عضو هیئت علمی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا:
خشکسالی 30 سال آینده ایران پایه علمی ندارد
عضو هیئت علمی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا تأکید کرد: اینکه بتوان تحولات طبیعی را تا ۳۰ سال آینده از هم اکنون پیشبینی کرد پایه علمی محکمی ندارد بلکه متکی بر فرضیات است.
علی فراستی که به همراه عدهای از ایرانیان مقیم داخل و خارج کشور مدتی است، روی طرح آبرسانی به کویر و تبدیل آن به دریاچه مشغول مطالعه و بررسی هستند، درباره اظهاراتی مبنی بر آنکه تا 30 سال آینده با مشکل کم آبی و خشکسالی در کشور روبرو میشویم، تأکید کرد: اینکه بتوان تحولات طبیعی را تا ۳۰ سال آینده از هم اکنون پیش بینی کرد، پایه علمی محکمی ندارد بلکه متکی بر فرضیات است.
فراستی که مدیر حفاظت زیست یکی از شهرداریهای ایالت لوس آنجلس در آمریکاست به خبر آنلاین گفت: میتوان براساس دادههای موجود و تغییرات یک دوره زمانی نسبت به احتمالات در تغییرات زیست محیطی نظر داد، ولی نمیتوان بطور قطع پیشبینی کرد که ۳۰ سال بعد چه خواهد شد.
وی افزود: سازمان فضانوردی آمریکا (ناسا) اطلاعات هواشناسی و ریزش نزولات در ۱۴۰ سال گذشته را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که هوای سطح کره زمین در یکصد سال گذشته بین 1/5تا ۲ درجه گرمتر شده و همزمان تغییرات اقلیمی در مناطق وسیعی از جهان رخ داده است.
وی اظهار داشت: آنچه که از روند تغییر اقلیم و کاهش منابع آبی در ۱۰۰ سال اخیر میتوان نتیجه گرفت این است که این روند تداوم خواهد داشت و از آنچه که امروز هست، بدتر خواهد شد. شاید بر پایه این تحلیل باشد که خانم معصومه ابتکار،رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور هشدار داد که تا سال ۲۰۵۰ وضعیت خشکسالی در کشور ۱۱ برابر بدتر خواهد شد و یا آقای عیسی کلانتری سخن از کوچ اجباری بیش از ۵۰ میلیون ایرانی در سالهای آینده میکنند. اگر این فرضیات درست باشند (که صحت علمی آنها هنوز ندیده ام) بنده میتوانم تصور بدتر شدن ۲ تا ۳ برابر خشکسالی را بکنم ولی تصور ۱۱ برابر به این معناست که ۹۰ درصد سرزمین کنونی ایران تا ۳۵ سال دیگر غیرقابل سکونت خواهد شد همانگونه که ۶۵ درصد از روستاهای استان یزد در ۲۵ سال گذشته تخلیه شده و یا بنا به گفته نماینده زابل در مجلس بیش از ۱۳۰ هزار نفر از سیستان کوچ کردهاند!
فراستی تصریح کرد: متاسفانه مسئولینی که خود در مصدر تصمیمگیری در مدیریت آب بودند حالا در موضع اپوزیسیون قرار گرفته و چنان صحبت کرده و آمار و ارقام ارائه میدهند که گویی در زمان مدیریت آنها و یا همفکران آنها نه مشکل کم آبی وجود داشته و نه سوء مدیریت منابع آبی و حالا متوجه این بحران شده اند. تا آنجا که میدانم کارشناسان وزارت نیرو در زمان دولت آقای خاتمی نسبت به آغاز یک دوره طولاتی خشکسالی هشدار دادند و دولت بجای تدوین یک طرح جامع و دوراندیشانه برای مقابله با این بحران صرفا به سدسازی و ذخیره آب پرداخت که بخشی از این سیاست ناشی از اعمال نفوذ رانت خواران بود که از سدسازی سود میبردند. حالا که سیاست سدسازی بیمطالعه به زیر سوال رفته به قول وزیر نیرو همان سد سازان حالا توصیه به تخریب سدها میکنند.
گفتنی است، کیهان در هفتههای اخیر پروندههایی را در رابطه با جریانات سازمان یافته برای عمومیسازی باور بحران کم آبی در ایران با محوریت برخی مدیران کنونی و اسبق دولتی باز کرده است که طبق این بررسیها شبکهای از دلالان حوزه کشاورزی با القای بحران کم آبی و متعاقبا عدم حمایت از تولید محصولات کشاورزی در ایران، زمینه را برای واردات کالاهای جایگزین مهیا کرده و با واردات این محصولات، سودهای هنگفتی به جیب زدهاند.
بر اساس این گزارشها با استناد به گزارشهای منتشر شده در موسسات علمی – پژوهشی دولتی کشور و سازمانهای جهانی چون فائو ثابت شده است قحطی آب یا خشکسالی 50 یا 30 ساله کشور را تهدید نمیکند، اما ضعف شدید مدیریت و هدر رفت منابع آبی در کشوری همچون ایران که از دوره آریاییها تاکنون «کم آب» محسوب میشده میتواند منجر به بروز بحران شود. پس طبیعی نیست که دولتمردان ایرانی در فضای آینده نگران مدیریت آب، به صورت مکرر دست به دامان مردم یا کشاورزان شده و با ارائه تزهای مضحک و بیسر و ته همچون «تعطیلی کشاورزی» یا «کوچ ایرانیان» و «تشدید بحران جمعیت» به واسطه مقابله با سیاستهای کلی جمعیتی کشور، به دنبال به اصطلاح مبارزه با کم آبی با بزرگنمایی و ارائه روایتهای کذب و پیشبینیهای دروغین باشند.
اما آیا واقعا تنها «دلسوزی برای آب» موجب شده مجموعه بزرگی از لابیهای رسانهای معاند و زنجیرهایهای داخلی و گروهی از سیاستمداران بدسابقه در خصوص بحرانهای آبی ناشی از ضعف مدیریت دولتی، «بزرگنمایی» کنند؟ چنین پروژهسازی دستوری علی رغم «بیآبی» برای یک عده «نان» دارد!