ضرورت فرهنگسازی استفاده از وسایل ارتباط جمعی - بخش پایانی
کاربری ابزارهای ارتباطی آموزش و فرهنگسازی(گزارش روز)
روز به روز با مردم صمیمیتر میشوند، خندههای روی لبانشان پررنگتر از قبل و خود را ایرانیتر از ایرانیهای داخل کشور نشان میدهند. رسانههای آنور آبی را میگویم، همانهایی که هر از چندگاهی تشت رسواییهای اخلاقیشان بر زمین میافتد و گوش به گوش میپیچد اما کماکان با لبخندی روی لب بیتوجه به سوابق گذشته خود در مقابل دوربین و یا قلم به دست نشسته و از واقعیتهای ساخته ذهنشان برای مردم ما نوشته و یا تصویرسازی میکنند.
گروه گزارش
با حمایت رسانه تحت مدیریتشان خیالاتشان را از طریق شایعهسازی با استفاده از فضای مجازی به مردم القا میکنند.
همانطور که در بخش نخست این گزارش گفته شد این روزها ابزارهای ارتباطی نقش بسزایی در رفتارها و مناسبات جهانی ایفا میکنند و هر رسانهای که تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد میتواند نقش مهم تری در هدایت افکار عمومی یک جامعه را بر عهده بگیرد.
نقش اجتناب ناپذیر ابزار ارتباطی
حضور این ابزار در زندگی ما اما دیگر به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است و با درک نقش تاثیرگذار این ابزار در داخل کشور بارها شاهد بودهایم که حتی ما توانستهایم به خوبی از این ابزار به عنوان یک فرصت برای به نمایش گذاشتن چهره واقعی طرف مقابل از آنها بهره ببریم. اما به نظر میرسد هنوز ما نتوانستهایم به توفیق حداکثری در این زمینه برسیم.
برای روشنتر شدن این موضوع با دکتر علی جعفری کارشناس ارتباطات و پژوهشگر مطالعات فرهنگی هم صحبت میشوم. جعفری در این خصوص میگوید: «آموزش بهرهبرداری از وسایل ارتباطی در دو سطح قابل بررسی است. دسته اول استفاده از این ابزارها برای پیام آفرینی و دسته دوم استفاده برای بهرهبرداری از آنها است.»
جای خالی آموزش رسانهای در نظامهای آموزشی کشور
وی ادامه میدهد: «آموزش بخش اول در آکادمیها و پژوهشکدههای مربوط صورت میگیرد و بخش دوم نیز که مربوط به سواد رسانهای است در نظامهای آموزش و پرورش و به صورت عمومی صورت میگیرد. آنچه که در ایران خلأ آن احساس میشود بخش دوم است و ما عملا در نظامهای آموزشی کشور برنامهای برای ارتقای سواد رسانهای دانشآموزان و دانشجویان نداشته ایم.»
جعفری بیان میکند: «هر قدر که ابزارهای ارتباطی رشد میکنند و مصرف آنها نیز فراگیرتر میشود ممکن است آسیبهایی نیز به وجود آید و در این راه باید سواد مصرف افراد نیز ارتقا پیدا کند. اما در سند ملی آموزش و پرورش و طرح تحول آموزش و پرورش ما نگاه به این موضوع کمرنگ بوده است.»
ابزار ارتباطی در دست مکتب سیاه
اما آیا تاکید ما بر لزوم آموزش سواد رسانهای برای چیست؟ به چرایی این موضوع میتوان در بهرهبرداری غرب از این ابزار پی برد، جایی که به نظر میرسد آنها در بهرهبرداری خود از این ابزار به ویژه در ایران با پی بردن به توانمندی ایران در زمینه جنگ سخت دیگر از این عرصه ناامید شدهاند و تنها به بلوفهای سیاسی خود در این زمینه اکتفا میکنند. اما واقعا قابل باور است که به عنوان مثال کشوری مثل آمریکا با ناامید شدن از گزینههای نظامی دست از سر کشور آزادهای همچون ایران بردارد و یا آنها سعی میکنند از راههای دیگر کشورمان را تحت تاثیر قرار دهند؟ پاسخ این را بر عهده مدیر مؤسسه فرهنگی راه فخرالائمه میگذارم.
حجت الاسلام احمد پناهیان در گفت و گو با گزارشگر کیهان در این خصوص میگوید: «قرآن صریحا میفرماید که شیطان از چشم و گوش ما برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند و چیزی را خلاف واقع به گوش و چشم ما میرساند. حال وقتی علم غربیها در خدمت مکتب و آرمان سیاه آنها به دست میآید آنها از ابزار حاصل شده از این علم همچون شبکههای ماهوارهای و اینترنت در راه مکتب مورد نظرشان بهره میبرند.
وی ادامه میدهد: «مطمئنا دشمنان در آینده نیز ابزارهای جدیدتری خواهند ساخت و هیچ فردی نباید فکر کند که غربیها این ابزار را برای بهتر زندگی کردن تولید میکنند زیرا حتی عقبههای فکری جریانات علمی آنها نیز در خدمت مکتبشان است. اگر دقت کنیم میبینیم ابزار ساخته دست غرب همچون گوشی موبایل قابلیتهای فراوانی دارد و آنها هر کدام از این ابزارها را کاملا هدفمند تولید کرده اند.»
هیچ کس تنها نیست حرف کیست؟
پناهیان تصریح میکند: «آنها به دانشمندان خود اجازه نمیدهند آزادانه رشد کنند و آنها را محدود به قابلیتها و خواستههای مورد نظر خودشان میکنند و در مسیر بهرهبرداری مردم از ابزارهای ارتباطی سیستمهای جاسوسی بینالمللی راه انداختهاند. همین حرف «هیچکس تنها نیست» حرف آنهاست، واقعا دیگر هیچ کس تنها نیست این در حالی است که در اسلام داریم که نباید در زندگی دیگران تجسس کرد و این به معنای آن است که هر فردی باید برای خود تنهایی و خلوتی داشته باشد. اما اینها آمدهاند و با استفاده از این ابزار خلوت مردم را شکستهاند.»
دفاع مقدس الگویی شاخص در این زمینه
مدیر موسسه فرهنگی راه فخرالائمه عنوان میکند: البته نقش ما در مواجهه با ابزار ارتباطی مثل زمان جنگ است. ما وقتی عملیاتی را انجام میدادیم بعد از پاکسازی منطقه سلاحهای دشمن را برداشته و از آن استفاده میکردیم. من خودم در خیلی از عملیاتها از سلاحهای عراقیها استفاده میکردم. در زمان فعلی نیز داستان همچون گذشته است و ما باید سلاح آنها را از دستشان بگیریم.
وی میافزاید: «غربیها با فکر پلید حاکم بر ابزارشان در راه خدمت به مکتب سیاه خود به فکر به ذلت کشاندن بشر هستند و ما باید از همین ابزار برای نابودی خودشان استفاده کنیم. اگر ما در صنعت و فضاهای علمی دیر به نقطه مطلوبمان رسیدیم دست کم باید از ابزارهای آنها بر علیه خودشان بهره ببریم.»
سیاهی که سفید نشان میدهند!
اما آیا این مکتب سیاه که پناهیان از آن یاد میکند واقعا در نظر مردم جهان سیاه جلوه میکند؟ خوشبختانه در سالهای اخیر ما در داخل کشور توانستهایم آثار ارزشمندی در حوزه تصویر و فضای مجازی تولید کنیم که در گزارش روز گذشته به آن اشاره شد، اما به نظر میرسد ما هنوز در این زمینه با غرب فاصله داریم. البته تا حدودی نیز این موضوع برای ما قابل هضم میشود، جایی که نکته مثبت کار این است که دست کم وجدان کاری در رسانه ما هنوز جا دارد و دروغ پردازی که تکنیک اصلی طرف مقابل است هنوز در جبهه ما به تاکتیک اصلی تبدیل نشده است. البته هستند برخی داخلیها هم که هر از چندگاهی دم خروس غربیها از تیترها و یا سکانسهایشان بیرون میزند.
اما در هر حال به نظر میرسد سابقه طرف مقابل در تولید آثار گوناگون باعث شده تا آنها ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کنند. برای بررسی دقیقتر موضوع سراغ سید رحیم حسینی مدير مسئول سابق تحقيقات انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس میروم. حسینی در پاسخ به این سوال که راهکار برقراری ارتباط عمیقتر میان مخاطبان و تولیدکنندگان آثار سینمایی در ایران چیست، به گزارشگر کیهان میگوید: «تشخیص نیاز و خواستهای مردم راهکار این مسئله است. من فکر میکنم هنرمندان پیشرو از جامعه هستند و طبیعتا اگر هنرمندان بتوانند نیاز مردم را تشخیص دهند و در این راه از اعتقادشان به عنوان یک ابزار استفاده کنند میتوانند اثر تاثیرگذاری از خود برجای گذارند.»
وی تصریح میکند: ما آثار بسیاری را در داخل کشور داشتهایم که حتی توانستهاند ورای خواستهای مردم را به نمایش بگذارند و مردم را با خود همراه کنند. به نظر من چنین آثاری در حوزه دفاع مقدس خلق شد، من در دورانی که در جنگ بودم با افرادی ارتباط داشتم که در شهر چنین نفراتی را ندیده بودم، البته این نفرات هم از شهر آمده بودند ولی محیط و وضعیت دفاع مقدس به گونهای بود که انسانیت در آن جلوه میکرد.من معتقدم که میشد چنین نفراتی را به تصویر کشید.
حسینی بیان میکند: غربیها در آثار خودشان در هالیوود خیلی دقیقتر از ما کار میکنند و همواره با روشهای گوناگون سعی در تاثیرگذاری روی مخاطبان خود دارند. بهطور مثال حتی ممکن است در جاهایی خودشان را تضعیف کنند اما در نهایت در پایان فیلم میبینیم که آنها در اثرشان علاوه بر تاثیرگذاری بر روی مخاطب، احساسی همچون احساس رعب و وحشت را نیز در مخاطب خلق میکنند.
این کارشناس سینما عنوان میکند: «در هالیوود به درام که تاثیرگذاری خاصی روی مخاطب دارد میپردازند و این درحالی است که ما در آثارمان به سطح و ابتدای موضوعات میپردازیم».
با نگاهی کلی به این گزارش میشود به این موضوع پی برد که لازمه دستیابی به موفقیتهای بیشتر با استفاده از ابزارهای ارتباطی و البته لازمه تداوم موفقیتهای کسب شده کار بیشتر و تلاش برای آموزش بهتر است. چرا که در تاریخ انقلاب ما اثبات شده است «نشدنی» برای ما وجود ندارد و هر زمان که ما خواستهایم و نگاهمان به داخل کشور و نه به آن سوی مرزها بوده است توانستهایم به خواستههایمان برسیم. اما در این مسیر نباید احساسات بر اصل موضوع حاکم شود. باید تلاش کنیم تا با ایجاد بستری مناسب در قالب یک برنامهریزی هدفمند به خواستههای خود برسیم. نخستین پلهای که در نگاه به این موضوع به چشم میخورد لزوم کسب دانش کار درحوزه بهرهبرداری از این ابزار است.
مجددا با جعفری در این خصوص هم صحبت میشوم. او میگوید: «در حوزه آموزشهای عالی و آموزشهای تخصصی برای پیام آفرینان در ایران سابقه وجود دارد که متاسفانه در این سطح نیز آموزشهای مربوط به ارتباطات از همان ابتدا ناقص بوده است و وسایل ارتباطات در حوزههای آموزشی ما به روزنامه نگاری محدود شده است. البته ما به تدریج از این حوزه بیرون آمدیم و مطالعات رادیو و تلویزیون نیز اضافه شد اما همچنان بار اصلی روی دوش روزنامه نگاری است.»
جعفری ادامه میدهد: «در حوزه آموزشهای مربوط به ارتباطات بسیاری از روزنامهنگاران ما محصول دانشکدههای روزنامهنگاری هستند اما این نفرات به اندازهای که در بحث اصول روزنامه نگاری آموزش دیدهاند در حیث اخلاق پیام آفرینی آموزش ندیدهاند و فکر میکنم ما هنوز هم در تحصیلات مربوط به این حوزه واحد اجباری اخلاق حرفهای نداریم.»
وی تصریح میکند: «در آموزشهای ما به روزنامهنگارانی که قرار است یکی از حساسترین مشاغل دنیا را انجام دهند فقه لازم آموزش داده نمیشود.»
جعفری بیان میکند: «با آمدن فضای مجازی و رشد آن تفاوت ایجاد شده با دوره قبل این است که حوزه آموزش عمومی و تخصصی تلفیق پیدا میکند و شما در عین حال، هم یک مصرفکننده و هم یک تولیدکننده هستید و لذا در چنین فضایی نیز ما نیازمند سواد رسانهای هستیم که متاسفانه در حوزه فضای مجازی ما نه دانشکده خاصی داریم نه مطالعات مناسبی. ما این انتظار را از شورای عالی فضای مجازی داریم که به سمت توسعه مطالعات این حوزه برود.»
وی خاطرنشان میکند: «اغلب مطالعات فضای مجازی در دانشگاههای سنتی صورت میگیرد که این موضوع کفایت نمیکند و اگر مطالعات این حوزه را رها کنیم با یک سونامی از نابهنجاریها مواجه میشویم.»
همانطور که در ابتدای گزارش گفته شد این روزها طرف مقابل سعی در شکستن حریمها با استفاده از ابزارهای ارتباطی دارد و از طرفی نمیشود نقش مثبت و کارایی این ابزار را نیز نادیده گرفت، حال به نظر میرسد تکلیف حضور آگاهانه در این عرصه بهرهبرداری از این ابزار است، جایی که به نظر میرسد مردم نقش پررنگی در چگونگی بهره بردن از این ابزار دارند اما قبل از مردم، مسئولان مربوطه در این حوزه هستند که باید بسترهای استفاده مناسب از این ابزار را برای مردم فراهم کنند.