کد خبر: ۴۷۲۱۲
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۴

جامعيّت دين در اداره تمام ملل(خوان حکمت)

خدای سبحان فرمود: اين‌طور نيست كه ما خلق را رها كرده باشيم! ما قدم به قدم به فكر آسمان و زمين و بين الاَرضِ وَ السَّماء هستيم، قدم به قدم به فكر شما و دامداري شما و كشاورزي شمائيم؛ همه اينها را ما داريم روزانه تأمين مي‌كنيم: وَ مَا كُنّا عَنِ الخَلقِ غافِلين (1)،ما از خلق غافل نیستیم. چرا غافل نيستيم؟ براي اينكه قطرات باران را حساب شده مي‌فرستيم؛ اين زمين را هم دستور مي‌دهيم دهان باز كند و اين ذخيره‌ها را در خود فرو ببرد. در زير زمين يك ترافيك منظّم حساب شده قائليم كه كجا دو راه باشد، كجا سه راه باشد، كجا چهار راه باشد، كجا ورود ممنوع باشد، كجا آب بايستد، كجا آب برود. در سوره مباركه زمر فرمود: ما اين آبها را كه فرستاديم، با اندازه مي‌فرستيم؛ به زمين دستور مي‌دهيم اينها را در جاي مشخص، در سطح مشخص قرار بدهد تا در دسترس مردم باشد، با قنات و چاه بتوانند به آن دسترسي پيدا كنند و كجا سه راه باشد، كجا چهارراه باشد، كدام طرف برود،كدام طرف نرود.
در آية 21 سوره مباركه زمر فرمود: اين راهنمائي آب‌هاي زير زمين به دستور ماست: اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللهَ اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مآءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الاَرض، « يَنبُوع » يعني چشمه؛ اينها را ذخيره‌سازي كرده، در چشمه‌ها نگه داشته. امّا مَسلك‌هاي اينها را مشخص كرده؛ در چه سطحي اينها بروند، جاسازي بكنند، بشوند چشمه مشخص. ثُمَّ يُخرِجُ بِهِ زَرعاً، به وسيله همين باراني كه ذخيره شده؛ كشاورزي‌هايتان،‌ باغداري‌هايتان را آباد مي‌كند. مُختَلِفَاً اَلوانُهُ، ميوه‌هاي رنگانگ و بذرهاي رنگارنگ. بعد هم پائيز مي‌رسد و حكم پائيز را خواهد داشت.
بي‌بركتي آسمان و زمين، ثمره تعدّي انسان
ولي فرمود: اگر بيراهه برويد، ممكن است ما به همين زمين دستور بدهيم يك قدري اين آب‌ها را پائين‌تر ببرد. در بخش پاياني سوره مباركه ملك دارد: قُلْ اَرَاَيْتُمْ اِنْ اَصبَحَ مَآؤُكُمْ غُوراً فَمَنْ يَأتيكُمْ بِمآءٍ مَعين(2). حالا اگر 3 ـ 4 كيلومتر اين آبها را پائين ببرد، يا اين نفت و گاز را 30 ـ 40 ـ 50 كيلومتر پائين‌تر ببرد، كه در دسترس صنعت نباشد؛ جز فقر و فلاكت چيز ديگري در مملكت نخواهد بود! نفت را جاي معيّن قرار مي‌دهد، گاز را جاي معيّن قرار مي‌دهد، آب را جاي معيّن قرار مي‌دهد كه در دسترس قرار بگيرد؛ يا سنّتي، يا صنعتي.
فرمود: اگر بيراهه رفتيد؛ يا باران نمي‌آيد، يا اگر باران آمد به زمين دستور مي‌دهيم يك قدري پائين‌تر ببرد. فرمود: اگر اينها به راه بودند، مؤمن بودند، معتدل بودند، اهل تعدّي نبودند، به فقراء رسيدند؛ ما باران مناسب مي‌فرستيم و مَنْ اَصدَقُ مِنَ اللهِ قيلاً (3) ! فرمود: وَ اَلَّوِ اسْتَقامُوا عَلَي الطَّرِيقَهِ لَاَسقَيناهُمْ مَآءً غَدَقاً(4). باران مي‌فرستيم، بستر زمين را آماده مي‌كنند؛ اگر به زمين دستور داديم كه يك مقدار اين را فرو ببرد، اجازه نمي‌دهيم كه زياد فرو ببرد؛ بايد در دسترس قرار بگيرد تا: يُخرِجُ بِهِ زَرعاً.
امّا اگر بيراهه رفتيد، ما دستور مي‌دهيم اين زمين آب را 3 ـ 4 كيلومتر پائين‌تر ببرد، آنوقت كلّ اين منطقه مي‌شود لَمْ يُزرَع و فلاكت بار: قُلْ اَرَأيْتُمْ اِنْ اَصبَحَ مَاؤُكُمْ غُوراً، « غائر » يعني فرو رفته؛ اگر 2 ـ 3 كيلومتر اين آب‌ها فروتر برود، يا 8 ـ 10 كيلومتر اين گاز و نفت پائين تر برود كه در دسترس صنعت نباشد؛ جز فقر و فلاكت چيز ديگر دامنگير اين مملكت نخواهد بود! مگر كسي (معاذ الله) الهي نينديشد،‌ همه‌اش را بر اساس اتفاق و مثلاً طبيعت تلقّي كند. ولي اگر قرآن است، حرفش اين است. اين به عنوان تمثيل است، تعيين نيست؛ شامل نفت هم مي‌شود، شامل گاز هم مي‌شود، شامل معادن ديگر هم مي‌شود. فرمود: ما اينها را در دسترس شما قرار داديم كه بهره ببريد، منتها براي اينكه رشد علمي هم داشته باشيد، گفتيم: فَامشُوا فِي مَناكِبِهَا (5)؛ تدبر كنيد، تحقيق كنيد، بررسي كنيد.
ما نبايد بگوئيم دين آمده كه ما را فقط به نماز و روزه دعوت كند، دين آمده ما را به فهم دعوت بكند؛ ملّت بفهم هميشه سرفراز است، البتّه دينش را هم حفظ مي‌كند.
جامعيّت دين در اداره تمام ملل
بنابراين اصل اين كار براي پي بردن به ربوبيت است. ملّت عاقل نه ستم مي‌كند، نه مي‌شود او را فريب داد! چرا وجود مبارك امام صادق فرمود: مي‌خواهي بروي شهر يا دِه، ببين يك عالمِ محققِ بزرگواري آنجا هست يا نيست وگرنه نرو! اگر دريك سرزميني محققان فكري نباشند، جا براي فُسون و فَسانه فراوان است! همة اين نِحَل در برابر ملل درآمده! هر وقت يك ملّتي بود، ديني بود؛ يك نِحله‌اي كه مَنحول است يعني مجعول، آنجا بوجود می‌آید، آمار نِحَل كمتر از ملل نيست! در این باره ابن حزم دو جلد نوشته، شهرستاني دو جلد نوشته.
وقتي ميرزاي شيرازي (ره) آمد و آن فتواي نوراني را داد و تحريم تنباكو را گفت، مرحوم آقا ميرزا حسن آشتياني شاگرد شيخ در تهران فتواي ميرزا را عمل كرد.آن بزرگ فقيه در تهران گفت وقتي مرجعي مثل ميرزاي شيرازي به حرمت تنباكو فتوا بدهد، همه بايد اطاعت بكنيم. گرچه آن بزرگوار در نجف حكم صادر كرد، ولي آشتياني در ايران اجراء كرد، علما و مراجع ايران اجراء كردند. در آن بحبوحه وقتي ديدند دين مي‌تواند يك ملّتي را اداره كند، در همان زمان بود كه بهائيت پيدا شد؛ وگرنه بهائيت كه قبلاً نبود! هر وقت اصلي و اصيل، فروغي پيدا كرد، بدلي هم جعل مي‌شود. غرض اين است كه ما نبايد علم را از دين جدا كنيم؛ دين آمده علم را تقويت كند و جامعه را عالم كند، جامعة عالم قهراً به طرف ربوبيّت حركت مي‌كند.
فرمود: وَ مَا كُنّا عَنِ الخَلقِ غافِلين. چرا غفلت نداريم؟ براي اينكه وَ اَنزَلْنَا مِنَ السَّماءِ مآءً، امّا تمام اين قطرات حساب شده است؛ بِقَدَرٍ(6)، بي‌اندازه نيست. منتها شما به جاي اينكه به دنبال علم بروي؛ بيكاري؛ يك وقتي سيل مي‌آيد، چند هزار نفر را مي‌برد، شما آه مي‌كشيد! در زمان عادي بايد به فكر سد باشي. فرمود: تمام اين قطرات حساب شده است، منتها شما بايد ذخيره كني! در سوره مباركه حجر فرمود: همه اينها اندازه شده است، اينچنين نيست كه ما جلوي باران را همين جور رها بكنيم! آيه 21 سوره مباركه حجر اين بود: وَ اِنْ مِنْ شِيءٍ اِلّا عِندَنَا خَزائِنُه وَ مَا نُنَزِّلُهُ اِلّا بِقَدَرٍ مَعلُوم، پس همه قطرات حساب شده است.
بيانات حضرت آيت‌الله جوادي آملي (مدظلّه) در جلسه درس تفسير سوره مؤمنون در جمع طلاب و فضلاي حوزه علميّه قم ـ 20/ 2/ 1390
_____________________________
(1) مؤمنون/ 17
(2) ملك/ 30
(3) نساء/ 122
(4)جن/ 16
(5) ملك/ 15
(6) مؤمنون/ 19
خوان حکمت در ماه مبارک رمضان  روزهای زوج منتشر می‌شود.