دولت در اقتصاد از ناتوانی رنج میبرد(خبر ویژه)
استاد دانشگاه علامه طباطبایی، سخنگو و مقامات اقتصادی دولت را به مناظره فراخواند. فرشاد مؤمنی هشدار داد که سیاستهای اقتصادی دولت، تکرار سیاستهای لیبرالی شکستخورده در گذشته است.
مؤمنی در مصاحبه با روزنامه شرق و درباره لیبرالهای وطنی تصریح کرد آنها مغرورهای ناتوان هستند. وی میگوید: به عنوان یک مصداق شاید بتوان در مورد یکی از فهمیدهترین آنها به مقاله بسیار مهم مسعود نیلی که در کتابی با عنوان اقتصاد ایران توسط مؤسسه نیاوران در سال 76 منتشر شده است، اشاره کرد. در این مقاله اگرچه با ضعف تحلیلی جدی مواجه هستیم اما نیلی در مجموع با صداقت گزارش داده است که اینها در تجربه آغازین تعدیل ساختاری از بنیادگرایی بازار چه انتظاری داشتند و در عمل چه شد، اینکه میگوییم با صداقت یک وجه مهم این است که ایشان خیلی شفاف و صریح اعلام میکند که ما از طریق دستکاری نرخ ارز فکر میکردیم که میتوانیم همه مسائل بنیادی اقتصاد ایران را حل کنیم. در این مقاله قدم به قدم توضیح داده شده است که چه شد نتیجه دقیقا خلاف انتظارات تئوریک رقم خورد و با شکست روبهرو شد. نکتههای بسیار جالبی در مقاله وجود دارد؛ مثلا اینها در مقام حرف زدن و تبلیغات ادعا میکنند که به روش علمی به مسائل نگاه میکنند و برای هر مسئله هم راهحل مشخص دارند اما نیلی خیلی به صراحت گفته است که در دام روزمرگی و واکنشهای لحظهای محض افتاده بودیم. جنبه روششناختی این بازتاب این مورد است که آموزه بنیادگرایی بازار به تعبیر «پل کروگمن» به هیچوجه خود را مقید به تاریخ و جغرافیا نمیکند بنابراین با پارادوکسی روبهرو هستیم که من به آن میگویم «پارادوکس غرور و ناتوانی».
مؤمنی در پاسخ این سؤال که حالا که در معرض آزمون قرار گرفت و پیدرپی شکست خورد و فاجعهساز شد، چرا باز بر این روش اصرار میشود؛ در حالی که نتیجه این تفکر بسیار دورتر از اهداف و شعارهای انقلابیون است؟ میگوید: وجه روششناختی مسئله را «کنت ارو» توضیح داده است که همان بحث پارادوکس غرور و ناتوانی است. وی میگوید کسانی که به بنیادگرایی بازار باور ایدئولوژیک دارند، آدمهای هتاکی میشوند. اینکه از زبان «ارو» این مسئله مطرح میشود یقینا خیلی قابل اعتناست و نشان میدهد که این پدیده منحصر به ایران نیست. وی از موضع روششناختی توضیح میدهد که اینها چرا هتاک و کمحوصله هستند. اینها با فرض اطلاعات کامل، تحلیلهای اقتصادی را شروع میکنند، بعد به طور طبیعی هر کس را که جور دیگری فکر میکند نادان و مغرض فرض میکنند. اگر دقت کرده باشید، نئوکلاسیکهای وطنی ایران آنهایی که به خصوص درجه خویشتنداری کمتری دارند، همین هتاکی را دارند.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه تصریح کرد: بعد از انقلاب یکدستترین تیم اقتصادی را دولت آقای هاشمی داشتند. اینها عموما جز موارد استثنایی، باور ایدئولوژیک به آموزه بنیادگرایی بازار داشتند. از نظر میزان منابع ارزی و ریالی نیز در یک دوره زمانی یعنی 68 تا 72 در مقایسه با هر دوره تاریخی قبل و بعد از انقلاب، تا آن زمان در قله امکانات هم قرار داشتند. در آن زمان در مناظرهای من گفتم که شما چشمبسته و کلیشهای راهحل استاندارد مسئولیتگریزانه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را در پیش میگیرید و میگویید اجرای بد منشأ این شکست فاجعهبار بود و اصل کار درست بود.
این اقتصاددان اضافه کرد: من از همکاران اقتصادی رئیسجمهور تقاضا کردم کمک کنند که هم آقای نیلی یک بار دیگر گزارش اقتصادی سال 1373 را بخوانند و هم آقای رئیس جمهور و هم دیگران که این حرفها را میپذیرند و به آن دل میبندند. من به مفاد صفحات 39 تا 46 گزارش اقتصادی سال 1373 استناد کردم که در آن به صراحت گفته شده بود وقتی که دولت به سمت سیاستهای تورمزا حرکت میکند، دولت از سیاستهای تورمزا هم آسیب مالی بیشتری میبیند و هم آسیب کفایت و مشروعیت، یعنی کارآمدی دولت به شدت پایین میآید و از همه مهمتر اینکه گستره و عمق فساد هم درون دولت افزایش پیدا میکند.
فرشاد مؤمنی در ادامه این مصاحبه خاطرنشان کرد: ترکیبی از باورهای ذهنی و ملاحظات مربوط به منافع در این ماجرا درگیر است که اینها حتی به تجربههایی که در دوره مسئولیت خود تجربه کردهاند هم اعتنا نمیکنند. همین الان هم شما نگاه کنید به موضوعی که برای من خیلی غمانگیز است، اگر شما به مطبوعات در فاصله اسفند 93 تا پایان اردیبهشت 94 که نگاه کنید، میبینید بیش از هفت بار از موضع رسمی گفتند که قطعا در سال 94 قیمت حاملهای انرژی را افزایش نخواهند داد. خب، میدانید چقدر غمانگیز است یعنی دوباره دارند مشروعیت دولت نزد مردم را با سخنان غیرمسئولانه و غیرواقعی معامله میکنند.
خبرنگار میگوید: «اما دولت اصرار دارد با این سیاستها توانسته جلو تورم را بگیرد و اگر سیاستها تورمزا بوده، اما در عمل آثار حداقلی بر بازار و اقتصاد گذاشته است.» مؤمنی پاسخ میدهد: یک چیز بسیار خطرناک که امیدوارم گوشی برای شنیدن آن در دولت روحانی وجود داشته باشد، این است که اینها به جای اینکه این شکستها و فسادها و نارواییها را ببینند و عبرت بگیرند، به این مسئله تمسک کردند که ما شاهکاری کردیم با این مضمون که افزایشهای چشمگیر در قیمتهای کلیدی و غیرکلیدی در سال 93 اعمال کرده، اما آثار متناسب تورمی از آن سیاستها مشاهده نشد. اینها الان دارند این را به عنوان یک نقطه قوت در عملکرد دولت در سال 1393 مطرح میکنند. توجه به این مسئله را خیلی حیاتی میدانم، چرا که ممکن است پوست خربزهای باشد که فساد، ناکارآمدی و فاجعهآفرینیها را در این دولت از طریق تشجیع آنها، به اتخاذ رویکرد افراطیتر دستکاری قیمتهای کلیدی دامن بزند.
این اقتصاددان با هشدار درباره پیامدهای فقرآفرین سیاستهای اقتصادی لیبرال گفت: من از فرصت استفاده کرده و برای مناظره رودررو با مسعود نیلی و سخنگوی دولت در این زمینه اعلام میکنم. به خاطر اینکه اگر به سیاستگذاران کلیدی کشور هم این تحلیل اشتباه منتقل شود و آنها هم تصور کنند که هنوز هم جا برای وارد کردن فشارهای جدید و تحمیل کردن بر عامه مردم و تولیدکنندگان وجود دارد، من هشدار میدهم کشور میتواند در معرض اوضاع و احوال خیلی پیچیدهتری قرار گیرد و خیلی حیاتی است که یک گفتوگوی ملی در این زمینه صورت بگیرد تا دولت از این اشتباه فاحش نجات پیدا کند.
مؤمنی درباره بیسواد خواندن منتقدان تصریح کرد: واقعا آدم متأثر میشود. وارد این وادیها نشوید. در سایت فرارو، برخی از این آقایان خیلی هتاکانه گفته بودند ماها بیسوادیم و چیزی نمیدانیم و اخلاق و راهکار هم نداریم. آنها با من تماس گرفتند و گفتند شما چه میگویید. من هم گفتم از نظر من اینها نه بیاخلاق و نه بیسواد هستند، شناخت اینها از واقعیتهای ایران کافی نیست و بنیه کافی روششناختی هم ندارند که محدودیتهای تئوری بازار را درک کنند و تئوری را با ایدئولوژی اشتباه نگیرند.