برای از بین بردن زشتیهای ورزش نیاز به مدیریت جهادی و انقلابی است(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
وزیر محترم ورزش در مجمع فدراسیون فوتبال میگوید: «یکی از مشکلات ورزش ما نداشتن برنامه و تجلیل است» حرف درستی که این روزنامه به سهم خود بارها به آن پرداخته و از کمبود آن در ورزش نالیده و بلکه زار زده است. اگر آقای دکتر گودرزی نداشتن «برنامه و تحلیل» را «یکی» از مشکلات ورزش میداند، ما آن را «عمدهترین مشکل» ورزش میدانیم. همین اخیرا، فکر میکنیم دو یا سه هفته پیش بود که در مطلبی تحت عنوان «فرهنگسازان فوتبال ایران چه کسانی هستند؟» از «تحلیل غلط» به عنوان «آفت جان» فوتبال و ورزش یاد کرده بودیم. چون خوانندگان عزیز و یاوران همیشگی روزنامه کیهان کم و بیش با این بحثها آشنا هستند از تکرار مکررات میپرهیزیم و از فرصت در اختیار استفاده میکنیم و هم به مسئولان محترم ورزش و هم بهويژه به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی (بالاخص کمیسیون اصل 90) عرض میکنیم که نداشتن تحلیل درست و علمی و برنامه در ورزش، البته امری غیر طبیعی است اما با توجه به واقعیات ورزش ما، خط و ربطهای حاکم بر آن، دستهای نامرئی و صاحبان باندهای مخفی حاکم بر آن و... و اینکه ورزش ما برنامه ندارد یا اگر دارد اجرا نمیشود. و اینکه ورزش ما «تحلیل»ندارد و اگر دارد عوضی و برای گمراه کردن اذهان یا تصفیهحساب با این و آن (و نه تجلیل واقعگرایانه، علمی و منصفانه) است، کاملا طبیعی است. به مسئولان محترم ورزشی و غیر ورزشی عرض میکنیم، که بدون اغراق رد پای دشمن خارجی یا کسانی که به چند واسطه اهداف دشمن را دانسته و ندانسته، خواسته و ناخواسته در داخل تعقیب میکنند، در ورزش میتوان دید. این هیاهو و هرج و مرج، این بیبرنامگی، این نداشتن تحلیل یا داشتن تحلیلهای عوضی و غیر علمی و... در ورزش طبیعی نیست و علیرغم توصیههای رهبری انقلاب از آغاز تا امروز، متاسفانه مسئولان امر - چه ورزشی و چه غیر ورزشی - به ورزش و مخاطبان اصلی آن یعنی «جوانان» توجه بایسته و دقیق را نداشتهاند. بدخواهان این ملک و ملت با به کارگیری جریانات، بیشخصیت و کوچک منفعتپرست داخلی، برای ورزش ما هم «برنامه»دارند، چون برای «جوانان» ما نقشهها در سر دارند! بارها هم نوشتهایم توجه و ریز شدن این روزنامه هم درباره این رشته از این جهت است نه از سر فوتبالزدگی! مثل خیلی مسائل آنها (بدخواهان و دشمنان بینقاب) به توصیهها و رهنمودهای رهبری انقلاب - البته در جهت عمل بر ضد و عکس آن - بیشتر توجه دارند. اما این توجیه دقیق، ظریف و انقلابی متاسفانه در نزد برخی از مسئولان - حداقل درباره ورزش و جوانان - وجود ندارد! این است که امروز ورزش ما، برخی رسانههای ورزشی ما، برخی رسانههای ورزشی ما، و... به میدانی باری تاختن و جولان دادن و شلتاق کردن جریانهای تبدیل شده که هیچ سنخیت و همسویی با انقلاب و اسلام و ایران و مردم و جوانان و فرهنگ و... ندارند. و آنها تا میتوانند برای ادامه این وضع در ورزش و سردرگمی و هرج و مرج فکری و فرهنگی حاکم بر آن میکوشند و از رسانههای مجوز گرفته توسط جمهوری اسلامی علیه مملکت و جوانان این مردم و خوشایند بدخواهان خارج از کشور استفاده میکنند!! شنیدیم معاون محترم فرهنگی وزیر ورزش در پنجمین نشست تخصصی فرهنگ در ورزش گفته است «رسانهها در خط مقدم جبهه فرهنگی ورزش نیستند. اما باید باشند.»! تعارف نداریم. آنچه که تداوم این وضع را موجب شده، آنچه کار دشمنان ورزش ما را تسهیل کرده، آنچه موجب شده تا ورزش ما برنامه و تحلیل نداشته باشد، بعضی رسانهها و در واقع جنجال رسانهها است! آنها هستند که تا قرار است ورزش سر و سامانی پیدا کند، کارهایش طبق برنامه پیش برود و... سر و صدا راه میاندازند، با لطایفالحیل به ویژه با توصیه و اشاره به کارشناسان بیشخصیت لعین مأب خود البته با ژست و ادا و کلمات سلمبه قلمبه، به تخریب مسئولان برنامهدار و آدمهای دلسوز ورزش میپردازند و خلاصه به قول وزیر ورزش «در جایی که با برنامه کار کنیم، آنارشیستها این مسئله را برنمیتابند!» آنارشیست هم که معنایش را همه میدانیم. یعنی هرج و مرجطلب باز سوال میکنیم. بهویژه از معاون محترم فرهنگی که حرفهای خوبی درباره اینکه ما هنوز قدر فوتبال را به عنوان یک سرمایه ارزشمند نمیدانیم و از آن درست استفاده نمیکنیم زده بود - میپرسیم. این هرج و مرجطلبان از چه طریق و با چه ابزاری علیه مسئولان برنامهدار ورزش عمل میکنند. آیا جز این است که یکی از ابزارهای کاری آنها، رسانهها، و بهویژه از نوع «تصویری» آن است؟! بنابراین همانطور که بارها نوشته و در مقدمه همین مطلب تاکید کردیم، بهتر است تعارف را کنار بگذاریم و با مدیریتی انقلابی مومنانه و در یک کلام جهادی به جان پلشتیها و زشتیهای ورزش که بیش از هر جا در «فوتبال» به عنوان ورزش پرطرفدار و محبوب بخش عمدهای از جوانان کشور متجلی است، بیفتیم و همه از نمایندگان محترم مجلس تا افراد دلسوز در وزارت ورزش تا دستگاههای نظارتی در فرهنگ و رسانهها و تا همه علاقهمندان خالص و بیتوقع ورزش دست به دست هم دهیم و ورزش را از دست «آنارشیست»ها نجات دهیم و با حاکم کردن فضای سالم کاری و اجرای برنامههای سازنده و ارائه تحلیلهای رهگشا و منطبق بر واقعیات و اصول علمی تحلیل و... آن را در خدمت صاحبان اصلی ورزش یعنی مردم قرار دهیم.