اعتراف در ایستگاه پایانی (نکته)
«رابرت ردفورد» تهیهکننده، کارگردان و بازیگر مشهور سینمای آمریکا، در ماه دی، به روشنی از تجاری بودن هالیوود و عملکرد سیاسی پخشکنندگان فیلم در «کارخانه رویاسازی آمریکا» سخن گفت.
پژمان کریمی
«رابرت ردفورد» تهیهکننده، کارگردان و بازیگر مشهور سینمای آمریکا، در ماه دی، به روشنی از تجاری بودن هالیوود و عملکرد سیاسی پخشکنندگان فیلم در «کارخانه رویاسازی آمریکا» سخن گفت.
توضیحات ردفورد درباره هالیوود و ماهیت پخشکنندگان فیلم در آمریکا، به دنبال خشم او نسبت به بیمهری کارگزاران و داوران اسکار درباره فیلم «همه چیز از دست رفته» است. فیلمی به کارگردانی «سیجی چاندور» که ردفورد نقش خود در آن را بسیار دوست دارد.
اما آیا ردفورد تا پیش از بیمهری به فیلم یاد شده، از ماهیت هالیوود و گردانندگان هالیوود و از جمله پخشکنندگان، بیاطلاع بود؟
مسلماً خیر!
ردفورد 70ساله بخوبی و بهتر از ما میداند که هالیوود این ابزار سیاسی، همه چیزش در خدمت «زور و ثروت» است! هالیوود با «سیاست» نضج گرفته است و به «سیاست» خلاصه میشود.
سینمایی که نشانگان صهیونیستی مانند تصوف یهودی را (مانند آنچه در فیلم «Bee season» میتوان دید) عرضه میکند، سینمایی که به توجیه جنایات صهیونیستها (مانند آنچه در فیلم فهرست شیندلر- استیون اسپیلبرگ میتوان دید) همت میکند، سینمایی که بر مظلومیت قوم یهود صحه میگذارد (مانند آنچه در فیلم the Reader کار استفن دالدری میتوان دید) و...
آیا سیاسی نیست؟! آیا ابزار تحمیق ملتها و برتر دانستن و محق پنداشتن صهیونیستها نیست؟!
ردفورد خشمگین است و از خشم، پرده از واقعیت برداشته است! او شاید درک کرده که در هالیوود به نقطه پایان رسیده است. بهتر بگوییم؛ تاریخ مصرف او گذشته است! او نمیخواهد که کنار گذاشته شود و در نهایت حذف گردد! چنان که همه بازیگران هالیوود چنین خواستهای ندارند و برای بقا تلاش میکنند.
اما سینمایی که پایه آن جذابیتهایی دروغین و مبتنی بر اغواگری است، برای هر یک از منسوبان خود تاریخ مصرفی قائل است!
در سال90، بارون ساشاکوهن، بازیگر جهود هالیوود، در اسکار هشتاد و چهارم حضور نیافت و در بیانیهای به صراحت از حضور صهیونیستها در هالیوود سخن گفت. ساشا کوهن در فیلم دیکتاتور (ساخته لری چارلز- محصول 2012)، به صراحت مسلمانان را تحقیر میکند. اما همین آدم، از سیطره صهیونیستها و عملکرد سیاسی هالیوود، فریاد میزند.
بیتردید او هم خود را در نقطه «پایان مصرف» دیده بود و افسردگی ناشی از این واقعیت، او را به اعتراض واداشت و از واقعیت و ماهیت اصلی هالیوود به سهم خود پرده برداشت.
10 بهمن، منابع خبری از کنارهگیری اسکارلت جوهانسون بازیگر هالیوودی از مؤسسه خیریه آکسفام خبر دادند. اهالی آکسفام به او هشدار دادند که میان کار تبلیغ یک نوشابه صهیونیستی متعلق به شرکت سودا استریم و کار به نفع خیریه، یکی را انتخاب کند. جوهانسون نیز، کار برای شرکت صهیونیستی را ترجیح داد.
منتقدان بازیگر آمریکایی میگویند او منافع مالی ناشی از حضور در آگهی بازرگانی را ترجیح داده است.
نگارنده میگوید نه! او منافع خود را ترجیح داده است اما نه صرفاً در محدوده یک آگهی در قلمرو هالیوود! او میداند که کنارهگیری از تبلیغ برای صهیونیستها، وی را زودتر به نقطه پایان مصرف در هالیوود میرساند؛ پس چرا باید نقطه نابودی خود در عالم هنر را زودتر تجربه کند. دور از ذهن نیست که بهزودی جوهانسون نیز به جمع منتقدان هالیوود تبدیل شود زیرا او نیز چون اکثریت همقطارانش، به ایستگاه پایان میرسد. او هم ترجیح میدهد، واقعیت هالیوود را به عنوان یک «انتقام» در پایان راه به زبان آورد!