگ یمن و فرجام آن، ائتلاف ضدداعش و مذاکرات هستهای گفتوگو کردیم که متن کامل این مصاحبه در همین صفحه منتشر میشود.
* هفته گذشته جنابعالی در دیدار با وزیر کشور سوریه خبر از تحولی مهم در روابط سه کشور ایران، عراق و سوریه دادید؛ لطفا در در مورد این تحول مهم کمی توضیح دهید؟
دکتر ولایتی: وزیر کشور سوریه به دعوت وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران به تهران آمد و در تهران قرار بر این شد که یک جلسه سهجانبهای بین وزرای سه کشور ایران، عراق و سوریه در آینده نزدیک برگزار شود. موضوع اصلی این گفتوگوها که درباره تروریسم خواهد بود به این نشست سهجانبه اهمیت میدهد.
ایران بعد از انقلاب قربانی تروریسم بوده است و قریب به 17 هزار نفر در جریان ترورهای منافقین و دیگر گروههای ضدانقلاب شهید شدهاند و در شرایط کنونی نیز گروههای تروریستی دیگری غیراز منافقین به اشکال دیگری و زیر چتر افراطیگری و وهابیت در منطقه پیدا شدهاند که عمدتا در کشورهای عرب منطقه، پاکستان، افغانستان و اخیرا در آسیای مرکزی و حتی در غرب چین و آسیای جنوب شرقی در حال رشد هستند.
این که ایران حامی دولتهای مشروع و قانونی عراق و سوریه و حامی مردم این دو کشور است و ستون فقرات خط مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی است و وزرای کشور دو دولتی که در حال حاضر روزانه قربانی تروریسم هستند با هم در رابطه با یک هدف مشترک و آن هم مقابله با تروریسم جمع شوند در تاریخ منطقه بیسابقه است. اینکه وزرای کشور سه دولت با هم جمع شوند و بر روی یک خطر مشترک کل جهان اسلام و در یک مقیاس وسیعتر خطر مشترک کل جهان که خطر تروریسم ناشی از افراطگرایی است باهم مشورت کنند نشاندهنده یک تحول جدید و بسیار درخشان است.
اولا این سه کشور در تعریف تروریسم با یکدیگر اشتراک نظر دارند یعنی افراطیگری و سلفیگری افراطی را یک خطر و هسته یک جریان شوم در جهان اسلام میدانند که هیچ نتیجهای جز تضعیف امت اسلامی و تشدید تفرقه بین مسلمانان و راه انداختن جنگهای فرقهای و در نهایت تضعیف جهان اسلام ندارد. هر سه کشور در مورد راه حلهای مبارزه با تروریسم با یکدیگر اتفاق نظر دارند و هر سه کشور ارتباط تنگاتنگ به لحاظ جغرافیایی دارند که در یک محدوده وسیع بیش از 2 میلیون متر مربعی مساحت این سه کشور در حساسترین نقطه عالم در قلب غرب آسیا است. اینها برای مبارزه مشترک با تروریسم یک عهد و پیمان حساب شده با یکدیگر ببندند یک تحول مهمی است.
در طرف مقابل نیز شاهد این اتحاد ضد اسلامی هستیم. آمریکا، رژیمصهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه دست به دست هم داده و از تروریسم رسما حمایت میکنند. کلمهای از این مضحکتر نیست که آمریکا میگوید که ما در حال آموزش گروههای شورشی و چریکهای میانهرو هستیم. مگر ترور و آدمکشی میانهروی میشناسد. نفس عمل مذموم است. آمریکا گروههای تروریستی را تقسیمبندی میکند. معنی واقعی این تقسیمبندی این است که آمریکا، بعضی از دول منطقه و رژیم صهیونیستی به گروهی از تروریستها میانهرو میگویند که گوش به فرمان آمریکا باشند و از این خط تجاوز نکنند. این تقسیمبندی به شنیعترین رفتارهای گروههای تروریستی مشروعیت میدهد و لذا چون این نشست سهجانبه اولین باری است که آثار مهمی هم دربرداشت مشترک از تروریسم و هم راهحلهای مقابله با آن دارد لذا معتقدم که مهم ترین تحول منطقه خواهد بود.
* آیا در نشست سهجانبه وزرای سه کشور ایران عراق و سوریه معاهده مشترکی امضا خواهد شد؟
ممکن است که هر سه کشور در مذاکرا ت به این نتیجه برسند که معاهده مشترکی بسته شود البته اگر قرار شد این مذاکرات به معاهدهای منجر شود در آن صورت باید سیر قانونی خود را در هر سه کشور طی کند.
* دو سال پیش در مصاحبه با کیهان به عنوان دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی گفتید که «سوریه سقوط نخواهد کرد.» تاکنون این پیشبینی تحقق یافته است. با توجه به رویدادهای جدید در منطقه آیا هنوز هم بر این موضع اصرار دارید؟
دو سال پیش عرض کردم که آنچه آرزوی دشمنان اسلام و مخالفین خط مقاومت در منطقه است عملی نخواهد شد که این پیشبینی محقق شد. اگر آن روز براساس یک احتمال گفتم، امروز با قوت بیشتری مطرح میکنم که دولت مرکزی سوریه با فشار تروریستها و حامیان آنها و زیادهخواهیهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه سقوط نخواهد کرد. برای اینکه هر چه زمان گذشته مردم سوریه اعم از سنی، شیعه، علوی، کرد، عرب و ترکمان بیشتر به اهمیت این دولت و وجودش برای حفظ سوریه و تمامیت ارضی آن و دفاع از منافع ملی کشور آگاه شدهاند. اگر امروز یک نظرسنجی درباره شخص آقای بشار اسد و سیاست مقاومتی که دولت ایشان در پیش گرفتهاند از مردم سوریه انجام شود حتما تعداد آرای موافق بیش از دو سال پیش خواهد بود و لذا ما با شناختی که از دولت و ملت سوریه و حامیان آنها شامل ایران، عراق و جریان مقاومت اسلامی در لبنان. همچنین مسلمانانی که از ملل مختلف مثل افغانستان و که به کمک ملت سوریه و برادران سوری آمدهاند، داریم سوریه سقوط نخواهد کرد.
در طرف مقابل نیز مخالفان بشار اسد، مرتجعین منطقه و جهان اسلام را که در حقیقت پیروان جاهلیت جدید هستند دور خود جمع کردهاند. آنچه ما در جهان عرب تحت عنوان افراطیگری یا وهابیگری میبینیم احیای جاهلیت پیش از اسلام است. بعضی از فرماندهان این تروریستهای بیرحم صراحتا اعلام کردهاند که حامی بنی امیه هستند و روش بنیامیه را دنبال میکنند. این افراد در کمال قساوت و بر خلاف روح اسلام سر میبرند، آتش میزنند و تنها شیعیان قربانیان آنها نیستند بلکه بسیاری از قربانیان آنها از برادران و خواهران اهل سنت هستند. این گروههای تروریستی سلفی در ضدیت با انسان مرز نمیشناسند اگر یک تعریف بخواهیم از این گروهها ارائه دهیم که نزدیک به ذهن نیز باشد باید بگوییم این سلفیگری و وهابیگری احیای جاهلیت عرب و خلافت بنیامیه است.
* یعنی همان چیزی که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان جاهلیت مدرن یاد میکنند؟
بله. مصداق بعد از اسلام این جاهلیت بنیامیه است. خود سران برخی گروههای تروریستی در مصاحبههای خود به صراحت اعلام کردهاند که روشی که بنیامیه در مقابله با پیروان اهل بیت(ع) داشتند روش درستی بود و ما به دنبال پیاده کردن همان روش هستیم.
* به نظر شما علت اصلی گسترش اقدامات تروریستی داعش در جهان علیرغم تشکیل ائتلاف ضدداعش تحت رهبری آمریکا چیست؟ آیا این ائتلاف را برای مبارزه با گروه داعش مفید میدانید یا هدف از تشکیل آن چیز دیگری بوده است؟
دکتر ولایتی: این ائتلافی که آمریکا محور آن است در حقیقت ابزاری در دست این کشور و متحدان آن است که به صورت گزینشی عمل کنند. یعنی تحت عنوان مبارزه با داعش این ائتلاف تشکیل شده که چند هدف را دنبال میکند. درجه اول آمریکا و غرب به دنبال این هستند که به دنیا به صورت کاذب نشان دهند که ما از اقدامات ضد انسانی داعش بری هستیم و هدف دوم ائتلاف این است که اگر قرار شد کشورهایی از تروریستها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، علنی و غیرعلنی حمایت کنند تا آنها را تحت امر خود قرار دهند پول و اسلحه به آنها بدهند امکانات لجستیکی و عبور از مرز سوریه و عراق برای آنها فراهم بکنند سرنخ آن باز در دست آمریکا و عوامل آن در منطقه است. هدف دیگر آمریکا و انگلیس این است که با حمایت از این گروههای تروریستی زمانی که این تروریستها برای ایجاد رعب و وحشت آدم میکشند در دنیا منتشر میکنند و افکار عمومی جهانی را که قلبا ناراضی از این جنایتها هستند را نسبت به دین اسلام که با توجه به قدرت نفوذ اسلام در غرب که بدون تردید در اروپا و آمریکا دین دوم محسوب میشود بدبین میکنند. پس از آن نیز با گسترش این جنایتها افکار عمومی جهان انتظار خواهند داشت که علیه این افراد شقی اقدامی صورت بگیرد که در آن صورت نیز اعلام میکنند که ما پرچمدار مبارزه با این جنایتکاران هستیم و به صورت گزینشی هم به لحاظ نوع گروههایی که بمباران میکنند هم به لحاظ زمان و هم مکان انتخاب میکنند که کجا را بمباران بکنند و کجا را بمباران نکنند. ائتلاف در خیلی از مواقع طرفی که در حال مبارزه با این گروهها هستند را بمباران میکنند و به دروغ اعلام میکنند که اشتباه شده است. یعنی میخواهند صحنه حمایت از تروریستها و مخالفت با تروریستها را با هم داشته باشند و متناسب با سیاست خود از این دو اهرم استفاده بکنند. خوشبختانه ماهیت این نوع ائتلاف برای مردم منطقه روشن شده است و شما میبینید که در عراق هر کجا ائتلاف ضد داعش در موصل، بیجی، الانبار و تکریت وارد شده موفق نبوده است بنابراین این ائتلاف به اسم ائتلاف است و کلمه ائتلاف پوششی است برای انجام مقاصد شیطانی دیگر.
* آقای دکتر علیرغم گذشت بیش از سه ماه از تجاوز نظامی عربستان به یمن، آل سعود در دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلامی خود در این جنگ موفق نبوده است، به نظر شما فرجام این جنگ و دلایل ناکامی عربستان در آن چیست؟
عربستان تصور میکرد که ظرف دو هفته و با فشار سنگینی که وارد میکنند و همه چیز را بمباران میکنند مردم یمن تسلیم میشوند. اما بیش از سه ماه است که مردم یمن مقاومت میکنند و امروزه آثار مقاومت مردم یمن بیش از پیش و به صورت جدیتر و چشمگیرتر از گذشته است یعنی همچنان که عربستان یمن را بمباران میکند یمنیها نیز شهرهای تحت سلطه عربستان را موشکباران میکنند. تکلیف جنگ همیشه در زمین معین میشود نه در آسمان و این اصلی است که همه کارشناسان نظامی به آن معترف هستند. عربستان جرات اینکه نیروی نظامی زمینی به داخل یمن بفرستد را ندارد. لذا با هواپیماهای اهدایی آمریکا و بعضا رژیم صهیونیستی از ارتفاع بالا یمن را بمباران میکند و هر چقدر این هواپیماها دور از دسترس آتشبارهای ضد هوایی یمن باشند در دستیابی به اهداف خود در نابودی مراکز حساس یمن ناموفق هستند. عربستان تاکنون با چنین مشکل پیچیدهای روبهرو نبوده است. عربستان همیشه سعی میکرد خود را به عنوان یک قدرت مهم و مسلط در جهان عرب و اسلام مطرح نماید و در کشورهای غربی نیز این گونه القاء کرده بود که اگر قرار باشد نیروهای عربستانی روزی وارد صحنه شوند نقش تعیینکنندهای خواهند داشت. حال نشان میدهد که حریف مردم فقیر و تحت محاصره شدید یمن نیست. بدون تردید عربستان در این جنگ حریف مردم یمن نخواهد شد. مقاومت مردم یمن قطعا ادامه پیدا خواهد کرد. قرائن و شواهد نیز حاکی از این است کسانی که ائتلاف جنگ با یمن را تشکیل دادند کم کم به واقعیات موجود در یمن پی برده و فهمیدهاند که با زور و توسل به امکانات نظامی، توان مقابله با مردم یمن را نخواهند داشت. لذا شروع به دورهگردی در روسیه، فرانسه، آمریکا و مناطق دیگر برای توجیه و همراه کردن آنها کردهاند. به هر کشوری نیز که میروند به آنها وعده حمایت میدهند ولی این وعدهها در حوزههایی که نفع مادی برای آنها ندارد از حرف فراتر نمیرود اگر نتیجه این دورهگردیها فروش سلاح بیشتر باشد و تا عربستان پول دارد و اجناس و لوازم نظامی را با قیمت گران میخرد این همراهی وجود دارد ولی آنجایی که باید این کشورها نیرو بفرستند و به اهداف نامشروع عربستان در یمن کمک بکنند این همراهی وجود ندارد. در ابتدا ادعا شده بود که پاکستان و ترکیه نیرو به یمن میفرستند که این اتفاق نیفتاد و تنها برخی کشورهای ضعیف منطقه که در حفظ و حراست از کشور خود دچار مشکل هستند به صورت سمبلیک در جنگ علیه یمن مشارکت کردند و سود مادی خود را نیز بردند. در دو طرف این جنگ تحمیل شده غیرعادلانه یک طرف مردم مصمم قرار دارند که با اسلحهای بر دوش در کوههای بسیار سخت و گرم و سنگلاخهای شمال یمن از سرزمین خود دفاع میکنند و بسیار جان برکف و آبدیده هستند و در طرف مقابل بابت هر قدمی که عناصر جنگی برمیدارند مقدار زیادی پول و امکانات مادی از سعودیها میگیرند و کسی برای دستیابی به امکانات مادی حاضر نیست جان خود را فدا کند.
*به نظر شما عملکرد وزارت خارجه کشورمان در بحران یمن چگونه بوده و شما چه نمرهای به آن میدهید؟
تنها کشوری که در جهان بدون ملاحظه، آشکار و واضح از مردم یمن دفاع کرده جمهوری اسلامی ایران است. موضوع یمن نیز مسئله تازهای در حوزه روابط خارجی ایران است یعنی یک جنگ همهجانبه از زمین، هوا و دریا علیه مردم یمن در جریان است و هیچ کشوری در جهان عرب و اسلام سراغ ندارم که به اندازه ایران بیدریغ از مردم یمن اعلام حمایت کرده باشد و میدانم که دوستان ما در وزارت خارجه واقعا با تصمیم جدی در کنار مردم یمن ایستادهاند ولی شکل دادن یک ائتلاف علیه این جنگ در یمن زمانبر است. شما میبینید مسئولان رده بالای عراق مثل دکتر ابراهیم جعفری وزیر امورخارجه همراه با ایران از مردم یمن اعلام حمایت کردهاند. در لبنان آقای سیدحسن نصرالله مستمرا از یمن اعلام حمایت نموده ، بعضی کشورها مثل الجزایر به هیجوجه با خط مشی اعمال شده از سوی عربستان همراه نیستند. کشور عمان نیز در بین کشورهای شورای همکاری از یمن حمایت میکند. عمان تا آنجا که توانسته کمکهای انساندوستانه را با توجه به مرز زمینی خود با یمن ارسال کرده و حداقل در تئوری موافق این جنگ نیست.
* آیا مذاکرات هستهای با توجه به رویکردی که غربیها تا کنون داشتهاند، به نتیجه خواهد رسید؟ و در صورت حصول توافق آیا اهداف ایران از مذاکرات هستهای محقق خواهد شد؟
مذاکرهکنندگان بر اصول ترسیم شده از سوی رهبر معظم انقلاب پایبند هستند.همکاران ما در تیم مذاکرهکننده با تمام وجود تلاش میکنند که اهداف جمهوری اسلامی ایران را در مذاکرات پیش ببرند. البته این موضوع هم کار سختی است. از یکسو رهبر معظم انقلاب مراقبت هوشمندانه دارند و مذاکرهکنندگان نیز بارها اعلام کردهاند بر اصول ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب پایبند هستند و اعتقاد کامل دارند اگر هم به فرض در ضربالاجل تعیین شده به نتیجه نرسند ممکن است مذاکرات تمدید شود. جمهوری اسلامی ایران نیز براساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب با تمدید مذاکرات مخالفتی ندارد.
* آیا شما امیدوار هستید که توافقی بین ایران و 1+5 به امضا برسد که منافع ملی ایران را تامین بکند.
حتما امیدواریم. اگر امید نبود جمهوری اسلامی ایران به مذاکره ادامه نمیداد اما امیدواری به معنای قطعیت نیست امیدوار هستیم که با ادامه مذاکرات و گفتوگو در یک چارچوب منطقی بتوانیم به نتایج مثبتی برسیم.
* رهبر معظم انقلاب روز شنبه در دیدار خانوادههای شهدای 7 تیر به موضوع «هفته حقوق بشر آمریکایی» اشاره داشتند. نظر شما درباره نامگذاری 7 تا 12 تیر ماه تحت این عنوان چیست؟
باید بگوییم از 6 تیر. چون در روز ششم تیرماه رهبر معظم انقلاب ترور شدند که با تقدیر الهی ایشان از آن انفجار سخت به سلامت بیرون آمدند. این انفجارها از ششم تیرماه شروع شد. من آن موقع معاون درمان وزارت بهداری بودم. وقتی آقای دکترموسی زرگر که آن موقع وزیر بهداری بودند به من اطلاع دادند که چنین اتفاقی افتاده و سریع باید در بیمارستان حاضر شوی؛ من وقتی به بیمارستان آمدم تعداد قابل ملاحظهای از اساتید پزشکی در رشتههای مختلف حاضر بودند. بنده در اتاق عمل بودم تا جایی که ذهنم یاری میکند بیش از 35 شیشه خون تزریق شد تا بالاخره ایشان نجات پیدا کردند. باید در مورد این پیشنهاد فعالیت و فرهنگسازی نمود. واقعیتهای موجود در جهان اسلام در منطقه و در ایران حاکی از این است که دست آمریکا تا مرفق آلوده به خون مسلمانان در فلسطین، بوسنی، عراق، افغانستان و حالا در یمن است و بسیار جا دارد که در این رابطه کار فرهنگی و تبلیغاتی درست انجام شود.
اشاره
مصاحبه با دکتر علی اکبر ولایتی مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب براساس قرار قبلی و در راس ساعت نه و نیم صبح روز سهشنبه(9 تیر) در دفتر ایشان در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. ما با دکتر ولایتی درباره مهم ترین تحولات منطقه شامل نشست آتی وزرای کشور ایران، سوریه و عراق، جنگ یمن و فرجام آن، ائتلاف ضدداعش و مذاکرات هستهای گفتوگو کردیم که متن کامل این مصاحبه در همین صفحه منتشر میشود.
* هفته گذشته جنابعالی در دیدار با وزیر کشور سوریه خبر از تحولی مهم در روابط سه کشور ایران، عراق و سوریه دادید؛ لطفا در در مورد این تحول مهم کمی توضیح دهید؟
دکتر ولایتی: وزیر کشور سوریه به دعوت وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران به تهران آمد و در تهران قرار بر این شد که یک جلسه سهجانبهای بین وزرای سه کشور ایران، عراق و سوریه در آینده نزدیک برگزار شود. موضوع اصلی این گفتوگوها که درباره تروریسم خواهد بود به این نشست سهجانبه اهمیت میدهد.
ایران بعد از انقلاب قربانی تروریسم بوده است و قریب به 17 هزار نفر در جریان ترورهای منافقین و دیگر گروههای ضدانقلاب شهید شدهاند و در شرایط کنونی نیز گروههای تروریستی دیگری غیراز منافقین به اشکال دیگری و زیر چتر افراطیگری و وهابیت در منطقه پیدا شدهاند که عمدتا در کشورهای عرب منطقه، پاکستان، افغانستان و اخیرا در آسیای مرکزی و حتی در غرب چین و آسیای جنوب شرقی در حال رشد هستند.
این که ایران حامی دولتهای مشروع و قانونی عراق و سوریه و حامی مردم این دو کشور است و ستون فقرات خط مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی است و وزرای کشور دو دولتی که در حال حاضر روزانه قربانی تروریسم هستند با هم در رابطه با یک هدف مشترک و آن هم مقابله با تروریسم جمع شوند در تاریخ منطقه بیسابقه است. اینکه وزرای کشور سه دولت با هم جمع شوند و بر روی یک خطر مشترک کل جهان اسلام و در یک مقیاس وسیعتر خطر مشترک کل جهان که خطر تروریسم ناشی از افراطگرایی است باهم مشورت کنند نشاندهنده یک تحول جدید و بسیار درخشان است.
اولا این سه کشور در تعریف تروریسم با یکدیگر اشتراک نظر دارند یعنی افراطیگری و سلفیگری افراطی را یک خطر و هسته یک جریان شوم در جهان اسلام میدانند که هیچ نتیجهای جز تضعیف امت اسلامی و تشدید تفرقه بین مسلمانان و راه انداختن جنگهای فرقهای و در نهایت تضعیف جهان اسلام ندارد. هر سه کشور در مورد راه حلهای مبارزه با تروریسم با یکدیگر اتفاق نظر دارند و هر سه کشور ارتباط تنگاتنگ به لحاظ جغرافیایی دارند که در یک محدوده وسیع بیش از 2 میلیون متر مربعی مساحت این سه کشور در حساسترین نقطه عالم در قلب غرب آسیا است. اینها برای مبارزه مشترک با تروریسم یک عهد و پیمان حساب شده با یکدیگر ببندند یک تحول مهمی است.
در طرف مقابل نیز شاهد این اتحاد ضد اسلامی هستیم. آمریکا، رژیمصهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه دست به دست هم داده و از تروریسم رسما حمایت میکنند. کلمهای از این مضحکتر نیست که آمریکا میگوید که ما در حال آموزش گروههای شورشی و چریکهای میانهرو هستیم. مگر ترور و آدمکشی میانهروی میشناسد. نفس عمل مذموم است. آمریکا گروههای تروریستی را تقسیمبندی میکند. معنی واقعی این تقسیمبندی این است که آمریکا، بعضی از دول منطقه و رژیم صهیونیستی به گروهی از تروریستها میانهرو میگویند که گوش به فرمان آمریکا باشند و از این خط تجاوز نکنند. این تقسیمبندی به شنیعترین رفتارهای گروههای تروریستی مشروعیت میدهد و لذا چون این نشست سهجانبه اولین باری است که آثار مهمی هم دربرداشت مشترک از تروریسم و هم راهحلهای مقابله با آن دارد لذا معتقدم که مهم ترین تحول منطقه خواهد بود.
* آیا در نشست سهجانبه وزرای سه کشور ایران عراق و سوریه معاهده مشترکی امضا خواهد شد؟
ممکن است که هر سه کشور در مذاکرا ت به این نتیجه برسند که معاهده مشترکی بسته شود البته اگر قرار شد این مذاکرات به معاهدهای منجر شود در آن صورت باید سیر قانونی خود را در هر سه کشور طی کند.
* دو سال پیش در مصاحبه با کیهان به عنوان دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی گفتید که «سوریه سقوط نخواهد کرد.» تاکنون این پیشبینی تحقق یافته است. با توجه به رویدادهای جدید در منطقه آیا هنوز هم بر این موضع اصرار دارید؟
دو سال پیش عرض کردم که آنچه آرزوی دشمنان اسلام و مخالفین خط مقاومت در منطقه است عملی نخواهد شد که این پیشبینی محقق شد. اگر آن روز براساس یک احتمال گفتم، امروز با قوت بیشتری مطرح میکنم که دولت مرکزی سوریه با فشار تروریستها و حامیان آنها و زیادهخواهیهای آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع منطقه سقوط نخواهد کرد. برای اینکه هر چه زمان گذشته مردم سوریه اعم از سنی، شیعه، علوی، کرد، عرب و ترکمان بیشتر به اهمیت این دولت و وجودش برای حفظ سوریه و تمامیت ارضی آن و دفاع از منافع ملی کشور آگاه شدهاند. اگر امروز یک نظرسنجی درباره شخص آقای بشار اسد و سیاست مقاومتی که دولت ایشان در پیش گرفتهاند از مردم سوریه انجام شود حتما تعداد آرای موافق بیش از دو سال پیش خواهد بود و لذا ما با شناختی که از دولت و ملت سوریه و حامیان آنها شامل ایران، عراق و جریان مقاومت اسلامی در لبنان. همچنین مسلمانانی که از ملل مختلف مثل افغانستان و که به کمک ملت سوریه و برادران سوری آمدهاند، داریم سوریه سقوط نخواهد کرد.
در طرف مقابل نیز مخالفان بشار اسد، مرتجعین منطقه و جهان اسلام را که در حقیقت پیروان جاهلیت جدید هستند دور خود جمع کردهاند. آنچه ما در جهان عرب تحت عنوان افراطیگری یا وهابیگری میبینیم احیای جاهلیت پیش از اسلام است. بعضی از فرماندهان این تروریستهای بیرحم صراحتا اعلام کردهاند که حامی بنی امیه هستند و روش بنیامیه را دنبال میکنند. این افراد در کمال قساوت و بر خلاف روح اسلام سر میبرند، آتش میزنند و تنها شیعیان قربانیان آنها نیستند بلکه بسیاری از قربانیان آنها از برادران و خواهران اهل سنت هستند. این گروههای تروریستی سلفی در ضدیت با انسان مرز نمیشناسند اگر یک تعریف بخواهیم از این گروهها ارائه دهیم که نزدیک به ذهن نیز باشد باید بگوییم این سلفیگری و وهابیگری احیای جاهلیت عرب و خلافت بنیامیه است.
* یعنی همان چیزی که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان جاهلیت مدرن یاد میکنند؟
بله. مصداق بعد از اسلام این جاهلیت بنیامیه است. خود سران برخی گروههای تروریستی در مصاحبههای خود به صراحت اعلام کردهاند که روشی که بنیامیه در مقابله با پیروان اهل بیت(ع) داشتند روش درستی بود و ما به دنبال پیاده کردن همان روش هستیم.
* به نظر شما علت اصلی گسترش اقدامات تروریستی داعش در جهان علیرغم تشکیل ائتلاف ضدداعش تحت رهبری آمریکا چیست؟ آیا این ائتلاف را برای مبارزه با گروه داعش مفید میدانید یا هدف از تشکیل آن چیز دیگری بوده است؟
دکتر ولایتی: این ائتلافی که آمریکا محور آن است در حقیقت ابزاری در دست این کشور و متحدان آن است که به صورت گزینشی عمل کنند. یعنی تحت عنوان مبارزه با داعش این ائتلاف تشکیل شده که چند هدف را دنبال میکند. درجه اول آمریکا و غرب به دنبال این هستند که به دنیا به صورت کاذب نشان دهند که ما از اقدامات ضد انسانی داعش بری هستیم و هدف دوم ائتلاف این است که اگر قرار شد کشورهایی از تروریستها به صورت مستقیم و غیرمستقیم، علنی و غیرعلنی حمایت کنند تا آنها را تحت امر خود قرار دهند پول و اسلحه به آنها بدهند امکانات لجستیکی و عبور از مرز سوریه و عراق برای آنها فراهم بکنند سرنخ آن باز در دست آمریکا و عوامل آن در منطقه است. هدف دیگر آمریکا و انگلیس این است که با حمایت از این گروههای تروریستی زمانی که این تروریستها برای ایجاد رعب و وحشت آدم میکشند در دنیا منتشر میکنند و افکار عمومی جهانی را که قلبا ناراضی از این جنایتها هستند را نسبت به دین اسلام که با توجه به قدرت نفوذ اسلام در غرب که بدون تردید در اروپا و آمریکا دین دوم محسوب میشود بدبین میکنند. پس از آن نیز با گسترش این جنایتها افکار عمومی جهان انتظار خواهند داشت که علیه این افراد شقی اقدامی صورت بگیرد که در آن صورت نیز اعلام میکنند که ما پرچمدار مبارزه با این جنایتکاران هستیم و به صورت گزینشی هم به لحاظ نوع گروههایی که بمباران میکنند هم به لحاظ زمان و هم مکان انتخاب میکنند که کجا را بمباران بکنند و کجا را بمباران نکنند. ائتلاف در خیلی از مواقع طرفی که در حال مبارزه با این گروهها هستند را بمباران میکنند و به دروغ اعلام میکنند که اشتباه شده است. یعنی میخواهند صحنه حمایت از تروریستها و مخالفت با تروریستها را با هم داشته باشند و متناسب با سیاست خود از این دو اهرم استفاده بکنند. خوشبختانه ماهیت این نوع ائتلاف برای مردم منطقه روشن شده است و شما میبینید که در عراق هر کجا ائتلاف ضد داعش در موصل، بیجی، الانبار و تکریت وارد شده موفق نبوده است بنابراین این ائتلاف به اسم ائتلاف است و کلمه ائتلاف پوششی است برای انجام مقاصد شیطانی دیگر.
* آقای دکتر علیرغم گذشت بیش از سه ماه از تجاوز نظامی عربستان به یمن، آل سعود در دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلامی خود در این جنگ موفق نبوده است، به نظر شما فرجام این جنگ و دلایل ناکامی عربستان در آن چیست؟
عربستان تصور میکرد که ظرف دو هفته و با فشار سنگینی که وارد میکنند و همه چیز را بمباران میکنند مردم یمن تسلیم میشوند. اما بیش از سه ماه است که مردم یمن مقاومت میکنند و امروزه آثار مقاومت مردم یمن بیش از پیش و به صورت جدیتر و چشمگیرتر از گذشته است یعنی همچنان که عربستان یمن را بمباران میکند یمنیها نیز شهرهای تحت سلطه عربستان را موشکباران میکنند. تکلیف جنگ همیشه در زمین معین میشود نه در آسمان و این اصلی است که همه کارشناسان نظامی به آن معترف هستند. عربستان جرات اینکه نیروی نظامی زمینی به داخل یمن بفرستد را ندارد. لذا با هواپیماهای اهدایی آمریکا و بعضا رژیم صهیونیستی از ارتفاع بالا یمن را بمباران میکند و هر چقدر این هواپیماها دور از دسترس آتشبارهای ضد هوایی یمن باشند در دستیابی به اهداف خود در نابودی مراکز حساس یمن ناموفق هستند. عربستان تاکنون با چنین مشکل پیچیدهای روبهرو نبوده است. عربستان همیشه سعی میکرد خود را به عنوان یک قدرت مهم و مسلط در جهان عرب و اسلام مطرح نماید و در کشورهای غربی نیز این گونه القاء کرده بود که اگر قرار باشد نیروهای عربستانی روزی وارد صحنه شوند نقش تعیینکنندهای خواهند داشت. حال نشان میدهد که حریف مردم فقیر و تحت محاصره شدید یمن نیست. بدون تردید عربستان در این جنگ حریف مردم یمن نخواهد شد. مقاومت مردم یمن قطعا ادامه پیدا خواهد کرد. قرائن و شواهد نیز حاکی از این است کسانی که ائتلاف جنگ با یمن را تشکیل دادند کم کم به واقعیات موجود در یمن پی برده و فهمیدهاند که با زور و توسل به امکانات نظامی، توان مقابله با مردم یمن را نخواهند داشت. لذا شروع به دورهگردی در روسیه، فرانسه، آمریکا و مناطق دیگر برای توجیه و همراه کردن آنها کردهاند. به هر کشوری نیز که میروند به آنها وعده حمایت میدهند ولی این وعدهها در حوزههایی که نفع مادی برای آنها ندارد از حرف فراتر نمیرود اگر نتیجه این دورهگردیها فروش سلاح بیشتر باشد و تا عربستان پول دارد و اجناس و لوازم نظامی را با قیمت گران میخرد این همراهی وجود دارد ولی آنجایی که باید این کشورها نیرو بفرستند و به اهداف نامشروع عربستان در یمن کمک بکنند این همراهی وجود ندارد. در ابتدا ادعا شده بود که پاکستان و ترکیه نیرو به یمن میفرستند که این اتفاق نیفتاد و تنها برخی کشورهای ضعیف منطقه که در حفظ و حراست از کشور خود دچار مشکل هستند به صورت سمبلیک در جنگ علیه یمن مشارکت کردند و سود مادی خود را نیز بردند. در دو طرف این جنگ تحمیل شده غیرعادلانه یک طرف مردم مصمم قرار دارند که با اسلحهای بر دوش در کوههای بسیار سخت و گرم و سنگلاخهای شمال یمن از سرزمین خود دفاع میکنند و بسیار جان برکف و آبدیده هستند و در طرف مقابل بابت هر قدمی که عناصر جنگی برمیدارند مقدار زیادی پول و امکانات مادی از سعودیها میگیرند و کسی برای دستیابی به امکانات مادی حاضر نیست جان خود را فدا کند.
*به نظر شما عملکرد وزارت خارجه کشورمان در بحران یمن چگونه بوده و شما چه نمرهای به آن میدهید؟
تنها کشوری که در جهان بدون ملاحظه، آشکار و واضح از مردم یمن دفاع کرده جمهوری اسلامی ایران است. موضوع یمن نیز مسئله تازهای در حوزه روابط خارجی ایران است یعنی یک جنگ همهجانبه از زمین، هوا و دریا علیه مردم یمن در جریان است و هیچ کشوری در جهان عرب و اسلام سراغ ندارم که به اندازه ایران بیدریغ از مردم یمن اعلام حمایت کرده باشد و میدانم که دوستان ما در وزارت خارجه واقعا با تصمیم جدی در کنار مردم یمن ایستادهاند ولی شکل دادن یک ائتلاف علیه این جنگ در یمن زمانبر است. شما میبینید مسئولان رده بالای عراق مثل دکتر ابراهیم جعفری وزیر امورخارجه همراه با ایران از مردم یمن اعلام حمایت کردهاند. در لبنان آقای سیدحسن نصرالله مستمرا از یمن اعلام حمایت نموده ، بعضی کشورها مثل الجزایر به هیجوجه با خط مشی اعمال شده از سوی عربستان همراه نیستند. کشور عمان نیز در بین کشورهای شورای همکاری از یمن حمایت میکند. عمان تا آنجا که توانسته کمکهای انساندوستانه را با توجه به مرز زمینی خود با یمن ارسال کرده و حداقل در تئوری موافق این جنگ نیست.
* آیا مذاکرات هستهای با توجه به رویکردی که غربیها تا کنون داشتهاند، به نتیجه خواهد رسید؟ و در صورت حصول توافق آیا اهداف ایران از مذاکرات هستهای محقق خواهد شد؟
مذاکرهکنندگان بر اصول ترسیم شده از سوی رهبر معظم انقلاب پایبند هستند.همکاران ما در تیم مذاکرهکننده با تمام وجود تلاش میکنند که اهداف جمهوری اسلامی ایران را در مذاکرات پیش ببرند. البته این موضوع هم کار سختی است. از یکسو رهبر معظم انقلاب مراقبت هوشمندانه دارند و مذاکرهکنندگان نیز بارها اعلام کردهاند بر اصول ترسیم شده از سوی رهبر انقلاب پایبند هستند و اعتقاد کامل دارند اگر هم به فرض در ضربالاجل تعیین شده به نتیجه نرسند ممکن است مذاکرات تمدید شود. جمهوری اسلامی ایران نیز براساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب با تمدید مذاکرات مخالفتی ندارد.
* آیا شما امیدوار هستید که توافقی بین ایران و 1+5 به امضا برسد که منافع ملی ایران را تامین بکند.
حتما امیدواریم. اگر امید نبود جمهوری اسلامی ایران به مذاکره ادامه نمیداد اما امیدواری به معنای قطعیت نیست امیدوار هستیم که با ادامه مذاکرات و گفتوگو در یک چارچوب منطقی بتوانیم به نتایج مثبتی برسیم.
* رهبر معظم انقلاب روز شنبه در دیدار خانوادههای شهدای 7 تیر به موضوع «هفته حقوق بشر آمریکایی» اشاره داشتند. نظر شما درباره نامگذاری 7 تا 12 تیر ماه تحت این عنوان چیست؟
باید بگوییم از 6 تیر. چون در روز ششم تیرماه رهبر معظم انقلاب ترور شدند که با تقدیر الهی ایشان از آن انفجار سخت به سلامت بیرون آمدند. این انفجارها از ششم تیرماه شروع شد. من آن موقع معاون درمان وزارت بهداری بودم. وقتی آقای دکترموسی زرگر که آن موقع وزیر بهداری بودند به من اطلاع دادند که چنین اتفاقی افتاده و سریع باید در بیمارستان حاضر شوی؛ من وقتی به بیمارستان آمدم تعداد قابل ملاحظهای از اساتید پزشکی در رشتههای مختلف حاضر بودند. بنده در اتاق عمل بودم تا جایی که ذهنم یاری میکند بیش از 35 شیشه خون تزریق شد تا بالاخره ایشان نجات پیدا کردند. باید در مورد این پیشنهاد فعالیت و فرهنگسازی نمود. واقعیتهای موجود در جهان اسلام در منطقه و در ایران حاکی از این است که دست آمریکا تا مرفق آلوده به خون مسلمانان در فلسطین، بوسنی، عراق، افغانستان و حالا در یمن است و بسیار جا دارد که در این رابطه کار فرهنگی و تبلیغاتی درست انجام شود.