از «پایش و پویش استانی» تا «دسترسی مدیریت شده»(نگاه)
علی اکبری
آبان ماه سال 1392 بود که آقای نهاوندیان مسئول محترم دفتر ریاست جمهور در مراسمی در نهاد ریاست جمهوری از تغییر نام «سفرهای استانی»، به سفرهای «پایش و پویش استانها» خبر داد تا مردم خود را با یک حرکت جدید مواجه ببینند. حرکتی که در ادامه نشان داد تفاوتی با آنچه سفرهای استانی نامیده میشد نداشت و صرفاً یک تغییر نام بود و بس. البته این تغییر نامها به سفرهای استانی بسنده نکرد و موضوعات دیگری از جمله مسکن مهر را نیز در برگرفت. دولت محترم از رویکردی به نام «مسکن اجتماعی» سخن گفت و برخی مسئولان که این نسخه جدید را ترویج نمودند، به صراحت، مسکن مهر را یک حرکت «مزخرف» نامیدند تا حساب کار دست مردم آید. این نهضت تغییر نام این بار یک موضوع مهم دیگر را در دستور کار قرار داده است. تغییر نام بازرسی مطابق پروتکل الحاقی، به «دسترسی مدیریت شده» مطلبی است که به طور مکرر از سوی دولتمردان و به خصوص اعضای تیم هستهای کشورمان شنیده میشود. بعد از این که رهبر معظم انقلاب در دانشگاه افسری امام حسین به صراحت از مخالفت با هرگونه بازرسی از اماکن غیر مرتبط با فعالیت هستهای کشورمان سخن گفتند، انتظار بود که تیم هستهای کشورمان این امر را در دستور کار خویش قرار دهد؛ لیکن متأسفانه بعد از یک سری اظهارات شفاهی مبنی بر اطاعت از آن امر، اکنون شاهد هستیم که بار دیگر این موضوع به عنوان یکی از توافقات با 5+1 در دستور کار تیم هستهای کشورمان قرار دارد. البته نه با عنوان بازرسی بلکه با عنوان «دسترسی مدیریت شده». در همین خصوص جناب آقای عراقچی 14 خرداد ماه در مصاحبهای اظهار میدارد: «دسترسی مدیریت شده، یک روال مشخصی است که کشورهای دیگر هم در دادن اجازه دسترسی به بازرسین آژانس به مراکز غیر هستهای خودشان اجرا میکنند؛ اما در این باره قوانین و محدودیتهایی وجود دارد که رعایت میشود؛ این از نظر ما به معنای بازدید و یا بازرسی نیست.» عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای ایران، تأکید کرد: «در این قالب در حال تنظیم قواعدی در توافق نهایی هستیم و بحثها ادامه دارد و هنوز درباره هیچ چیز توافق نشده و اگر توافق شود که پروتکل الحاقی اجرا شود، به عنوان بخشی از توافق نهایی، دسترسیهایی که در قالب پروتکل الحاقی داده میشود، دسترسیهایی مدیریت شده است.» شایسته است جناب آقای عراقچی پاسخ دهند که تفاوت بازرسی با دسترسی مدیریت شده چیست؟ آیا به زعم ایشان با تغییر نام،ماهیت این بازرسیها نیز تغییر میکند؟ آیا ایشان اعتقاد دارند که میتوان بازرسان آژانس را چشم بند زد و به صورت یک متهم آنها را جابجا کرد تا متوجه نشوند که به چه جایی وارد شدهاند؟ آیا واقعاً ایشان توانایی دفاع از این سخنان را دارد؟ یکی از دولتمردان محترم اظهار داشته بود که نیروی انتظامی به عنوان ضابط قضایی اجازه اجتهاد ندارد و باید به قانون عمل کند. مناسب است جناب آقای عراقچی توجه داشته باشند که مطابق ابلاغ ریاست محترم سابق قوه قضائیه در بخشنامه حقوق شهروندی، ضابطان قوه قضائیه حتی برای مجرمان و متهمان دستگیرشده نیز اجازه استفاده از چشمبند را ندارند و با این حال چگونه دولتی که برای متهمان اجازه استفاده از چشمبند را نمیدهد، میخواهد به بازرسان یک سازمان بینالمللی که وظیفه راستیآزمایی از اظهارات و اقدامات ایران را دارند، چشمبند بزند؟ بازرسانی که بیش از آنکه متهم باشند، نقش بازجو را ایفا میکنند و حتما جناب آقای عراقچی میدانند که در جلسه بازجویی، این بازجو است که دستور میدهد و نه متهم. شایسته است اعضای تیم هستهای کشورمان بیش از آنکه بخواهند با تغییر واژگان و اسامی، نسخه تجویزی توسط دشمن را امضا نمایند، به پشتوانه ملتی که هیهات مناالذله را شعار همیشگی خود میداند، از پذیرش هرگونه زیادهخواهی دشمن خودداری نمایند.
آبان ماه سال 1392 بود که آقای نهاوندیان مسئول محترم دفتر ریاست جمهور در مراسمی در نهاد ریاست جمهوری از تغییر نام «سفرهای استانی»، به سفرهای «پایش و پویش استانها» خبر داد تا مردم خود را با یک حرکت جدید مواجه ببینند. حرکتی که در ادامه نشان داد تفاوتی با آنچه سفرهای استانی نامیده میشد نداشت و صرفاً یک تغییر نام بود و بس. البته این تغییر نامها به سفرهای استانی بسنده نکرد و موضوعات دیگری از جمله مسکن مهر را نیز در برگرفت. دولت محترم از رویکردی به نام «مسکن اجتماعی» سخن گفت و برخی مسئولان که این نسخه جدید را ترویج نمودند، به صراحت، مسکن مهر را یک حرکت «مزخرف» نامیدند تا حساب کار دست مردم آید. این نهضت تغییر نام این بار یک موضوع مهم دیگر را در دستور کار قرار داده است. تغییر نام بازرسی مطابق پروتکل الحاقی، به «دسترسی مدیریت شده» مطلبی است که به طور مکرر از سوی دولتمردان و به خصوص اعضای تیم هستهای کشورمان شنیده میشود. بعد از این که رهبر معظم انقلاب در دانشگاه افسری امام حسین به صراحت از مخالفت با هرگونه بازرسی از اماکن غیر مرتبط با فعالیت هستهای کشورمان سخن گفتند، انتظار بود که تیم هستهای کشورمان این امر را در دستور کار خویش قرار دهد؛ لیکن متأسفانه بعد از یک سری اظهارات شفاهی مبنی بر اطاعت از آن امر، اکنون شاهد هستیم که بار دیگر این موضوع به عنوان یکی از توافقات با 5+1 در دستور کار تیم هستهای کشورمان قرار دارد. البته نه با عنوان بازرسی بلکه با عنوان «دسترسی مدیریت شده». در همین خصوص جناب آقای عراقچی 14 خرداد ماه در مصاحبهای اظهار میدارد: «دسترسی مدیریت شده، یک روال مشخصی است که کشورهای دیگر هم در دادن اجازه دسترسی به بازرسین آژانس به مراکز غیر هستهای خودشان اجرا میکنند؛ اما در این باره قوانین و محدودیتهایی وجود دارد که رعایت میشود؛ این از نظر ما به معنای بازدید و یا بازرسی نیست.» عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای ایران، تأکید کرد: «در این قالب در حال تنظیم قواعدی در توافق نهایی هستیم و بحثها ادامه دارد و هنوز درباره هیچ چیز توافق نشده و اگر توافق شود که پروتکل الحاقی اجرا شود، به عنوان بخشی از توافق نهایی، دسترسیهایی که در قالب پروتکل الحاقی داده میشود، دسترسیهایی مدیریت شده است.» شایسته است جناب آقای عراقچی پاسخ دهند که تفاوت بازرسی با دسترسی مدیریت شده چیست؟ آیا به زعم ایشان با تغییر نام،ماهیت این بازرسیها نیز تغییر میکند؟ آیا ایشان اعتقاد دارند که میتوان بازرسان آژانس را چشم بند زد و به صورت یک متهم آنها را جابجا کرد تا متوجه نشوند که به چه جایی وارد شدهاند؟ آیا واقعاً ایشان توانایی دفاع از این سخنان را دارد؟ یکی از دولتمردان محترم اظهار داشته بود که نیروی انتظامی به عنوان ضابط قضایی اجازه اجتهاد ندارد و باید به قانون عمل کند. مناسب است جناب آقای عراقچی توجه داشته باشند که مطابق ابلاغ ریاست محترم سابق قوه قضائیه در بخشنامه حقوق شهروندی، ضابطان قوه قضائیه حتی برای مجرمان و متهمان دستگیرشده نیز اجازه استفاده از چشمبند را ندارند و با این حال چگونه دولتی که برای متهمان اجازه استفاده از چشمبند را نمیدهد، میخواهد به بازرسان یک سازمان بینالمللی که وظیفه راستیآزمایی از اظهارات و اقدامات ایران را دارند، چشمبند بزند؟ بازرسانی که بیش از آنکه متهم باشند، نقش بازجو را ایفا میکنند و حتما جناب آقای عراقچی میدانند که در جلسه بازجویی، این بازجو است که دستور میدهد و نه متهم. شایسته است اعضای تیم هستهای کشورمان بیش از آنکه بخواهند با تغییر واژگان و اسامی، نسخه تجویزی توسط دشمن را امضا نمایند، به پشتوانه ملتی که هیهات مناالذله را شعار همیشگی خود میداند، از پذیرش هرگونه زیادهخواهی دشمن خودداری نمایند.